محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827601967
واژه «امام خمینی» چه روزی، کجا و چگونه ابداع شد؟
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: در آستانه سیامین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز بسیاری از رویدادهای اصلی تاریخ انقلاب و نقاط عطف نهضت اسلامی سربسته و نامکشوف باقی مانده است. حدود سه دهه از استقرار جمهوری اسلامی میگذرد و طی این مدت هزاران کتاب یا رساله تحقیقی درباره سیر حوادث انقلاب 57 منتشر شده؛ با این حال همچنان مسایل بسیاری بر زمین باقی مانده که نیازمند بازکاوی و بازخوانی دقیقتر تاریخی است. به گزارش خبرنگار شهابنیوز؛ یکی از این مسایل استفاده از لقب «امام» برای بنیانگذار جمهوری اسلامی است. عبارت «امام» اینک آنچنان با نام «خمینی» درآمیخته و عجین شده است که شاید تفکیک این دو واژه از یکدیگر قابل تصور نباشد. با این حال واقعیت این است که امام خمینی (ره) حدود 31 سال قبل نه به نام «امام خمینی» که به نام «آیتالله العظمی خمینی» شناخته میشد. بدین ترتیب این سئوال جالب توجه به وجود میآید که لقب «امام» برای بنیانگذار جمهوری اسلامی؛ اولین بار چه روزی، چه سالی، کجا و توسط چه کسی مورد استفاده قرار گرفت؟ هشتم آبان سال 1356 ـ مسجد ارک تهران اکثر مورخانی که در این زمینه تحقیق کردهاند به صورت متفقالقول معتقدند که واژه «امام»، نخستین بار در هشتم آبان ماه سال 1356 در مسجد ارک تهران و در مراسم شهادت آقا «مصطفی» فرزند ارشد بنیانگذار جمهوری اسلامی مورد استفاده قرار گرفت. سخنران این مراسم کسی نبود جز حجتالاسلام حسن روحانی که به دعوت آیتالله مطهری و روحانیت مبارز تهران یکی از تند و تیزترین سخنرانیهای انقلابی در حمایت از آیتالله العظمی خمینی را تا آن مقطع ایراد کرد. سخنرانی کمسابقه حسن روحانی در وصف آیتالله العظمی خمینی در شرایطی ایراد شد که هنوز 15 ماه به پیروزی انقلاب باقی مانده بود و رژیم شاهنشاهی از ظاهری قدرتمند و استوار برخوردار بود. با این حال وی در سخنرانی توفانی خود برای اولین بار؛ آیتالله خمینی را «ابراهیم زمان» خواند و به مردم پیشنهاد کرد که از این پس، او را «امام خمینی» بنامند. پیشنهادی که البته با مخالفت تند برخی از مرتجعین مواجه شد؛ با این حال از سوی حضار به شدت مورد استقبال قرار گرفت و در کمتر از دو ماه در چهارگوشه ایران فراگیر گشت. روحانی در نقطه اوج آن سخنرانی تند و تیز تاکید کرد که آیتالله خمینی «از جهات مختلف به نوح، موسى، عيسى و ساير پيامبران شبيه است اما بیشترین شباهت را با زندگى ابراهيم خليل دارد». وی سپس با معرفی برخی از مشخصات زندگی حضرت ابراهیم(ع) از جمله بت شكنى و ماجرای قربانی کردن فرزندش؛ مساله شهادت آقا مصطفی فرزند ارشد امام را به میان کشید و نهایتاً گفت: اى خمينى عزيز؛ تو و فرزند فرزانه و مصطفاى عزيزت را به سرزمين مبارك، كنار حرم مولايت اميرالمؤمنين رسانديم. بگذار موجى در حوزه كهنسال نجف، ايجاد شود. بگذار دانشمندان بزرگ اين حوزه، با عظمت علمى تو آشنا شوند. دشمن خواست تا تو در درياى نجف غرق شوى! نمىدانست تو كشتى نجات بخش و سفينة النجاة خواهى شد. بگذار جهانيان بيشتر و بهتر تو را بشناسند، اى ابراهيم زمان! اى ابراهيم عزيز!... امامت مقامى است كه آخرين امتحان آن، امتحان فرزند است... بنابراين من يك لقب براى مرجع بزرگ و رهبر عظيم الشأن، آن ابراهيم زمان، مىپسندم و آن لقب امام است. بنابر اين: "امام خمينى". [اینجا] خطیب مراسم مسجد ارک تهران البته پس از این جملات به شدت از رژیم شاه به دلیل «اختناق»، «سانسور» و «خفقان» انتقاد کرد و مقاومت حکومت پهلوی در مقابل مراسمهای شهادت آقا مصطفی را نشانه «ترس هیات حاکمه از قدرت روحانيت، قدرت مرجعيت و بالاخره هيجان و غليان احساسات مردم» دانست. روحانی همچنین مفصلاً در وصف فرزند ارشد امام (ره) سخن گفت و این گونه دعا کرد: «خدايا 14 سال مفارقت بس است. خدايا تو را به عظمت همه اوليا و عزيزانت قسم مىدهيم چشم ملت ايران را به زودى به جمال دلآراى مرجع بزرگ و رهبر عاليقدرشان منور بفرما». با این حال، آن چه از سخنرانی او برای همیشه به یادگار ماند، اطلاق واژه «امام» به مردی بود که 15 ماه بعد در میان استقبال میلیونی ایرانیان به کشور بازگشت و نظامی جدید را مستقر کرد. مراسم مسجد ارک تهران چگونه برنامهریزی شد؟ به اعتقاد بسیاری از ناظران بیطرف؛ شهادت (یا رحلت) آقا مصطفی فرزند ارشد بنیانگذار جمهوری اسلامی را بایستی نقطه عطفی در تاریخ مبارزات انقلاب اسلامی دانست. مخصوصاً آن که روحانیون و انقلابیون پیرو امام خمینی با استفاده از این ماجرا؛ دور تازهای از نهضت سخنرانی و افشاگری را به راه انداختند و با تحریک احساسات مردم، موج حرکات عصيانگرانه در برابر رژيم شاه را وارد فاز تازهای کردند. به همین دلیل، بازخوانی حوادث منتهی به یکی از بزرگترین مراسمهایی که به یاد آقا مصطفی در سال 1356 در مسجد ارک تهران برگزار شد و البته نقطه آغاز اطلاق صفت «امام» به بنیانگذار جمهوری اسلامی بود، میتواند جالب و راهگشا باشد. حسن روحانی در بخشی از خاطرات خود درباره مراسم مسجد ارک تهران (هشتم آبان 1356) میگوید: «چند روز پس از شهادت حاج آقا مصطفى، علما و روحانيون مجلس ختمى در مسجد جامع بازار بر پا كردند كه جمعيت زيادى در مسجد گرد آمده بودند. من نيز در آن مجلس شركت كردم. سخنران آن جلسه كه مرحوم شيخ حسن طاهرى اصفهانى بود، بعد از سالها كه نام بردن از امام ممنوع بود، از ايشان نام برد و مجلس با شور فراوان مردم به پايان رسيد. فرداى آن روز، استاد مطهرى تلفن كرد و گفت: ما قصد داريم براى حاج آقا مصطفى دو مجلس بزرگ، يكى در مسجد ارك تهران و ديگرى در مسجد اعظم قم بر پا كنيم و شما سخنرانى يكى از اين دو مجلس را بر عهده بگيريد. به ايشان عرض كردم من ممنوعالمنبر هستم. آقاى مطهرى فرمود چه بهتر، چون اگر ممنوعالمنبر هم نباشى، شما را به خاطر اين سخنرانى قاعدتاً ممنوعالمنبر مىكنند و يا حتى ممكن است دستگير كنند. نظر ايشان را پذيرفتم و براى سخنرانى اعلام آمادگى كردم. آقاى مطهرى پرسيد آمادگى براى تهران يا قم؟ گفتم فرقى ندارد و هر چه نظر شما باشد. گفت نظر من تهران است، چون جلسه تهران اهميت بيشترى دارد. نسبت به زمان جلسه هم قرار شد وقتى مشخص شد، ايشان اطلاع دهند. بعد از ظهر همان روز، آقاى مطهرى دوباره تلفن زد و گفت: زمان جلسه يكشنبه، هشتم آبان است. ايشان اضافه كردند اعلاميهاى هم تهيه شده است كه در روزنامهها چاپ خواهد شد. اعلاميه مزبور با امضاى روحانيت مبارز تهران و عدهاى از بازارىها و دانشگاهىهاى انقلابى چاپ و پخش شد، ولى به ياد ندارم كه در روزنامهها هم به چاپ رسيد يا از چاپ آن جلوگيرى كردند». وی میافزاید: «من چون احتمال مىدادم پس از منبر دستگير شوم، از يكى از دوستانم پولى قرض كردم و آن را در اختيار خانوادهام گذاشتم و گفتم: بعد از منبر قاعدتاً برنمىگردم و اگر مشكلى براى شما پيش آمد، به آقاى اكرمى و يا آقاى ناطق نورى اطلاع دهيد. سپس وصيتنامه خودم را كه در پاكتى دربسته بود، به خانوادهام تحويل دادم كه اگر حادثهاى پيش آمد، به آن عمل كنند. براى رفتن به مسجد ارك، آقاى اكرمى به منزل ما آمد كه با هم به مسجد برويم. چون زمان برگزارى مجلس از ساعت 3 تا 5 بعدازظهر بود، زودتر حركت كرديم، زيرا تصور مىكرديم، ممكن است ساواك فهميده باشد كه سخنران مجلس من هستم و بخواهد بيرون مسجد من را دستگير كند. از اين رو تصميم گرفتيم كه زودتر وارد مسجد شويم. وقتى به ميدان ارك رسيديم، با تعداد زيادى از افراد نظامى و شهربانى رو به رو شديم كه در اطراف مسجد مستقر شده بودند و مراسم را كاملاً زير نظر گرفته بودند. با ديدن نظامىها و كاميونهاى ارتشى متوجه شدم كه پس از منبر فرار هم كار آسانى نخواهد بود. به هر حال وارد حياط مسجد شديم كه عدهاى از دوستان، از جمله آقاى موسوى خوئينىها، آقاى مطهرى، آقاى خلخالى، داريوش فروهر، مهندس بازرگان و... جلوى درب مسجد بودند. آقاى خوئينىها يادداشتى به من داد كه آن را آخر منبر بخوانم. يادداشت مربوط به اعلام مجلس ديگرى به همين مناسبت در مسجد همت تجريش بود». روحانی ادامه داده است: «هنگامى كه ما وارد مسجد شديم، هنوز جمعيت زيادى جمع نشده بود، اما به تدريج مسجد و حياط پر از جمعيت شد و در ميان جمعيت، ديگر چهرههاى آشنا همچون آقايان ناطقنورى، فلسفى، خزعلى، موسوى اردبيلى و تعداد زيادى از فضلاى حوزه علميه قم مشاهده مىشدند. طلاب و فضلاى حوزه علميه قم با چند اتوبوس براى شركت در اين مراسم، خود را به اين مجلس رسانده بودند. پيش از شروع سخنرانى شبستان مسجد و حياط مملو از جمعيت شده بود و در همان حال چند نفر از افسران شهربانى نيز وارد مسجد شدند و در شبستان كوچك روبهروى شبستان اصلى مسجد مستقر شدند. مجلس، بسيار با شكوه و معظم بود و حدود ساعت 4 بعدازظهر برنامه سخنرانى و منبر من شروع شد». وی در توضیح اطلاق واژه «امام» به بنیانگذار جمهوری اسلامی میگوید: «معمولاً منبرىها حداقل براى مجالس مهم و سخنرانىهاى حساس از قبل فكر مىكنند كه چه مطالبى را مطرح كنند و نظم بحث چگونه باشد... نكتهاى كه خيلى ذهن من را مشغول كرده بود، اين بود كه مىخواستم لقب "امام" را براى رهبر انقلاب پيشنهاد نمايم؛ در مسير راه از منزل به مسجد، فكرم به همين مسئله مشغول بود. ابتدا دچار ترديد شديد بودم. فكر مىكردم ممكن است مردم براى پذيرش اين پيشنهاد آمادگى نداشته باشند، زيرا واژه امام در جامعه ما كلمه مقدسى بود كه مردم صرفاً آن را درباره ائمه اطهار (ع) به كار مىبرند. در حقيقت ترديد و بيم من از اين بود كه مردم بگويند اينها مىخواهند آيتاللَّه العظمى خمينى را در كنار دوازده امام قرار دهند و امام سيزدهم درست كنند. اين مطلب مرتب در ذهنم خلجان مىكرد. از طرفى هم تنها لقبِ شايسته و مناسب براى رهبرى انقلاب، كلمه "امام" بود كه داراى بار دينى و سياسى و انقلابى بود. سرانجام به اين تصميم رسيدم كه اين پيشنهاد را مطرح كنم و از رهبرى انقلاب با عنوان "امام" ياد نمايم؛ زيرا بحث من درباره تطبيق زندگى امام با ابراهيمخليل(ع) بود و خداوند نيز درباره آن حضرت فرموده است: «و اذ ابتلى ابراهيم ربه بكلمات فاتمهن قال انى جاعلك للناس اماما». يعنى خداوند وقتى ابراهيمخليل(ع) را آزمايش كرد و او نيز از همه آزمايشها سربلند بيرون آمد، او را به مقام امامت رساند و خداوند او را امام مردم قرار داد. روحانی ادامه داده است: «من در سخنرانى خود، همه اين مراحل را بر زندگى امام تطبيق دادم و موضوع آتش نمرود را به آتشى كه رژيم براى او برافروخته بود، تشبيه كردم و توضيح دادم چگونه خداوند اين شعلهها را براى امام گلستان كرد و بعد به ماجراى بتشكنى امام پرداختم و گفتم چگونه امام به تنهايى بت شكنى را آغاز كرد و بالاخره موضوع را به شهادت حاج آقا مصطفى كشاندم و از ايشان تجليل كردم و گفتم: امام اسماعيل خودش را هم به قربانگاه برد و او را به خداوند تقديم كرد. ابراهيم خليل(ع) وقتى از همه آزمايشها سر بلند بيرون آمد، به جايى رسيد كه خداوند درباره او فرمود: «انى جاعلك للناس اماما» من تو را به امامت مردم برگزيدم، بنابراين من هم براى رهبر عزيز انقلاب لقب "امام" را پيشنهاد مىكنم و مىگويم "امام خمینی". به محض اينكه اين جمله را بر زبان جارى كردم، مردم با دنيايى شور و احساسات آنچنان صلواتى فرستادند كه از شدت آن، مسجد به لرزه درآمد. بنابراين مردم خيلى راحت لقب امام را پذيرفتند و گويى همه منتظر اين چنين پيشنهادى بودند. همين واژه "امام" در حقيقت نقطه عطف و مهمترين بخش سخنرانى من بود. در پايان سخنرانى نيز مقدارى درباره شخصيت امام صحبت كردم و آن را با مسايل عاطفى آميختم و گفتم كه اين همه تلگراف از نقاط مختلف كشور براى امام آماده ارسال شد، ولى مراكز مخابراتى به دليل اختناق، تلگراف مردم را نگرفتند و نگذاشتند همدردى، احساسات و ارادت مردم به امام برسد. بعد هم با روضه كوتاهى، سخنرانى را به پايان رساندم و پس از دعا از منبر پايين آمدم. وی افزوده: دوستان بعد از منبر، من را مورد تشويق قرار دادند. برخى نيز مثل آيتاللَّه موسوى اردبيلى به من گفتند كه سخنان شما خيلى تند بود. خودم هم تصورم اين بود كه دستگير خواهم شد. به خصوص اينكه وقتى روى منبر بودم، افسرى كه به نظر مىرسيد رئيس كلانترى محل بود، از فضاى سرپوشيدهاى كه رو به روى شبستان مسجد قرار داشت، مرتب اشاره مىكرد كه از منبر پايين بيا. من هم اعتنايى نمىكردم و به سخنرانى خودم ادامه مىدادم، گويى اصلاً متوجه اشارات او نيستم. در همين فكرها بودم كه آقاى ناطق نورى رسيد و دست من را گرفت و گفت چرا ايستادهاى؟ الان دستگيرت مىكنند. سريع با من بيا. آقاى ناطق ورزشكار و قوى بود و لذا با قدرت، جمعيت را مىشكافت و تقريباً من را همراه خود مىكشيد. نزديك درب مسجد، عمامه من را برداشت و سپس من را از ميان انبوه جمعيت و از مقابل مأموران به سرعت عبور داد و به خيابان پشت مسجد برد كه اتومبيل پيكان خودش را در آنجا پارك كرده بود و فورى با ماشين او از صحنه دور شديم. بعد از من پرسيد: كجا برويم؟ به غير از منزل خودت و منزل ما، جاى ثالثى را انتخاب كن. من به دليل آنكه در فرار از قم به منزل آقاى رستگارى رفته بودم و بهويژه ماجراى خواب خانم آقاى رستگارى - كه قبلاً توضيح دادم - به ذهنم آمد كه به منزل ايشان برويم. با هم مشورت كرديم، آقاى ناطق هم منزل آقاى رستگارى را مناسب دانست و لذا به آنجا رفتيم. آقاى ناطق بعد از آنكه من را به منزل آقاى رستگارى رساند، با من خداحافظى كرد و گفت آخر شب برمىگردم. بعداً دوستان تعريف كردند كه دقايقى پس از خروج ما از مسجد، مأمورانى وارد حياط و شبستان مسجد شدند و در پى من بودند. روحانی ادامه داده است: «آقاى ناطق حدود ساعت 11 شب به منزل آقاى رستگارى آمد و گفت آقاى مطهرى خيلى نگران شما بود و من به او گفتم جاى او امن است. ضمناً گفت آقاى مطهرى خيلى از منبر تعريف كرده و گفته است كه حتى آقاى مهندس بازرگان و دوستان ايشان هم از سخنرانى خيلى راضى بودند. آقاى ناطق توصيه كرد كه يكى دو روز در همان جا بمانم و گفت آقاى فروهر نظرش اين است كه شما در تهران نمانيد و بهتر است يكى دو هفته به مشهد برويد. به رغم اين توصيه، در تهران ماندم و پس از دو روز اقامت در خانه آقاى رستگارى آخر شب به منزل خودم رفتم و به همسرم گفتم هر كس تلفن زد و من را خواست بگو در منزل نيست و خودم به اتاق طبقه دوم منزل رفتم و قرار شد چند روزى آنجا بمانم، به گونهاى كه حتى فرزندان كوچكم و همسايگان متوجه حضور من نشوند. اين طرح درست بود، چون يكى دو روز بعد مأمورين به منزل ما مراجعه كرده بودند و همسرم به آنها گفته بود كه من مسافرت هستم. يك بار يك ناشناس جلوى درب منزل از فرزند كوچكم پرسيده بود بابا كجاست و او هم گفته بود مسافرت است، كه احتمالاً از مأمورين ساواك بوده است. همين فرد از همسايهها هم سراغ من را گرفته بود كه آنها نيز گفته بودند چون چند روز است او را نديدهايم، ظاهراً در مسافرت است». وی در بخش دیگری از خاطرات خود پیرامون حوادث پس از سخنرانی در مسجد ارک تهران گفته است: «بعد از سخنرانى مسجد ارك و در روزهايى كه مخفى بودم، نمىدانم به چه علت در بعضى از شهرهاى ايران از جمله سمنان و نيشابور شايع شده بود كه من را گرفتهاند و بعد هم زير شكنجه شهيد شدهام. نمىدانم ريشه اين شايعه خود ساواك براى ارعاب مردم بود و يا آنكه منشأ ديگرى داشت. جالب آنكه يكى از علماى نيشابور، يعنى جناب آقاى موسوى (امام جماعت مسجد جامع نيشابور) كه قبلاً مطالبى درباره وى بيان كردم، چند ماه بعد كه من را ديد، گفت: پس از شنيدن خبر شهادت شما، آنچنان بغض كرده بودم كه ديدم يك جاى خلوتى مىخواهم كه بلندبلند گريه كنم. به همين دليل رفتم داخل حمام منزل و شروع كردم بلندبلند گريه كردن تا كمى آرامش پيدا كنم. ماجراى ديگر، تكثير نوار اين سخنرانى و پخش آن در سطح بسيار وسيعى بود. حتى بعداً كه من به اروپا رفتم، اين نوار را در انجمن اسلامى آنجا ديدم. دوستانى كه از آمريكا آمده بودند، گفتند اين نوار در همه انجمنهاى اسلامى در سراسر آمريكا بود و دست به دست مىگشت. پس از انقلاب، يكى از مبارزان عراقى به نام آقاى سيدتقى مدرسى به من گفت كه نوار سخنرانى شما را به تعداد چند هزار نسخه تكثير و در كويت و ديگر كشورهاى خليجفارس پخش كرديم. نزديك همين مسجد ارك، شخصى بود به نام آقاى توسلى كه مغازه نوارفروشى داشت، خودش به من گفت حدود بيست هزار از اين نوار را تكثير كرده و فروخته است». وی افزوده: «چند هفته بعد در جلسه روحانيت مبارز، شهيد بهشتى همين مسئله را مطرح كرد و به من گفت سخنرانى شما بسيار خوب و جالب بود، مخصوصاً كلمه "امام". بعد فرمود خيلى خوش ذوقى كرديد كه اين عنوان را به كار برديد، زيرا بهترين لقب براى ايشان همين كلمه "امام" است و ساير عناوين، جايگاه و شأن رهبرى ايشان را به خوبى تبيين نمىكند. البته شهيد بهشتى در جلسه آن روز مسجد ارك نبود، ولى بعداً نوار سخنرانى را گوش كرده بود. مرحوم آقاى مطهرى نيز كه بعداً به من تلفن كرد، از منبر خيلى راضى بود و گفت همه دوستان راضى بودند و خيلى مطالب خوب و بجايى مطرح كرديد و خيلى تشويقم كرد. بهخصوص از اينكه من دستگير نشده بودم، خيلى خوشحال بود. به ايشان گفتم: در اين زمينه آقاى ناطق نقش اصلى را داشت و اگر ايشان به موقع دست به كار نمىشد، احتمالاً دستگير شده بودم. ضمناً آقاى مطهرى گفتند كه آقاى بازرگان به من تلفن كرد و از سخنرانى شما خيلى تعريف كرد. در مقابل اين تأييد و تشويقها، بعضى از دوستان نيز به من انتقاد مىكردند و مىگفتند شما در سخنرانى خود بيش از اندازه از نقش روحانيت شيعه تجليل كرديد. بعضى از مقدسين خشك و علماى مقدسنما هم ايراد مىگرفتند و به من مىگفتند شما چگونه جواب خدا را مىدهى كه آمدى براى ما امام سيزدهم درست كردى! من البته پاسخ مستدلى داشتم و مىگفتم به كار بردن كلمه امام براى غيرمعصومين علاوه بر اينكه در آيات و روايات به كار رفته، كاربرد آن در كشورهاى اسلامى هم معمول است. در ايران غير معمول است، ولى در عراق و ديگر كشورها آن را در مورد علماى بزرگ و مراجع به كار مىبرند، مثلاً به مرحوم آقاى حكيم هم "امام حكيم" مىگفتند. به ياد دارم چند ماه پس از سخنرانى به مشهد رفتم و در جلسهاى كه روحانيون در منزل يكى از علما جمع شده بودند و من هم حضور داشتم، يكى از علما به من گفت: چرا عنوان "امام" را براى آقاى خمينى به كار برديد؟ الآن كمكم مردم مىگويند "امامخمینی". كار بدى شد! و مسئولش تو هستى. به سخنانش پاسخ دادم، ولى متأسفانه تبديل شد به نوعى جدال و علىالظاهر قانع نشد. متأسفانه در آن جمع كسى از من حمايت نكرد». وی در بخش دیگری از خاطرات خود گفته است: «در ماجراى مسجد ارك، آنچه بيش از هر چيز ديگر من را خوشحال كرد، گوش دادن امام به نوار آن سخنرانى و ابراز رضايت ايشان بود. شايد پس از حدود دو هفته از تاريخ تشكيل مجلس مسجد ارك، آقاى امام جمارانى را ديدم، ايشان به من گفت احمد آقا از نجف تلفنى با من صحبت كردند و گفتند به آقاى روحانى سلام برسان و بگو امام از سخنرانى شما خيلى راضى هستند و ايشان كه كمتر نوار سخنرانى كسى را گوش مىكنند، سخنرانى شما را دو بار گوش كردهاند. من از شنيدن اين خبر، خيلى خوشحال شدم و احساس كردم مطالبى را كه در سخنرانى مطرح كردهام، به نوعى مورد تأييد ايشان است...».
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 783]
صفحات پیشنهادی
بازیابی نامه های الکترونیکی از چندین صندوق پستی
بازیابی نامه های الکترونیکی از چندین صندوق پستی · واژه «امام خمینی» چه روزی، کجا و چگونه ابداع شد؟ بازارچه خیریه همسر خاتمي و... زگیل دستگاه تناسلی چیست؟
بازیابی نامه های الکترونیکی از چندین صندوق پستی · واژه «امام خمینی» چه روزی، کجا و چگونه ابداع شد؟ بازارچه خیریه همسر خاتمي و... زگیل دستگاه تناسلی چیست؟
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
اين خاورميانه با يك واژه به هم گره مي خورد و آن اسلام است و البته هر كدام از اين ..... و دست سخاورز حضرت امام خميني (ره) بنا نهاده شد، در اقصي نقاط گيتي، گسترده و با خون .... ولي در فضائي كه انصاف مدارا صبر و ملازم حق بودن وجود ندارد چگونه مي توان عدالت را محقق ... در حالي كه اين اختلاف هنوز ادامه دارد و تا روزي كه در صحن علني مجلس مطرح نشود، ...
اين خاورميانه با يك واژه به هم گره مي خورد و آن اسلام است و البته هر كدام از اين ..... و دست سخاورز حضرت امام خميني (ره) بنا نهاده شد، در اقصي نقاط گيتي، گسترده و با خون .... ولي در فضائي كه انصاف مدارا صبر و ملازم حق بودن وجود ندارد چگونه مي توان عدالت را محقق ... در حالي كه اين اختلاف هنوز ادامه دارد و تا روزي كه در صحن علني مجلس مطرح نشود، ...
دانستنیهای علمی شطرنج
واژگان کلیدی: شطرنج، روان شناسی، شطرنج بازان، استفتاء، امام خمینی(ره). ... بعد از حمله ی اسکندر به هند «ارابّه ی جنگی» به علت عدم کارآیی منسوخ شد و «رخ» یا «قلعه» ... است:روزی خلیفه ولید بن عبدالملک با یکی از درباریانش به شطرنج می پردازد. ..... قبل باشد و ربطي به زمان ما نداشته باشد پس احكام شرعي را چگونه مي توان بدست آورد؟
واژگان کلیدی: شطرنج، روان شناسی، شطرنج بازان، استفتاء، امام خمینی(ره). ... بعد از حمله ی اسکندر به هند «ارابّه ی جنگی» به علت عدم کارآیی منسوخ شد و «رخ» یا «قلعه» ... است:روزی خلیفه ولید بن عبدالملک با یکی از درباریانش به شطرنج می پردازد. ..... قبل باشد و ربطي به زمان ما نداشته باشد پس احكام شرعي را چگونه مي توان بدست آورد؟
عاشورا از نگاه اهل سنت
آنان پس از آگاهی از مخالفت امام با بیعت یزید بن معاویه و اقدام آن به خروج از مدینه با ... زمین و بزرگان مردم که خواستار و هوادارش بودند ، خارج گردید ، چگونه برای او میسر می گردد ... حسین هنگامی که از هر جهت خلع سلاح شد ، تسلیم شدن و رجوع به یزید و دادن دست ..... آثار امام خمینی 1374 9- انقلاب کربلا از دیدگاه اهل سنت ، مؤلف عبدالمجید ناصری ...
آنان پس از آگاهی از مخالفت امام با بیعت یزید بن معاویه و اقدام آن به خروج از مدینه با ... زمین و بزرگان مردم که خواستار و هوادارش بودند ، خارج گردید ، چگونه برای او میسر می گردد ... حسین هنگامی که از هر جهت خلع سلاح شد ، تسلیم شدن و رجوع به یزید و دادن دست ..... آثار امام خمینی 1374 9- انقلاب کربلا از دیدگاه اهل سنت ، مؤلف عبدالمجید ناصری ...
مدرس و روشنفکران
آنان خواستار تغییر سنتها و پذیرشفرهنگ و تمدن غرب شدند. ... بود کهبینش معنوی را محور همه حرکتهای اجتماعی و فردی تلقی میکرد و ابداعارزشها و باورها .... امام خمینی قدس سره به وسعت ضربههایوارد شده از این افراد اشاره دارند: «ضربههای مهلکی .... من سوال میکنید که چگونههر حرف حقی را در جای خود میزنم و از کسی نمیترسم به خاطر این ...
آنان خواستار تغییر سنتها و پذیرشفرهنگ و تمدن غرب شدند. ... بود کهبینش معنوی را محور همه حرکتهای اجتماعی و فردی تلقی میکرد و ابداعارزشها و باورها .... امام خمینی قدس سره به وسعت ضربههایوارد شده از این افراد اشاره دارند: «ضربههای مهلکی .... من سوال میکنید که چگونههر حرف حقی را در جای خود میزنم و از کسی نمیترسم به خاطر این ...
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز
2- اوباما در قاهره از تغيير سخن گفت و مدعي شد کشورش آماده است تا نحوه همکاري با جهان ... کاخ اليزه- در روزي که اوباما در قاهره مشغول سخنراني بود- داراي آن مفهوم اضافي بود. .... موج سواران باز كرد و شيخ در ميدان غورخانه تهران ميدان امام خميني امروز به دار آويخته شد و .... مي کنم; بعضي سعي مي کنند براي اين کار معناي نادرستي جعل و ابداع کنند.
2- اوباما در قاهره از تغيير سخن گفت و مدعي شد کشورش آماده است تا نحوه همکاري با جهان ... کاخ اليزه- در روزي که اوباما در قاهره مشغول سخنراني بود- داراي آن مفهوم اضافي بود. .... موج سواران باز كرد و شيخ در ميدان غورخانه تهران ميدان امام خميني امروز به دار آويخته شد و .... مي کنم; بعضي سعي مي کنند براي اين کار معناي نادرستي جعل و ابداع کنند.
یک روز با فروشندگان مترو
کم کم مترو هم مثل باقی چیز ها عادی شد و حالا فقط کسانی که مجبورند از آن استفاده می کنند. ... که کم هم نیستند راه تازه ای برای بهره بردن بیشتر از مترو ابداع کردند "فروشندگی در مترو". ... خدا روزی رسان است. ... شرایط یک فروشنده خوب یا چگونه یک فروشنده خوب مترو باشیم ! ... با یک روز تاخیر؛ رییس جمهور درگذشت داماد امام خمینی(ره) را .
کم کم مترو هم مثل باقی چیز ها عادی شد و حالا فقط کسانی که مجبورند از آن استفاده می کنند. ... که کم هم نیستند راه تازه ای برای بهره بردن بیشتر از مترو ابداع کردند "فروشندگی در مترو". ... خدا روزی رسان است. ... شرایط یک فروشنده خوب یا چگونه یک فروشنده خوب مترو باشیم ! ... با یک روز تاخیر؛ رییس جمهور درگذشت داماد امام خمینی(ره) را .
چند کتاب خواندني در موضوع عزاداري
در فصل دوم، جايگاه وعظ و منبر در مجالس حسيني از کلام امام راحل (قدس سره) و رهبرمعظم ... هيچگاه چگونگي احکام ديني به دست مردم نيفتاد و آنها معين نکردند که چگونه نماز ... هاي مردم باز شد و آنها صورت هايي به عزاداري دادند که گاه آميخته به خرافه و بدعت است. .... اصلاح و پالايش اين مراسم فارغ گشته و تلاشي براي ابداع عادات و رسومي سازگار با ...
در فصل دوم، جايگاه وعظ و منبر در مجالس حسيني از کلام امام راحل (قدس سره) و رهبرمعظم ... هيچگاه چگونگي احکام ديني به دست مردم نيفتاد و آنها معين نکردند که چگونه نماز ... هاي مردم باز شد و آنها صورت هايي به عزاداري دادند که گاه آميخته به خرافه و بدعت است. .... اصلاح و پالايش اين مراسم فارغ گشته و تلاشي براي ابداع عادات و رسومي سازگار با ...
مهندسی فرهنگی «از تئوری تا عمل»(1)
از جمله مؤلفه های مطمح نظر امام خمینی (ره) در جهت تغییر ساختار فرهنگ غالب طاغوت و .... کمال تأسف باید اذعان نماییم که شاید روزی برسد که فرهنگ مهاجم آنچنان در جامعه به ویژه ... می گیرد،در وهله نخست شناخت درست و صحیح مفاهیم وکلید واژه های اصلی مباحث در ... بخشی که اسمش فرهنگ است و دردرون انسانها و جامعه بوجود می آید،چگونه باید باشد؟
از جمله مؤلفه های مطمح نظر امام خمینی (ره) در جهت تغییر ساختار فرهنگ غالب طاغوت و .... کمال تأسف باید اذعان نماییم که شاید روزی برسد که فرهنگ مهاجم آنچنان در جامعه به ویژه ... می گیرد،در وهله نخست شناخت درست و صحیح مفاهیم وکلید واژه های اصلی مباحث در ... بخشی که اسمش فرهنگ است و دردرون انسانها و جامعه بوجود می آید،چگونه باید باشد؟
فاطمه (س) در نقش ام ابيها
فاطمه، اي گل آفرينش، تو واژه خوشبختي را معنا بخشيدي، توتوحيد را خانه داري ... در حديث ديگري آمده است كه فاطمه ناميده شد زيرا او و شيعيانش از آتش جهنم بريده شده اند. .... آن طفل خردسال با چشم خود مي ديد و با احساس لطيف در مي يافت كه پدر و مادر چگونه با ..... روزي امام حسن (ع) نزد پيامبر آمد و اظهار تشنگي كرد و از پيامبر تقاضاي آب نمود، ...
فاطمه، اي گل آفرينش، تو واژه خوشبختي را معنا بخشيدي، توتوحيد را خانه داري ... در حديث ديگري آمده است كه فاطمه ناميده شد زيرا او و شيعيانش از آتش جهنم بريده شده اند. .... آن طفل خردسال با چشم خود مي ديد و با احساس لطيف در مي يافت كه پدر و مادر چگونه با ..... روزي امام حسن (ع) نزد پيامبر آمد و اظهار تشنگي كرد و از پيامبر تقاضاي آب نمود، ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها