تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):انسان بلند مرتبه چون به فهم و دانايى رسد، متواضع مى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836352383




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عمق استراتژيك جمهوري اسلامي ايران با نگاه به چشم انداز بيست ساله


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: عمق استراتژيك جمهوري اسلامي ايران با نگاه به چشم انداز بيست ساله
غلامرضا محمدي
مقدمه:
مطالعه حوزه استراتژي هر چند پيشينه اي بيش از چند دهه ندارد ولي گستره اي را به خود اختصاص مي دهد كه مي توان آن را با بسياري از رشته هاي علوم متفاوت، مقايسه نمود. اين حوزه در كشور ما نيز قدمتي طولاني ندارد، ولي با اين همه شاهد ظهور و بروز چهره ها و آثار ذي قيمتي بوده است كه نمي توان به سادگي آن را علمي جوان تلقي كرد. با وجود اين، حوزه علوم استراتژيك و دفاعي حوزه اي نه چندان كهن است و بايد گفت كه غربيان نيز مهمترين آثار را در اين زمينه پس ازجنگ جهاني دوم به رشته تحرير در آورده اند. انقلاب بزرگ اسلامي ايران كه تاثيرات شگرفي را در رويكردها و رهيافت هاي ملي و جهاني برجاي گذاشت، متناسب با رخدادهاي ويژه و عظيمي كه دراين ربع قرن با آن روبه رو بود، حوزه تعاملي وسيعي را با علوم دفاعي و استراتژيك بوجود آورد. شناخت و سنجش تهديدات نوين و فرصت هاي جديد از يك سو و پيدايش زاويه هاي متفاوت در نگاه هاي انديشمندان جهاني و ايراني در اين نوع از علوم از سوي ديگر، تحولات جديدي را در اين عرصه بوجود آورده است.
بي شك بايد گفت يكي از واژه هايي كه به اندازه كثرت استعمالش در ابهام بيشتري فرو رفته است،واژه راهبرد عمق استراتژيك است. و اين ابهام وقتي دوچندان مي شود كه، شما منابع و مطالب كمتري در خصوص تعريف، چرايي، چگونگي و عملكرد اين راهبرد در دست داشته باشيد. اين نوشتار بر آن است تا بتواند، هرچند كلي زواياي اين راهبرد را براساس سند چشم انداز 20 ساله كشورمان كه تنها سند دراين خصوص است، نمايان نمايد.
چرا كه يكي از متدهاي پيشرفت و توسعه كشورمان درسال 1440 افزايش و گسترش عمق استراتژيك كشورمان درجهت بازدارندگي دفاعي، سياسي و اقتصادي در مقابل تهاجمات دشمنان است.
با توجه به اين مطلب اصولا تهيه اسناد چشم انداز بلند مدت موضوعي است كه درسالهاي اخير توجه دولتمردان اكثر كشورها را به خود جلب كرده است. تا براساس آن بتوانند دورنما و آينده حركتي كشور را درنگاه چندين ساله ترسيم و روند برنامه ريزي كشور را درجهت تحقق اهداف مشخص شده رهنمون نمايند.
خوشبختانه مراجع ذي صلاح جمهوري اسلامي ايران با توجه به عواملي هم چون ضرورتها و الزام هاي ناشي از آرمانهاي قانون اساسي، تحولات بين المللي و حاكميت فضاي نوين اقتصادي در جهان، تحولات علمي و فناوري هاي نو، نظريات علمي، شناخت امكانات و محدوديت هاي محيطي، بهره گيري از تجارب خود و ديگران و هم چنين واقعيت هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي كشور، سند چشم انداز درافق 1404 (2025ميلادي) را برگزيده اند تا كشور ايران در طي 20 سال برنامه ريزي و اجراي درست، به كشوري توسعه يافته و داراي جايگاه اول اقتصادي، علمي و فناوري در سطح منطقه، توام با حفظ هويت اسلامي و انقلابي و الهام بخش درجهان اسلام، همراه با تعامل سازنده و موثر در روابط بين الملل تبديل گردد.
يكي از بندهاي مهم درسندچشم انداز كشورمان، تعيين عمق استراتژيك (به تعبير ديگر عمق حوزه نفوذ) براي تامين امنيت درابعاد مختلف و بازدارندگي دشمن از دست زدن به اعمال خصمانه است.
تاريخچه راهبرد عمق استراتژيك:
اگر چه اجراي راهبرد عمق بخشي استراتژيك در طول تاريخ وجود داشته است و افراد و كشورها با تصرف مناطق حساس و يا ايجاد قلعه ها و دژهاي مستحكم درمناطق سوق الجيشي سعي دراستفاده از اين راهبرد داشته اند، از مهمترين نمونه هايي كه مي توان نام برد كه باعث تحولات بسياري درتاريخ اسلام گرديد، همانا هجرت حضرت رسول (ص) از مكه به مدينه است كه باعث قوت و توسعه اسلام دركل جزيره العرب گرديد. با همه اين تفاسير كارشناسان و صاحبنظران علوم راهبردي، بررسي تئوري عمق استراتژيك در ادبيات سياسي معاصر را از پايان جنگ جهاني دوم مي دانند، چرا كه با پايان جنگ جهاني دوم، دو قدرت بزرگ جهاني يعني ايالات متحده آمريكا و اتحاد جماهير شوروي درصحنه بين المللي سر برآوردند. هر دو قدرت به وضوح دريافتند كه عوامل جغرافيايي، اقمار و كشورهاي هم سو در مناطق سوق الجيشي جهان و نشر ايدئولوژي درصحنه عملياتي، بيشترين نقش را در تحقق پيروزيها و شكستهاي آينده خواهد داشت.
امريكائي ها و روسها با استفاده از تجربيات به دست آمده و دو جنگ جهاني اول و دوم و وقايع تلخ نظامي كه بر اثر استفاده نابجا از علم نصيب آلمان شده بود، توانستند عوامل ثابت ژئو پلتيكي را با عوامل انساني و متغير علم تركيب كنند. به گونه اي كه،نظريات مربوط به راهبرد عمق استراتژيك، در تدوين راهبردهاي ملي و بين المللي، دو ابر قدرت لحاظ شد و براساس آن، عملا علايق امريكا درحوزه اقيانوس اطلس، اروپاي غربي، امريكاي شمالي و جنوبي و سرزمينهاي ساحل غرب و شرق اوراسيا، فزوني يافت. از سوي ديگر، اتحاد شوروي كه توانسته بود درجريان جنگ جهاني دوم سرزمينهاي اروپاي شرقي را به اشغال خود در آورده و تا قلب آلمان پيش برود. پس از جنگ به استحكام و تجهيز پايگاهها و نيروهاي نظامي درجهت عمق بخشي استراتژيك خود پرداخت.
بيرون نرفتن شوروي از سرزمينهاي اشغالي در اروپاي شرقي و پشتيباني آمريكا از كشورهاي اروپاي غربي و دادن كمكهاي مالي به آنها، تقسيم شدن آلمان به دو بخش شرقي و غربي و گسترش ايدئولوژي ماركسيسم و كمونيسم در برابر تز كاپيتاليسم و سرمايه داري، كه درسايه عملي كردن راهبرد عمق بخشي استراتژيك صورت گرفت، منجر به برخورد منافع دو ابر قدرت گرديد و آنها را هرچه بيشتر از هم دور ساخت.
شكل گيري پيمانهاي نظامي ناتو و ورشو، ساخت بمب اتمي و هيدروژني و موشك هاي بالستيك قاره پيما، باعث تقويت بنيه تدافعي و تهاجمي دو قدرت بزرگ بري و بحري جهان شد و تلاش دو ابر قدرت به منظور حفظ موقعيت و گسترش قلمرو راهبردي خود رو به افزايش گذاشت. آمريكا كوشيد بر سراسر اقيانوس آرام و اطلس، پهنه اقيانوس هند و خليج فارس اعمال نفوذ كند و در اين ميان تامين امنيت خروج نفت از خليج فارس، نقش اساسي در راهبرد ملي آمريكا داشته است.
آمريكا براي عمق بخشي بر اين راهبرد ملي خود، طرح هاي مختلفي را به اجرا گذاشت از جمله دكترين و طرح ترومن، طرح مارشال و پيمان ناتو، پيمان سنتو و سيتو و پيمان آسياي جنوب شرقي و... (نقيب زاده- 9613- ص 302)
شوروي نيز در همين راستا دست به اقدامات متعددي زد از جمله پيمان ورشو، پيمان كشورهاي كمونيست آسياي جنوب شرقي، اتحاد نظامي با كشورهاي حاشيه آمريكا از جمله كوبا و اشغال نظامي افغانستان و... (نقيب زاده- 9613- ص 402) اين اقدامات نشان مي دهد كه كشمكش بين آمريكا و شوروي و تلاش براي توسعه عمق استراتژيك خود پايان ناپذير مي نمود. گسترش نفوذ اين دو ابر قدرت براي گسترش عمق استراتژيك خود حتي به كشورهاي آسياي جنوب شرقي و آفريقا نيز به شكل هاي مختلف گسترش يافته بود.
پس از فروپاشي شوروي و بلوك شرق، و برپائي نظام تك قطبي در جهان، باز هم از ارزش راهبرد عمق استراتژيك كم نشد و آمريكا با استفاده از موقعيت پيش آمده درصدد دست اندازي به كشورهاي بلوك شرق سابق برآمد. از سوي ديگر با وقوع وقايع 11 سپتامبر و انفجار برج هاي دوقلو در نيويورك، زمينه و بهانه لازم براي عمق بخشي راهبردي آمريكا در هارتلند جهان و منطقه قلب انرژي جهان (كه اهميت آن در سال هاي آينده دهها برابر خواهد شد) با تصرف عراق، فراهم نمود و حضور نظامي آمريكا را در يكي از مناطق منحصر به فرد ژئواستراتژيك جهان يعني افغانستان (براي كنترل روسيه- چين- هند و ايران) به ارمغان آورد كه اين سياست در سال هاي اخير هم ادامه دارد.
اگرچه با قدرت گرفتن دوباره روسيه و همچنين ظهور قدرتهاي جديد جهاني همچون چين، روند بين المللي به اين سو، سوق پيدا كرده است. در اين راستا جمهوري اسلامي ايران نيز ضمن وقوف به اهميت بكارگيري اين راهبرد، توانسته تا حدي عمق استراتژيك خود را در سطح جهاني و بويژه منطقه حساس خاورميانه گسترش دهد كه به دستاوردهاي مثبت آن در ادامه خواهيم پرداخت.
تعريف راهبرد عمق استراتژيك و ذكر چارچوب و شاخصه هاي آن:
قبل از اينكه به تعريف عمق استراتژيك بپردازيم، ذكر اين نكته ضروري است كه، تعريف راهبرد عمق استراتژيك باتوجه به بعد و زمينه مورد بررسي، متفاوت است بگونه اي كه تعريف عمق استراتژيك در بعد دفاعي با تعريف آن در بعد اقتصادي شايد متفاوت باشد، ولي كليت مفهومي آن يكسان است.
كليت مفهومي راهبرد عمق استراتژيك عبارتست از:
«هر چيزي كه، نقطه قوت براي كشوري و نقطه تهديد براي كشور رقيب محسوب شود و بتواند نقش بازدارندگي را براي كشور دارنده آن، بازي كند».
با اين كليت مفهومي، به تعاريف و چارچوب بندي راهبرد عمق استراتژيك در ابعاد مختلف مي پردازيم.
1-عمق استراتژيك در بعد جغرافيايي و ژئواستراتژيك:
در اين بعد، عمق استراتژيك عبارتست از:
«برخوردار بودن از پهناي مناسب جغرافيايي در داخل و قدرت تأثيرگذاري در محيط پيراموني».
الف) جايگاه ايران در جهان اسلام:
از نظر فرهنگي و اعتقادي، ايران در مركزيت جهان اسلام قرار گرفته است. به طوري كه در روند تحولات آينده جهان، مي تواند با بعضي از كشورهاي منطقه نقش ارزنده اي را ايفا كند. گستردگي تمدني ايراني- اسلامي و فرهنگ پارسي و ميراث گرانبهاي آن و گذشته تاريخي درخشان اين سرزمين، پيوند عميق فرهنگي، فكري و جغرافيايي با كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس، پاكستان و كشورهاي همسايه غربي يعني عراق و تركيه تا شاخ آفريقا، منطقه اي استراتژيك را به وجود آورده است كه نشان دهنده امكانات بالقوه و بالفعل براي گسترش همكاري هاي دو جانبه و چند جانبه منطقه اي وجهاني مي باشد.
برخورداري از تاريخ و تمدني كهن، با غناي فرهنگ اسلامي و ديني و وجود آثار تاريخي مناسب در كشور و قابليت صدور كالاهاي فرهنگي و ديني به فراسوي مرزها در جهان اسلام، به جمهوري اسلامي ايران جايگاه ويژه اي جهت نفوذ فرهنگي- تمدني در جهان اسلام مي بخشد.
جمهوري اسلامي ايران با آرمان ها و ارزش هاي ساختاري، هنگامي از حيات تثبيت شده اي برخوردار مي گردد كه بتواند به عنوان بازيگري فعال در چارچوب اصول و قواعد تعريف شده منطقه اي و نظام بين المللي به بازي خود استمرار و استحكام بخشد. بديهي است هرگونه تأثيرگذاري در منطقه منوط به افزايش حوزه نفوذ و عمق بخشي استراتژيك در جهان اسلام است.
ب) بعد جغرافيايي:
- بعد داخلي: در اين بعد به خاطر پهناي عرضي و طولي كشورمان و وجود معارضات و موانع طبيعي از جمله صحراهاي بسيار و كوه هاي سر به فلك كشيده و... همه و همه نشان از عمق استراتژيك خوب كشورمان دارد كه زمينه را براي دفاع در مقابل تهاجم احتمالي دشمن بر اساس دكترين دفاعي كشورمان (جنگ نامتقارن) و همچنين برخورداري از ضريب بالاي پدافند غيرعامل براي حفظ ساختارهاي كشور فراهم نموده است.
ج)- بعد خارجي: جمهوري اسلامي ايران، به لحاظ جغرافيايي در منطقه اي كه محدوده توسعه ايران در سند چشم انداز افق 4041 ايران تبيين شده، قرار گرفته است. قرار گرفتن ايران در اين منطقه حساس از جهان، كه محل تلاقي و راه ارتباطي اروپا به جنوب و جنوب شرقي آسيا (محل زندگي بيش از يك سوم جمعيت جهان) و پل ارتباطي ميان سه قاره اروپا، آسيا و آفريقا مي باشد و امكان دسترسي كشورهاي آسياي مركزي و قفقاز به آبهاي آزاد از طريق ايران را فراهم نموده است. اين امر كشور ما را خواسته يا ناخواسته در متن تحولات مهم جهاني و بين المللي قرار داده است.
از سوي ديگر حساسيتهاي امنيتي- سياسي حاكم بر منطقه، به ويژه نزديكي جغرافيايي ايران به اسرائيل، كه امنيت آن به لحاظ استراتژيك براي امريكا و هم پيمانان آن از اهميت زيادي برخوردار است باعث شده است كه عمق استراتژيك كشورمان در اين سطح، از گستره زيادي برخوردار شود چرا كه، تهديد به حمله به اسرائيل در صورت حمله امريكا، نوعي بازدارندگي براي كشورمان در مقابل تهديدات بوجود آورده است.
از سوي ديگر جمعيت كمي و كيفي سرزميني، و برخورداري از منابع سرشار و ظرفيتهاي بالقوه و بالفعل رشد و توسعه انساني و مدني كشورمان، ما را مركز ثقل اهرم سياست منطقه اي قدرتهاي بزرگ قرار داده است. به گونه اي كه حتي بي طرفي ايران در خصوص مسائل منطقه اي و بين المللي براي قدرتهاي بزرگ رضايت بخش و قانع كننده نيست. براين اساس، با توجه به اين كه ايران در منطقه حساس جنوب غربي آسيا، داراي نقش و موقعيت حساسي است كه امريكا در عرصه سياستهاي راهبردي خود در قبال خاورميانه نمي تواند آن را مدنظر قرار ندهد.
به هر حال بديهي است، دستيابي به جايگاه هژمونيك و ايفاي نقش موثر در منطقه خاورميانه، همواره يكي از اهداف سياست خارجي ايران بوده است.
2-عمق استراتژيك سياسي:
اين مقوله را مي توان در دو بعد داخلي و خارجي مورد بررسي قرار داد كه در ذيل به آن خواهيم پرداخت:
1-2- بعد داخلي:
در بعد داخلي عبارتست از:
«راهبردي كه بتواند پشتيباني حداكثري و مستمر مردم را از سياستها و برنامه هاي نظام در داخل و خارج بدست آورد. »
بايد بيان نمود كه بعد خارجي و موفقيت در آن، منوط به بعد اول يعني حمايت مردم از برنامه ها و سياستهاي نظام است. هرچه اين حمايت بيشتر باشد موفقيت دولتمردان كشورمان در سطح بين المللي هم بيشتر مي باشد. اهميت مردم و حمايت آنها از نظام تا حدي است كه رهبر معظم انقلاب از مردم به عنوان عمق استراتژيك داخلي ياد مي كنند.
با توجه به اين نكته در بعد سياست داخلي عمق استراتژيك را مورد بررسي قرار مي دهيم.
1-1-2- مردم:
در نظام سياسي اسلام و انقلاب اسلامي ايران، مردم يكي از سه ركن اساسي نظام مي باشند. ركن مهمي كه مكمل و متمم تحقق دو ركن ديگر يعني اسلاميت و رهبري است.
تجربه تاريخي ثابت كرده است كه بدون حضور مردم در صحنه سياست و پذيرش آگاهانه اسلام و حاكميت ديني و نظام ولايي، ولايت خدا و حكومت ديني محقق نمي گردد و قانون الهي اسلام ضمانت اجرايي پيدا نمي كند. همچنان كه شخصيت عظيم جهان بشريت، انسان كامل و تجسم اراده الهي و تبلور قانون اسلام يعني حضرت علي(ع) پس از رحلت پيامبر اعظم(ص) بدون حمايت و پشتوانه مردمي، امكان تشكيل حكومت اسلامي را نيافت و تنها پس از حضور پرشور مردم و بيعت با او بود كه موفق به تشكيل حكومت اسلامي شد و به اجراي احكام الهي رسما اقدام نمود و مجددا به علت سستي و پيمان شكني مردم، حكومت عدل علي(ع) به افول گراييد.
بر اين اساس مردم در شكل گيري و برپايي حكومت ديني و استمرار آن نقش بسيار موثري دارند، به گونه اي كه مي توان از آن به عنوان عمق استراتژيك داخلي هر نظامي ياد نمود. در اين خصوص دو اصل اساسي وجود دارد، اول پذيرش راي مردم و دوم مشاركت همه جانبه آنان مي باشد كه به بررسي آنها مي پردازيم:
الف) پذيرش راي مردم:
قانون و حاكميت تشريعي الهي هيچ گاه تحميلي نيست و نمي توان جامعه يا كسي را مجبور به پذيرش احكام دين و رهبري الهي آن نمود، و شان انبيا الهي و كتب آسماني در اصل دين، فقط ابلاغ پيام خدا و نشان دادن راه مستقيم انسانيت است. زعامت و ولايت و مديريت عملي رهبران الهي مختص به جامعه مومنين و كساني است كه مشتاقانه هدايت و دعوت الهي را پذيرفته اند و در حقيقت بهترين برنامه زندگي را قانون الهي دانسته اند و به آن آري گفته اند. البته پذيرش دين و شريعت اسلام مستلزم پذيرش و قبول آثار و لوازم آن بوده و در واقع پذيرش يك مجموعه به هم پيوسته و يك برنامه كامل زندگي است. برجسته ترين قسمت اين پذيرش و مهمترين بخش اين مجموعه، انقياد و پذيرش ولايت الهي و حكومت ديني است و نمي توان مدعي دين داري و مسلماني بود، اما ولايت و حاكميت خداوند و محوريت احكام الهي را منكر شد. از سوي ديگر، امكان واگذاري حق انتخاب به مردم براي تعيين اركان نظام كه از شروع انقلاب اسلامي در ايران، با برپايي انتخابات مختلف، ايجاد شده است، نشان از پذيرش رأي مردم در تعيين سرنوشت كشور و خودشان دارد. باتوجه به اين، پشتيباني مردم از نظام و اركان نظام كه بنوعي خودشان انتخاب كرده اند هميشه در حد بالايي خواهد بود.
ب) مشاركت عملي و همه جانبه مردم:
اقتدار و توانمندي نظام اسلامي مرهون حضور ايثارگرانه مردم در عرصه هاي گوناگون است، حيات طيبه و عزتمندانه، خودباوري و استقلال همه جانبه حكومت ديني در پرتو تلاش و حمايت مشتاقانه و با انگيزه عموم مردم تضمين مي گردد.
امام خميني(ره) به اين حضور حماسي مردم افتخار مي كرد و در مقابل توطئه ها و تجاوزات دشمنان نظام، با قدرت از نظام اسلامي دفاع مي كرد و به مسئولين نظام هم نقش كاربردي و مفيد حضور مردم را در پشتيباني از سياستهاي حكومت اسلامي گوشزد مي نمود و مي فرمود:
«امروز مردم از وضع دولت مطلع اند و شما، مردم را براي پشتيباني از خود لازم داريد، دولت بدون پشتيباني مردم نمي تواند كار بكند و هر يك از ادارات و وزارتخانه ها بايد اين مسئله را مدنظر داشته باشند كه براي خدا مردم را راضي نگه دارند.» (صحيفه امام- ج61- ص394)
مقام معظم رهبري نيز درباره مشاركت و نقش مردم در پيدايش نظام سياسي اسلام و تكيه گاه محكم و مطمئن شاكله نظام مردم سالاري ديني، ضمن بيان اينكه مردم عمق استراتژيك دولت و نظام مي باشند، مي فرمايند:
«تكيه نظام به آراي مردم يكي از ميدانهايي است كه مردم در آن نقش دارند... بايد با اتكا به رأي مردم كسي سر كار بيايد. بايد با اتكا به ارائه مردم نظام حركت كند.» (سخنراني مقام معظم رهبري در سالگرد رحلت امام- 41.3.08)
2-1-2- رهبري:
اسلام منهاي رهبري جامع الشرايط و منطبق با معيارهاي اسلامي، نه تنها هدايت گر جامعه محسوب نمي شود و با منافع و سلطه مستكبران تضاد و تقابلي ندارد، بلكه چه بسا با تحريف محتوايي در دين و حكومت و نظام اسلامي و به انحراف كشاندن احساسات و عواطف ديني مردم، توجيه كننده ظلم و تعدي طاغوتها و نظام طبقاتي تحميل شده به وسيله قدرتهاي استعمارگر باشد. و اين همان اسلام آمريكايي، سلطنتي و شاهنشاهي است كه امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري بارها به آن اشاره داشته اند.
باتوجه به اين مطلب، يكي از اركان اساسي انقلاب اسلامي، رهبري ولايت فقيه مي باشد. اين اصل ساختار اصلي نظام و تداوم بخش نبوت پيامبر اعظم(ص) و امامت ائمه معصومين(ع) و ضامن حاكميت احكام الهي است. رهبري عامل بيداري و جوشش توده ها و محور وحدت و انسجام مردم بشمار مي آيد. ترسيم سياستهاي كلي نظام و اتخاذ تدابير و موضع گيريهاي قاطعانه، سازش ناپذيري در برابر توطئه ها و دشمن شناسي از ويژگيهاي برجسته رهبري انقلاب اسلامي است كه در دوران سخت مبارزه بيشترين نقش را در شناساندن دشمن و تعيين مسير و شيوه هاي مبارزه با آنان را داشته است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز رهبري حضرت امام(ره) و بعد از آن رهبر معظم انقلاب مهمترين تأثير را در استمرار و استقامت بر اصول و ارزشهاي انقلابي و لغزش زدايي، ثبات، امنيت، پيدايش نهادهاي انقلاب، اقتدار حكومت، وحدت امت اسلامي و خنثي سازي نقشه هاي فراوان دشمنان داشته است.
3-1-2- اسلام:
انگيزه اصلي نهضت و قيام رهبري و حضور آگاهانه مردم در ميدان مبارزه خستگي ناپذير و عامل اساسي مقاومت آنان در برابر همه مشكلات و نابساماني ها، ايمان و اعتقادات مذهبي بود. اين پايبندي به آيين حيات بخش اسلام هم در دوران مبارزه با رژيم ستم شاهي باوجود زندانها، تبعيدها و شهادتها و هم در بعد از پيروزي و هم در دوران دفاع مقدس و بعد از آن معجزه آفريده است.
تاريخ انقلاب اسلامي به روشني گواهي مي دهد، احزاب و گروههاي سياسي كه دين اسلام و انديشه هاي الهي براي آنها اصالت و نقش محوري نداشت و با انگيزه هاي سياسي ديگري وارد ميدان مبارزه شده بودند، در دوران شدت مبارزه و رويارويي با سختي ها كه نيازمند ايثار جان و مال بود، توانايي و انگيزه خود را از دست داده، ابزار دست دشمن شده يا منزوي مي گرديدند. اما نيروهاي مؤمن و پايبند به مباني ديني و اسلامي، مبارزه با ظلم رژيم ستم شاهي و همين طور دفاع از نظام ديني را بر خود يك تكليف الهي و جهاد في سبيل الله دانسته و مقاومت در برابر مصيبتها را عمل صالح و وظيفه شرعي قلمداد مي كردند.
بديهي است كه چنين اعتقاد و باوري، قدرتي وصف ناپذير به مبارزه مي دهد و ملتي شهادت طلب و مقاوم پديد مي آورد كه هرگز تن به ذلت نداده، هيچ گاه سلطه استكبار را نمي پذيرد. امام خميني(ره) همواره نهضت را مبتني بر آموزه هاي تحرك بخش ديني دانسته و ماهيت مكتبي و اسلامي بودن انقلاب را به تصريح خاطرنشان نموده، علت دشمني و هراس دشمنان را «اسلام» و قدرتي كه در ملت و جوانان به وجود مي آورد معرفي مي كردند:
«اينها از اسلام مي ترسند از من و تو نمي ترسند، اينها از اسلام مي ترسند، اسلام بود كه جوانهاي ما را غلبه داد بر توپ و تانك و همه چيزها بر همه قدرت ها ملت ما را غلبه داد.» (صحيفه امام - جلد 8 - ص 984)
مقام معظم رهبري نيز بارها بر قدرت تحرك آفريني و دشمن ستيزي مكتب اسلام تاكيد فرمودند و علت رويارويي استكبار جهاني با انقلاب اسلامي را ماهيت ديني و اسلامي آن بيان كرده اند:
«هدف استكبار جهاني از مواجهه با ايران اسلامي فقط اسلام است و بس و هيچ مساله اي ديگر در ميان نيست» (سخنراني مقام معظم رهبري در جمع جوانان در مصلي تهران - 1.2.97)
بنابر اين دشمنان انقلاب اسلامي، موجوديت خويش را با توجه به گسترش و پويايي اسلام ناب محمدي (ص) در خطر نابودي مي بينند و با تمام توان و با بهره گيري از كليه امكانات به ميدان مبارزه آمده اند. تلاش فراوان آنها خاموش ساختن شعله هاي فروزان اسلام و سست كردن انگيزه هاي اسلامي جوانان و روحيه استكبار ستيزي و شهادت طلبي ملت ايران است.
2-2- بعد خارجي:
عمق استراتژيك در بعد خارجي عبارتست از:
«راهبردي كه بتواند پشتيباني حداكثري و تضمين شده كشورها و مجامع بين المللي را از سياستها و برنامه هاي دولت بدست آورد.»
1-2-2 - مجامع بين المللي:
همانطور كه از تعريف فوق الذكر بر مي آيد، در بعد خارجي تبيين عمق استراتژيك همانا بدست آوردن حداكثر پشتيباني ضمانت دار توسط مجامع بين المللي از برنامه هاي نظام در مواجهه با حوادث و اتفاقات داخلي و بين المللي است.
به ديگر سخن، سوق دادن برنامه هاي مجامع بين المللي به سوي حمايت از سياستهاي ايران در وقايع جهاني است. از جمله اين مسائل عبارتست از:
الف) فعال سازي:
يكي از سياستهاي جمهوري اسلامي ايران كه در راستاي عمق بخشي خارجي بيان مي شود و در خصوص مجامع بين المللي است، فعال سازي اين مجامع است. به عنوان مثال: اگر چه كنفرانس كشورهاي اسلامي، داراي قدمتي چند دهه اي است ولي شايد بتوان گفت پس از برگزاري كنفرانس كشورهاي اسلامي در ايران و در دوران رياست ايران بر آن از جنب و جوش و قدرت بين المللي و تاثيرگذاري بالايي برخوردار شده است. و يا فعال سازي گروه كشورهاي غير متعهدها در آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز اين نقش را براي كشورمان ايفا نمود.
ب) تاثيرگذاري:
از ديگر سياستهاي جمهوري اسلامي ايران در اين خصوص، تاثيرگذاري بر تصميمات اين مجامع در جهت تامين منافع ملي است. از جمله در مسايل هسته اي اين امر نمود يافت، ديپلماسي فعال ايران باعث گرديد كه شكاف بزرگي در جمع كشورهايT.P. N و يا كشورهاي خود ساخته 5+1 بوجود آيد كه آنها را از اتخاذ تصميمات بر عليه ايران انصراف و حتي با ديدگاه فعال، زمينه را براي فروپاشي اين گروه خود ساخته بوجود آورد. اين امر در مسائل مختلف ديگر از جمله عراق و لبنان و... نيز وجود دارد.
ج) همگرايي:
در زمينه وحدت و مسايل مربوط به آن و احياي روحيه اخوت و برادري در ميان كشورهاي اسلامي، مباحث بسياري صورت گرفته است. در اين باره حضرت امام (ره) مي فرمايند: ايجاد تفرقه سياست استعماري است كه بايد با آن به مبارزه برخاست. دامن زدن به اختلافات مذهبي و فرقه اي، درجهت سياست دشمنان اسلام گناهي است بزرگ. چرا كه در سايه وحدت است كه مي توان دشمنان اسلام را سركوب نمود و به مسلمانان عزت از دست رفته خويش را بازگرداند و دست ابرقدرتها را از كشورهاي اسلامي كوتاه نمود و به برقراري حكومت اسلامي توفيق يافت. (بررسي تحليل اهم مسائل سياسي روز - 1831- ص 86) اين نيروي عظيم مردمي ناشي از بيداري اسلامي، مرزهاي جغرافيايي را در هم نورديد و از ايدئولوژيهاي سياسي و نظامهاي ملي فراتر مي رود، در عين حال به عنوان يك معضل جدي در مقابل رژيمهاي محافظه كار حاكم بر اين كشورها وجود دارد. اين همگرايي باعث گرديد كه از آن پس مردم و سران كشورهاي اسلامي (بعضي از سران) كه از عظمت قدرت خود بي اطلاع بودند، و همه نظام را در چارچوب قسمت و تقدير الهي تفسير مي كردند، با برداشتي نوين از اسلام به حركت درآمدند. اين حركت نه فقط شيعيان را شامل مي شد، بلكه طرفداران اهل سنت را نيز در بر مي گرفت.
د) گروههاي اسلامي و انقلابي:
يكي از راههاي عمق بخشي استراتژيك در بعد خارجي، حمايت از گروههاي مردمي هم سو است كه در راستاي مخالفت با قدرتهاي بزرگ به ويژه با دول متخاصم با انقلاب اسلامي ايران هستند.
اين گروهها هم اكنون در حساسترين مناطقي كه مي تواند هر آن موجوديت قدرتهاي متخاصم را مورد تنش قرار دهد، ايجاد گرديده اند. گروههاي مبارز فلسطيني جهاد اسلامي و حماس كه مبارزه عليه رژيم غاصب قدس را هدايت مي كنند، بگونه اي عمل كرده اند كه اگر چه خواستار آزادي سرزمين خود هستند ولي با فشار همه جانبه به اسراييل، مواضع و عمق استراتژيك انقلاب اسلامي را هم تامين نموده اند. اين امر وقتي بيشتر نمود مي يابد و بعد راهبردي به خود مي گيردكه بدانيم كه اين دو گروه در جايي قرار دارند كه شايد قلب وجودي دول استكباري به ويژه امريكا در منطقه حساس خاورميانه ا ست.
از سوي ديگر گروههاي لبناني بويژه حزب الله لبنان را هم مي توان در همين راستا ارزيابي كرد. حزب الله لبنان كه موجب وحشت رژيم صهيونيستي شده است خود الهام بخش مبارزه براي خيلي از گروههاي ديگر در سطح جهاني شده است. نفوذ اين تفكر در بين مردم كشورهاي اسلامي به اندازه اي است كه با پيروزي حزب الله در جنگ 33 روزه، مردم اين كشورها آن را پيروزي خود تلقي نموده و جشن برپا مي كردند. اين امر موجب تزلزل پايه هاي حكومتهاي خودفروخته شده است كه سياستهاي استكبار را در منطقه اجرا مي كنند. از سوي ديگر وجود اين گروهها در قلب، دول استعمارگر و بويژه امريكا، باعث نوعي بازدارندگي در جهت جلوگيري از حمله و يا تهديد جدي اين دول نسبت به انقلاب اسلامي ايران شده است.
ه) حضور در مناطق حياتي دشمن:
اگر چه اين راهبرد در قسمت قبل به نوعي توضيح داده شد ولي همراهي و حتي كمك به روي كار آمدن گروههاي ضد استكباري در مناطق حساس كه براي دشمن از حساسيت ويژه اي برخوردار است، يكي از مقوله هايي است كه مي تواند عمق استراتژيك كشورمان را توسعه دهد.
به قدرت رسيدن گروههاي هم سو در كشورهاي امريكاي لاتين مثل ونزوئلا و نيكاراگوئه و بوليوي كه سابقا جزو حيات خلوت امريكا محسوب مي شدند، باعث گرديده است كه امريكا در اين مناطق، احساس خطر نمايد. نقش اپوزيسيوني ونزوئلا و رئيس جمهور آن در مقابل سياستهاي امريكا و همكاري نزديك با ايران و تهديد اين كشور به قطع صدور نفت و مبادلات تجاري با امريكا مي تواند نقش اهرم فشار ايران را در مقابل امريكا بازي كند.
از سوي ديگر حضور امريكا در همسايگي كشورمان اگرچه تبعات منفي داشته است، ولي حضور نيروهاي امريكايي در عراق و افغانستان و خليج فارس فلسفه دوري امريكا ازنقاط بحراني را از بين برده است و امنيت و سلامت آنها را با مخاطره مواجه نموده است. آسيب پذيري نيروهاي امريكايي در اين مناطق كه مي توانند از سوي جمهوري اسلامي ايران مورد تهديد و در مواقع بحراني موجب آسيب قرار گيرند، عمق استراتژيك كشورمان را درحد اعلايي گسترده نموده است. چرا كه ديگر امريكا نمي تواند بمباران كند و ازامنيت كشور و نيروهاي خود مطمئن باشد، اين امر باعث بالا رفتن قدرت بازدارندگي كشورمان شده است.
و) افكار عمومي مردم كشورهاي اسلامي:
يكي از راهبردهايي كه كشورها و حتي گروههاي مردمي و غير دولتي براي به كرسي نشاندن سياستها و خط مشي هاي خود در داخل و يا در سطح بين المللي دارند، سوار شدن بر موج افكار عمومي مردم مي باشد. قدرت شگرفي كه كشورها و گروهها از آن بنحو شايسته اي مي توانند استفاده كنند.
جمهوري اسلامي ايران نيز، با توجه به سياستهاو خط مشي هاي خود كه استفاده از قدرت شگرف افكار عمومي جهان و بويژه افكار عمومي كشورهاي اسلامي است، توانسته است عمق استراتژيك خود را بنحو گسترده اي توسعه دهد. بگونه اي كه رهبر معظم انقلاب اسلامي، به كرات به آن اشاره نموده اند. ايشان در اين خصوص فرموده اند:
«استكبار مي داند كه دلهاي مردم در بسياري از كشورهاي اسلامي از شمال آفريقا تا شرق آسيا، با جمهوري اسلامي ايران است. و اين كشورها، عمق سياسي و استراتژيك ايران اسلامي محسوب مي شود.»
(سخنراني در ديدار با مسلمانان شركت كننده در همايش مجمع جهاني اهل بيت-
41.11.67)
و يا در جاي ديگري ايشان مي فرمايند:
«نظام اسلامي از پشتيباني قوي ملتهاي مسلمان برخوردار است و عمق استراتژيك جمهوري اسلامي ايران، ملتهاي مسلمان در كشورهاي مختلف هستند.» (ديدار با تشكلهاي دانشجويي - 42.7.48)
3- عمق استراتژيك اقتصادي:
در بعد اقتصادي عمق استراتژيك عبارتست از:
«نفوذ به بازارهاي كشورهاي منطقه و جهان و كم كردن وابستگي كشور به كالاهاي استراتژيك كه مي تواند مورد استفاده دشمن در تحريمها قرار گيرد (مثل بنزين) و در دست گرفتن گلوگاههاي اقتصادي دشمن و استفاده از آن در مواقع ضروري.»
اين تعريفي كلي از عمق استراتژيك اقتصادي است، كه اصول آن، بصورت تلويحي در سخنان كارشناسان و صاحبنظران به آن اشاره شده است. در ذيل به تفصيل و تبيين آن براساس سند چشم انداز 02 ساله جمهوري اسلامي ايران مي پردازيم. الف) نفوذ در بازارهاي كشورهاي منطقه به خصوص كشورهاي آسياي ميانه و قفقاز و همچنين كشورهاي عربي منطقه، با سرمايه گذاري اقتصادي فراوان در اين كشورها علاوه بر تامين منافع ملي كشورمان، رشد و توسعه اقتصادي اين كشورها را در گرو فعاليت اقتصادي با كشورمان قرار خواهد داد. اين باعث خواهد شد كه تحريمهاي احتمالي دول استكباري از كارايي كمي برخوردار شود، بنابراين، ايران بايد آن قدر پيشرفت داشته باشد كه امنيت، صلح و توسعه خود را در منطقه پياده كند.
ب) جايگاه ويژه انرژي ايران در منطقه خاورميانه و درياي خزر:
وابستگي پايه هاي اصلي اقتصاد كشورهاي توسعه يافته به انرژي نفت و گاز و نيازهاي جهاني به ذخاير معدني وهيدروكربوري موجود از يك طرف و قرار گرفتن جمهوري اسلامي ايران در مركز بيضي استراتژيك هيدروكربوري جهان از خاورميانه و آسياي مركزي، كه به عنوان منبع اصلي تغذيه انرژي جهان به شمار مي رود و بخش قابل توجهي از منابع نفت و گاز جهان را در خود جاي داده است، از طرف ديگر، موقعيت جغرافيايي، جمهوري اسلامي ايران را از لحاظ دسترسي و تسلط بر منابع نفت و گاز و راه هاي انتقال آن، منحصر به فرد مي كند.
به گونه اي كه، كشور ايران با دارا بودن بيش از 031ميليارد بشكه نفت قابل استحصال و 72 تريليون متر مكعب گاز و با محاسبه ارزش ذخاير هيدروكربوري كشور در حدود 3هزار ميليارد دلاربرخوردار بودن از بركات الهي براي بيش از يكصد سال آينده، آن هم درحالي كه هنوز در پهنه گسترده اي از ايران زمين (08%) عمليات اكتشافي صورت نگرفته است، داراي نعمت هاي سرشار الهي در منطقه، بلكه در جهان است.
ايران تنها كشوري است كه به هردو حوزه نفت و گاز خليج فارس و درياي خزر دسترسي مستقيم دارد. جمهوري اسلامي ايران طولاني ترين ساحل را در خليج فارس دارد و بر تنگه هرمز (محل عبور 04% از نفت جهان) تسلط دارد و بزرگترين منبع انرژي جهاني را به خود اختصاص داده است و در شمال نيز به حوزه نفت و گاز درياي خزر مجاورت با واسطه دارد.
(كيهان 82.6.68)
از سوي ديگر، دو سوم ذخاير ثابت شده نفت و يك سوم ذخاير ثابت شده گاز در خاورميانه نهفته است و وجود منابع عمده انرژي و نفت در خاورميانه موقعيت ايران (عمق استراتژي) را به حدي ارتقا بخشيده است كه ايران را، هارتلند جهان بيان نموده اند.
براين اساس، اين منطقه جزو حساس ترين مناطق جهان است، به طوري كه قدرت هاي جهاني در هر سطحي كه باشند، منافع خود را در اين منطقه تعريف كرده اند، امروزه اقتصاد جهاني با نفت و گاز منطقه خاورميانه و بويژه منطقه خليج فارس و درياي خزر گره خورده است. و مصرف كنندگان انرژي در جهان به خصوص آمريكا و كشورهاي غربي به انرژي اين منطقه وابستگي دارند وهمين وابستگي سبب شده كه منطقه خاورميانه را به عنوان علايق ژئو اكونوميك خود تعريف كنند.در همين راستا قدرت هاي بزرگ تلاش مي كنند تا با حضور بيشتر خود در خاورميانه ضمن رسيدن به اين منابع و منافع، قدرت هاي رقيب خود را به چالش كشانده و به آن، شكل چالش ژئواكونوميك دهند. در اين ميان آمريكايي ها همواره نگران روابط روبه رشد ايران با رقباي آمريكا در بازارهاي جهاني انرژي هستند.
4-عمق استراتژيك در بعد دفاعي- امنيتي:
در سند چشم انداز 02ساله جمهوري اسلامي ايران، هدف اصلي و آرماني، تبديل ايران به قدرت برتر منطقه برشماري شده است كه هدف موردنظر از سند مذكور، به شرح زير مبنا قرار گرفته است:
تشكيل ايراني،... با ويژگي هاي امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاهي مبتني بر بازدارندگي همه جانبه...
باتوجه به مطلب فوق الذكر و ديدگاه صاحبنظران، مي توان عمق استراتژيك دفاعي را چنين تعريف كرد.
عمق استراتژيك دفاعي عبارتست از: «آن راهبردي كه از توسعه و گسترش سخت افزاري و نرم افزاري براساس متدها و دكترين هاي نوين دفاعي با استفاده از ابزار و ادوات نظامي بومي و استراتژيك درجهت بازدارندگي دشمن و تأمين امنيت كشور برخوردار باشد.»
براساس اين تعريف اصول عمق استراتژيك دفاعي را به شرح زير مي توان بيان نمود:
الف: تقويت امنيت و اقتدار ملي با تأكيد بر رشد علمي و فناوري، مشاركت و ثبات سياسي، ايجاد تعادل ميان مناطق مختلف كشور، وحدت و هويت ملي و قدرت دفاعي وارتقاء جايگاه نظامي ايران در جهان.
ب: ارتقاء توان دفاعي نيروهاي مسلح براي بازدارندگي، ابتكار عمل و مقابله مؤثر در برابر تهديدات و حفاظت از منافع ملي وانقلاب اسلامي ومنابع و منافع حياتي كشور.
ج: توجه ويژه به حضور و سهم نيروهاي مردمي در استقرار امنيت و دفاع از كشور و انقلاب، با بالا بردن توان كمي و كيفي بسيج.
د: تقويت، توسعه، نوسازي و بومي سازي صنايع دفاعي كشور با تأكيد بر گسترش تحقيقات و سرعت دادن به اشتغال و فناوري هاي پيشرفته در جهت تبيين و پياده سازي دكترين دفاعي كشور.
ه: اتخاذ تدابير لازم درخصوص ضربه زدن به اهداف و تأسيسات و امكانات نظامي واقتصادي كشور متخاصم درصورت تعدي به كشور و شناخت نقاط آسيب پذير كشور متخاصم.
باتوجه به اصول فوق مي توان راهبردهاي زير را بيان نمود.
1-توسعه همكاري ها و پيمان هاي دفاعي- امنيتي باكشورهاي اسلامي دوست و سازمان هاي بين المللي (مثل شانگهاي):
موقعيت ژئوپلتيك ايران و نقش آن در منطقه خاورميانه ايجاب مي نمايد كه اين كشور از زمينه ها و بسترهاي موجود در سطح منطقه درجهت تبديل شدن به قدرت برتر منطقه حداكثر بهره برداري را بنمايد، يكي از اين زمينه ها انعقاد پيمان هاي دفاعي- امنيتي با كشورهاي دوست و نيز توسعه همكاري با سازمان هاي دفاعي منطقه اي است.
الزامات اين راهبرد عبارتست از:
1- تشكيل سازمان دفاعي متشكل از كشورهاي همسو.
2- پيشگيري از تسري آثار منفي ناشي از بحران هاي منطقه به داخل كشور.
3- گره زدن امنيت ايران به امنيت كشورهاي منطقه.
2- تقويت بنيه دفاعي- امنيتي و پايان ناپذير مردمي كشور:
براساس ديدگاه رئاليسم، كسب قدرت در صحنه بين المللي براي بقاي هر نظام از مهمترين راهبردهاي يك كشور مي باشد. بنابر اين كشور ايران در كنار تعاملات منطقه اي و نيز ضمن برخورداري از پيمان هاي دفاعي- امنيتي در منطقه، بايد از بنيه دفاعي- امنيتي بالايي در سطح منطقه برخوردار بوده و توان دفاعي خود را با منبع پايان ناپذير مردمي پايدار سازد، راه هايي كه مي تواند ايران را به اين قابليت برساند، در قالب الزامات زير مي باشد:
الف: تمركز حداكثر براي تلاش براي كسب آمادگي بازدارندگي و دفاع همه جانبه.
ب: ايجاد سامانه مناسب جهت توسعه عمليات رواني به صورت فراگير و اقدامات لازم جهت مقابله با عمليات رواني دشمن.
ج:توسعه و گسترش پدافند غيرعامل بر كليه شئون، بخش ها و برنامه هاي نيروهاي مسلح و زيرساخت هاي اساسي كشور.
د: توسعه كمي و كيفي ارتش بيست ميليوني.
5- توسعه كمي و كيفي و افزايش قدرت دفاعي در ابعاد سخت افزاري و نرم افزاري.
3- تقويت امنيت داخلي:
يكي از حربه هايي كه دشمنان در جهت ضربه زدن به جمهوري اسلامي ايران اتخاذ كرده اند و در طي سال هاي اخير، آن را گسترش داده اند، ضربه زدن به امنيت داخلي بوده است، تشكيل گروه هاي متخاصم مثل پژاك در مناطق كردنشين يا گروه تروريستي در بلوچستان و يا ايجاد و هدايت آشوب هاي داخلي و تهييج قوم گرائي و جدائي قوميت ها و يا هدايت گروه هاي اپوزيسيون داخلي در جهت ايجاد شكاف بين دولتمردان با هم از يك سو و يا دولتمردان با مردم از ديگر سو تقويت فشارهاي مختلف در جهت ضربه زدن به آستانه تحمل مردمي، ... همه و همه در جهت ضربه زدن به امنيت داخلي كشور مي باشد، كه در راهبرد استفاده از قدرت نرم دشمنان تبيين و به مرحله اجرا گذاشته شده است، الزامات اين راهبرد عبارتست از:
الف: برخورد جدي با گروه هاي تجزيه طلب و جدا كردن آنها از متن مردم.
ب: بالا بردن آگاهي مردم در جهت شناساندن توطئه هاي دشمنان.
ج: اتخاذ تدابيري در جهت همياري و همكاري بيشتر مردمي با دولت.
د: بالا بردن آستانه تحمل مردم در شرايط سخت احتمالي.
هـ: مقابله با جنگ رواني و تهاجم فرهنگي دشمن با اتخاذ سياست هاي معقول.
و: شناساندن راهبردهاي دشمن و اعمال داخلي و خارجي آنها به مردم در جهت خنثي سازي سياست هاي تفرقه افكنانه آنها در داخل.
ز: تقويت و توسعه كمي و كيفي بسيج، در جهت جذب آحاد مردم و هدايت آنها در جهت حفظ پايه ها و اصول نظام.
نتيجه گيري:
همانطور كه در متن مقاله نيز به آن اشاره شد، يكي از اصول اساسي در جهت تبيين و پياده سازي راهبرد بازدارندگي كه در سند چشم انداز بيست ساله كشورمان جزو اصل اساسي مباني دفاعي كشور بيان شده است، عمق بخشي استراتژيك است كه در متن به تعاريف، شاخصه ها و اصول آن به تفصيل و تحليل پرداختيم و به راه هاي تحصيل آن نيز اشاراتي داشتيم، با توجه به اين بايد گفت كه با توجه به فعاليت هاي بسياري كه دولتمردان و سياستمداران كشور در خصوص عمق استراتژيك كشور و توسعه و گسترش آن، انجام داده اند اكنون جمهوري اسلامي ايران از عمق استراتژيك خوبي در ابعاد مختلف برخوردار شده است كه مي تواند بر روي تصميم گيري هاي كشورهاي متخاصم و افكار عمومي جهان، بويژه مردم كشورهاي اسلامي نسبت به ايران تاثير بگذارد. اين به آن معنا نيست كه اين حد از عمق بخشي مطلوب مي باشد، چرا كه اگر ايران مي خواهد طبق سند چشم انداز 02 ساله قدرت اول در منطقه از لحاظ علمي، فناوري و اقتصادي باشد، نياز است كه اين عمق بخشي بسيار وسيعتر و از همه مهمتر با دوام تر شود.
در پايان بايد اذعان نمود كه اگرچه بررسي راهبردهاي نوين با توجه به كمبود مقالات و مطالب دراين خصوص مشكل مي نماياند ولي موجب مي شود كه سرفصلهاي جديدي دراين خصوص گشوده شود و انديشمندان و صاحبنظران بسياري دراين خصوص به كنكاش و بررسي بپردازند.
«فهرست منابع»
1- احمد نقيب زاده- تحولات روابط بين الملل- نشر قومس- تهران 9631
2- غلام رضا محمدي- تنگه هرمز هارتلند جهان- روزنامه كيهان- 82.6.68
3- صحيفه نور- جلد 61- جلد 8
4- سخنراني هاي مقام معظم رهبري در تاريخ هاي 41.3.08 و 1.2.97 و 476.11.1 و 484.7.2
5- بررسي و تحليل اهم مسائل سياسي روز- جلد اول- نمسا- 1831
 يکشنبه 17 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 327]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن