واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: تلويزيون - ترانه شبانه شبكه سوم
تلويزيون - ترانه شبانه شبكه سوم
مازيار معاوني:مجموعه بلند داستاني ترانه مادري كه به تازگي پخش آن از شبكه سوم سيما به پايان رسيده است، دومين تجربه موفق دستاندكاران اين شبكه در نگهداشتن مخاطبين جلوي تلويزيون در شبهاي بلند تابستان محسوب ميشود. نخستين تجربه شبكه سوم در روي آنتن فرستادن هر شب يك سريال بلند و تغيير سياست پخش مجموعههاي طنز در ساعات پاياني شب مربوط به مجموعه پربيننده نرگس به كارگرداني سيروس مقدم بود كه درست دو سال قبل يعني در تابستان سال 1385 گوي رقابت را از برنامههاي تابستاني ساير شبكهها ربوده بود. هر چند كه سال گذشته مديريت شبكه 3 سيما مجددا سنت چندين و چند ساله خود را پي گرفته و مجموعه طنز نه چندان موفق چارخونه كه توسط سروش صحت ساخته شده بود را روي آنتن فرستاد ولي موفقيت مجموعه نرگس در جذب مخاطبين ميليوني صرف نظر از كيفيت و محتواي آن مجددا مسوولان اين شبكه را به ادامه سياست سال 1385 ترغيب نموده و حاصل آن مجموعهاي شد به نام ترانه مادري كه به جز جمعه شبها راس ساعت 23 در ساير شبهاي هفته پخش ميشد.
حسين سهيليزاده، كارگردان اين مجموعه نامي ناآشنا دستكم در ميان بينندگان جديتر مجموعههاي داستاني تلويزيون نيست. اين كارگردان از سال 1382 تاكنون مجموعههاي متعددي از رانتخوار كوچك (رمضان 1382) تا، عشق گمشده(1383)، پيلههاي پرواز و روزهاي اعتراض(1384)، آخرين گناه(1385) و در نهايت ترانه مادري و زخمهاي رويا(پخش نشده) را نيز در كارنامه خود دارد. گذشته از مجموعه رانتخوار كوچك كه البته در اواسط پخش و در جهت پاس نگاهداشتن زبان فارسي به نام نامانوس افزونهخواه كوچك تغييرنام داد، ترانه مادري دومين ساخته سهيليزاده است كه از عهده جذب حجم عظيمي از بينندگان تلويزيوني برآمده است.
البته مرور دقيقتر آثار اين كارگردان نشان ميدهد كه چهار مجموعه داستاني ديگر او نيز كمابيش از قابليت نسبي در كشاندن مخاطبين پاي گيرندههاي تلويزيوني برخوردار بودهاند ولي نه در حد و اندازه دو اثري كه در سطور بالا به آنها اشاره شد. بيگمان يكي از مهمترين مولفههاي توفيق بيشتر اين دو در مقايسه با دو مجموعه هفتگي پيلههاي پرواز و عشق گمشده در پخش هر شب آنها و در نتيجه پابرجاماندن تداوم حسي بينندگان و ارتباط بهتر و نزديكتر آنها با داستان ميباشد؛ قابليتي نهفته كه گاه حتي از فاكتورهاي با اهميت ديگري مانند كيفيت كلي اثر، چينش مناسب بازيگران، متن و كارگرداني مناسب و.... پيشي ميگيرد. ويژگي موثري كه همچون سپري محافظ توانست دو مجموعه متوسط روزهاي اعتراض و ضعيف و غير قابل دفاع آخرين گناه را در برابر شمشير تيز موضعگيري منفي مخاطبان كه گاه از تندترين قلم منتقدان هم تيزتر است، تا حدودي مصون بدارد. سهيليزاده در تازهترين ساختهاش (ترانه مادري) تلفيقي از دو سوژه نه چندان نو و تا حدودي كليشهاي عشقهاي دختر پسري اوان جواني و تلاش براي مخفي نگاهداشتن يك راز سر به مهر را دستمايه اصلي كارخود قرار داده و با كش و تاب دادن همين دو تم اصلي تاسرحد امكان و البته افزودن چند خط فرعي و حاشيهاي مانند درگيري و اختلاف كاراكترهاي فرخ و جلال به ترتيب با بازي دانيال حكيمي و حسين سحرخيز توانست در حدود 50 شب خوراك آنتن شبكه سوم سيما را فراهم آورد البته اگر سنت ناپسند و ديرينه شبكههاي تلويزيوني داخلي را در ايجاد بيوقفههاي نابجا در پخش مجموعههاي داستاني وپخش خلاصه مثلا 20 قسمت اول مجموعه و پخش نكردن قسمت جديدي را كه همه در انتظار ديدنش هستند را هم در نظر بگيريم، احتمالا عدد به دست آمده از50 هم تجاوز مينمايد در حاليكه اين مجموعه به راحتي در حداكثر 26 قسمت كه تعداد شناخته شده و جا افتاده مجموعههاي داستاني ايراني است، قابل جمع كردن بود. ايكاش اين امكان وجود داشت تا تعداد سكانسهاي تكراري و كليشهاي نصيحت كردن بهرام و پويا توسط سميرا با بازي كم رمق مينا لاكاني يا تعداد سكانسهايي را كه به جر و بحثهاي تكراري و نخنما شده مابين فرخ و سميرا، پويا و مادرش(محسن افشاني و فاطمه گودرزي) يا فرخ وجلال و..... شمرده شوند تا صحت ادعاي نگارنده در امكانپذير بودن كاستن حداقل نيمي از دقايق مجموعه اثبات شود. از تسليم شدن سهيليزاده به خواستههاي آنتن شبكه 3 سيما كه بگذريم او درمجموع در برقراري يك ريتم مناسب براي مجموعه متناسب با داستان آن نسبتا خوب عمل كرد و صرف نظر از افت ريتمهايي كه در هر كار بلند تصويري كم يا زياد به چشم ميخورند و دست بر قضا در هفتههاي اخير دامان مجموعه با كيفيت شبكه دوم سيما يعني مرگ تدريجي يك رويا، اثر فريدون جيراني را نيز گرفتهاند، افت و فراز و نشيب غير معقولي در كليت اين مجموعه مشاهده نشد.
از ديگر نقاط قوت ترانه مادري كه بيشك در محبوبيت آن تاثير بسزايي داشت، حضور تعداد زيادي بازيگر باسابقه و توانمند در جلوي دوربين اين مجموعه بود؛ بازيگراني مانند هما روستا، دانيال حكيمي، فاطمه گودرزي، حسين سحرخيزو... كه تواناييهايشان بركسي پوشيده نيست. در بازي دانيال حكيمي كه بيش از دو دهه سابقه حضور جلوي دوربينهاي تلويزيوني و سينمايي و شايد كمي كمتر از سه دهه حضور در راديو به عنوان بازيگر دارد نكتهاي به چشمم آمد كه من را به ياد توصيههاي دوستانه زنده ياد خسرو شكيبايي به رضاكيانيان در باب بهتر و باكيفيتتر بازي كردن انداخت. توصيههايي از قبيل برخي ديالوگها را اصلا ادا نكردن و بيان آنها با چشم يا با ميميك صورت يا با حركات بدن و بعضي ديگر از ديالوگها را نصفه نيمه و همراه با اصوات خاصي ادا كردن و نكاتي از اين قبيل كه كيانيان در ياداشت خود كه به مناسبت فوت خشرو شكيبايي در مجله فيلم نوشته بود، به آنها اشاره كرده بود و اينكه اينك يك بازيگر از نسلي جوانتر از آن دو آنچنان آبديده شده كه آن توصيههاي ارزشمند در بازياش نمود عيني دارد، بسيار جالب توجه است. بازي هما روستا در نقش مادربزرگ بچهها هم اگرچه نسبتا كوتاه ولي حضوري موثر و قدرتمند بود. به جرأت ميتوانم بگويم پس از درگذشت زندهياد رقيه چهره آزاد و بازنشستگي ناشي از كهولت حميده خيرآبادي (نادره) و مهري وداديان كه به عنوان مادران جاودانه تاريخ تصوير اين مملكت شناخته ميشوند، ظرف اين چند سال اخير چنين مادر باورپذيري را نديده بودم. معتقدم هما روستا علاوه بر احياي يك مادر باورپذير تا حدود زيادي جايگاه خودش به عنوان بازيگر را هم كه پس از فيلم سينمايي از كرخه تا راين اثر ابراهيم حاتميكيا تا حدودي متزلزل شده بود، اعتباري دوباره بخشيد. از ديگر بازيگران مجموعه به حسين سحرخيز اشاره ميكنم كه هر چند كه بازيگر قابلي است ولي در غالب نقشهايش اسير تيپهاي كليشهاي و باورنكردني مورد درخواست كارگردانان شده و تواناييهايش غالبا زير سيطره ژستهاي اغراقآميز و نگاهكردنهاي تكراري از گوشه چشم رنگ ميبازند. و نكته آخر اينكه ايكاش طراح لباس مجموعه يا كارگردان آن فكري براي تغيير دادن البسه دستكم نقشهاي اصلي سريال در طول حدود 50 قسمت مينمودند. آن دسته از بينندگان كه توجه بيشتري دارند حتما متوجه شدند كه پيراهن قرمز پويا و يا پيراهن و شلوارمشكي بهرام حداقل در دو سه هفته انتهايي پخش سريال حتي يكبار هم از تنشان بيرون نيامد. اين نكته اگرچه ممكن است جزئي و بياهميت به نظر بيايد، ولي توجه به چنين جزئياتي است كه فاصله كارگردان خلاق و نكتهسنجي همچون كيانوش عياري را با ديگركارگردانان هم روزگارش عيان مينمايد.
شنبه 16 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 206]