واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: دَشت مُغان (به ترکی آذری :Muğan düzü) نام جلگهای است در شمالیترین قسمت
استان اردبیل در شمال باختری ایران. مغان جلگهای است در ساحل جنوبی رود ارس و
غرب دریای خزر که قسمت عمده آن در جمهوری آدربایجان و بخشی نیز شمالیترین
قسمت استان اردبیل در شمال غربی ایران را تشکیل داده است.
http://up.iranblog.com/2161/1269999269.jpg
http://up.iranblog.com/2161/1270014951.jpg
منطقه مغان از شمال به رود ارس، از جنوب به رشته کوه صلوات و ادامه کوههای
تالش، از غرب به دره رود و از شرق به دریای خزر محدود است. پس از معاهده
ترکمنچای قسمت عمده مغان به روسیه تزاری واگذار شد.
دشت مغان سرزمینی هموار و مسطح است که از آبرفتهایرودخانه ارس و شعبات
آن بوجود آمدهاست، بغیر ازمرز مشترک مغان با مشکین شهر و جمهوری آذربایجان در
منطقه جنوبی و جنوب شرقی گرمی که شکل کوهستانی دارد در بقیه نقاط آن عارضه
مهمی به چشم نمیخورد. این منطقه در حوزه آبریز دریای خزر واقع شدهاست. دشت
مغان دنباله جلگههای ساحلی غرب خزرمی باشد که ارتفاع متوسط آن در کرانههای
رود ارس و بالهارود بین ۵۰ تا ۱۰۰ متر است و بتدریج به طرف جنوب با شیب کم به ارتفاع
آن اضافه میشود.
مغان از سه شهر تشکیل یافته است . پارس آباد مغان ، بیله سوار مغان ، گرمی
(مغان ) .البته بخش های مختلفی هم اکنون اضافه شده است . جعفرآباد، اصلاندوز از
آنجمله است.
آذربايجان در تحولات تاريخي ايران قبل و بعد از اسلام از اهميت خاصي برخوردار بوده
است. حضور رهبران ديني ايران قبل از اسلام در اين خطه و وجود آتشگاههاي متعدد
زرتشتي گوياي اهميت مذهبي سياسي و نظامي آن است. رسميت يافتن تشيع در
ايران از اين نقطه که خاستگاه صفويه بوده است اهميت آذربايجان در تشکيل دولت ملي
صفويه را حکايت ميکند. پس از تشکيل دولت شيعي صفوي، آذربايجان اهميت بيشتر
يافت. از يک سو در تصادم مداوم با امپراتوري ترکان عثماني بود و از سوي ديگر با
امپراتوري روسيه تزاري نيز از اواخر صفويه مواجه گرديد. حضور عشاير ترک زبان
قزلباش و سپس ساماندهي ايشان در اتحاديه شاهسونها توسط شاه عباس اول از
وجوه ديگر اهميت آذربايجان است. استقرار نقش تاريخي اين عشاير در غرب آذربايجان
در تحولات ايران و دفاع از هويت ايران اسلامي موضوعي مهم در تاريخ تحولات شمال
شرقي ايران است که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته بود. در رفع اين نقيصه و کاستي
خوشبختانه يکي از محققان آذري سخت کوش و جوان با زحمات بسيار و مراجعه به
منابع معتبر تاريخ دشت مغان را تدوين نمودهاند که توسط موسسه مطالعات تاريخ
معاصر ايران منتشر گرديده است. ضمن قدرداني از زحمات مؤلف محترم به معرفي اين
کتاب ارزشمند ميپردازيم.
کتاب تاريخ دشت مغان در ده فصل مدون گرديده است . در فصل اول و دوم ضمن
آشنايي خوانندگان با جغرافياي طبيعي و انساني و اقتصادي دشت مغان اهميت دشت
مغان در دورة ايران باستان مورد بررسي قرار ميگيرد. از جمله جايگاه مذهبي اين
خطه در دين باستاني ايرانيان در فصل سوم تاريخ دشت مغان در سده هاي اسلامي از
فتح به دست مسلمانان تا جنگ اسپهبد مغان با وهسودان روادي را در برگرفته است.
در فصل چهارم اوضاع سياسي اجتماعي مغان از قرن پنجم تا سيزدهم هجري بررسي
ميشود که شامل مباحثي چون ورود ترکمانان به دشت مغان، دشت مغان در عهد
مغولان، دشت مغان در دوره صفويه نقش عشاير منطقه در جنگ چالدران، دشت مغان
در دوره افشاريه و تاج گذاري نادرشاه در آنجا ميشود.
فصل پنجم از فصول مهم کتاب بوده که به بررسي تاريخ دشت مغان و عشاير شاهسون
در دورة قاجاريه پرداخته است. نقش شاهسونها در جنگهاي ايران و روس، جنگهاي
خراسان و هرات، جنگهاي خليج فارس، شاهسونها و مشروطيت، درگيري
شاهسونها با روسها، جنگ جهاني اول و دشت مغان از جمله مباحث اين فصل مهم است.
عشاير شاهسون همچون ساير ايلات ايران طبعي سرکش و رشادتي تمام داشته اند و
همچون ساير عشاير در فقدان حکومتهاي مقتدر از خودسري فروگذار نميکردند در
عصر مشروطه با اين وضعيت که نيروهاي روسي هم وارد آذربايجان شده بودند در
نتيجه دسيسه بيگانگان و عوامل آنها چون رشيدالملک از يک سو و سوء تدبير و خشونت
مجاهدان تبريزي به سرکردگي ستارخان از سوي ديگر موجب گرديد اردبيل توسط
عشاير شاهسون به سرکردگي رحيم خان غارت گردد و اين غارت درست در راستاي
منافع استعماري روسيه جهت توسعهطلبي در آذربايجان و تجزيه ايران تا قزوين بود.
خوشبختانه پيرامون اين موضوع هم در اين کتاب و هم کتاب ريچارد تاپر با عنوان تاريخ
سياسي اجتماعي شاهسونهاي مغان بحث مبسوطي شده است . نگارنده نيز بر
اساس اسناد وزارت امورخارجه تأليفي زير چاپ دارد با عنوان تحولات اردبيل و پيرامون از
مشروطه تا جنگ جهاني اول که با انتشار آن اطلاعات در مورد تحولات منطقه و نقش
عشاير شاهسون و به ويژه دسيسه هاي عوامل روسيه جهت توسعهطلبي آشکارتر
خواهد شد.
http://up.iranblog.com/2161/1270058727.jpg
http://up.iranblog.com/2161/1270003692.jpg
همين عشاير شاهسون که در ضعف حکومتها خودسري ميکرده اند، وقتي پاي
روسيه و اشغال ايران به ميان آمد نقش تاريخي خود را به درستي ايفا کردند و مقاومت
جانانه آنها در برابر اشغالگران روسي و عوامل داخلي آنها برگهاي زرين تاريخ اين
منطقه است که شايسته تدوين داستانها و فيلمهاي متعددي بر اساس روايتهاي
شفاهي و مکتوب ميباشد.
در فصل مهم بعدي کتاب اوضاع سياسي ـ اجتماعي مغان در دورة پهلوي بررسي مي
شود. نقش عشاير شاهسون در جهاد بر ضد بلشويکها به فرمان ميرزا علياکبر آقا،
قيام در برابر تعديات مأموران پهلوي، مبارزات جانانه عشاير غيور ايراندوست شاهسون با
بيگانگان روسي و عوامل سرسپرده آنها يعني فرقه دمکرات از فرازهاي اين فصل مي
باشد. محقق محترم در اين فصل با استفاده از اسناد و مدارک داخلي و خارجي گوشه
هاي مهم از بيگانه ستيزي غيور مردان شاهسون را تصوير نموده است. مبارزات سيد
بخاص با حزب توده، مخالفت حاجي مير منصور منصوري و شيخ حسن برزندي از آن جمله است.
بر اساس اسناد و مدارک موجود مشخص ميشود روسها براي همراهي عشاير
شاهسون با عوامل سرسپرده خود اهميت خاصي ميداده اند. احضار برخي از سران
عشاير به باکو و حضور عوامل سياسي شوروي در منطقه و تهديد و ارعاب عشاير ،
براي اين منظور صورت گرفته است. مبارزات عشاير دشت مغان با بيگانگان ريشه در
مبارزات آنها در گذشته بر ضد ترکان عثماني، روسهاي تزاري در عصر مشروطه و بعد از
آن دارد. در همين بخش شکلگيري انقلاب اسلامي در شهرهاي مغان نيز مورد بررسي
قرار گرفته است. در فصل هفتم شهرهاي باستاني و تاريخي دشت مغان معرفي
گرديده و در فصل بعد علما و بزرگان ديني خاندانهاي مهم مذهبي و روحاني که
بسياري در تبريز و اردبيل و شهرهاي ديگر مستقر گرديدهاند. در فصل نهم سلاطين و
امراي دشت مغان معرفي شده است و در فصل دهم که همچون فصول ديگر از فصول
مهم و ارزشمند کتاب است به معرفي و شرح حال بزرگان و مشاهير عشاير شاهسون
(ايلسون) پرداخته شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 234]