واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: [sup]جوان 20 سالهاي كه به خاطر نفرت از زنان به عنوان مامور شركت گاز وارد خانه 16 زن شده و آنها را مورد تعرض قرار داده بود سحرگاه ديروز اعدام شد.
[/sup]
[sup]به گزارش آخرين نيوز به نقل از روزنامه تهران امروز اين مرد كه مجيد- م نام داشت پس از دستگيري انگيزه خود از جناياتش را نه انحراف جنسي بلكه نفرت و كينه از زنان ذكر كرد. اين جوان 20 ساله كه سرانجام پس از پيگيريهاي ادامه دار پليس كرمان هنگامي كه قصد قرباني كردن زن تنهاي ديگري را داشت دستگير شد، به بازپرس پرونده گفت: باعث اين جناياتم كاري بود كه مادرم در كودكي با من كرد. تازه به دنيا آمده بودم كه پدرم دچار حادثهاي شده و فوت كرد.
مادرم كه پس از مرگ پدر، قصد شوهر كردن را داشت چون من را مانعي بر سر راه ازدواج مجددش ديد مرا بيرحمانه از خود رانده و به شيرخوارگاه سپرد. من تا 7 سالگي در مركز نگهداري اطفال ماندم و در اين مدت تجربههاي خيلي تلخي را از سر گذراندم.مربيهاي مركز كه همگي زن بودند به عناوين مختلف مرا آزار داده و تحقير ميكردند. در آن سالها تنها چيزي كه نميديدم دلسوزي و حمايت بود. سرانجام به مدرسه رفتم اما به دليل مشكلاتي كه در كودكي داشتم و بدبيني خاصي كه به محيط اطراف پيدا كرده بودم قادر به برقراري ارتباط درست با هم مدرسهاي هايم نبودم. سريع پرخاش ميكردم و بارها به خاطر همين رفتارم از طرف هم مدرسهاي هايم فحش و سركوفت شنيده و كتك خوردم. آنها بيپدر و مادري مرا به رخم ميكشيدند و حرفهايي به من ميزدند كه باعث ميشد در خلوت خود ساعتها گريه كنم و از خدا بخواهم زودتر مرا بكشد. همان موقع بود كه بذر نفرت از جنس زن در دلم رشد كرد. من عامل تمام بدبختيهاي خود را اقدام مادرم و برخوردهاي زننده زناني ميدانستم كه مربي نگهداري من بودند.
خبري كه خواندم
متهم افزود: مدام به انتقام گيري از زنان فكر ميكردم و به دنبال راهي بودم تا آنها را قرباني نفرت خود كنم. ميخواستم به هر وسيلهاي شده زنان را تحقير كنم تا اينكه يكروز كه روزنامهاي دستم رسيده بود در آن خبري خواندم مبني بر اينكه مردي با عنوان قلابي مامور شركت گاز وارد خانه زني تنها شده و به او تعرض كرده بود. با خواندن اين خبر جرقه اين كار در ذهن من هم خورد.تصميم گرفتم همين بلا را سر عدهاي زن بياورم.
خانهاي را زير نظر گرفتم كه ميدانستم در آن زوجي تازه ازدواج كرده با هم زندگي ميكنند. ساعتي از صبح گذشته بود كه شوهر براي رفتن سر كار از منزل خارج شد. كوچه خلوت بود و كسي هم آن دور و اطراف نبود. كيف و سر رسيدي كه همراهم بود را زير بغلم گرفته و به سمت خانه زن رفتم. زنگ خانهاش را به صدا درآورده و خود را مامور شركت گاز معرفي كردم كه براي خواندن كنتور آمده است. زن هم به من اعتماد كرده و در را باز كرد. به محض مواجه شدن با وي، در دهانش را گرفته و به وي تعرض كردم. التماسهاي وي هم فايدهاي نداشت. بعد هم به سرعت از آنجا فرار كردم.مدتي بعد زن ديگري را هدف قرار دادم و وي را هم با عنوان مامور گاز مورد تعرض قرار دادم.
به 14 زن ديگر هم طبق همين نقشه تعرض كردم و تعداد قربانيان خود را به 16 نفر رساندم. اما هر كاري ميكردم ريشه اين نفرت از دلم پاك نميشد و همچنان فكر انتقام از زنان ديگري هم بودم.
سوژه روانشناسان شدم
مجيد ادامه داد: بهمن ماه سال گذشته بود كه طبق نقشه قصد اذيت و آزار زن خانه دار ديگري را داشتم. در كوچهاي كه خانه آن زن در آنجا قرار داشت مشغول راه رفتن و يافتن فرصتي مناسب بودم كه يكمرتبه ماشين پليس را كنار خود ديدم. سعي كردم خود را عادي نشان دهم اما ماموران به من مشكوك شده بودند. ميدانستم كه زنهايي كه اين بلا را سر آنها آوردهام از من شكايت كردهاند و پليس هم بدجوري دنبال من است اما حاضر نبودم به هيچ قيمتي دست از اين كار بردارم. ماموران پليس بعد از ديدن من به سويم حمله كرده و قصد دستگيري من را داشتند. من هم چاقويم را درآورده و با آنها درگير شدم.بعد هم به سرعت به سمت خيابان دويدم تا با استفاده از شلوغي آنجا فرار كنم. اما همانجا با كمكي كه مردم به ماموران كردند دستگير شدم.داخل ماشين پليس كه نشستم فهميدم عكس چهره من در اختيار كليه مراكز پليس قرار داده شده است و مامورين از روي تصوير بازسازي شده چهرهام ازروي اطلاعاتي كه قربانيان تعرضهاي من به آنها داده بودند شناسايي شده ام. پس از دستگيري و انتقال به آگاهي بود كه متوجه شدم پليس تنها از چند مورد از تعرضهاي من مطلع است و بقيه شاكيان از ترس آبرويشان اصلا براي شكايت به پليس مراجعه نكردهاند. به مرور اعترافات خود را شروع كرده و به 16 فقره تجاوز اقرار كردم. بازپرس پرونده پس از شنيدن حرفهاي من دستور انتقالم را به پزشكي قانوني داد تا سلامت رواني من مورد بررسي قرار گيرد ولي پزشكان اين مركز مرا از نظر رواني سالم و صاحب اراده در وقوع جرم تشخيص دادند. بعد هم به دست تيمي از روانشناسان سپرده شدم تا تحقيقات بيشري درباره شخصيت من توسط آنها انجام شود.
اعدام مجرم رواني
مجيد چندي بعد از اين اعترافات در دادگاه كيفري استان كرمان محاكمه و قضات وي را به جرم 16 بار تجاوز به عنف به مرگ محكوم كردند. قضات ديوانعالي كشور هم بدون وارد كردن هيچ ايرادي به اين حكم حكم اعدام وي را تاييد كرده و اين متهم سحرگاه ديروز در زندان مركزي كرمان به دار مجازات آويخته شد. [/sup]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 289]