واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: قراخانلو:يك نفر هم به IOC نامه ننوشته است
رئيس كميتهي ملي المپيك گفت: در اين چند روزه كه المپيك تمام شد و هياهوي بيش از حد در جامعه ايجاد شد و فضاي اميدواركننده از بين رفت. از رسانهها ميخواهم كه جامعه را نيز از نقاط مثبت كاروان ايران در المپيك با خبر كنند.
رضا قراخانلو در گفتوگو با ايسنا و در پاسخ به اين سوال كه حد اختيارات كميتهي ملي المپيك چقدر است؟ گفت: بر روي كاغذ اساسنامهي كميتهي ملي المپيك داراي اختيارات خوبي است اما چنانچه بلافاصله به اساسنامهي فدراسيون مراجعه كنيد خواهيد ديد كه اختيارات كميته بسيار محدود ميشود و اگر به ساختار سازمان تربيت بدني مراجعه كنيد خواهيد ديد كه اختيارات كميتهي ملي بسيار كمتر و كمتر شده است اين اشكالي است كه در ساختار ورزش كشور وجود دارد و در سالها اين مورد از زبان افراد مختلف شنيدهايد و راه حل آن اين است كه مثل كشورهاي پيشرفته به نحوي عمل شود كه فدراسيونها بيشترين اختيارات را داشته باشند و كميتهي ملي المپيك جهت هماهنگي فدراسيونها با مراجع بينالمللي عمل كند و وجود سازمان به شكل موجود اصلا ضرورتي ندارد تا زماني كه به ساختار نوين ورزش در جهان دسترسي پيدا نكنيم مشكلات باقي مي ماند و در ميدان عمل بيشترين اختيارات را سازمان و كمترين اختيار را كميتهي ملي المپيك داشته و دارد و همواره در دوراني كه رييس سازمان و كميتهي ملي المپيك يكي نبوده كميته نقش درجه دوم داشته است.
وي ادامه داد: در خصوص آمادهسازي كاروان در دو سال گذشته با روحيهي تعامل و از خود گذشتگي زياد در سه ركن ورزش يعني سازمان تربيت بدني، كميتهي ملي المپيك و فدراسيونها اين ضعف را به حداقل رسانده و تمام مكاتبات و اظهار نظرهاي دو و نيم سال گذشته حاكي از تعامل بين اين سه دستگاه است. در فرآيند آمادهسازي با محدوديتهايي مواجه شديم كه امكان مقابله با آن را نداشتيم به عنوان مثال كاهش سي درصدي منابع مالي در سال قبل از المپيك. اما اين مساله هم تاثير زيادي در روند آمادهسازي ما نداشت به طوري كه تمام فدراسيونها اظهار كردند كه بهترين خدمات را گرفتهاند.
وي در ادامه گفت: يكي از مسائل مهم انتصاب سرپرست و انتخاب رييس فدراسيون است كه چه بر روي كاغذ و به ويژه درميدان عمل كمترين اختيار با كميتهي ملي المپيك و با بيشترين اختيار با سازمان است و همين امر تعهدات اساسي در عملكرد فدراسيونها به عهدهي سازمان ميگذارد و هيچ عقل سليمي نميپذيرد كه سازمان در مقابل عملكرد ورزش قهرماني پاسخگو نباشد. به عنوان مثال ميگويم كه به نحوهي حضور رييس سه فدراسيون اصلي يعني كشتي، وزنهبرداري و جودو توجه كنيد كه به هر شكل نقش اصلي با چه نهادي بوده است.
وي گفت: آيا برخي مديران سازمان تربيت بدني اصرار دارند عملكرد كاروان ايران را در المپيك فقط به فدراسيونها وكميتهي ملي نسبت دهند؟ آنها ميتوانند آنچه را در دو سال قبل در قبل و بعد از دوحه اتفاق افتاد از حافظهي تاريخي پاك كنند. در قبل از دوحه چون احتمال شكست داده ميشد برخي دستگاهها تلاش براي تبريجويي و دور نگه داشتن خود ميكردند اما، بعد از رسيدن به پيروزي استثنايي، ببينيد كه چه كساني بر موج سوار شدند و كميتهي ملي المپيك چقدر مظلوم واقع شد. حتي در ايام اخير و در مراسم اهداي جوايز به ورزشكاران مدالآور المپيك، نقش دستگاههايي كه بايد نتايج را به عهده بگيرند آشكار بود. بنابراين تلاش براي رفع تكليف و نهادن مسووليت به عهدهي ديگران نوعي سطحي نگري است و اعلام مي كنم كه اين سه ركن اصلي در خوب و بد ورزش قهرماني مسئولند و فقط بايد درصد اين سهم معلوم شود. همه مي دانيم كه در پكن كشتي ضعيف ترين نتيجه را گرفت كه اين موضوع بايد تحليل فني شود.
رييس كميتهي ملي المپيك تاكيد كرد: يكي از حقوق كميته ملي المپيك كه در چند سال گذشته ناديده گرفته شده است اين است كه اساسنامهي فدراسيونها بايد به تعيين به تاييد كميتهي ملي المپيك برسد اما، نه در اين دوره و نه در چند سال گذشته چنين چيزي محقق نشد اما، اعلام ميكنم كه از حداكثر ظرفيت و اختيارات كميتهي ملي المپيك استفاده كرده و خدا را شاكرم كه اگر در مواردي مانند تعيين سرپرست كاروان، زمزمههايي مبني بر دخالت ديده ميشد، اجازهي اين كار را نداديم.
وي خاطرنشان كرد: نكتهاي كه در رسانهها شنيده ميشود و طرح آن صحيح نيست اين است كه بعضي مديران اشاره كردهاند اگر بخواهيم به كميتهي ملي المپيك چيزي بگوييم، به IOC نامه مينويسند. با توجه به اطلاعي كه بنده دارم تاكنون يك نفر هم به IOC نامهاي ننوشته است و نخواهد نوشت. دليل طرح اين مسايل سنگين را نميدانم و همه را نوع بيتدبيري قلمداد ميكنم.
رييس كميتهي ملي المپيك در ادامه خاطرنشان كرد: در سه و نيم سال گذشته اين كميته به نحوي عمل كرد كه تعداد رشتههاي كانديد براي حضور در المپيك، بازيهاي آسيايي و داخل سالن افزايش يافته و نگاه كميتهي ملي المپيك نگاهي توسعهاي است كه در حد توان به آن پرداختهايم. به عنوان مثال رشتهي كبدي و ساير رشتههاي ضعيف را گسترش دادهايم و قبل از المپيك به تيروكمان و قايقراني توجه كردهايم.
من تمركز روي دو يا سه رشته را مناسب نميدانم براي توسعهي ورزش قهرماني به برنامه، نيروي انساني متخصص و منابع مالي نياز داريم. اولويت اول در اين مسير اجراي طرح جامع ورزش كشور است تا زمينهي توسعهي زيرساختهاي نرم افزاري و سخت افزاري را ايجاد كنند. به جز تصويب چند قانون در زمينهي حمايت از ورزشكار و مربي نميتوانيم به توسعهي ورزش قهرماني برسيم و در همين مسير بايد توجهات و حمايت دولت گسترده شود.
در شرح وظايف كميته ملي المپيك آمده است كه تمام رشتههاي آسيايي، بينالمللي، قارهاي و المپيك بايد مورد حمايت قرار گيرند و حتي حمايت از ورزش دانش آموزي و مسايل علمي نيز در اساسنامهي اين كميته پيشبيني شده است. توجه به تك رشتهاي و فقط اعزام تيمهاي مطرح را صحيح نميدانم.
وي ادامه داد: در سطح جهان هم 204 كشور شركت كننده در المپيك كه فقط مدال آوران خود را به المپيك اعزام نميكنند. از حضور بسكتبال و تيروكمان و بقيه رشتههايي كه در در ردههاي پايينتر قرار گرفتهاند قويا حمايت ميكنم. اينها سرمايهگذاري مناسب براي آينده هستند.
قراخانلو خاطرنشان كرد: نكتهي تكراري كه تمايل دارم توجه آن را به جامعه معطوف كنم، اين است كه تا زماني كه يك برنامهريزي اساسي در ورزش كشور اتفاق نيفتد سهم شكست و پيروزي ما بين دو تا شش مدال خواهد بود. بايد برنامهريزي كنيم تا بتوانيم به قزاقستان، ژاپن و حتي كره برسيم. اين نكته نبايد در بين اين هياهو گم شود.
وي ابراز خرسندي كرد: در مجلس شوراي اسلامي خوشبختانه نمايندگان مجلس برخوردي بسيار كارشناسانه داشتند كه براي من محل اميدواري بود. اميدوارم اين ديدگاه استمرار يابد و با كمك مجلس بتوانيم به اصلاح ساختار برسيم. اگرچه سوالات متعددي درخصوص عملكرد كاروان و به ويژه رشته كشتي وجود داشت اما نكات ارزشمندي در ارتباط با علل عدم اجراي طرح جامع و ضرورت تشكيل وزارت ورزش مطرح شد. اميدوارم اين بحثها به دولتي شدن بيشتر ورزش نينجامد، بلكه برابر تدابيري كه براي صنعت، اقتصاد، بازرگاني و نظاير آن داريم در ورزش نيز بيشتر به اين حقيقت توجه شود كه ما به نهادهاي تخصصي و غيردولتي مثل فدراسيونها، باشگاهها و كميته ملي المپيك نياز داريم و نقش دولت بايد در سياستگذاري و حمايت و نظارت كلان باشد. اگر اين اتفاق بيافتد پاسخگويي از دولت به اين نهادهاي تخصصي كشيده ميشود.
رييس كميته ملي المپيك درباره عذرخواهي كردن گفت: گفتم عذرخواهي از مردم بزرگ ما را بزرگ ميكند و دليلي نميبينم درباره اين بحثها صحبت كنم. من به اين كار اعتقاد ندارم كه افرادي عذرخواهي كنند اما حاضر نباشند هيچ مسووليتي را بپذيرند، پيشنهاد كردم كه بهتر است مساله روشن شود و هر كس به سهم خود بايد از مردم ايران معذرت خواهي كند و اين يك امر بديهي است. مردم هم دلشان ميخواهد ببينند چه ميزان مسووليت را هر كس به عهده ميگيرد. ما به سهم خود عذرخواهي ميكنيم اما، اين مسئله اصلي نيست.
وي در ادامه گفت: يكي از مسائلي كه در اين چند روز به آن پرداخته ميشد بحث نظارت بود ما ناظرين قوي و ضعيف داريم اما چنانچه قبلا گفتم مساله نظارت بر فدراسيون بر شخص ناظر خلاصه نميشود، يكي از منابع قوي نظارتي شما رسانهها هستيد. ما از پيشكسوتان و ورزشكاران به صورت مكرر نظر ميگرفتيم. علاوه بر شخص ناظر، كميتهي علمي، مالي و پزشكي نيز بر كار فدراسيونها نظارت داشتند. ميخواهم به صورت مصداقي و مشخص بگوييد كه چه اتفاقي افتاده كه ما از آن بياطلاع بوديم.جاي اين مساله را در هياهوي اخير رسانهها خالي ديدم. در اين چند روزه فقط صحبتهاي كلي و اتهامات شديد شنيديم. به صورت مصداقي بگوييد، سيستم نظارتي ما كدام مشكل را دارد؟
وي در پاسخ به سوال خبرنگار در ارتباط با عملكرد ضعيف ناظر جودو به عنوان يك مصداق گفت: من به عنوان مسوول كميتهي ملي المپيك اعلام ميكنم كه استاد فكرت در فرآيند نظارت قوي و مسلط بود و از مسايل فني تا رفاهي و تداركاتي را به ما گزارش ميكرد. قبل از المپيك و در ميانهي المپيك هم گفتم كه در بدترين شرايط دو و در بهترين شرايط هفت مدال ميگيريم. در ارتباط با مير اسماعيلي هم براساس گزارشات ناظر و مشاهدات خود در تيم ملي جودو مكرر ديدم كه او در سختترين تمرينات آمادگي شركت ميكرد.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا عدم موفقيت ميراسماعيلي عدم تمركز بود؟ گفت: احتمال عدم تمركز ميراسماعيلي را ميپذيرم. در فدراسيون جودو اتفاقاتي در مديريت افتاد كه بيشتر ناشي از تغيير رييس فدراسيون بود كه حتي بين ورزشكاران و كادرفني اختلاف شديدي ايجاد شد و رفتارهاي بسيار بدي ديديم.
وي همچنين گفت: در اين زمينه پيشنهاد ما استفاده از روانشناس بود كه جودو اين كار را كرد و حتي از مركز روانشناسي آكادمي نيز بهره برد.
قراخانلو خاطرنشان كرد: مشكل ذهني، رواني را من هم تاييد ميكنم. بسياري از ورزشكاران ما از نظر ذهن و روان در حد ايدهآل نبودند. مطالعات ما، منابع عدم تمركز و استرس ورزشكار را مشخص كرده است كه عمدهترين آنها نگراني از تامين آتيه، پاداش، پول و مشكلات شخصي زندگي است و منبع عمده ديگر به ترس از شكست برميگردد.
وي ادامه داد: در برخي فدراسيونها هماهنگي بين ورزشكار و مربي نداريم و كاهش وزن و بالا بودن سن هم از منابع استرساند. ادعا ميكنيم كه بهترين عملكرد را در چند سال گذشته در اين زمينه انجام داده و با برگزاري دورههاي متعدد روانشناسي و انتقال دانش به فدراسيونها به تربيت مربيان ذهني و ارتقا سطح روانشناسي كمك كردهايم اما، اين موضوع حداقل به پنج تا 10 سال زمان نياز دارد تا نهادينه شود. در ساير موارد استرسزا نيز مانند ندادن حق الزحمه ورزشكار، كميتهي ملي المپيك امكان ورود نداشت.
بارها به فدراسيونها تذكر داديم كه اگر حقوق ورزشكاران را به موقع پرداخت نكنيد از اعتبارات شما كسر شده و خودمان مستقل آن را به ورزشكار ميدهيم. به نظر من سيستم ورزش كشور بايد به نقطهاي برسد كه اگر توقع مدال داريم، اول آتيه ورزشكار را تامين كنيم. حجم مطالب انتقادي در اين روزها در رسانهها مشاهده ميشود و عمدتا كليشهاي و تكراري است. اميدوارم كه مصاديق ضعفها و كوتاهي ما سازمان و فدراسيونها را به صورت مصداقي بيان كنند تا امكان پاسخگويي و رفع آن نقايص را داشته باشيم. از همين جا آمادگي خود را اعلام ميكنيم كه با حضور در تلويزيون در تجزيه و تحليل عملكرد كاروان ايران مشاركت داشته باشيم.
چهارشنبه 13 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]