واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: در ستايش سماجت يك نماينده و صراحت رئيس قوه قضاييه - مسيح علينژاد
هنوز به 20 روز هم نرسيده بود، تنها 18 روز از تكاپو و تحرك و در نهايت نامه احمد توكلي به هاشميشاهرودي گذشته بود كه رئيس قوه قضاييه براي نخستين بار در واكنش به نامه نماينده تهران، دادستان را مورد خطاب قرار داد و از او خواست كه توقيف سايتهاي اينترنتي با نظر محكمه و دادگاه انجام شود.بر اين همه شتاب در خطاب قرار دادن مسولان قوه قضايي بيشك بايد باليد، خاصه آنكه اينبار شكوه به درگاه رئيس قوه قضاييه كساني بردهاند كه به استناد و گفتار خودشان شكايت دولت منجر به تعطيلي و توقيف يك سايت اينترنتي شده است. حال اگرچه در دو سوي ماجرا، مجلس و دولتي قرار دارند كه هركدام براي دفاع از جايگاه خويش به قوه قضاييه پناه آوردهاند اما رئيس قوه سكوت شكست و جانب نامه نماينده مجلس گرفت و حتي دادستان را چنين صريح مورد خطاب قرار داد كه
بار نخست نيست كه هاشميشاهرودي در قباي رياست به نقد ياران خويش و نهي از سياسيگري و جناحگرايي در اين سيستم برميآيد اما بيسابقه است در مدتزماني كوتاه، نمايندهاي كه براي بستن يك سايت اينترنتي شكوه به محضر رئيس ميبرد و چنين سريع و صريح پاسخ ميگيرد و خبرش در صدر رسانهها مينشيند.
توكلي برخلاف ساير همكيشان و همانديشان خويش توكل بر خدا و شكوه به محضر او بردن را تنها راه موجود براي تظلمخواهي نديد و درست پس از آنكه مدرك دكتري وزير كشور را زير سوال برد و سايت تحت نظارتش مسدود شد، بيتوقف، نامهاي براي شاهرودي نوشت، براي توقيف سايت مرثيهاي جديد خواند و گفت: درد بستن و مسدود ساختن سايتهاي اينترنتي جديد نبود اما مويهاي كه نماينده مجلس از اين درد، سرداد نو بود چرا كه پيش از اين، سايتهاي بسياري از گروههاي سياسي و حتي نويسندگان و روزنامهنگاران و فعالان عرصه اجتماعي با همين شيوه از سوي دستاندركاران قضا فيلتر شده بودند و بيمخاطب در گوشهاي غريب افتادند اما آنان كه در مجلس تريبوني نزديكتر به قوه قضاييه دارند نهتنها به طي نشدن همان روشي كه اينك توكلي معتقد است بايد براي بستن سايتها طي شود، اعتراضي نكردند بلكه هر از چند گاه كه شكوهاي از سوي اهل قلم به مجلس برده ميشد، آنها لبخند بر گوشه لب از فيلترينگ سايتها اعلام رضايت ميكردند و هرگز به خود زحمت يك نظارت ساده را نيز نميدادند. چنانچه مروري بر ميزان تذكرات و اعتراضات نمايندگان مجلس هفتم و هشتم به مسدود شدن سايتهاي اينترنتي كافي است تا جاي خالي نام توكلي و ساير همانديشان او را در كنار نام معترضان اقليت و اندك مجلس ديد. آيا در رخدادهاي مشابه فريادهاي مشابه از گلوي نمايندگان مجلس برآمد؟ آيا صندلي وكالتي كه در اختيار نمايندگان قرار ميگيرد اين نمايندگي را به آنان نميدهد كه نه فقط آنجا كه خود تحت فشار قرار گرفتهاند بلكه آن دم كه ديگران نيز فشاري مضاعف را تحمل ميكنند، شكوه و نامه به محضر رئيس قوه قضاييه ببرند؟سكوت احمد توكلي آنگاه كه فيلترينگ فلهاي سايتهاي اينترنتي خبر نخست رسانههاي ايران و جهان بود دو حالت دارد؛ يا آنكه در آن زمان وقتي فعالان عرصه سياسي و اجتماعي همانند خود آقاي توكلي مسووليت سايتهاي مسدود شده را بر عهده ميگرفتند، نماينده تهران، صاحبان رسانههاي در محاق توقيف رفته را چون از اردوگاه رقيب نميدانست و خويشاوندي فكري و فاميلي بينشان نبود، لب از لب نگشود و گذاشت صداي معترضان در حد همان نقزدنهاي بيفرجام باقي بماند يا آنكه براي توكلي كه اينك ميگويد در آن زمان اين قواعد اجرا شده به نظر ميرسيد. كداميك درست است؟ براي كنكاش در دليل اول شايد بد نباشد به بخش مهمي از پاسخ هاشميشاهرودي در همين ماجراي شكوه توكلي استناد كرد آنجا كه از دادستان ميخواهد آيا همين استدلال نميتوانست بزرگمنشي بزرگان را سببساز شود تا آنگاه كه فشاري بر اردوگاه دگرانديشان و زنان و روشنفكران و روزنامهنگاران و فعالان سياسي نيز وارد شد و سايتهاي خبري آنان نيز به سرنوشت مشابه سايت آقاي توكلي گرفتار آمد، از مجلس صدايي بر ميآمد كه به تعبير جناب شاهرودي شائبه سياسيكاري و جناحگرايي را تا هميشه از ذهن پاك ميكرد؟ چه بسا در آن صورت دستگاه قضايي دلايل و مراحل طي شيوه مسدود كردن سايتها را در اختيار مجلس ناظر قرار ميداد و حداقل دليل اين توقيفها به صاحبان نشريات اينترنتي اعلام ميشد و نه آنكه اساسا هيچ حقي براي تنها دانستن دلايل توقيف برخي از سايتها براي گردانندگان آنها وجود نداشته باشد اما در مقابل تنها 18 روز گذشته از بستن يك سايت، از مجلس و راس قوه قضاييه صداي واحدي در اعتراض به اين شيوه شنيده ميشود آن هم با تاكيد بر اينكه آنها اصرار دارند تا مبادا شائبه جناحگرايي سيستم قضايي در ذهن افكار عمومي ايجاد شود كه اين در گفتار چنان زيبا و نيك است به نظر ميرسد بايد به عنوان گام نخست پاس داشت و گام بعدي را واگذار كرد به نمايندگاني كه اگر بزرگي كنند و به جز آنجا كه منافع و متعلقات خويش در خطر است، وقتي ديگران نيز در فشار و آوار به سر ميبرند، همت كنند به آبادي خانهشان و نامهاي روانه سيستم قضايي كشور سازند تا ديگر ويرانهاي را در خانه مجازي ساير شهروندان شاهد نباشيم ورنه به عنوان مثال واضح است كه رئيس قوه قضاييه نميتواند مستقيما به برخي نامههاي تظلمخواهي كه خواستار اجراي روند و روش نگهداري و برخورد با زنداني است، پاسخي 18 روزه دهد و اين تنها مسووليت سنگيني است بر شانهنمايندگان كه ميتوانند فارغ از جناحگرايي و تعلقات فكري صداي هر مظلومي را رساتر سازند و آبروي كشور باشند آن هم در شرايطي كه تمام دوربينها و چشمهاي ديدهبانان حقوق بشر خيره به سمت ايران است. احساس مسووليت براي نظارت به آنچه بر متهمان و روند مسدودشدن سايتهاي اينترنتي و مظلومان ديگر ماجراهاي اعدام و زندان ميرود، بيشك به معني دفاع از جرم نيست و چه بسا ستايشبرانگيز است. اگر سايه سنگينش را از حوزه قضا و دادخواهي بردارد و نمايندگاني چون توكلي به همان اندازه در برابر باقي قضاياي حوزه قضا احساس مسووليت كنند كه در مواجهه با سايت شخصي خويش چنين برافروختند و از قضا پاسخي درخور نيز حاصل شد. بيترديد قابل تقدير است جديت و سماجت توكلي در اين ماجرا و همچنين پاسخ بجاي رئيس قوه قضاييه اما در ستايش نامه توكلي و پاسخ صريح شاهرودي تنها مقايسهاش با ساير شرايط مشابه است كه دست و دلمان ميلرزد و ماندهايم خود ايشان چگونهدر ساختمان بهارستان چنين مصر و صريح پيگيري حق خود را ارجح و اصلح و برتر از پيگيري حق ديگران ميدانند؟
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
دوشنبه 11 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]