تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس يك روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ايمان از او جدا مى‏شود
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820367998




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده:كاظم سيد باقري خوانشي وحي محور از آزادي و عدالت


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده:كاظم سيد باقري خوانشي وحي محور از آزادي و عدالت
خبرگزاري فارس: در ادبيات انديشه سياسي اسلام ، هر چند كه مباحث عدالت وعدالت ورزي بيش از آزادي بوده است ، اما واقعيت آن است كه در سرشت اين انديشه ، عدالت و آزادي داراي ارزشي همسنگ بوده و همواره اين دو مفهوم كليدي از اهميتي بالا برخوردار بوده اند.


در ادبيات انديشه سياسي اسلام ، هر چند كه مباحث عدالت وعدالت ورزي بيش از آزادي بوده است ، اما واقعيت آن است كه در سرشت اين انديشه ، عدالت و آزادي داراي ارزشي همسنگ بوده و همواره اين دومفهوم كليدي از اهميتي بالا برخوردار بوده اند. در قرآن كه سرچشمه حركت تمدني و پويايي اجتماعي در ميان مسلمانان است ، عدل وآزادي ، به جد مورد توجه قرار گرفته است . از يك سو خداوند مي فرمايدپيامبر(ص ) (بار گرانشان را از دوششان بر مي دارد و بند و زنجيرشان رامي گشايد).(1) و در آيه اي ديگر درباره فلسفه بعثت انبياء مي خوانيم (به راستي كه ما رسولان خويش را با آيه هاي روشن فرستاديم و با آنان كتاب و ميزان آورديم تا مردم به برپايي قسط و عدالت بر پاخيزند).(2)
سياست به قدرت ، چگونگي توزيع آن و نسبت آن با مردم و حاكمان مي پردازد، عدالت سياسي ارزشي است كه با فراگير شدن آن ، امور جامعه ،در پيوند با قدرت ، به تناسب در جاي خود، قرار مي گيرد. با عدالت سياسي ، بستر (انتخاب شهروندان ) و (محدوديت قدرت )، فراهم و مسير جامعه براي رسيدن به (حق ) گشوده مي شود.
براي آزادي تا كنون بيش از 200 تعريف ذكر شده است .(3) جان استوارت ميل 1806-1873(4) در آغاز كتاب (رساله اي درباره آزادي )مي گويد كه موضوع كتاب آزادي اراده و اختيار(5) نيست ، بلكه بحث ازآزادي (6) مدني و اجتماعي است كه درباره سرشت و محدوديت قدرتي است كه به طور مشروع مي تواند بر افراد اعمال گردد.(7) به طور كلي درآزادي ، سه عنصر و مقوله وجود دارد، (آزادي خواه ) ، ( نبود مانع ) و(هدف ); آزادي سياسي زماني شكل مي گيرد كه اشخاص و تشكل هاي سياسي در انجام دادن رفتارهاي سياسي مطلوب و برخورداري از حقوق اساسي از محدوديت ها و موانعي كه دولت ها ممكن است در برابر آنهاايجاد كنند، رها و آزاد باشند(8) و آزادي خود را براي رسيدن به هدفي مشخص به كار گيرند، در انديشه سياسي اسلام ، همه زواياي آزادي درنظر گرفته شده است ، از نظرگاه اين انديشه ، آزادي سياسي يعني افراد وگروه ها براي انجام فعاليت هاي مطلوب سياسي ، با گذر از بندهاي دروني ، از موانع بيروني رهايي يافته و در جهت كمال انساني ، حركت كنند.
در فلسفه سياسي اسلام ، پس از طرح مراتب وجود و اين كه هستي مطلق در ذات واجب ، جلوه گر مي شود، به مراتب ضعيف تر وجود از جمله جامعه و انسان پرداخته مي شود. نوع نگرش به هستي و در صدر خلقت بودن خداوند، حكايت از يك نظم و روش پيشيني (9) و عقلي دارد. دراين قرائت ، نوعي (تعين )، (تشكل ) و (تفهم ) از پيش تعريف شده ،وجود دارد. دستي از قبل هستي را شكل و نظم بخشيده و آن را با هدفي مشخص آفريده است . خداوند با وحي ، نظم و نظام جامعه را ترسيم كرده و پيام آورانش جامعه مطلوب را به بشر اعلام كرده اند، جامعه اي كه در آن بايد عدالت ، آزادي ، سعادت و قانون حضوري آشكار داشته باشد.
اما در نظم پسيني (10)، انسان بدون توجه به وحي و ماوراءالطبيعه ، به وضع قانون مي پردازد، لذا او خود، تعريف كننده آزادي و عدالت خواهدبود و روابط اجتماعي انسانها را تعريف مي كند. در اين نظم ، (تعيين )،(تشكيل ) و (تفهيم ) معنا مي يابد و خرد خود بنياد، جايگزين وحي مي گردد و داراي نقش كليدي . در خوانش جديد، نظم نوشونده و نظم دهنده آن ، يعني انسان ، كم كم ، چندان بزرگ مي شود كه جاي خداوند رانيز از خود مي كند. انسان در اين نظم ، قانونگذار است هر چند كه هيچ نسبتي با وحي نداشته باشد و يا با آن مخالف باشد. در فلسفه سياسي غرب ، متافيزيك ، جاي خود را از دست مي دهد و اصالت تجربه (11) واصالت سود(12)، جايگزين مي شود. در اين مكتب ، آزادي از هر مانعي ورسيدن به هر هدفي كه انسان براي خود، تعريف مي كند، مطلوب وداراي ارزش مي گردد. در آزادي انسان گرايانه ، محور و بنيانگذار ارزشها،انسان است و همواره سعادت خويش را بدون ياري هر مرجع و منبعي ديگر ترسيم مي كند، در بنياد نظري ، پيامد اين برداشت آن مي شود كه انسان ، آزاد است تا هر چه مي خواهد، انجام دهد، هر چند كه به بي عدالتي رسد. لذا در ليبراليسم ، الگوي مطلوب ، ايجاد نوعي نظم مكانيكي است كه براي ديگران مزاحمتي به وجود نيايد، هر چند كه آرمان ها و ارزش هاي انساني فراموش گردد. به تعبير جان استوارت ميل :(تنها هدفي كه انسان به طور فردي يا جمعي به آن متعهد مي شود ومربوط به آزادي عمل بيشتر افراد جامعه است ، حفظ خويشتن مي باشد.تنها هدفي كه قدرت برتر به شايستگي مي تواند نسبت به هر يك ازاعضاي جامعه متمدن اعمال شود، حتي اگر بر خلاف اراده او باشد، آن است كه از آسيب رساندن به ديگران جلوگيري مي كند. انسان رانمي توان به انجام كاري مجبور كرد يا از كاري باز داشت ، صرفا به دليل آن كه براي او بهتر است كه چنان كند، يا آن كه او را شادتر مي سازد، يا درنظر ديگران ، اين كار عاقلانه است ، تنها عنصري كه با آن مي توان ،ديگران را هدايت و اداره كرد تا او رام و مطيع جامعه باشد، همان اموري است كه به جامعه و ديگران مرتبط است . در مواردي كه به زندگي شخصي او مرتبط است ، استقلال او مطلق و رهاست . فرد بر خويشتن ،جسم و ذهن خويش حاكم است ).(13) با توجه به اين بنياد انديشگي ،آزادي ، هدف تلقي مي گردد، آزادي ، وسيله رسيدن به يك هدف سياسي متعالي تر نيست ، بلكه في نفسه عالي ترين هدف سياسي است .(14)
اما در انديشه سياسي اسلام ، (خود متعالي ) انسان ، رهايي از قدرت مستبدانه و شكوفايي استعدادهاي مادي و معنوي او مورد توجه قرارمي گيرد. آزادي در اين انديشه ، براي رسيدن به هدايت و انتخاب راه برترو در بردارنده فضيلت هاي بسيار ديگر است .(15) هيچ كس نمي تواندآدمي را براي رسيدن به شناخت برتر و جامعه بهتر محدود كند. عدالت براي مراعات و تأمين حقوق شهروندان است و آزادي يكي ازاساسي ترين اين حقوق است و لذا آن را قيد مي زند. سئوال از عدالت آن گاه بر مي آيد كه افرادي آزاد و مساوي كه هيچ كدام بر ديگري توانايي وبرتري ندارند، در نهادهاي مشترك جامعه خود شريك مي شوند.
وقتي واژه آزادي به كار مي رود، معناي فراگير آن منظور است ، كه نفي حاكميت و سلطه ديگري است ; امير مومنان (ع ) مي فرمايد: (بنده ديگري نباش كه به راستي خداوند تو را آزاد آفريده است ).(16) آزادي مفهوم مشتركي است كه در هر دو تمدن اسلامي و غربي يافت مي شود،اما چارچوب و اساس فكري هر كدام ، متفاوت است ). دگرگوني و تفاوت اساسي اين دو برداشت آن است كه آزادي در انديشه سياسي اسلام ،رهايي از پيروي هر كس به جز خداوند است ، آدمي پس از رسيدن به آن آزادي اصيل ، مجال مي يابد تا در جامعه نيز از بند طاغوت هاي قدرتمدارو زرسالار رهايي يابد. (اين مقدار آزادي كه خداي تبارك و تعالي به مردم داده است بيش از آن آزادي هايي است كه ديگران داده اند...آزادي هايي كه خدا داده آزادي منطقي است . همه چيزهايي را كه آنهاداده اند آزادي نيست ، آزادي بايد منطقي و طبق قانون باشد).(17) لذاميان حاكميت الهي و آزادي انسان هيچ گونه تباين و تعارضي نيست ،بلكه به رهايي فردي و اجتماعي او مي انجامد، در حالي كه در انديشه سياسي ليبرال ، رها شدن از قوانين خداوند نيز يكي از اهداف اساسي آزادي به شمار مي آيد.
در انديشه سياسي ديني ، انسان ، ذاتا آزاد است و تلاش او نيز در جهت رسيدن به سرشت و اصالت اوليه است . لذا در قرآن آمده است كه ما براي هر امتي ، رسولي برانگيختيم تا بگويد كه خداوند را عبادت كنند و ازطاغوت دوري (18) و تأكيد مي شود تا از كسي كه قلبش از ياد خدا، غافل است ، پيروي نشود(19) و چرايي لزوم اطاعت اولي الامر و محدود ساختن آزادي از آن جاست كه حكم به عدل مي كند، تقدير در آيه (اطيعواالله ...)(20) آن است كه مردم از خداوند اطاعت مي كنند; زيرا كه عادل است و اطاعت از رسول نيز واجب است زيرا كه او امر الهي را بيان مي كندو از اولي الامر نيز بايد اطاعت كرد; زيرا كه آن امر به عنوان امانت به آنان واگذار شده است ، پس هر كس كه امر به حق مي كند و عادل است ، اولي الامر است زيرا كه بر خلاف حكم خداوند امر نمي كند، شريعت ، عقل نوراني و راي برتر است و اساس آن بر عدل ;دولت ايجاد نمي شود مگرهنگامي كه عدالت ورزد و حاكم عادل كسي است كه حقوق مردم خود رارعايت مي كند و آنها را به سوي حق و براي حق هدايت مي كند و اموري كه حقوق آنان را تضمين كند، وضع مي كند.(21)
هنگام رهايي از استبداد و شيطان درون و برون ، زمينه هاي رهايي درجامعه و در نتيجه عدالت ، فراهم مي شود. در اين نگرش ، آزادي ، تنهاهدف نيست بلكه وسيله وابزاري است براي آن كه انسان به آرمان هاي متعالي دست يابد. با رهايي ، آدمي به نوعي تعادل و ثبات شخصيتي دست مي يابد، آزادي را در كنار عدالت ، طلب مي كند و يكي را فداي ديگري نمي سازد. (آزادم و مي توانم راه كمال خودم را طي كنم . نه اين كه چون آزاد هستم ، به كمال خود رسيده ام ).(22) آزادي براي شكستن قيود قدرت نامحدود و ثروت نامشروع ، داراي ارزش است ، ولي نمي تواندهمه هدف باشد; نمي توان همه قيد و بندها را گسست كه گسستن آنها وآزادي مطلق ، از ميان برنده خود آزادي خواهد بود و نمي تواند تضمين كننده جامعه عادلانه و آزادانه باشد.
انسان ، موجودي دو قطبي است ، عقل و نفس در كنار هم و با همند ونمي تواند در هر دو ساحت وجودي خويش ، كاملا آزاد باشد، رهايي وآزادي در هر يك از آن دو گستره پست و عالي آدمي ، منجر به محدوديت در بخش ديگر مي شود، اما نكته اساسي آن است كه آزادي در ساحت عالي و خردورزانه آدمي ، او را به آزادي متعالي نزديك مي سازد. به تعبيربرلين اگر آزادي را به ارباب خود بودن و بنده ديگري نبودن ، تفسير كنيم ،اين بحث مهم پيش مي آيد كه كدام خود؟ هگل و افلاطون و طرفداران آنان با در نظر گرفتن (خود طبيعي ) و پست تر و (خود معنوي ) و برتر، ازچيزي به نام (بردگي طبيعت )، ياد مي كنند. انسان ممكن است در عين حال كه هيچ اجبار بيروني در كار نيست ، برده طبيعت و (من پست ) خودباشد; مفهوم منفي آزادي خدشه دار نباشد، اما آزاد به معناي مثبت آن نيزنباشد. آزاد سازي خود، هميشه توام با نوعي بردگي براي خود ديگرماست . (خود طبيعي ) و لجام گسيخته اگر آزاد باشد، معنايش در بندشدن (خود معقول ) و معنوي ماست .(23) لذا در انديشه سياسي شيعه ،گرايش به سمت آزادي مثبت مي باشد و محدوديت هاي ايجاد شده توسط قوانين اسلامي نه تنها به آزادي آدمي خدشه اي وارد نمي كندبلكه او را وارد عرصه آزادي بيشتر مي سازد. در اين نگره ، معقول بودن يانبودن آزادي مربوط به بهره برداري از آن است كه اگر مطابق اصول وقوانين مفيد انساني باشد، آزادي معقول ناميده مي شود و اگر بر ضداصول و قوانين مفيد انساني باشد، نامعقول است (24).
در انديشه سياسي اسلام ، عدالت و آزادي مي تواند بسترساز جامعه سعادتمند مبتني بر آموزه هاي وحياني باشد كه موجب شكوفايي استعدادهاي پيدا و پنهان آدمي گردد. گنجايش روح و روان آدمي چندان است كه مي تواند بر اساس آنها به سوي مرزهاي بلند كمال حركت كند وبه معني دقيق كلمه ، جانشين خداوند در زمين گردد. در نگرش آرماني ،اين آزادي همراه با آگاهي ، شناخت و مسئوليت است . بي بند و باري ،عدم رعايت دستورهاي خداوند و بندگي بت هاي دروغين ، انسان را ازپويندگي در جهت عدالت و آزادي و شكوفايي استعدادها باز مي دارد.

پي نوشت ها:

1. اعراف / آيه 157: ويضع عنهم اصرهم والاغلال التي كانت عليهم
2. لقدارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط/حديد25
3. آيزيا برلين : (چهار مقاله درباره آزادي )، ترجمه :محمد علي موحد،تهران :انتشارات خوارزمي ، اول 1379، ص 14
4.John Stuart Mill
5.Free-Will
6.Freedom
7.John Stuart Mill " On Liberty " ، " LONDON: NEW YORK : BARTLEBY، 1999، 1 p.، Chapter 1
8.ر.ك . منصور مير احمدي : (آزادي در فلسفه سياسي اسلام )،قم :بوستان كتاب ، اول 1381، ص 108
9 .apriority
10 .aposteriori
11 Empiricism
12 Utilitarianism.On Liberty " John Stuart Mill)، NEW YORK : BARTLEBY.COM ،19991869، 21 p.، Chapter 1
14 .ر.ك .آنتوني آربلاستر: (ليبراليسم غرب )، ترجمه : عباس مخبر،تهران : نشر مركز، اول 1377ص 82
15.امام صادق (ع ):ر.ك . محمدباقر مجلسي ، بحارالانوار، بيروت ،دارالاحيا التراث العربي ، 1403 ه .ق ، 1983 م ، ج 66، ص 387 و نيز ج 71، ص 1751 see.: John Rawls : (Collected Papers" ; edited by Samuel freeman ; Harvard University press; 1999; p97
16 . صبحي صالح :) نهج البلاغه ) ، قم : در العبره ، بي تا، نامه 31، ص 410 :لا تكن عبد غيرك و قد جعلك الله حرا.)3. سيد محمد باقر صدر: (المدرسه الاسلاميه )، بي تا، بي نا، ص 108.
17 .سيد روح الله خميني : (صحيفه نور) ، ج 7، ص 202.
18 . النحل 36/: (ولقد بعثنا في كل امه رسولا ان اعبدوا الله واجتنبواالطاغوت ).
19 . الكهف 28/: (ولا تطع من اغفلنا قلبه عن ذكرنا واتبع هواه وكان امره فرطا).
20 . النساء59/
21 .ر.ك .عبدالمنعم الحفني : (موسوعه القرآن العظيم )، الجزء الثاني ،قاهره :مكتبه مدبولي ، الطبعه الاولي 2004، ص 2330
22 .مرتضي مطهري : (آزادي معنوي )، همان ، ص 16
23 .ر.ك . آيزيا برلين ، چهار مقاله درباره آزادي ، همان ، ص 251.
24 .ر.ك .محمد تقي جعفري :(حكمت اصول سياسي اسلام )، تهران :بنياد نهج البلاغه ، 1369، ص 364
...................................................................................
منبع: هفته‌نامه پگاه حوزه، شماره 237
 دوشنبه 11 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 271]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن