واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: در سينماهاي فرانسه اكران «سكوت لورنا» ششمين فيلم بلند برادران «داردن»
تهران – خبرگزاري ايسكانيوز: ششمين فيلم بلند برادران «داردن» روي پرده ي سينماهاي فرانسه رفت .
به گزارش روز دوشنبه گروه فرهنگي هنري باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكانيوز" ، به نقل از خبرگزاري فرانسه، «ژان ـ پيير» و «لوك داردن» بلژيكي كه به برادران «داردن» معروف هستند فيلم «سكوت لورنا» ششمين فيلم بلند سينمايي خود را در سينماهاي فرانسه به نمايش عمومي درآوردند .
اين فيلم كه براي اولين بار در جشنواره بين المللي فيلم كن 2008 به نمايش در آمد و جايزه بهترين سناريو را گرفت روايتگر داستان زندگي دختري اهل «آلباني» ست اين دختر جوان مهاجر است و براي گرفتن اجازه اقامت در بلژيك، با مرد جواني ازدواج مي كند كه معتاد است و به پول نياز دارد. خلاف كاران و خرده مافياها در كمين هستند و نمي خواهند اين طعمه را رها كنند. آن ها قصد دارند اين دختر جوان را كه اكنون داراي مليت بلژيكي است به عقد يك مهاجر روس پولدار در آورند و پول بيشتري به جيب بزنند اما چون يك طلاق سريع مي تواند سوءظن مقامات اداره مهاجرت را برانگيزد، به فكر مرگ شوهر «لورنا» از راه «اووردوز» مي افتند.
«برادران داردن» در گفتگوي مطبوعاتي شان در «كن» دربار ه فيلم گفته بودند :
چيزي كه باعث مي شود ما داستان آدم هايي از كشورهاي ديگر را روايت كنيم، همين زندگي كردن مان در اروپاي غربي است.
ژان پير داردن در ادامه گفته بود ما مي خواستيم در اين دنياي تيره و تار شخصيت لورنا يك انسان بماند؛ با در نظر گرفتن تمام زواياي پنهان شخصيتي اش، تناقض هاي رفتاري اش، حرف هاي ضد و نقيض اش و بيشتر از همه سكوت اش. اما به نظرم اين سكوت، يك سكوت زيباست، زيرا باعث تولد و زايش چيزهايي جديد مي شود.
در ادامه لوك داردن گفته بود : ما در اين فيلم حركت هاي چنداني براي دوربين قائل نشديم، زيرا مي خواستيم لورنا بيشتر در چشم مخاطب ديده شود. در واقع قصد ما اين بود كه همه چيز را خيلي ساده و به مانند زندگي ضبط كنيم. آرتا دابروشي در مورد همكاري با اين دو كارگردان موفق اظهار داشت كه كار كردن با ژان پير و لوك تجربه اي مفرح و لذت بخش بود و ما نزديك به يك ماه و نيم پيش از آغاز فيلمبرداري روي نقش ها تمرين كرديم و اين با هم بودن در كنار هم زندگي كردن براي بازيگران به مانند حضور در بهشت بود! ما هر روز به درك تازه اي از كاراكترها مي رسيديم. ما پيش از آنكه شروع به نوشتن فيلمنامه كنيم، خطوطي را براي كارمان ترسيم كرديم. اگر مي خواهيم داستاني را تعريف كنيم كه با ديگر فيلمنامه هاي مان به نوعي مرتبط باشد، بايد كاراكتر اصلي مسيري متفاوت را بپيمايد. ما مي دانستيم در حال تعريف يك داستان جنايي هستيم كه شخصيت يك زن در مركز آن قرار دارد و از اين موضوع نيز آگاه بوديم كه اين كاراكترمان با ديگر شخصيت ها متفاوت خواهد بود. هرچند كه تمام شخصيت هاي فيلم هاي ما در پايان داستاني كه بر آن ها مي گذرد، به مفاهيم عميق انساني دست پيدا مي كنند./125
دوشنبه 11 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 199]