واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حوادث - شبنم در محوطه زندان اوين به دار آويخته شد
حوادث - شبنم در محوطه زندان اوين به دار آويخته شد
گروه حوادث: زن جواني كه سال 85 همسرش را بهخاطر رابطه با چند زن و در جريان درگيري به قتل رسانده بود به دار آويخته شد. اين در حالي بود كه اين زن قرار بود همراه با 29 نفر از اراذل و اوباش در تهران به دار آويخته شود كه در آن زمان حكم اعدام شبنم به تعويق افتاده بود. اين زن 34 ساله انگيزه خود را از قتل، خيانتهاي مكرر شوهرش عنوان كرده بود. 22 آذرماه سال 85 ماموران پليس حين گشتزني در جاده مخصوص كرج جسد مرد ناشناسي را كه لاي يك پتو پيچيده شده بود، پيدا كردند. در بررسيهاي انجام شده مشخص شد جسد متعلق به جوان 26 سالهاي به نام مجتبي است كه بهنظر ميرسد در محل ديگري به قتل رسيده و جسدش در جاده رها شده است.
با توجه به اينكه شبنم همسر مجتبي گزارشي از مفقودشدن شوهرش به پليس ارائه نداده بود، ماموران به او مشكوك شدند و بازداشتش كردند. شبنم زماني كه تحت بازجوييهاي فني ـ پليسي قرار گرفت لب به اعتراف گشود و گفت: در كنار خانوادهام زندگي راحتي داشتم و قصد ازدواج هم نداشتم. خانوادهام ثروتمند هستند و به لحاظ مالي هم به چيزي احتياج نداشتند، تا اينكه با مجتبي آشنا شدم و رابطه عاشقانهاي بين ما به وجود آمد. من شش سال از مجتبي بزرگتر بودم اما علاقهاي كه بين ما وجود داشت آنقدر قوي بود كه اختلاف سني چندان برايمان مهم نبود. شبنم ادامه داد: شوهرم جواني بسيار خوشاندام و جذاب بود كه بهراحتي ميتوانست دل هر دختري را بهدست آورد. با اين حال اوايل ازدواجمان فكر ميكردم مجتبي به من وفادار است. هنوز يك ماه نگذشته بود كه فهميدم او با زنان ديگري رابطه دارد و حتي پيش از ازدواج با من، با دختر ديگري ازدواج كرده و از او جدا شده است.
نوعروس متهم به قتل ادامه داد: وقتي به روابط شوهرم اعتراض كردم به من گفت چون شش سال بزرگتر از او هستم پس حق اعتراض ندارم. شبنم ادامه داد: مجتبي مرتب نسبت به من ابراز بيعلاقگي ميكرد و ميگفت اگر با تو ازدواج كردم فقط به خاطر ثروت خانوادهات بود و نه چيز ديگر. من براي اينكه دل شوهرم را بهدست آورم او را پايبند زندگي كنم بليت خريدم كه به سفر خارج برويم. با هم به مسافرت رفتيم و برگشتيم اما هيچ تغيير مثبتي در رفتار مجتبي به وجود نيامد و حتي او روابطش را با همسر سابقش بيشتر كرد. روز حادثه من و مجتبي به خاطر رفتار او به شدت با هم بحث كرديم.
مجتبي كه هيكل بسيار قوي هم داشت مرا كتك زد. نميتوانستم از خودم در برابر او دفاع كنم. در همين حين موبايل مجتبي مرتب زنگ ميخورد، همسر سابقش بود. ميخواست با وي قرار بگذارد، اين مسئله مرا به شدت عصباني كرد، ديگر نميتوانستم تحقيرهاي مجتبي را تحمل كنم، شوهرم در آخرين حرفش به من گفت يا بايد اين زندگي را تحمل كنم يا اينكه چندميليون تومان پول از خانوادهام بگيرم و به او بدهم. در همين زمان بود كه تصميم خودم را گرفتم، مقداري قرص ديازپام داخل داروهاي پرورشاندام وي ريختم و وقتي مجتبي آن را خورد بيهوش روي زمين افتاد، سپس شوهرم را كشتم و جسد را با كمك يكي از آشنايان از خانه بيرون بردم. اعترافات شبنم در اداره آگاهي، پرونده قضايي وي را به جريان انداخت و پس از تكميل تحقيقات و ارسال پرونده به دادگاه كيفري استان تهران اين زن مورد محاكمه قرار گرفت و به قصاص محكوم شد.
خانواده شبنم كه از مدتها قبل تلاش خود را براي اخذ رضايت از خانواده مقتول آغاز كرده بودند، سرانجام نتوانستند در اين كار موفق شوند و نوعروس جوان، در زندان اوين و در ميان چهار محكوم به مرگ ديگر اعدام شد.
دو نفر از محكومان در حادثهاي جداگانه راننده تاكسي را با انگيزه سرقت اموالشان به قتل رسانده بودند. يكي ديگر از محكومان به خاطر اختلافات خانوادگي برادر همسر خود را به قتل رسانده بود. محكوم ديگر نيز كه پسر جواني بود با انگيزه سرقت وارد خانهاي شده بود او زماني كه با پسر شش ساله صاحبخانه روبهرو شد با وارد كردن ضربههاي ميله آهني اين پسر را به قتل رساند و بههمين دليل نيز قصاص شد.
دوشنبه 11 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]