واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: نكته دقیقی در قرآن است كه نشانگر احترام خداوند به شخصیّت انسانها است، و آن كم بودن قانون در قرآن است.
قریب هفت هزار آیه در قرآن است ولی آنگونه كه فقهای بزرگ نظیر مقدس اردبیلی آیات الاحكام نوشتند، نتوانستند بیش از ششصد آیه در قرآن پیدا كنند كه ربط به قانون داشته باشد، امّا بالعكس بیش از چهار هزار آیه مستقیم و غیر مستقیم مربوط به انسانها و اخلاق آنان است و این احترام بزرگی به انسانها است.
قرآن میگوید:
من كتابم، برای تو كتاب قانون نیستم. چرا كه تو انسانی، اگر انسان شدی اصلاً قانون لازم نداری.
اگر جامعهای نیازمند قانون شد، پی ببرید به اینكه انسانیّت خدشهدار شده است.
نقل میكنند كه اسكندر ذوالقرنین وارد شهری شد و چیزهایی كه ندیده بود به چشم خود دید، دید كه مغازهها و خانههای آنان دَرْ ندارد، و شبها مغازه را رها كرده و به خانه میروند؟
چند روزی به طور مخفی در این شهر رفت و آمد كرد، جز تلطّف و مهربانی ترحّم نسبت به یكدیگر از مردم این شهر ندید، همه با هم بردارند و با یكدیگر تعاون دارند. و بالأخره به قول سعدی دید همه اینها اعضای یك دیگرند و به قول امام صادق (ع): مسلمان آنست كه اگر بفهمد برادر مؤمنش دردی و حاجتی دارد، شب خوابش نیاید، و یا به نصّ قرآن شریف:
«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ».
دید «رحماء بینهم» در بین آنها حكم فرما است. تعجب سوم این كه دید اینها قبرستان ندارند. و قبرهایشان در مقابل خانهشان است.
و بالاتر از این تعجّب، اینكه دید همه اشخاص كه در قبر خاك شدهاند، جوان بودهاند. همه قبرها را گشت، شخص بیشتر از 30 سال پیدا نكرد، همه در سنین 15 الی 30 بودند. تعجّب كرد كه اینها همه در جوانی مردهاند. لذا یكی از پیرمردهای عاقل و آزموده را پیدا كرد و با او صحبت كرد. و گفت:
در طول این همه جهانگردی شهری مثل شهر شما ندیدهام. چرا درب و دربان وجود ندارد؟
پیرمرد گفت: درب و دربان برای دزد است، اینجا دزدی وجود ندارد اینها همه مال یكدیگر را حفظ كرده و به فكر یكدیگرند.
گفت: تعاون و تلطّف عجیبی در میان شما میبینم، این چیست؟
گفت: نباید تعجّب كنی، برای اینكه انسان یعنی عطوفت و تلطّف، و اگر تلطّف نباشد باید تعجّب كنی، كه چرا انسان تلطّف و عاطفه ندارد.
انسان اگر بخواهد ظلم كند باید اول وجدان اخلاقی و عقلش را زیر پا گذاشته و سپس ظلم كند.
پیرمرد افزود: دلیل اینكه قبرستانها مقابل خانههاست، برای اینكه صبح به صبح كه از خانه بیرون میآئیم چشممان به قبر پدر و مادر و دوستانمان بیفتد، و این تنبیهی برای ما است. اینها مُردند ما هم میمیریم، پس باید كنترل شویم، امّا اینكه میبینی روی قبرها 30 و 25 و 20 سال مینویسیم، به خاطر این است كه دروغ و تخلّف و تظاهر در زندگی ما نیست، در شهر ما نمیتوانی یك دروغ و یك تظاهر پیدا كنی.
اگر روی قبر مینویسیم فلانی 70 سال عمر كرده است، دروغ گفتهایم برای اینكه كسی كه 35 سالی را خواب بوده، در زندگی انسانی نبوده و ما میخواهیم به زندگی انسان، نام حیات بدهیم، یك انسان باید چنین باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]