واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: سيدعبدالاعلي سبزواري؛ فقيه مفسر/ 6سيدحسين سبزواري:عرفان مرحوم سيدعبدالاعلي سبزواري عملي و واقعي بود
گروه انديشه: عرفان مرحوم آيتاللهالعظمي «سيدعبدالاعلي سبزواري» عملي و واقعي بود؛ حتي مرحوم آقا سيدمصطفي خميني هم به نماز ايشان ميآمد و ميگفت كه من از عرفان واقعي ايشان خيلي استفاده ميكنم.
سرويس انديشه و علم خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، براي گفتوگو در باب شخصيت مرحوم آيتاللهالعظمي «سيدعبدالاعلي سبزواري»، در مشهد به حضور حجتالاسلام و المسلمين سيدحسين سبزواري، فرزند مرحوم آيتالله سيدعبدالاعلي سبزواري رسيد و در باب شخصيت آن مرحوم با وي به گفتوگو نشست.
سيدحسين سبزواري در سال 1370 هجري قمري به دنيا آمد و از علما و فضلاي مقيم مشهد است و علاوه بر تبليغ و ترويج معارف ديني به تحقيق و تأليف نيز ميپردازد. از جمله آثار علمي او ميتوان به كتاب «بصائر الروضة البهية» در شرح لمعه در 14 جلد و كتابي درباره اخلاق اشاره كرد. آنچه در ذيل ميآيد، مشروح گفتوگوي سرويس انديشه با حجتالاسلام و المسلمين سيدحسين سبزواري است:
ايكنا: لطفا به عنوان اولين سؤال از بهترين خاطراتي كه با پدر داشتيد و خصوصيات اخلاقياي كه همچنان در ذهنتان هست و هر وقت از ايشان يادي ميكنيد، آن خاطره در ذهنتان ميآيد، بگوييد.
بسم الله الرحمن الرحيم «يرفع الله الذين آمنوا و اوتوا العلم درجات». مصداق خيلي از آيات بينات و روايات وارد شده راجع به فضل علم و علما و اهل ايمان در وجود مرحوم آيتاللهالعظمي سيدعبدالاعلي سبزواري متجلي است. ايشان در فقه آل محمد(ص) بسيار زياد مسلط بودند. هر روايتي كه از هر معصومي صادر شده است، ايشان به اسانيد معتبره از بر داشت. ايشان چند كتاب در فقه نوشتند. موسوعه فقهي كاملي نوشتهاند كه اكنون اين موسوعه فقهي از مصادر مهم علما در حوزههاي علميه است. ايشان تفسيري به نام «مواهبالرحمن» نگاشتند و بحوثي در اين تفسير نوشتهاند به سبك الميزان مرحوم علامه طباطبايي، وليكن ايشان نظراتي در فلسفه داشتند كه از جمله نظرات ايشان اين بود كه نظريات ملاصدرا را با روايات و ادلهاي استقرايي نقد ميكردند. ايشان بعد از آن قصه مسجد گوهرشاد تشريف بردند به نجف اشرف و آنجا نزد علماي اعلام؛ مرحوم قاضي، مرحوم نائيني، مرحوم آقا ضياء عراقي و مرحوم آقا سيدابوالحسن اصفهاني تلمذ كردند و بسيار زياد صبور بودند و هر كسي كه خدمت ايشان ميرفت از مباحث ايشان استفاده ميكرد، مانند مباحث فقهي، اخلاقي، تفسيري. وجود ايشان بسيار مغتنم بود. بنده اكنون هم وقتي كه در مباحثه درسي ميدهم، به فقه كه مراجعه ميكنم، ياد ايشان ميكنم به اين حيث كه خيلي از مسائلي كه ديگران متعرض آنها نشدهاند، ايشان متعرض مسائل جديد به اسانيد معتبره شدهاند.
ايكنا: ايشان با چه شخصيتهايي بيشتر مراوده علمي داشتند، خصوصا از هممباحثان ايشان بگوييد.
ايشان به مرحوم آقا سيدابوالحسن اصفهاني اعليالله مقامه علاقه خاصي داشتند و مراودات زيادي هم با ايشان داشتند و از محضر ايشان هم استفاده كردند. با مرحوم نائيني هم خيلي مراوده داشتند و از محضر ايشان هم استفاده و تلمذ كردند و اما در مشهد با مرحوم نخودكي اصفهاني كه در مشهد تشريف داشت، خيلي مراوده داشتند. خيلي با ايشان مكاتبه ميكردند. علمايي كه در نجف اشرف بودند از محضر ايشان خيلي استفاده ميكردند، زيرا مرحوم سيدعبدالاعلي سبزواري احاطه كاملي به فقه آل محمد(ص) داشت.
ايكنا: ظاهرا ايشان از مرحوم شيخ عبدالله مامقاني و شيخ عباس قمي هم اجازه روايت داشتند.
بله در رجال از مرحوم مامقاني و مرحوم شيخ عباس قمي اجازه داشتند و از مرحوم آقا سيدابوالحسن اصفهاني و آقا ضياء عراقي نيز اجازه روايت داشتند و مراوداتي هم با مرحوم علامه طباطبايي صاحب الميزان داشتند.
ايكنا: ايشان با علامه طباطبايي ظاهرا بيشتر در حوزه درسي مرحوم غروي اصفهاني آشنا بودند.
ايشان و علامه در اين حوزه همدرس بودند و از مرحوم قاضي نيز بهره بردند و تقريبا همدرس بودند و مذاكراتي هم ميانشان انجام ميشد.
ايكنا: مرحوم سيدعبدالاعلي خدمت مرحوم قاضي چه ميخواندند؟
ايشان فلسفه و اعتقادات را نزد آقاي قاضي ميخواندند و در عرفان هم خدمت ايشان بودند.
ايكنا: آيا مرحوم ابوي در آن زمان با علماي عراق مثل علامه شيخ محمدرضا مظفر هم ارتباط داشتند؟
مرحوم آقا شيخ محمدرضا مظفر خيلي خدمت ايشان ميآمد و يادم نميآيد كه آيا به منزل ما در «حويش» ميآمد يا نه؟ در محضر ايشان هم مباحثات فقهي و منطقي زيادي مطرح ميشد و اگر در مسئلهاي مشكلي بود، مرحوم آقا شيخ محمدرضا مظفر خدمت ايشان ميآمد. مرحوم سيدمحمدتقي حكيم صاحب «الاصول العامة» هم با ايشان مراوده داشت. مرحوم آقا سيدمحسن حكيم هم به ايشان خيلي اعتماد ميكرد. وقتي كسالتي براي مرحوم امام راحل اعليالله مقامه رخ ميداد و مرحوم آقا سيدمصطفي خبر ميرساند، مرحوم آقاي سبزواري يك استكان آب دعا خدمت ايشان ميبرد و خود مرحوم امام به ايشان ميگفت آقاي سبزواري شما چه كار كرديد كه وقتي من اين آب دعا را ميخورم احساس شفا ميكنم. خيلي مرحوم امام به ايشان علاقه داشت و اين علاقه متقابل بود.
ايكنا: آيا مرحوم سبزواري با علامه شهيد سيدمحمدباقر صدر هم مرتبط بودند؟
بله با ايشان ارتباط داشت. حكومت بعث بسياري از علماي اعلام را اذيت و شكنجه كرد. ايشان وقتي در حصر بود و ممنوعالملاقات، مرحوم آقاي سبزواري روزي بعد از درس كه به منزل آمدند، گفتند من ميخواهم بروم ديدن ايشان. بنده خودم خدمت ايشان عرض كردم كه ملاقات ممنوع است. ابوي گفت روز قيامت ميترسم ايشان شكايت كند و مسئوليتي بر ماها باشد. من ميخواهم بروم. بنده با ايشان خدمت مرحوم شهيد سيدمحمدباقر صدر اعليالله مقامه رفتيم. البته مرحوم شهيد سيدمحمدباقر صدر نزد ايشان مقدار كمي تلمذ هم كرده بود. يكي از صفات مرحوم سبزواري اين بود كه خيلي در منزل تكرار ميكرد كه من راضي نيستم بعد از من كسي بگويد كه پيش سبزواري درس خواندهام. ميفرمود كه ما آمدهايم براي خدمت به دين و نيامديم براي ابراز شخصيت. ميگفت مبالغه در تعريف هم نكنيد كه اين جفا بر حق ائمه اطهار(ع) و بزرگان است. عرفان عملي و واقعي نزد ايشان بود. نماز ايشان بين طلبههاي حوزه علميه نجف اشرف معروف بود. حتي مرحوم آقا سيدمصطفي هم نماز ايشان ميآمد و ميگفت كه من از عرفان واقعي ايشان خيلي استفاده ميكنم، البته نه استفاده درسي بلكه استفاده مجلسي.
اين گفتوگو ادامه دارد ... .
يکشنبه 10 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]