واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: نگاه سياستمداران به المپيك
انتقادات به عملكرد دولت نهم ديگر محدود به حوزه اقتصاد يا سياست نيست بلكه مديران ورزشي كشور نيز از اين دايره به دور نماندهاند. طي هفته اخير كسب نتايجي نامطلوب در المپيك چين توسط كاروان ورزشي كشورمان موجب آن شد كه سيل انتقادات متوجه سازمان تربيتبدني كشور شود و حتي عدهاي خواستار تغيير مديريت اين سازمان شدند. نگرش سياسي به ورزش كشور شايد از جمله آفتهايي است كه گريبانگير ميدانهاي ورزشي ما شده و بنابراين اين روزها بسياري از مردان سياست وارد ميدان اين انتقادات شدهاند.
ابراهيم اميني، عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي
سطح ورزش پايين آمد
طي سالهاي گذشته زحمات زيادي كشيده شده بود تا در عرصههاي مختلف ورزشي به وضعيت قابلقبولي برسيم هر چند در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي به دليل نگرشهاي نامطلوبي كه نسبت به عرصه ورزش وجود داشت برخي از حركات ورزشي تحتالشعاع قرار گرفت و البته جنگ تحميلي نيز در اين روند تاثيرگذار بود. اما به هر حال در كنار تمام اين مسائل در عرصههاي ورزشي پيشرفت خوبي داشتيم ولي متاسفانه در اين چهار سال گذشته چنان در عرصههاي ورزشي سقوط كرديم كه سطح ورزش ما در حد كشوري چون افغانستان قرار گرفته است و اين نتايج قابلمقايسه با هزينههايي كه در اين عرصه كردهايم نيست. بنابراين مسووليت كسب چنين نتايجي متوجه دولت نهم است و براي پرهيز از تكرار چنين نتايجي بايد دولت به مسائلي كه موجب ايجاد روحيه در كاروانهاي ورزشي ميشود بپردازد و از دخالت سياست در عرصه ورزش پرهيز كند. دولت نهم بايد براي تقويت عرصه ورزش از حضور چهرههاي ورزشي در راس مديريت بهرهگيري كند.
***
مسعود دهنمكي، فعال سياسي
ورزش را سياسي نبينيم
فضاي نقد در جامعه مسموم است. متاسفانه غلبه سياستزدگي در همه حوزهها مشخص است، يعني اين سياستزدگي به تعبيري منفعتطلبي جناحها يا رسانههاي منتسب به جناحها باعث ميشود در قضاوتشان جانب عدالت را رعايت نكنند. مخاطبان گمان ميكنند انتقادها از سر رقابت و كينهورزي است ولي اين درحالي است كه نبايد مسائل مرتبط با اعتبار حيثيت ملي در حوزه ورزش و فرهنگ با رقابتهاي جناحي و سياسي خلط شود. سالها وقت را صرف فرهنگ كشور كردهايم فارغ از گرايش سياسي همه به آن مديون هستند و در اين راستا وقتي در عرصهاي به طور مثال ورزشكاري نتيجه مطلوبي را كسب نميكند نبايد آن را به گرايشهاي سياسي مرتبط دانست و البته نبايد اگر ورزشكاري نتيجهاي مطلوب را هم كسب كرد با توجه به گرايش سياسياش از او تجليل كرد. فكر ميكنم تا جايي كه ميشود نبايد به اين مساله رنگ و لعاب سياسي داد. مديريت ورزش كشور يا حتي رشتهها و فدراسيونها قابل نقد است مانند عملكرد استانداران ولي بايد به جاي اينكه با نگرش سياسي به نقد بپردازيم به آسيبشناسي بپردازيم و البته نبايد اين را فراموش كنيم كه ايران در فوتبال آسيا جايگاه اوليه از دست ميدهد و اين ربطي به گرايش سياسي رئيس فدراسيون فوتبال ندارد زيرا زيرساختهاي كشور احتياج به فعاليت علمي و ملي دارد. اما اگر اين آسيبشناسي رنگ و لعاب سياسي به خود بگيرد باعث ميشود نقدهاي دلسوزانه مورد توجه قرار نگيرد. اگر وضعيت كسب نتايج در المپيك امسال آگاهانه مورد بررسي قرار نگيرد نميتوان از آن عبرت گرفت. اين روزها تا جايي كه من ديدم جهتگيريها در نقد عملكرد حوزه ورزش بيشتر داراي رنگ و بوي سياسي است و اين لطمهاي است كه به اين حوزه وارد ميشود. من فكر ميكنم نبايد وارد چنين بحثهايي شويم كه با رفتن يك مدير معجزهاي روي ميدهد زيرا اين يك ديدگاه عقبافتادهاي است كه در دنياي مدرن وجود دارد. به اعتقاد من عليآباديها بايد مجري سياستهاي كلان سياستگذاران باشند هرچند بايد گفت سياستهاي كلان به درستي تعريف نشده است و البته اين مختص به اين دولت نيست بلكه همواره سياست يك بام و دو هوا وجود داشته است. همواره روي يكسري از آدمهاي محدود سرمايهگذاري شده است مانند اينكه در فوتبال تمامي امكانات در اختيار تيمهاي پايتخت بسيج ميشود. اين درحالي است كه همين تيمها در برابر تيمهاي شهرستاني شكست سنگيني را متحمل ميشوند.
***
حسين مرعشي، سخنگوي حزب كارگزاران اسلامي
مديريت ضعيف داشتيم
بازيهاي المپيك ملاكي براي ارزيابي جايگاه كشورها در عرصههاي بينالمللي است و در واقع به نوعي جايگاه كشورها را تعريف ميكند و ميتواند موجب سربلندي و عزت و گاهي موجب سرافكندگي و شرمساري شود و از اين منظر اين بازيها شاخصي براي ارزيابي مديريت واقعي هر كشور و موقعيت نظام سياسي آن ميشود. در دنيا شاخصهاي مختلفي وجود دارد و شاخص توسعه انساني شاخصي است كه كشورها بر اساس آن ارزيابي و دستهبندي ميشوند. اما اين شاخصي است كه كارشناسان آن را ميفهمند و مردم دركي از آن ندارند ولي المپيك شاخصي است كه مردم آن را ميفهمند و بنابر آن به ارزيابي ميپردازند. بنابراين هرگز نميتواند مديريتي در ايران بگويد كه بايد براي مديريت جهاني آماده شويد و ادعا كند كه كشورهاي مختلف براي مديريت موفق به ما كمك كنيد و آنگاه در عرصه بينالمللي چنين نتيجهاي را كسب كند. در عرصهاي كه مديريت آن هيچ سابقه ورزشي ندارد و روساي فدراسيونهاي آن مرتبط با ورزش نيستند و در چنين نظام مديريتي آنها از ورزش تنها با سختافزاري به نام سالن ورزشي آشنا هستند، چگونه ميتوان انتظار كسب نتايج بهتري را داشت؟
***
امير محبيان، روزنامهنگار
به غرور ملي توجه نكرديم
ورزش براي يك سياستمدار از جهت اثرات آن بر وحدت ملي و افزايش غرور ملي و نيز افزايش اعتمادملي مورد توجه قرار ميگيرد و جدا از آن اثراتي را بر سلامت ملي دارد. حضور در عرصههايي چون المپيك به صورت مستقيم با غرور ملي ارتباط دارد ولي در ايران متاسفانه هيچگاه به اين مساله توجهي نشده و ما بارها شاهد آن بودهايم كه غرور مردم تهييج شده است ولي با شكستهاي سنگين يأس عمومي ايجاد شده بدون آنكه كسي در اين مورد پاسخگو باشد. به گمان من خساراتي كه شكستهاي اينچنيني به روحيه ملي وارد ميكند اثرات كمتري از مسائل ديپلماتيك ندارد. بر اين اساس معتقدم بايد به ورزش ايران به ويژه در سطح جهاني و حضور در اين سطح فراتر از مسالهاي ورزشي نگاه كرد و بايد به ارزيابي دلايل شكست آن پرداخت. بايد به آسيبشناسي اين موضوع پرداخت كه آيا دخالت سياستمداران به عنوان مجريان ورزشي و دخالت گرايشهاي سياسي در اين عرصه باعث تحميل چنين شكستهايي ميشود يا اينكه عوامل ديگري در اين حوزه تاثيرگذار است. بر اين باورم كه سازمان بازرسي كل كشور به عنوان يك نهاد بازرسي مهم بايد در اين مورد وارد شود و بر حسن اجراي امور نظارت كند. به نظر من حجتالاسلام پورمحمدي به عنوان رئيس سازمان بازرسي ميتواند حضوري پرقدرت داشته باشد و ريشهها را بازشكافي كرده و كمك كند كه يكبار براي هميشه مساله شكستهايي كه غرور ملي را به بازي ميگيرد در حوزه ورزش به فراموشي سپرده شود.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
شنبه 9 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]