تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816615983
شرارههاى شوق
واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
سروش بيدارى
دل جز عشق تو نپويد هرگز
جز محنت و درد تو نجويد هرگز
صحراى دلم عشق تو شورستان كرد
تا مهر كسى دگر نرويد هرگز
محرم ماه قيام و پيام مىباشد كه دلهاى شيداى نيكان و مشتاقان را به سوى مراد و محبوبشان معطوف سازد، ايام حماسه و عاطفه با فرا رسيدن اين ماه آغاز مىگردد تا شيفتگان معرفت و عاشقان ايثار را با كاروان كربلا همراه و هم نوا سازد، تا شور و شعور عاشورايى، ديگر بار احياء گردد و ارادت علاقهمندان به سرور و سالار صاحب دلان فزونى يابد و روح انسانها از زندان نفس رهانيده شوند و افراد مغلوب هوى و هوس از غل و زنجير اميال فناپذير آزاد گردند و به جانب قلّههاى كمال و معنويت رهنمون گرديدند. محرم مىآيد تا پيام پارسايى و پرهيزگارى به ارمغان آورد و سروش بيدارى سر دهد و روح سلحشورى و شهامت را زنده كند حقيقت شعار تمام با شعور كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا را فرياد نمايد و آموزههاى مكتب حسينى را آموزش دهد و آواى فداكارى و مقاومت در برابر بيداد را در جهان هستى طنين افكند. طلسم استكبار و استبداد را در هم شكند و به افسون نااميدى در برابر زورگويان و قدرت طلبان به ظاهر غالب، خاتمه دهد. وسوسه خنّاسان و خدعه اغواگران را خنثى نمايد و شعار «هيهات منّا الذّله» را عملى سازد و پرچم پرافتخار نهضت حسينى را در فرازين نقطه جهان به اهتزاز در مىآورد. كربلا صرفاً آرايشى نظامى نمىباشد بلكه علاوه بر بعد سياسى نوعى عشق و عاطفه و اوج عرفانى در آن ديده مىشود كه دلها مىتوانند خود را به چنين ويژگى عاشورا نزديك نمايند و پس از همدلى با عاشورا، انرژى و توان خود را در خدمت جامعه و در جهت رشد و بالندگى معنوى بكار گيرند. اصولاً همه تلاشها، توصيهها و تأكيدها بر اين اساس استوار است كه از صحنههاى حماسى كربلا جان بگيريم نه آن كه بى رمق شويم و بى تفاوت گرديم. در كربلا عقل و عاطفه و ايمان در هم مىآميزد و چنان مسؤوليتى در احيا كنندگان اين قيام بوجود مىآورد كه آنان را هم پيام رسان باورها و اعتقادات مقدس شيعه مىنمايد.
فلسفه ماتمدارى
اصولاً نوعى اتحاد دينى و معنوى بين امام حسين(ع) و اسلام وجود دارد زيرا رسول خدا(ص) فرمودهاند: «حسين منّى و انا من الحسين، احب اللّه من احب حسينا، حسين سبط من الاسباط؛(1) يعنى حسين از من است و من از اويم، هر كس حسين را دوست بدارد، خداى را دوست داشته است، حسين فرزند زادهاى است از فرزند زادگان انبياء». همچنين پيامبر اكرم(ص) مىفرمايند: «انّ لقتل الحسين حرارة فى قلوب المؤمنين لاتبرد ابداً؛(2) به درستى كه براى شهادت حضرت اباعبداللّه در دلهاى اهل ايمان حرارتى است كه هرگز به سردى نمىگرايد» بنابراين به قول محدث نورى گريستن براى امام حسين(ع) اگرچه از افعال اعضاء و جوارح و خصوص چشم است امّا ريشه اصلى آن محبت قلبى است، بر اثر احتراق دل و تأثر درونى اشك از ديدگان بيرون مىآيد و اگر در قلب آدمى نقصانى باشد يا فرد دچار گناه و عصيان گرديده است از اين فيض محروم است و نمىتواند همراهى عاطفى خود را با عاشورا بروز دهد البته دلى كه اين گونه با سوگوارى صفا داده شد به نور معنويت و ولايت روشن مىشود. و صاحبش را به سوى فضايل و مكارم سوق مىدهد.(3) در منابع روايى توصيه شده است اگر كسى اشك نمىريزد و گريهاش نمىگيرد تباكى كند و خود را به صورت گريه كنندگان درآورد و البته چنين فردى نيز مأجور است و داخل ثواب مىشود.(4)
عزادارى و احياى سنت و منش ائمه هدى بارزترين تجسّم عينى تولّا و تبرّى است زيرا يكى از امور لازم و اجتنابناپذير براى ايجاد پيوند امت با امام رعايت همين اصل مىباشد و عزادارى براى اهل بيت و خصوصاً امام حسين(ع) مىتواند آن را عملى سازد بنابراين سوگوارى و گريستن بر مصائب حماسه سازان عاشورا به احياى اصل امامت مىانجامد و اساس دين را استحكام مىبخشد.
قرآن بر تعظيم شعائر الهى تأكيد دارد: «و من يعظّم شعائر اللّه فانّها من تقوى القلوب؛(5) و بعد سعى بين صفا و مروه و شترى را كه براى ذبح در منا مىبرند از جمله آن مىداند.(6) وقتى اين امور به دليل انتساب به خداوند از نشانههاى او به شمار آيد، به طريق اولويت، اولياى خداوند به دليل ارتباط و انتساب افزونتر مصداقهاى روشنترى براى شعائر الهى هستند، از سوى ديگر تعظيم اين شعائر مصداق هايى دارد كه شادمانى در ايام سرور ائمه و سوگوارى و عزادارى در سالروز مصائب و شهادت آنان از آن جملهاند چنانچه مولاى متقيان فرمودهاند: «انّ اللّه تبارك و تعالى اطّلع الى الارض فاختارنا كنا شيعة ينصروننا و يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا...؛ خداوند تبارك و تعالى به جانب زمين توجّه فرمود، پس برگزيد ما را (براى خود) و انتخاب كرد بر ايمان پيروانى كه يارى مىكنند ما را و در شادى و اندوه ما حضور دارند...(7)
امام صادق(ع) مىفرمايند: «رحم اللّه شيعتنا واللّه هم المؤمنون، فقد واللّه شركونا فى المصيبة بطول الحزن و الحسرة؛(8) خداوند پيروان ما را شامل رحمت خويش كند، سوگند به پروردگار كه آنان همانند مؤمنين هستند، به خدا قسم با حزن و حسرت طولانى خويش (در سوگ ما) شريك و هم درد مصايب ما خاندان هستند. ريّان فرزند شبيب مىگويد در اولين روز از ماه محرم به محضر امام رضا(ع) رسيدم، حضرت خطاب به من فرمود: «اگر مىخواهى در درجات عالى بهشت با ماباشى، پس در ماتم ما محزون و در شادى ما شادمان باش و محبت و دوستى ما پيشه كن.»(9)
توصيه به دوستى با خويشاوندان رسول اكرم(ص) در قرآن، حكمت ديگرى را براى عزادارى به اثبات مىرساند زيرا قرآن مىگويد: «قل لا اسئلكم عليه اجراً الّا المودة فى القربى؛(10) بر اين اساس، مزد رسالت دوستى با بستگان رسول اكرم(ص) است و انسان در هنگام شادىها و ناگوارىها مىتواند اين علاقه را بروز دهد يعنى در مواقع مواليد ائمه مسرور و در وفات و ايام شهادت، سوگوار و محزون گردد.
در سيره پيامبران
وقتى كه حضرت محمد(ص) حتى هنگام تولد امام حسين(ع) و سالها قبل از وقوع حادثه عاشورا، بر مصائب كربلا گريست و بنابر روايات متعدد كه از منابع اهل سنت و شيعه رسيده، بارها حالاتى توأم با حزن و اندوه از اين بابت، پيامبر از خود بروز داد، چرا علاقهمندان به خاندان رسول اكرم(ص) در شهادت فرزند پيامبرشان سوگوار نباشند و اصولاً شيعه براى عزادارىهاى محرم و اقامه مجالس ماتم جهت سالار شهيدان نه تنها دلايل مبتنى بر نصوص قرآنى و روايى دارد بلكه براى اينكه سوگوارىهاى خود را عملى درست تلقى كند به سيره پيامبر و جانشينان راستين او تمسّك مىنمايد. على(ع) مىفرمايد: نزد پيامبر رفتم در حالى كه ايشان گريان بودند، گفتم پدر و مادرم به فدايت اى فرستاده الهى، چرا مىگريى، آن حضرت فرمود: هم اينك پيك وحى نزدم بود و به من اطلاع داد فرزندم حسين بر كنار فرات در سرزمينى به نام كربلا كشته مىشود، آن گاه جبرئيل مشتى از خاك كربلا را آورد و به من بويانيد.(11) ام سلمه مىگويد روزى پيامبر در خانه من بود و فرمود كسى نيايد، در اين حال امام حسين(ع) وارد گرديد، من ناله دردناك پيامبر را مىشنيدم كه مىگريست. وقتى باخبر شدم كه حسين در آغوش يا كنار پيامبر نشسته و رسول خدا(ص) دست بر سرش مىكشيد و مىگريست عرض كردم سوگند به خداوند تا وقتى كه امام حسين(ع) وارد گرديد من متوجه نشدم، پيامبر فرمود: جبرئيل نيز با ما در خانه بود و گفت: آيا حسين را دوست دارى؟ گفتم بلى دوست دارم امّا نه از نوع دوستى دنيايى، جبرئيل گفت: در زمينى كه كربلا نام دارد او را مىكشند.(12) حتى در منابع روايى مندرج است كه حضرت آدم ابوالبشر بر مصائب امام حسين(ع) گريسته و نوح از اين بابت فزع و ناراحتى نشان داده، و چون حضرت ابراهيم از طريق فرشته وحى از ماجراى عاشورا باخبر شد، ناليد و دلش سوخت و گريست، حضرت اسماعيل(ع) نيز نفرين اهل آسمانها و زمين را به افرادى نمود كه امام حسين(ع) راشهيد مىنمايند، حضرت سليمان و حضرت موسى هم بر قاتلان اباعداللّه لعنت فرستاده و از اين بابت ناراحت شدهاند.(13)
ائمه هدى و سوگوارى
ابوالشهداء حضرت على(ع) قبل از حادثه عاشورا بر مصائب فرزندش سوگوار بود. ابن عباس روايت كرده است در سفرى كه همراه اميرمؤمنان على(ع) به صفين مىرفتم، هنگامى كه به نينوا و شط فرات فرود آمديم، امام فرمود اى فرزند عباس آيا اين مكان را مىشناسى، گفتم: نه، فرمود: اگر همچون من مىشناختى، نمىگذشتى جز آن كه مىگريستى، آنگاه چنان گريست كه محاسنش اشك آلود و حتى سينهاش از شدت گريه مرطوب گرديد.(14) موقعى كه در ماجراى جنگ صفين سپاهيان معاويه آب را بر لشكر حضرت على(ع) بسته بودند، امام حسين (ع) آب را باز نمود و مسلمين را از تشنگى نجات داد، در آن حال حضرت على(ع) به شدت گريست و ماجراى كربلا را يادآور گرديد.(15) يك روز حضرت سيدالشهداء (ع) بر برادرش امام مجتبى(ع) وارد گرديد و گريست، امام دوم علت گريه را جويا شد، امام حسين(ع) فرمود: از آنچه بر تو رواى مىدارند ناراحتم امام حسن(ع) فرمود: مرا سمّى دهند و كشته شوم ولى هيچ روزى مانند روز تو نمىباشد و سپس وقايع كربلا را بازگو نمود و اين كه آسمان و زمين بر برادرش مىگريند و در روايتى آن دو امام يكديگر را در آغوش گرفتند و گريستند.(16) امام سجاد(ع) پس از بازگشت از شام در سخنرانى جانسوزى در مدينه، اهل اين شهر را نسبت به فاجعه كربلا آگاه نمود و با بياناتى جانسوز احساسات آنها را تحريك و سوگوارشان ساخت آن حضرت پس از حمد و سپاس الهى متذكر گرديدند: امام حسين(ع)، سيد جوانان بهشت، كشته شد، زنان و فرزندانش اسير شدند، سر مطهر امام بر سر نيزه قرار گرفت و در شهرها گردانيده شد، اى مردم كدام يك پس از قتل امام حسين(ع) شادى مىكند؟ كدام دل به ياد او افسرده نمىگردد و سيل اشكش را باز مىدارد درياها، زمين، آسمان، درختان و ماهيان دريا بر حسين گريستند، كدام دل در مصائب او شكافته نمىشود يا بر او نمىنالد، كدام گوش از شنيدن چنين خبر وحشتناكى ناشنوا نمىگردد.(17) امام سجاد(ع) با تاكتيك ويژه و با مبارزهاى استراتژيك تا بيست سال بعد از حادثه عاشورا، هر وقت بر سر سفره افطار مىنشست يا غذا و ابى را مشاهده مىنمود همراه با گريه و زارى مىفرمود: قتل ابن رسول اللّه جائعاً و قتل ابن رسول اللّه عطشاناً... فرزند فرستاده خدا را با حالت گرسنه و لبهاى تشنه به شهادت رسانيدند و چون عدّهاى بر گريه فراوان امام معترض بودند در جوابشان مىفرمود: يعقوب با آن كه مىدانست يوسفش زنده است در فراقش آنقدر گريست كه نابينا شد با اين وجود كه يوسف يكى از دوازده فرزندش بود، ولى من چرا نگريم كه ديدم پدرم، برادرانم، عموهايم و خويشاوندانم را در يك نيم روز با بدنهاى چاك چاك و بى سر بروى زمين افتادهاند، هفده نفر از فرزندان خاندانم را در آن لحظه غرق در خون ديدم.(18) امام سجاد(ع) مىفرمود: هرگاه شهادت اولاد فاطمه زهرا(س) را به ياد آورم گريهام مىگيرد.(19) آن امام همام چهل سال بر پدر بزرگوارش ندبه و گريه نمود در حالى كه روزها روزه و شبها به دعا و مناجات مشغول بود.(20)
پس از پايان خطبه تاريخى و افشاگرانه امام سجاد(ع) در مسجد دمشق، شخصى به نام منهال برخاست و خطاب به ايشان عرض نمود اى فرزند رسول خدا(ص) چگونه صبح كردى؟ حضرت در جوابش فرمود: چگونه مىباشد حال كسى كه پدرش كشته شده، يارانش اندكند، اهل و عيالش اسيرند و بدون حامى و سرپرستند. پس مرا جز به حالت اسيرى گرفتار در چنگال دشمن كه سرپرست خود را از دست داده، مشاهده نمىكنى همانا من و اهل بيتم لباس سوگوارى بر تن نمودهايم و جامه نو بر ما روا نمىباشد.(21)
امام باقر (ع) در سالگرد عاشورا براى امام حسين(ع) مجلس عزا برپا مىنمود و بر مصائب آن حضرت مىگريست. در يكى از اين مجالس سوگوارى كه امام پنجم حضور داشت، كميت اسدى مرثيهاى خواند وقتى به اين جمله رسيد كه «و قتيل بالطف...» امام بسيار گريست و فرمود: اگر توانايى مالى داشتم در پاداش اين سرودهات اى كميت به تو مىبخشيديم اما عطاى تو همان دعايى است كه رسول اللّه درباره حسان بن ثابت فرمودند كه همواره به دليل دفاع و حمايت از ما خاندان مورد تأييد روح القدس خواهى بود.(22) در روايتى امام باقر(ع) به پيروان خويش اين گونه توصيه مىنمايند: بر حسين (ع) بگرييد و بر اهل خانه دستور داده شود كه بر حسين (ع) بگريند و در خانه مراسم عزادارى و ناله سردادن در غم آن امام باشد و اهل خانه و شيعيان به يكديگر تعزيت و تسليت گويند.(23)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 381]
-
گوناگون
پربازدیدترینها