تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس فرزندش را ببوسد ، خداوند عزّوجلّ براى او ثواب مى نويسد و هر كسى كه او را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826686310




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اربعين؛ بلوغ عاشوراء


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
در غروب عطش آلود، وقتي برق شقاوت خنجري آبگون بر حنجره آخرين شهيد نشست. وقتي صداي شکستن استخوان در گوش سم‏ها پيچيد و آنگاه که خيمه‏ها در رقص شعله‏ها گم شدند، جلادان همه چيز را تمام شده انگاشتند. هشتاد و چهار کودک و زن، در ازدحام نيزه و شمشير، از ساحل گودالي که همه هستي‏شان را در آغوش گرفته بود گذشتند. تازيانه در پي تازيانه، تحقير و توهين و قاه‏قاهي که با آه آه کودکان گره مي‏خورد، گستره ميدان شعله‏ور را مي‏پوشاند.
دشمن به جشن و سرور ايستاده است و نوازندگان، دست افشان و پايکوبان، در کوچه‏هاي آراسته، به انتظار کارواني هستند که با هفتاد و دو داغ، با هفتاد و دو پرچم، با شکسته‏ترين دل و تاول‏زده‏ترين پا، به ضيافت تمسخر و طعنه و خاکستر و خنده آمده است.
زنان با تمامي زيورآلاتشان به تماشا آمده‏اند. همه را انديشه اين است که با فرو نشستن سرها بر نيزه، همه سرها فرو شکسته است.
اما خروش رعدگونه زينب‏عليها السلام، آذرخش خشم سجادعليه السلام و زمزمه حسين‏عليه السلام بر نيزه، همه چيز را شکست. شهر يکپارچه ضجه و اشک و ناله شد و باران کلام زينب جان‏ها را شست و آفتاب را از پس غبارها و پرده‏ها به ميهماني چشم‏هاي بسته آورد.
چهل روز گذشت. حقيقت، عريان‏تر و زلال‏تر از هميشه از افق خون سربرآورد. کربلا به بلوغ خويش رسيد و جوشش خون شهيد، خاشاک ستم را به بازي گرفت. خوني که آن روز در غريبانه‏ترين غروب، در گمنام‏ترين زمين، در عطشناک‏ترين لحظه بر خاک چکه کرد، در آوندهاي زمين جاري شد و رگ‏هاي خاک را به جنبش و جوشش و رويش خواند. چهل روز آسمان در سوگ قربانيان کربلا گريست و هستي، داغدار مظلوميت‏حسين‏عليه السلام شد. چهل روز، ضرورت هميشه بلوغ است، مرز رسيدن به تکامل است و مگر ما سرما و گرما را به «چله‏» نمي‏شناسيم و مگر ميعادگاه موسي در خلوت طور، با چهل روز به کمال نرسيد.
اينک، چهل روز است که هر سبزه مي‏رويد، هر گل مي‏شکفد، هر چشمه مي‏جوشد و حتي خورشيد در طلوع و غروب، سوگوار مظلوم قربانگاه عشق است. چهل روز است که انقلاب از زير خاکستر قلب‏ها شراره مي‏زند. آنان که رنج پيمان‏شکني بر جانشان پنجه مي‏کشيد و همه آنان که شاهد مظلوميت کاروان تازيانه و اشک و اندوه بودند و همه آنان که وقتي به کربلا رسيدند که تنها غبار صحنه جنگ و بوي خون تازه و دود خيمه‏هاي نيم سوخته را ديدند، اينک برآشفته‏اند، بر خويش شوريده‏اند. شلاق اعتراض بر قلب خويش مي‏کوبند و اسب جهاد زين مي‏کنند. چهل روز است که يزيد جز رسوايي نديده و جز پتک استخوان کوب، فريادي نشنيده، چهل روز است استبداد بر خود مي‏پيچد و حق در سيماي کودکاني داغدار و ديدگاني اشکبار و زناني سوگوار رخ نموده است. اينک، هنگامه بلوغ ايثار است. هنگامه برداشتن بذري است که در تفتيده‏ترين روز در صحراي طف در خاک حاصلخيز قتلگاه افشانده شد.
اربعين است. کاروان به مقصد رسيده است. تير عشق کارگر افتاده و قلب سياهي چاک خورده است. آفتاب از پس ابر شايعه و دروغ و فريب سر برآورده و پشت پلک‏هاي بسته را مي‏کوبد و دروازه ديدگان را به گشودن مي‏خواند. اربعين است. هنگامه کمال خون، باروري عشق و ايثار، فصل درويدن، چيدن و دوباره روييدن. هنگامه ميثاق است و دوباره پيمان بستن. و کدامين دست محبت‏آميز است تا دستي را که چهل روز از گودال، به اميد فشردن دستي همراه، برآمده، بفشارد؟ کدامين سر سوداي همراهي اين سر بريده را دارد و کدامين همت، ذوالجناح بي‏سوار را زين خواهد کرد؟
اربعين است. عشق با تمام قامت‏بر قله «گودال‏» ايستاده است! دو دستي که در ساحل علقمه کاشته شد، بلند و استوار چونان نخل‏هاي بارور، سربرآورده و حنجره‏اي کوچک که به وسعت تمامي مظلوميت فرياد مي‏کشيد، آسمان در آسمان به جست‏وجوي همصدا و همنوا سير مي‏کند. راستي، کدامين ياوري به «هم نوايي‏» و همراهي برمي‏خيزد؟
مگر هر روز عاشوراء و همه خاک، کربلا نيست؟ بياييد همواره همراه کربلاييان گام برداريم تا حسيني بمانيم.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن