واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: خيلي با خودم کلنجار رفتم که اين تاپيک رو بزنم يانه؟ اما گفتم هر راهنمايي که شما بکنين بالاخره کمکم ميکنه و اين ذهن آشفته و دل نگرانم رو آروم ميکنه
راستش شوهر من خيلي اجتماعيه، از اون مردا که با هرچيزي و هرکسي زود گرم ميگيره و بساط خنده و شوخي رو به راه ميکنه( با لودگي اشتباه نگيريد) واسه اين دوستاي زيادي داره و من از اين بابت خوشحالم چون خودمم جذب همين رفتارش شدم.
اما دردمن: زمان دوستي و روز نامزدي رابطش با دخترخاله هاش رو چون به دلخواه من نبود و آزارم ميداد کم يا قطع کردم(خودش هم اينطور ميخواست)يعني رابطش جوري بود که دخترا لخت ميگشتن،آويزون شوهرم ميشدن،شوخي هاي بيخود ميکردن(اينم بگم من قبول دارم رو شوهرم خيلي حسود و حساسم و اين مرضي که دارم رو هرکار کردم درمان نشد که نشد؛يعني يه نگاه بامحبت کسي به شوهرم ميکنه جونم از حلقومم ميزنه بيرون)
اما حالا تو محل کارش هم اين مشکل رو دارم. روز عاشوراعا رفتيم دم خونه ي يکي از همکاراش تا غذا نذري بگيريم .اين همکارش يه دختر24-25ساله است. منم گفتم زشته پياده نشم. اما ايکاش پياده نميشدم. وقتي سلام و اينا کرديم چند دقيقه ايستاديم تا غذارو بيارن اين خانوم شروع کرد باهمسرم خيلي صميمي صحبت کردن. واي يعني يه چيزي ميگم يه چيزي ميشنوين.(خوبي؟چه خبر؟ اين آبجي فلانيه بالاخره ديديش ها. اين هم خواهرزاده فلاني تعريفشو ميکردم.با 87خسته اومدي؟(ماشين ما پرايد 87است که همسري ميگه 87خسته).کجا گذاشتي؟....)يعني جملات صميمانه شون رو نميتونم بگم. اين که ميگم صميمانه چون من باهمکاراي مردم اينطوري حرف نميزنم.
خلاصه انقدر حرص خوردم و دعوام شو با همسري که نگو
امروزم زنگ زدم شرکتشون دارم باهاش حرف ميزنم يکي از همکاراي خانمش اومده ميگه: رضا تو کامژيوتر منو فلان کردي؟
يعني شوهرمنو تو شرکت با اسم کوچيک صدا ميکرد
دارم ميترکم بس که گريه کردم. گوشيو قطع کردم تا الان دارم گريه ميکنم.
چيکارکنم بچه ها؟زيادي حساسم ولي ايناهم کم چيزي نيست
شوهرم پاکه اما بالاخره انسانه ميترسم از راه به در بشه. چرا بعضي خانوما ملاحظه نميکنن. من چيکارکنم؟همه ي زنا زود جذب رفتار شوهرم ميشن و باهاش خودموني ميشن
سارای جون به نظر من شوهرت خییلی رو داده بهشون من و همسری با هم همکاریم ولی به فامیل همدیگرو صدا میکنیم با اینکه شوهری کلی خرش میره و شرکت ما هم خصوصیه و مشکلی نداریم
از طرفی دختر خوب تو که حساسی پا شدی رفتی دم خونه دختره همکار چیکار خودت داری پای غریبه ها رو بیشتر باز میکنی حالا نذریشونو نمیگرفتید چی میشد؟
تو دوست داری صمیمی نشن خودت همراهیشون میکنی؟ جا الخالق
آجی انشالله که مشکلی پیش نمیاد
منم مشکل تورو دارم منم دارم میمیرم چرا آدمهایی پیدا میشن که زندگی آدموبهم میریزن؟ولی هیچ چیز یک طرفه نیست احتمالا شوهر تو هم بهشون پا داده.حالم از این دنیای مسخره بهم میخوره
والا حق داری منم بودم ناراحت می شدم. اما خوب این مشکل از شوهرته انگار که اخلاقش جوریه که دیگران باهاش زود صمیمی می شن. بهش بگو خوشت نیم اد با مهربونی و نرمیالبته .بهش تهمت نزن ولی بگو واقعا که حس بدی بهت دست می ده کسی غیر از تو شوهرت و اینجوری صدا بزنه و باهاش شوخی کنه .
ولی من از این جور ادمها مثل شوهرت زیاد دیدم و اونطوری نبودن که بخوان خیانت کنن ولی با همکارا راحت بودن و همدیگر و به اسم کوچیک صدا می کردند یا شوخی می کردند .
حق با میناست دختر خوب تو که خودتم داری همراهیش میکنی.
کار خوبی نکردی باهاش دعوا کردی باید با زبون خوش و محبت حساسیتت رو بهش نشون بدی تا کم کم اخلاقش رو تغییر بده.
همیشه اینم در نظر بگیر که این اخلاقشه پس همزمان که سعی میکنی اونو درست کنی کمی هم باید از حساسیتهای خودت هم کم کنی و گر نه داغون میشی. و طبق حرفهای خودت که میگی اخلاقشه و خودتم جذب همین اخلاقش شدی این چیزیه که باید باهاش کنار بیای.
مینا جونم کاملا حق باتوئه.خودمم خیلی پشیمونم از اینکه رفتم. چه میدونستم.اگه برمیگشتم عقب حتما نمیرفتم
داداش سامان دستت دردنکنه. نفست حق
پاپیون جون توروخدا تو دلمو خالی نکن. خودمم میدونم که رفتار آدم نشون میده چی جوری باهات رفتار کنن. عیب از شوهرمم هست. ولی چیکار کنم من؟ میگه تقصیر بقیه ست
مونالیزای عزیزم من بهش گفتم ولی انگار جزیی از ذاتش شده.باهمه زود جور میشه البته میفهمم کاملا بی منظوره اما چه کنم این دل رو؟ آخه چرا بعضی از ما زنا حد خودمون رو نمیدونیم
به خدا من هم اتاقیم با خانمش حرف میزنه نفس نمیکشم که یه وقت مشکلی پیش نیاد
یا مدیرم با خانمش میحرفه میرم پیشش جوری برخورد میکنه که میفهمم نباید حرفی بزنم و برمیگردم حتی یکبار موقع صحبت باخانمش ازش خداحافظی کردم فقط سرش رو تکون داد که زنش نشنوه
Strawberry جون درسته حرفات ولی خودت یه لحظه فکرکن یکی همسرت رو به اسم صداکنه تو محل کارش.
منم ازاین میترسم که بقیه هم جذب اخلاقش بشن و اونوقت...
ببین عزیزم شماکاملا حق داری بشین همین امشب باصمیمیت باهاش حرف بزن بهش بگوخودتوبذارجای من یه ذره منطقی باش اصلاجبهه نگیرین فقط روراست همه ی حرفاتوبهش بزن یه ذره هم مظلوم بازی در بیار درعین حال هم مغرورباش یه ذره کم محلی کن ولی در عین حال باهاش مهربون باش منظورم از اینا اینه که عزت نفس داشته باش یه جوری برخورد کن که شرمنده شرمنده بشه کنترلش هرچقدربکنی بدتر میشه چون اقایون هرچقدرروشون حساسیت نشون بدی فکرمیکنن کی هستن
عزیزم سارای جون شما که میگی از اول میدونستی همسرت چنین اخلاقی داره نباید الان انقدر زود از کوره در بری و ناراحت شی.
گلم اینطور که از حرفات پیداست ایشون شخصیتشون اینطوره که با نامحرما راحتن .ببین گلم اگه این موضوع ناراحتت میکنه باید با صبر و حوصله و به مرور باهاشون صحبت کنی تا رفتارشون رو تغییر بدن .
آخه دختر خوب با گریه که کاری درست نمیشه گلم.
به نظر من خيلي گير نده اگه مطمئني عاشق توئه و بهش اعتماد داري آخه همه اينا قبلا هم بودن اما بين همشون تو رو انتخاب كرده آنقدر به شوهرت محبت كن و سعي كن زندگيتون عاشقانه باشه كه بقيه از حسودي بميرن هرچي بيشتر حساسيت نشون بدي از تو دورتر مي شه ومدام عشقت رو ابراز كن و اگه ني ني نداري زودتر دست به كار شو تا بيشتر به خونه وابسته بشه
سارای جون نوشته است:Strawberry جون درسته حرفات ولی خودت یه لحظه فکرکن یکی همسرت رو به اسم صداکنه تو محل کارش. منم ازاین میترسم که بقیه هم جذب اخلاقش بشن و اونوقت...
وای عزیزم درکت میکنم منم خیلی روی همسرم حساس هستم اما خب ما هردوتامون حساس هستیم شاید همسرم بیشتر
ما وقتی ازدواج کردیم همسرم بهم گفت از این به بعد دخترخاله هاش رو با لفظ خانم صدا میکنه چون متاهل شده و باید یه سری حریمها حفظ بشه یعنی به زبون بی زبونی به منم حالی کرد که پسرهای فامیلتون رو با لفظ آقا صدا بزن این در صورتی بود که من اصلا به این مسئله فکر بکرده بودم اما خب شخصیت همسرم طوریه که چون خودش خیلی حساسه یه جوری قبل از اینکه مشکلی پیش بیاد خودش طرز برخورد رو محترمانه مشخص می کنه.ما هم تو محل کار همدیگه رو با فامیل صدا می کنیم
این همه رو گفتم که بدونی شرایطط رو کاملا درک میکنم.ناراحتیت رو گریه ات رو چون خودمم خیلی حساسم
اما نباید انتظار داشته باشی همسرت کامل اخلاقشو تغییر بده چون خودت گفتی از اول همینطور بوده به نظرم هردوتون باید این اخلاقتون رو به هم نزدیک کنین
سارا جوون خودت رو نه بي خودي اذيت كن نه حرص الكي بخور
اينكه همسرت فرد خوش صحبتيه دليلي براي نگرانيت نبايد باشه
مي دونم پيش خودت چي فكر ميكني از اين مي ترسي كه اين رفتارش باعث جذب افرادي بشه كه حسن نيتي
درستي ندارن ولي اشتباه نكن اين طرز برخورد همسرت ملاك نيست براي اين گونه تصورات
ادمها با هم كاملا فرق دارن نوع رفتار اجتماعي افراد متفاوته و دليلي براي اتهام زدن نيست
به چيزهاي منفي فكر نكن و اين دست مسائل رو به زندگيت جذب نكن
در مواقع مناسب سعي كن با همسرت دوستانه صحبت كني و به جاي گلايه خواسته هات رو بصورت توقع مطرح كني
به همسرت و نيازهاش بيشتر توجه كن
اتفاقا از نظر من كار خوبي كردي كه همراه همسرت رفتي چوون به هر حال كه همسرت اون خانم رو در اداره مي ديد ولي حضور
شما در كنار همسرت نشون دهنده رابطه خوب و صميمي بين شما و همسرتون در ميان همكاراشه
اروم باش و به خودت مسلط
ساری جون با گریه و دعوا فقط خودت را در برابر همسرت کوچک می کنی اچر همسرت می خواست شما این رفتارها را نبینی شما را به در خانه انها نمی برد و این حد مرزی هست که می گویی همسرم برای خودش تعیین کرده شما می توانی با سیاست زنانه و با ارامش فقط نظرشخصیت را بگی و رد بشی این شخصیتی هست که در همسر تو شکل گرفته و شما نمی توانی با دعوا و بحث درست کنی خیلی سخت هست می دونم ولی کاری نکن که با تو راحت نباشد الانه طوری شده که خیلی رفتارها برای دیگران عادی هست فقط هر زمان با او صحبت می کنی با ارامش حتی تظاهر نظر شخصی خودت را بیان کن ولی نگذار دعوا بشود چون به نتیچه نمیرسی حیف گریه و خودت نیست که برای مردها گریه می کنی
ببخشيد مداخله مي کنم ولي مي خوام تجربه خودم رو بگم شايد بتونه راهنماييتون کنه من توي يک شرکت خصوصي کار مي کنم و همه توي شرکت خانم و آقا بيشتر اونايي که با هم صميمي هستيم همديگه رو به اسم کوچيک صدا مي کنيم و خيلي هم با هم شوخي مي کنيم البته در حل متعادل وارد حريم خصوصي همديگه نمي شيم ولي اگه همين الان يکي از بيرون بياد و رفتار ما رو ببينه مي گه اينا با هم رابطه دارند ولي واقعاً اينطور نيست در صورتي که هممون متأهل هستيم ولي واقعاً مي گم هيچ نظري يا هيچ رابطه خصوصي با هم نداريم ولي در کل همه با هم شوخي مي کنيم و همديگه رو به اسم کوچيک صدا مي کنيم مي خوام بگم شما هم زياد حساس نشو شايد واقعاً اونا هم در همين حدن نه بيشتر بد به دلت راه نده اميدوارم تونسته باشم کمکتون کنم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 893]