واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام، هفته پيش معلم كلاس زبانم يه سوال خاصي رو براي بحث تو كلاس انتخاب كرد:
اگه يه بار ديگه به دنيا ميومدي چه چيزهايي رو تو زندگيت تغيير ميدادي؟
واقعا خيلي آدم رو بفكر ميبره....اينكه بتوني يه چيزايي رو تو گذشته تغيير بدي.....حالا تو اگه ميتونستي به گذشته برگردي چي رو عوض ميكردي؟
من اگه به گذشته برگردم یک خورده ادم بیخیال تر و ملایم تری میشدم.مثل الانم. و اینقدر همه چیز را سختش نمیکردم ا
گه به گذشته بر میگشتم در تصمیمم دقت میکردم .در واقع یک تصمیم بود که به اشتباه گرفتم. چون خیلی بابت اون تصمیم نا به جا تاوان دادم.
و اگه به گذشته برگردم، نمیذاشتم بعد از درسم فاصله بیافته و محکم مینشستم پای درس و ادامه میدادم تا سطوح بالاتر.
اگه به گذشته بر میگشتم ، بیشتر به پدر بزرگ و مادر بزرگ مرحومم محبت میکردم و پیششون میرفتم.
یه کم تنبلی مو می ذاشتم کنار
کمتر لجبازی میکردم و بیشتر به حرف بزرگتر هام گوش میدادم.
سعی نمیکردم تنهایی همه مشکلاتم رو خودم حل کنم و از مشورت دیگران استفاده میکردم.
بعدی رو هم که خودت خوب میدونی! هیچ وقت نرم افزار نمیخوندم!
کمتر احساساتی باشم دانا تر بر خورد کنم
از اول تا حالاشو تغییر میدادم.حیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــف که نمیشه.
خخخخخخخخخخخخخخخخیلی چیزاشو تغیر میدادم که الن وقت نیست بگم ولی هزاران حیف که نمیشه.
من اگه یه بار دیگه دنیا بیام خیلی اشتبابهات رو تکرار نمیکردو البته به شرطی که این تجربه و عقل فعلی رو داشته باشم و واقعا ازدواج نمیکردم ....
از تصمیم هایی که تا بحال گرفتم راضی هستم اما اگر میرفتم به گذشته یک کم بهتر فکر میکردم البته اگر دید الانمو داشتم
doublebangs نوشته است: هیچ وقت نرم افزار نمیخوندم!
کاملا باهات موافقم .
در کل گمونم اگه دست من بود از اول خلقت یه تغییرات اساسی می دادم
اگه یه بار دیگه به دنیا می اومدم.همه زندگیمو تغییر می دادم 1-اول حرف پدرمو گوش می کردم که الان انقدر شرمندش نشم.2-با فکر وعقل بیشتری عمل می کردم که حالا بعد از 20 سال هنوز تاوانش را پس می دم.3- درسمو ادامه می دادم
در کل هممون پشیمونیم میخواستیم یه چیزایی رو تغییر بدیم.ای وای من..................
اجازه نمی دادم برام تصمیمهای اشتباه و احساسی بگیرن.همیشه به حرف دلم گوش می دادم.آخه من قربانی گوش دادن به حرف دیگران شدم که این همیشه هم درست نیست.
بزرگترین اشتباهمو دوباره تکرار نمیکردم.ویه سری پیشنهادهارو رد نمیکردم.
خب اگر دوباره به دنیا می اومدم که طرز فکرم مثل الان بود.. اما اگر تجربیاتم همراهم بود... هرگز و هرگز ازدواج نمیکردم. بیشتر و بیشتر به پدر و مادر نازنینم محبت میکردم... بیشتر سفر میکردم. زمان بیشتری رو برای تفریحم صرف میکردم... و کلا از زندگیم لذت میبردم. و در هر شرایطی دور زندگی مشترک رو خط میکشیدم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 406]