واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام دوست جونای من
انقد اعصابم خورده که نمی دونم چه کار کنم
حدودا دو هفته است که عروسی کردم با شوهری خیلی خوبیم و مشکلی نداریم
از روز عروسی داریم پشت سر هم بد شانسی میاریم روز عروسی که 3 تا ماشین عوض کردیم یه بار تصادف یه بارم ماشین همینجوری خاموش شد و دیگه روشن نشد فردای عروسی هم ماشین عروس که از دوستش قرضی گرفته بود تصادف کرد و یکی دومیلیون خرج رو دستمون گذاشت
پرده هام خراب شد سایز شیشه رو اشتباه بهم گفته بودند حالا این هیچی
امروز از خواب پا شدم دیدم اشپزخانه رو اب برداشته دیدم از فریزره
یخچالم ساید بای ساید زنگ زدیم نمایندگیش اومد بعد از 2 ساعت گفت که موتور یخچالموون سوخته
همش داریم بد شانسی میاریم نمی دونم به نظر خودم یکی تو زندگیم چشم داره اون از عروسیم که بدترین روز زندگیم بود با اون اتفاقا اینم از بعدش چه کار کنم ؟
صدقه دادم
گوسفند قربونی کردم
اسفند دود کردم
ولی این بلاها تموم نمی شه
تازه روز پاتختی خواهر زاده دامادمون مرد 27 سالش بود من خیلی گریه کردم بعد از پاتختیم فهمیدم 4 روز تو کما بود دامادمون هیچی نگفت که خواهرم بتونه عروسی و پاتختی رو بیاد
یه هفته پیش هم دختر خالش مرد بیچاره دارم دیوونه میشم
چه راهی هست که از این بدشانسی ها راحت شم ؟
شوهری بیچاره از صبح ساعت 6 سرکاره تا ساعت 12 شب بعضی موقع هام شب کاره درامدش از شیر مادرم حلال تره که انقد زیاد کار میکنه و درست
اليته اين اتفاقات پشت سر هم هيچ ربطي به هم ندارن و فقط در زمان نامناسب اتفاق افتادن ولي براي اين كه دلت صاف بشه و ته دلت آروم بگيره صدقه زياد بده و اگه برات امكان داره قربوني كن
up
خودتو با این فکرها عذاب نده دختر
ان شاءالله زود زود بیا از خبرهای خوب زندگی ات برامون بگی
عزيزم چرا همه اينها رو پاي بد شانسي خودت مي ذاري بهر حال مرگ كه دست ما نيست تازه خواهر زاده دامادتون كه به شما ربطي نداره.درسته كه آدم ناراحت مي شه ولي بد شانسي نيست ه نطرم خوش شانسي كه شب قبل از عروسيت نمرده .در مورد فريزر هم اتفاقه ديگه مي افته.گارانتي واسه همين روزاست ديگه و خودتو ناراحت نكن خوش بين باش و اول زندگي اين همه واسه خودت استرس درست نكن.سعي كن نيمه پر ليوان رو ببيني.
به نظر منم زیاد به این مسائل فکر نکن و اونها رو به خودت ربط نده.
در هر صورت اینا اتفاقن و ممکنه برای هر کسی پیش بیاد.سعی کن افکار منفی رو از خودت درو کنی.به دنیا بخند و از این روزهای اول زندگی نهایت استفاده را ببر.شاید یه مسافرت دو سه روزه ذهنت رو اروم کنه. به خدا توکل داشته باش و خدا را شکر کن که به تو شوهرت سلامتی و عشق داده .نگران نباش زندگی همه از این چیزا داره.
عزیزم هرچی بیشتر فکر بد کنی اتفاقای بدتری برات می افته . سعی کن به چیزای خوب فکر کنی . صدقه هم زیاد بده . من خودم هر وقت فکر بد به سرم میزنه مثلا" دارم رانندگی می کنم یهو فکر می کنم الان تصادف می کنم این ذکر رو می خونم آرامش میگیرم. برای چشم زخم هم میگن خیلی خوبه . تو هم زیاد بخون گلم .
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
ببخشید که نمی تونم اعرابشو بذارم حتما خودت بلدی عزیزم
ممنون دوستای گلم از دلگرمیتون خرم دیگه می شینم به این چیزا فکر می کنم
نسترن جون مامانم هم این ذکر رو از شب عروسیم بهم می گفت بخونم فقط اون شب خوندم از الان دوباره شروع می کنم
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
يلدا جوون برو خيالت راحت
با اين ذكر هم خودت هم زندگيت بيمه ميشن از هر چي نظر و حسادته دوستم
قربونت برم خودت داري ميگي 4 روز تو كما بوده پس چه ربطي به عروسي شما داره يا بدشانسي ؟
خدا رحمتش كنه
منم يخچالم سامسونگ بود، بعد از عروسيم سوخت! اين كه غصه نداره . فداي سرت
فكر زندگيت و اتفاقات خوبش باش
يلدا جون اينا كه بد شانسي نيست اتقاق بوده ، اجلشون بوده.
اگر شما هنوز عروسي نكرده بوديد باز همون تاريخ ها اون افراد فوت ميكردن و ربطي به عروسي شما نداره. خرابي ماشين عروس هم اتفاقيه كه براي خيلي ها افتاده. خواهر من 2 سال پيش عروسيش بود موقع برگشتن از تالار تصادف شد ماشين اون يكي شوهر خواهرم كه تازه هم خريده بود داغون شد. دختر عمه ام كه تو ماشين بود بدجور صدمه ديد تا چند ماه همش فيزيوتراپي بود. اون يكي خواهرم هم تازه عروسي كرده بود چاه خونشون پر شده بود بايد خاليش ميكردن مشكلش اينجا بود كه كارگرها و شلنگ بايد از اتاق خواب خواهرم رد ميشد چون در حياط خلوت تو اتاق خواب بود. خودمم ميخواست جهيزيم را بچينم كه لوله آشپزخونه تكريده بود و سقف پاركينگ آب ميداد تو اون شلوغي بنا اومده بود لوله را درست كنه. يكي ديگه از آشناهامون 2 روز قبل از عروسيش پاش شكست و روز عروسي پاش تو گچ بود ديگه بازم بگم....... گلم اينا همش ميگذره ميره سخت نگير براي همه پيش اومده حالا هركي به يه نوعي.
مباركت باشه ايشاله هميشه با همسرت شاد و سلامت باشيد و صداي خنده هاتون خونتون را پر كنه.
monaliza نوشته است:
به نظر منم زیاد به این مسائل فکر نکن و اونها رو به خودت ربط نده.
در هر صورت اینا اتفاقن و ممکنه برای هر کسی پیش بیاد.سعی کن افکار منفی رو از خودت درو کنی.به دنیا بخند و از این روزهای اول زندگی نهایت استفاده را ببر.شاید یه مسافرت دو سه روزه ذهنت رو اروم کنه. به خدا توکل داشته باش و خدا را شکر کن که به تو شوهرت سلامتی و عشق داده .نگران نباش زندگی همه از این چیزا داره.
عزيزم عروسيت مبارك.افكار منفي را از خود دوركن و به چيزهاي خوب فكركن.به قول دوستمون مسافرت هم ذهنت را آروم تر ميكنه.
یلدا جون عروسیتو بهت تبریک میگم عزیزم خوشبخت بشی ........
به قول دوستان اتفاقات چه شما ازدواج میکردی چه نمیکردی میافتاد پس گلم خودت و مقصر هیچ چیزی ندون مشکلات مادی هم حل شدنیه !
به فکر زندگیت باش !!!تنتون سلامتتتتتتتت........
عزیزم به این فکر کن که اگه خدای نکرده زبونم لال اتفاق جانی می افتاد چی می شد ؟
می دونی اونوقت تو خدا رو هزار بار التماس می کردی که ای کاش اتفاق مالی می افتاد .... پس خدا رو شکر کن .... و بگو هرچه اید خوش اید .....
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 237]