واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: پرسش و پاسخ های کوتاه قرآنی
چرا خداوند دست به آفرينش زده و اين همه موجود و از جمله انسان را آفريده است؟
اگر دانشمند خوش بيانى سخن گفت، نبايد پرسيد چرا سخن گفتى؟! زيرا علم و بيان او اقتضا مىكند كه يافتههاى علمى خود را ارائه دهد. امّا اگر اين دانشمند با آن همه كمالات ساكت شد و يافتههاى خود را كتمان كرد، زير سؤال مىرود كه چرا نگفتى؟
خداوندِ قادر حكيم مهربان كه مىتواند از خاك، گندم و از گندم، نطفه و از نطفه انسانِ كاملى را بيافريند، اگر نمىآفريد جاى سؤال بود كه چرا قدرت خود را به كار نگرفتى و چيزى نيافريدى؟
نقش ايمان به خدا در زندگى انسان چيست؟
شما اگر وارد منزلى شديد كه مىدانيد اين خانه نه صاحبى دارد و نه حسابى، نه دوربينى در كار است و نه كنترلى، هيچ دليلى براى نظم و دقّت و انضباط در كارهاى شما نيست.
در خانه رها، ما هم رها هستيم وهرچه ريخت و پاش نكنيم ونفس خود را كنترل كنيم ضرر كردهايم، ولى اگر بدانيم كه اين خانه صاحب و حسابى دارد و تمام رفتار ما زير نظر اوست، به گونهاى ديگر زندگى خواهيم كرد.
اگر ايمان بياوريم كه اين هستى، صاحبى دارد به نام خداى حكيم و حسابى در كار است به نام معاد و براى تمام افكار و رفتار و گفتار ما پاداش يا كيفرى هست، ما نيز حساب كار خود را مىكنيم و خواستههاى نفس سركش خود را مهار مىكنيم.
كارهايى را كه صاحب خانه نمىپسندد، انجام نمىدهيم، زيرا مىدانيم به حساب تمام كارهاى خير يا شرّ ما رسيدگى مىشود و خداوند در كمين ماست.
آيا خدا به عبادات ما نياز دارد كه فرمان داده نماز بخوانيم و رو به كعبه بايستيم؟
اگر همه مردم رو به خورشيد خانه بسازند چيزى به خورشيد اضافه نمىشود و اگر همه مردم پشت به خورشيد خانه بسازند، چيزى از خورشيد كم نمىشود. خورشيد نيازى به مردم ندارد كه رو به او كنند، اين مردم هستند كه براى دريافت نور و گرما بايد خانههاى خود را رو به خورشيد بسازند.
خداوند به عباداتِ مردم نيازى ندارد كه فرمان داده نماز بخوانند. اين مردم هستند كه با رو كردن به او از الطاف خاص الهى برخوردار مىشوند و رشد مىكنند.
قرآن مىفرمايد: اگر همه مردم كافر شوند، ذرّهاى در خداوند اثر ندارد، زيرا او از همه انسانها بىنياز است. «اِن تكفروا انتم و مَن فى الارض جيمعاً فانّ اللّه لغنىٌّ حميد»(سوره ابراهيم، آيه 8 .)
چرا صالحان، گرفتار مشكلات هستند و مجرمان و گنهكاران، در رفاه به سر مىبرند؟
از آنجا كه خداوند اولياى خود را دوست دارد، لذا اگر خلافى كنند، فوراً آنان را با قهر خود مىگيرد تا متذكّر شوند، چنانكه خداوند در قرآن مىفرمايد: اگر پيامبر سخنى را كه ما نگفتهايم به ما نسبت دهد، با قدرت او را به قهر خود مىگيريم: «لو تقوَّل علينا بعضَ الاقاويل لأخذنا منه باليمين»( سوره حاقّه، آيه 44 - 45) و همچنين اگر مؤمنين خلافى كنند، چند روزى نمىگذرد مگر آنكه گوشمالى مىشوند.
امّا اگر نااهلان خلاف كنند، خداوند به آنان مهلت مىدهد و هرگاه مهلت سرآمد، آنان را هلاك مىكند: «و جعلنا لمهلكهم مَوعداً»( سوره كهف، آيه 59) و اگر اميدى به اصلاحشان نباشد، خداوند حسابشان را تا قيامت به تأخير مىاندازد و به آنان مهلت مىدهد تا پيمانه شان پر شود. «انّما نُملى لهم ليزدادوا اثماً»( سوره آل عمران، آيه 178)
به يك مثال توجه كنيد:
اگر قطرهاى چاى روى شيشه عينك شما بريزد، فوراً آن را پاك مىكنيد.
امّا اگر قطرهاى چاى روى لباس سفيد شما بچكد، صبر مىكنيد تا به منزل برويد و لباس خود را عوض كنيد.
و اگر قطرهاى روى قالى زير پاى شما بچكد، آن را رها مىكنيد تا مثلاً شب عيد به قالى شويى ببريد.
خداوند نيز با هركس به گونهاى رفتار مىنمايد و بر اساس شفّافيّت يا تيرگى روحش، كيفر او را به تاخير مىاندازد.
چگونه قبولى تمام كارها، مشروط به قبولى يك عمل همچون نماز مىشود؟
پليس راهى را در نظر بگيريد كه از رانندهاى گواهينامه رانندگى مطالبه مىكند. اگر راننده، گواهينامه پزشكى، گذرنامه سياسى، پروانه ساختمان، كارت بازرگانى و اجازه اجتهاد و يا هر مدرك ديگرى به او نشان دهد، پليس از او نمىپذيرد و تنها اگر گواهينامه رانندگى داشت اجازه عبور مىدهد و گرنه مانع او مىشود. در قيامت نيز شرط رسيدن به مقصد، گواهينامه نماز است كه اگر نباشد، هيچ عملى مورد قبول و نجاتبخش نيست.
آيا تشبيه بعضى انسانها به حيوان در قرآن، جسارت و ناسزاگويى نيست؟
با نگاهى به منافع حيوانات و عملكرد بعضى انسانها، تشبيه «اولئك كالانعام بل هم اضلّ»( سوره اعراف، آيه 179) را حقّ و منطقى مىيابيم؛
گرانترين لباس انسان، ابريشم، از حيوانات است.
مهمترين غذاى انسان، شير و عسل و گوشت و ماست، از حيوانات است.
حيوانات وسيله باركشى و شخم زدن و منبع درآمد و اشتغال هستند.
تمام كارخانههاى پشم ريسى، چرم سازى، لبنياتى و مرغدارى ودامدارىها كارشان به حيوانات وابسته است.
حيوانات بعضى معلّم بشرند. كلاغ، دفن مرده را به فرزند آدم و نسل او آموخت.
بعضى گزارشگر انبيا مىشوند؛ هدهد گزارش انحراف مردم سبأ را نزد حضرت سليمان آورد.
بعضى محافظ انبيا مىشوند؛ تار عنكبوت پيامبر اسلام را در غار حفظ كرد.
حيوانات قابل تربيت و آموزش هستند و لذا شكار سگى كه آموزش ديده حلال است.
حتى حيوانات آزار دهنده مثل مار، تنها كسانى را مىگزند كه به آنها نزديك شده باشند.
با توجّه به مطالب فوق، آيا انسانهايى كه از دور مردم آزارى مىكنند و مناطق دور دست را بمباران و موشكباران مىكنند، از مار بدتر نيستند؟
افرادى كه شبانه روز براى مردم حيله و خدعه مىكنند و به خاطر رسيدن به هوسهاى بى انتهاى خود نسل انسان را به تباهى مىكشند، از حيوانات بدتر نيستند؟
آدمهايى كه يك تنه صدها پرونده جرم و جنايت دارند، از درّندهترين حيوانات پستتر نيستند؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]