واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام بچه ها جون...من حدود دو ساله زبان تدریس میکنم البته تو آموزشگاه...هر ترم و هر روزش برام یه تجربه جدید بوده و واقعا فهمیدم علم و مدرک به تنهایی کافی نیست و به این فرمایش امام علی (ع) رسیدم که "بزرگترین معلم انسان تجربه است".
ازتون میخوام این تاپیک رو با تجربه های باارزشتون رونق بدید.
ممنون از همتون
پيوست ها:
تدریس موفق1.JPG [ 46.39 KiB | بازديد 503 بار ]
من به شخصه با روش تدریس سنتی یه مقدار مخالفم و همیشه سعی میکنم تو کلاسام سختگیری زیادی نداشته باشم و با شاگردام روابط صمیمانه ای داشته یاشم خدا رو شکر تا 60-70% موفق بودم اما دیروز دو تا از بچه ها رفتاری کردن که پشیمون شدم. نظر شما چیه؟ سختگیری تا چه حد جواب میده؟؟؟
عزیزم شما مدرک تی کی تی هم داری.....
عزیزم صمیمت زیاد فایده نداره.شاگردا معمولا ظرفیت ندارن
رسمیت بین معلم و شاگرد از اوجب واجبته.
البته رسمیت خشک و جدی منظورم نیست
خیلی ممنون از ایجاد این تاپیک . من خیلی نیاز داشتم بهش. چون دارم مدرس میشم و هیچ تجربه قبلی نداشتم جز رفع اشکال از بچه های فامیل
ستاره جان رفتار دوتا بچه تعیین کننده نمیشه که ممکنه کارم اشتباه بوده باشه مگر اینکه چندبار انجام بدن. تکرار مکرر رفتار زشتشون نشون میده عکس العمل شما مناسب نبوده... تو این همه کلاس بالاخره پیش میاد و اگه نیاد غیرعادیه
حالا برای اینکه تجربه ی ماها بشه میتونین مشکلو بگین؟ تا باهمفکری هم ازینجور چیزا یا پیشگیری کنیم یا مانع تکرارش بشیم
setareh sharghi نوشته است:من به شخصه با روش تدریس سنتی یه مقدار مخالفم و همیشه سعی میکنم تو کلاسام سختگیری زیادی نداشته باشم و با شاگردام روابط صمیمانه ای داشته یاشم خدا رو شکر تا 60-70% موفق بودم اما دیروز دو تا از بچه ها رفتاری کردن که پشیمون شدم. نظر شما چیه؟ سختگیری تا چه حد جواب میده؟؟؟
تجربه 20 ساله من نشون داده رابطه صمیمانه خوبه ولی به شرطی که حریم ها حفظ بشه و ابهت معلم توأم با احترام همچنان باقی بمونه در غیر اینصورت آزادی مفرط و بدنبالش بی نظمی رو بدنبال داره .داشتن کلاسی منضبط تا حدودی نظم و سختگیری رو می طلبه .من موفقیت دوران تحصیلم رو مدیود دبیرهای جدی می دونم.
چه تاپیک خوبی ممنونم از این ایده خوبت
من اصلا تجربه تدریس زبان ندارم و یواشکی بهت بگم که اصلا استعداد یاد گرفتنش را ندارم
اما تجربه خودم اینه که اخر ترم از بچه ها بخوای که نظر و انتقاد یا پیشنهادات خودشون را بنویسند و بهت بدهند خیلی کمک می کنه
در مورد اون برخوردهای نامناسب اگه خیلی اذیتت می کنند تا اخر ترم اصلا محلشون نزار و کاری به کارشون نداشته باش
اما اگه دیدی متوحه شدند و دست ار کاراشون برداشتند در این صورت ببخششون و مثل بقیه باهاشون رفتار کن
دیگه اینکه اونایی که سر کلاس همکارای می کنند تشویق کلامی شوند اینم جو کلاس را عوض می کنه
ستاره شرقی کاش خود شما هم از تجربیاتت بنویسی
ممنون از همتون که استقبال کردید دوستای خوبم
fatimaa جون نه من این مردکو ندارم......لیسانس مترجمی و چند تا مدرک آموزشگاهی
ریما جون کاملا با نظرت موافقم رفتار منم تو کلاس همینه یعنی تمام سعیم اینه که همین باشه
سپیدار جون امیدوارم تو این راه پرفراز و نشیب موفق باشی منم در حد توانم در خدمتم تا تجربه هامو بهت بگم...درسته رفتار اون دو نفر نمیتونه معیار قرار بگیره ولی راستش خیلی تاثیر بدی تو روحیه ام گذاشته شاید چون اولین بار بود که این اتفاق می افتاد خیلی عصبیم کرده الان بهترم و دارم سعی میکنم تصمیم درستی بگیرم.
avein2 عزیز خیلی خوشحالم معلمی با سابقه ای مثل شما منو قابل دونست و راهنماییم کرد لطفا بازم سر بزنید. کلا طوری تربیت شدم که به سختی میتونم به کسی اخم کنم چه برسه به تندی کردن البته میدونم که منظور از ابهت این نیست اما نمیدونم چرا دلم نمیاد با بچه ها خیلی جدی رفتار کنم همیشه تلاشم این بوده با نگاهم تنبیه کنم و با زبانم تشویق گرچه مثبت دادن و برچسب دادن(واسه سطح کودکان) و ... هم بوده در کل اگه بخوام تنبیه و تشویقم رو تو دو کفه ترازو بذارم تشویق سنگین تر میشه. فکر میکنم روش تنبیه کردنمو باید اصلاح کنم.
حفظ حریم هم در حدی که وارد مسائل خانوادگی نشن و از سر و کولم بالا نرن و اینکه همیشه بهم احترام بذارن بوده.
خندان جون مثل همیشه با نظر و پیشنهادات قشنگت دلگرمم کردی. فدای سرت هیچ چیزی رو از دست ندادی شما هم تو یه زمینه دیگه استعداد داری که من عمرا به پات برسم. درمورد نظرسنجی اولین جلسه همین کارو کردم البته چون شناختی از من نداشتن کلی نوشتن که دوست داریم مهربون اما جدی باشی. کلا پایان هر ترم از طرف آموزشگاه یه فرم نظرسنجی به بچه ها داده میشه و ازشون درمورد معلم اون ترم سوال میکنن.
حالا اینکه اصل ماجرا چی بوده...
سر کلاسای زبان بچه ها خیلی زیاد از معنی لغات میپرسن و همیشه هم از طرف مدیریت آموزش تاکید میشه در حد مطالب درس به بچه ها جواب بدید نه بیشتر چون براشون عادت میشه و فکر میکنن معلم مث دیکشنری میمونه و وظیفه داره جواب بده...
این کلاسم خیلی سطحشون پایینه و نوجوان هم هستن منم مراعات کردمو دائم از انگلیسی به فارسی تغییر زبان میدادم تا بهتر متوجه بشن دیروز یکیشون معنی یه کلمه رو پرسید که فلان کلمه به en. چی میشه؟ براش دلیل آوردم که با توجه به درس الان جای این سوال نیست و فرهنگ انگلیسی زبانها متفاوته و دقیقا مث ما حرف نمیزنن یا از کلمات استفاده نمیکنن...و اینکه شما خودت باید دنبال معنی لغات باشی و وقت کلاسو با این سوالا نگیری...اما تو کتش نرفت که نرفت و فکر میکرد بلد نیستم و میخوام یه جوری موضوع بحثو عوض کنم منم لج کردم!!! و جواب ندادم تا بفهمه کارش اشتباه بوده اما متاسفانه رفتارش که با خنده و سوالات مکررش با طعنه بود یه مقدار روی بقیه بچه ها هم تاثیر گذاشت تا آخر ساعت با اون و دوستش که کمکش میداد خیلی جدی و البته با عصبانیت برخورد کردم اما به هر حال احساس میکنم یه مقدار وجه ام تو کلاس از بین رفته و ناراحتم.
منم یک سالی هست که تجربه تدریس دارم هم تو آموزشگاه هم تو مدرسه. اما واقعا محیط آموزشگاه با مدرسه فرق داره. کسی که میاد آموزشگاه با شوق میاد که چیزی یاد بگیره اما امان از مدرسه!!!
من اشتباهی که کردم از اول سال با بچه های مدرسه صمیمی و راحت برخورد کردم. اونا هم سرکلاس خیلی اذیت میکردن. دعواشون هم میکردم فقط 2 دقیقه آروم بودن و بعدش دوباره....
اما اون معلمی که از اول مثل برج زهر مار باهاشون رفتار میکرد رو بیشتر قبول داشتن و سر کلاسش جیکشون در نمی اومد!!! درسش رو هم بهتر میخوندن!!!
مامانم خودش معلم بوده. بهم میگه بدشانسی که آوردی اینه که گیر بچه های راهنمایی افتادی که سن بسیار حساسی هستن نه بزرگن نه کوچیک!!!
ستاره شرقی جان منم سابقه تدریس دارم منتها من دانشگاه تدریس می کنم. و دانشجوهام هم پسر هستن و فوق العاده شیطون. برای منم پیش اومده که بخوان سؤال پیچم کنن و من جواب دادن رو مناسب ندونم چون خیلی از سؤالا به خاطر تلف کردن وقت کلاسه و اینکه چون جوون هستم فکر می کنن که نمی تونم جواب بدم. من اوایل ناراحت می شدم و فکر می کردم که ابهتم از بین رفته اما سعی می کردم جلسه های بعدی غیر مستقیم بحث رو طوری پیش ببرم که جواب سؤالای قبلیشون داده باشم و بلکه کمی هم گسترده تر. بارها شده که اوایل با پوزخند دانشجوهام روبرو شدم اما به روی خودم نیاوردم. چون همیشه دانشجوها منتظر سوتی گرفتن از استاد هستند. پس شما هم خودتو ناراحت نکن و چلسه های بعد براشون بحث رو گسترده تر کن و سعی کن از کلماتی استفاده کنی که اونا پرسیدن اما بهشون نگاه نکن که متوجه بشن به خاطر اوناست که داری توضیح میدی. در کل سعی کن که اونجور که فکر میکنی مناسبه و به نفع زبان آموزات تدریس کنی. دیر یا زود خودشون متوجه می شن که سطح شما در چه حد هست.
اخه اینجوری فکر کنم حدسشون رو درست بدونن که نمیدونسته رفته مطالعه کرده اومده جلسه بعد جواب رو میگیه حتی به صورت غیر مستقیم چون دانش اموزان خیلی تیزن تو اینجور چیزا
نظر من :
همونجا خلاصه در حد 30ثانیه توضیح بدی و بگی برای مطالعه بیشتر به فلان کتاب مراجعه یا بعد کلاس بیشتر توضیح میدم یا خودتون برید دنبالش و یاد بگیرید و جلسه بعد بیارید برای کلاسم بگید
خودت میخواستی وقت کلاس گرفته نشه ولی با مشکلی که پیش اومد فکر کنم بیشتر وقت کلاس گرفته شده باشه.
گلم منم به نظرم توی این جور موارد یه توضیح یک خطی بده و بعدش بگو چون مربوط به مبحثمون نمی شه می تونید برید از فلان کتاب این مطلب رو بخونید یا از فلان منبع . اگه هم خودت اون کتاب یا منبع رو داری توی خونه می تونی بگی براتون کپی می گیرم و دفعه بعد میارم میدم بهتون
اینجوری مشخص می شه که شما در مورد اون مطلب می دونی و قبلا خوندیش و حتی کتابش رو هم داری ضمن اینکه وقت کلاس رو هم نگرفتی .
یا اگه کتاب یا منبعی توی ذهنت نیست بگی که من خودم مثلا سال اول دانشگاه یا دبیرستان همچین سوالی برام پیش اومد و جوابش رو باید توی منابعم بگردم و براتون کپی بگیرم و بیارم اما برای اینکه وقت کلاس گرفته نشه خلاصه می گم که جواب نهایی "...." هست
یا بگو سوالهای خارج از درس رو یادداشت کنید آخر کلاس اگه وقت اضافه اوردم می گم بهتون . اگه نه کلاس که تموم شد . الان اگه بخوام این چیزها رو توضیح بدم از مبحث اصلی خارج می شیم
کلا هم براشون همیشه اوایل ترم توضیح بده که از طرف مدیریت آموزشگاه این تاکید به ما میشه و علاوه بر اون سیستم تدریس منم اینجوریه که دانش آموز خودش باید دنبال جواب بگرده که ورزیده بشه دقیقا هم بگو که اگر نه کلاس تبدیل می شه به دیکشنری آنلاین .
شما که خیلی هم خشک برخورد نمی کنی می تونی وقتی زیادی پاپیچت می شن بخندی و بگی اینجا کلاس هست نه دیکشنری آنلاین .
ستاره شرقی عزیز از لطفت ممنون بنظر من همیشه بزرگ منشی معلم دانش آموزای خاطی رو شرمنده می کنه و نباید در مقابل اونا جبهه گرفت اونوقت فرق ما و اونا چی میشه ؟با نظر دوستان موافقم در مورد سوال مختصری پاسخ بده و جواب رو موکول کن به یک زمان مناسب بهش یاد آوری کن که زمان کلاس متعلق به همه است .چون امکان داره اینکار باعث ناراحتی بقیه بشه ضمنا قرار نیست معلم حتی یک معلم مجرب و مطلع علامه دهر باشه برای منم پیش اومده که در مورد سوالی اطلاع کافی نداشتم بچه ها بهتر از هر کس سطح سواد معلمو تشخیص میدن چه جواب بدی چه نه به مرور پی به قضیه خواهند برد .بعلاوه می تونی از شگرد های مختلف استفاده کنی و اونو بعنوان سوال هفته معرفی کنی و از همه بخوای راجع بهش تحقیق کنن و پاسخ رو جلسه آینده بیارن .در جلسا ت بعدی هم اصلا به روی دانش آموز مذکور نیاد انگار که اصلا چنین قضیه ای نبوده بیشتر متوجه اشتباهش می شه همه سالهای اول خدمت حساسند سخت نگیر .
از لطف همه ی دوستان ممنونم.
امروز جلسه جبرانی داشتیم به قول avein جون به روی خودم نیاوردم و شروع کردم به درس دادن نقطه ضعف این کلاس گفته بودم تدریس به انگلیسی هستش منم بیشتر وقت رو انگلیسی کار کردم تا به التماس افتاد یه کمم فارسی توضیح بده، توضیح دادم و ازشون خواستم طبق گرامر درس یه جمله بسازن فکر میکنید چی گفت؟؟؟؟ در توصیف من یه جمله ساخت و بهم گفت چهار چشم!!!(من عینکیم) این + جلسه قبلش که با بی ادبی بهم گفت "گلابی" چون جواب سوالشو ندادم و فکر کرد بلد نیستم...طاقتمو طاق کرد چنان تکلیفی بهشون دادم تا بفهمه آدم یه شبه باسواد نمیشه باید کلی زحمت بکشه و جداً تصمیم گرفتم نادیدش بگیرم هم خودشو هم یکی دوتا از دوستاشو...تکلیف حسابی بهشون میدم اما دیگه نه ازشون درس میپرسم و نه تشویقشون میکنم تا این چند جلسه آخر ترم ادب بشن. نادیدشون میگیرم چون تلاش منو نادیده گرفتن که هیچ بهم توهینم کردن.
به نظرتون اشتباه میکنم؟؟
دلگیرم...از نگاه جامعه به شغل معلمی شاکیم...از بی خیالی و بی پروایی بچه های این دوره زمونه در تعجبم...چه اتفاقی واسه فرهنگ و تربیت و اخلاق تو خونواده ها و مدرسه هامون افتاده؟؟؟!!!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 431]