واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: شير خشك براي ناصر الدين شاه
راپورت خفيه داده اند كه مهدعليا بعد از فارغ شدن ما تا مدتي عمليات شيردهي را انجام داده ليكن ناگاه به مرض تب مالت گرفتار آمده و به قاعده اي زيركانه ما را پيچانده از ادامه اين وظيفه مادرانه طفره رفته است. گويا در آن تايم مهدعليا به هيچ دايه اي اعتماد نكرده و آخر داده اند كه از فرنگ براي ما، ماده اي بياورند شيرخشك نام كه در ممالك مترقيه طرفداران خاصي پيدا كرده و كار مادران خوش گذران و دو دره باز را تسهيل نموده بود. اين شده كه گلوي تنبوشه اي ما را به شيرخشك بسته و راه به راه تا احساس گرسنگي مي كرديم ناجوانمردانه به جاي شير طبيعي، به ما شير خشك مي دادند كه همين احواليه موجب گرديد در تايم كودكي و دوران مكتب رفتن به مشنگ شدن و هوشنگ بودن معروف شويم. عدم تناول شير مادري به قاعده كافي موجبات منجمد شدن دوگوله هومايوني را نيز فراهم آورده ليكن من باب همين مساله بود كه قراردادهاي تركمنچاي و گلستان تنفيذ شده و الا همگان مستحضرند كه اگر ناصر الدين شاه، تغذيه طبيعي داشت مانند ناپلئون خان بوناپارتي، گيتي را فتح مي كرديم. اين غاز قولنگ فرنگي گويا تا سنه پنج ام، شير مادرش را تناول كرده و داراي هيكل عشرون و فكرون پر طمطراقي بوده است؟!
ديگر اينكه در ازمنه حاضر ايضا مادران كارمند و دودره باز با پيچاندن ولد خود به انحناي گوناگون نظير كمبود تايم، نداشتن شير و كلاس گذاشتن، عمليات مهمه شير دادن را تعطيلون نموده به شكل اسفناكي، ماده شيرخشك را في المثل مسلسل به بدن ظريف بچه غاز قولنگ مي بندند. قاعده اي از نسوان همين كه به صيدليه شرفياب مي گردند تا مي توانند زنبيل خود را پر از قوطي هاي شيرخشك كرده و اگر داراي يك راس شوهر ذليل نيز باشند آنگاه حتي وظيفه شير دادن از نوع خشكش را به رجل مربوطه محول مي گردانند. ايضا اين پدران گرامي كه طي پديده هاي فمينيست و زن ذليلي به اين تير غيب گرفتار آمده اند لازم است كه جهت شفاف سازي بدانند شغل شريف خانه داري و بچه داري ايشان عبارات اسبقه يوميه را تغيير داده تا آنجا كه بايد در مكالمات از جملات پدران شيرده و پدران خانه دار استفاده نمود.
ديگر اينكه چلغوزي كه با شيرخشك تغذيه شده و به دوران جواني مي رسد حتما از هم قطارهاي خود كه شير مادري مصروفون داشته اند به لحاظ دو گوله اي كم آورده و به قاعده ايشان نمي تواند پر ابلم هاي زندگاني را آناليز نمايد. ايضا در اين اثناگونه اي از آدميان به امراض محيرالعقولي چون خنگات كلسيوم و گاگولي فوسفور مبتلا گشته آنچنان كه دو گوله مباركشان به قاعده فندوق شده و قابليت تشخيص شتر از دوشان تپه را ندارند؟! في المثل راپورت داده اند كه ميرزا آدولت خان هيتلر در دوران شيرخوارگي به علل مجهولي از شير مادر محروم مانده و مانند خروس هاي لاري طلب خون مي كرده كه همين مساله مشخص مي كند اين غاز قولنگ به قاعده اي زيرساختي و زيربنايي در پي امورات خون آشامي و خشانت بوده ليكن اگر كمي از شيرآدميزاد به وجودش داخل مي گشت اين گونه به همراه موسوليني دنيا را غيچ نمي كردند؟!
عارض به حضورتان شيرخشك بر دو گوله ما هم تاثير نگاتيو و منفي گذاشته آنچنان كه اطباي فرنگي بعد از معاينه گفتن كرده اند به علت وجود ماده خشكه در اطرافون مخ و مخچه به شكلي اسفناك، بالا خانه ها به صورت ضمني اجاره رفته و كلا به حالت تعطيلون درآمده است. يكي از اين اطباي لا مروت كه در كار زيرميزي ستاندن بسيار مارمولك مي باشد، خاطره اي تعريفون كرد كه آن را براي حضرات عالي راپورت مي دهيم، ماجرا از اين قرار بوده كه در هاسپتيال بلد پاريس، شخصي را جهت معالجه جنون گاوي به نزد اين طبيب ميآورند كه بعد از نمونه گيري و آمارگيري، مشخصون مي گردد اين مادر مرده در دوران طفوليت از شيرخشك استفاده برده و في الكل مادرش قضيه شير را با وي خشكه حساب نموده است؟! در يومي اين غاز قولنگ با جاروجنجال به اطاق طبيب مربوطه، داخل شده و خبر از نوشتن كتابي پيرامون رام كردن خر مي دهد؟! ايضا گويا اين كتاب به قاعده نهصد و هفتاد صفحه نگارش شده و سه سال تحرير آن طول كشيده ليكن طبيب به طرز فجيعي كتاب را دريافتون داشته و قريب به نيم ساعت آن را از اول تا آخر ورق مي زند؟! مطالعه زيرپوستي و تخصصي كتاب مذكور از سطر اول كه نوشته شده بوده چگونه خر را رام كنيم، طبيب مربوطه را ابتدا اميدوار مي كند ليكن ايشان از سطر دويم الي آخر به صورت مكرر فقط يك فقره عبارت را رويت مي نمايند: هش، هش، هش، ...، هش. اين هم از اثرات نخوردن شيرمادر؟!
سخن سر به درازا كشيده ليكن از مادران مفخمه تقاضا مي گردد براي بچه غاز قولنگ خود وقت گذاشته و در صورت كمبود تايم در فرصتي مناسبيه شير خود را دوشيده و آن را در محفظه هاي پرطمطراق نگهدارون كنند تا پدر خانه دار و شيرده حداقل محصولي سالم براي جامعه تربيت نمايند.
عمليات مهم شير مادر خوردن بسيار حائز اهميت بوده آنچنان كه بيم آن مي رود در صورت عدم مصرفون شيرمادر اينك با اسامي اديسون نفطي، انيشتن ترقه، نيوتون دافعه، الكساندر گراهوم چل و كاندوليزا قشنگ مواجه بوديم. باز هم عاجزانه درخواستون مي گردد نسوان محترم به فرزندان خويش شير طبيعي داده تا در مستقبل بچه مربوطه، گيج، گدا و گوشنه استرسي، غيچ، آسمان جول و پنالتي وار نشده بلكه داراي قوه تفكرون بالا يي بوده كه در غير اين صورت آمار نويسندگان كتب خر را چگونه رام كنيم به طرز فجيعي بالا مي رود؟! روزگارتان عشرون، فعلا خداحافظون.
شنبه 2 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]