محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830486341
سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران
واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران
تهران - خبرگزاري ايسكا نيوز:"اميد هاي گرجستان و پاكستان" ، "در برابر باد" ، "الگوي موفق آزاد سازي" ، ، "طالبان و پاكستان پسا مشرف" ، "تمدن ميلي متري ساخته مي شود" ، "تحولات دروازه شرقي ايران" و "خاتمي به اصلاح طلبان پاسخ دهد" از جمله عناوين سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران است.
به گزارش روز پنج شنبه باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكا نيوز"سرمقاله هاي برخي از روزنامه هاي صبح ايران بدين شرح است :
آفرينش:*آفرينش اميدهاي گرجستان و پاكستان
روزنامه هاي آفرينش امروز در سرمقاله خود در مورد درگيري هاي گرجستان و روسيه نوشت:
درگيري بين گرجستان و روسيه و استعفاي پرويز مشرف، رئيس جمهور پاكستان در روزهاي اخير دو رخداد مهم بودند، كه از زواياي مختلف مورد بررسي قرار گرفتند، با اينكه اين دو رخداد كاملا متفاوت هستند، اما در يك نقطه وجه مشترك دارند و آن نقش متغيري به نام امريكاست. ميخائيل ساكاشويلي بعنوان وسيله اي براي نفوذ آمريكا در گرجستان و مشرف به عنوان پرچمدار مبارزه با تروريسم،در هماهنگي با سياست هاي امريكا در سال هاي زمامداري خود وفاداري شان را به واشنگتن در عرصه سياست خارجي ثابت كرده اند; اما در آن سو امريكا براساس منافع خود، قاعده بازي را عوض كرد.از مدت ها پيش روابط روسيه و گرجستان بحراني و نامطلوب بود و اين ناهماهنگي حتي ريشه در گذشته هاي دور دارد، به عبارت ديگر آمريكا، گرجستان را متحدي خوب در پيشاپيش كشورهاي باقي مانده از اتحاد جماهير شوروي براي خود مي داند ولي آمريكا با توجه به مسائل مهم بين المللي بيش از اين به همراهي روسيه نياز دارد.بنابراين مردم اوستيا و شخص ساكاشويلي با بحران جديدي مواجه شدند كه علت آن تعارض منافعآمريكا بود. پرويز مشرف نيز كه سال پيش، با يك كودتاي خاموش و بدون خونريزي و بويژه با حمايت آمريكا و غرب وارد كاخ رياست جمهوري پاكستان شده بود، تصور نمي كرد كه روزي اينگونه قرباني نقشه هاي شوم آمريكا شود.آزردگي هاي مشرف ازآمريكا در پي امضاي قرارداد همكاري هسته اي ميان امريكا و هند آغازشد.و رفته رفته نااميدي وي از حمايت آمريكا بيشتر شد، تاآنجا كه به طور كامل تنها نقطه ضعف خود را پشتيباني از برنامه هاي آمريكا دانست. بيش از اين رهبران حزب مردم پاكستان (PPP ) كه به شدت خواستار استيضاح مشرف بودند تلاش مي كردند تا آمريكا را متقاعد سازند كه مشرف دولت غير نظامي پاكستان را تضعيف كرده است و اين كشور تا زمان كناره گيري رئيس جمهور از قدرت دريك سردرگمي خطرناك به سر مي برد. بنابراين آنچه به جز استيضاح، موضع مشرف را تهديد مي كرد اين بود كه مقامات آمريكايي اندك اندك به اين نتيجه رسيده اند كه توانايي و تمايل رئيس جمهور پاكستان براي مقابله جدي با شبه نظاميان و تروريست ها در اين كشور آن گونه كه بايد ، نيست.از سوي ديگر مخالفان داخلي مشرف، همواره آمريكا را متهم به حمايت از مشرف كرده و معتقدند كه اين حمايت مشكلات جدي براي پاكستان از جمله روند دموكراسي در كشور و البته "مبارزه با تروريسم" به بارآورده است. اين موضوع به حدي بود كه سفارت آمريكا در پاكستان طي بيانيه اي به طور ضمني اعلام كرد كه واشنگتن صرفنظر از هر اتفاقي كه براي مشرف بيفتد، حامي رهبران جديد پاكستان باقي خواهد ماندو به مناسبات نزديك خود با دولت دموكراتيك پاكستان ادامه خواهدداد. بنابراين مشرف بعنوان يك سياستمدار كهنه كار كه در هفته ها و روزهاي اخير با افزايش فشار مخالفان و بويژه حزب مسلم ليگ و عدم حمايت امريكا مواجه شده بود، تازه دريافت كه اميدواري به حمايت هاي آمريكا يك اشتباه بزرگ بوده است، زيرا آمريكا با توجه به نزديكي انتخابات و تعصبي كه خود مشرف براي پيشرفت كشورش داشت، آمريكا را مطمئن كرده بود، كه مشرف ديگر گزينه مناسبي براي حفظ منافع آن هادر پاكستان به حساب نمي آيد.بنابراين با توجه به ديدگاهي كه افكار عمومي در مورد مشرف پيدا كرده بودند، مشرف تصميم گرفت به بهانه نجات پاكستان از قدرت كناره گيري كند.
**اعتماد ملي :در برابر باد
روزنامه اعتماد ملي امروز در سرمقاله خود مي نويسد:
امروز آخرين مجمع عمومي انجمن صنفي روزنامهنگاران ايران برگزار ميشود. انجمن صنفي كه اولين مجمع عادي ساليانه خود را در 17 مردادماه برگزار كرد، به دليل به حد نصاب نرسيدن حضور اعضا نتوانست جلسه خود را رسميت دهد، لذا جلسه به امروز موكول شد. چنانچه در اين مرحله مجمع با حضور نصف بهعلاوه يك شكل نگيرد، انجمن صنفي با بحراني روبهرو ميشود كه مخالفان نهادهاي مدني برايش تدارك ديدهاند.
دولت نهم نشان داده است اعتقاد چنداني به فعاليت نهادهاي غيرحكومتي و مستقل ندارد. عملكرد سهساله اين دولت مويد آن است. عليرغم شعار كوچكسازي دولت و نهادهاي آن، ميل دولت مستقر براي بزرگ شدن و در زير چتر گرفتن همه فعاليتها، به حوزه امور صنفي نيز كشيده شده است. از سويي بايد تعجب كرد كه وزارت كار، چرا با حساسيت و وسواس موضوع انجمن صنفي مطبوعات را تعقيب ميكند؟ در حالي كه از سوي نهادهاي بينالمللي، وزارت كار متهم است بديهيترين و اوليهترين پروتكلها و قوانين كارگري را زير پا نهاده يا به رسميت نميشناسد، تحت فشار قرار دادن بزرگترين و نخبهترين تشكل كارگري ايران چه سود و حسني دارد؟
با اين همه اين جمع نخبه كه ديدهبان حقوق قاطبه ايرانيان هستند، خانه خود را در برابر تندباد ميبينند. بديهي است انجمن صنفي و روزنامهنگاران روزهاي سخت فراوان ديدهاند. خانههايي فراوان بر آنها بسته شده و بارها امنيت شغلي خود را در معرض هجوم ديدهاند.
براي جهرمي به عنوان وزير كار، زيبنده نيست در اين بخش از حيات سياسي خويش، مسووليت انحلال و برخورد با نهادي را عهدهدار شود كه اعضايش توان ثبت تاريخي آن را براي آيندگان خواهند داشت. شايد بهتر باشد اين اتفاق رقم نخورد.
**دنياي اقتصاد:الگوي موفق آزادسازي
روزنامه دنياي اقتصاد امروز در سرمقاله خود در مورد آزاد سازي اقتصادي نوشت:
به اينترتيب بسياري از شهروندان حاضرند قدري هزينه بيشتري بپردازند ولي از خدمات بهتري برخوردار شوند، ضمن اينكه شهرونداني كه از توان مالي كمتري برخوردارند كماكان ميتوانند از خدمات بخش دولتي بهرهمند شوند.
اين مدل علاوه بر اينكه موجب افزايش رفاه شهروندان ميشود، ميتواند همه مزاياي بالقوه يك خصوصيسازي صحيح را در پي داشته باشد؛ از جمله اينكه: فشار كمتري به بودجه دولت وارد ميشود، افزايش قيمتها به لحاظ سياسي راحتتر توجيه ميشود زيرا كسي از بخش خصوصي توقع ارائه خدمات مجاني را ندارد و با عدالت سازگارتر است زيرا به اينترتيب هزينه استفاده از خدمات را كساني ميپردازند كه از آنها استفاده ميكنند.
همچنين از آنجايي كه بخش خصوصي به دنبال سود است تخمين درستتري از ميزان تقاضا خواهد داشت و سرمايه خود را در جاهايي صرف ميكند كه سودآورتر باشد و برخلاف بسياري از سرمايهگذاريهاي دولتي اتلاف منابع صورت نخواهد گرفت. اما همه اين منافع در صورتي محقق خواهد شد كه بحث تنظيم بازار توسط دولت (regulation) به درستي صورت گيرد. اگر تنظيم بازار به درستي اعمال نشود هيچ نفعي براي دولت و ملت نخواهد داشت و تنها ميتواند منجر به ايجاد رانتهايي براي بخش خصوصي مزبور شود.
در اين ميان مشخص نيست با وجود تقاضاي بالا- يعني حجم زياد مسافران سرگردان در خيابانها- و ظرفيت موجود براي عرضه-يعني امكان اشتغال افراد جديد و وارد كردن اتوبوس- چرا اين بازار گسترش پيدا نميكند و شرايط انحصاري حفظ ميشود. در واقع تجربه اتوبوسهاي خصوصي، مدلي است كه در آن ميتوان ساز و كار مناسب خصوسيسازي، مزاياي خصوصيسازي و نتايج نامطلوب انحصار بخش خصوصي و عواقب تنظيم نادرست بازار را ديد.
**صداي عدالت :طالبان و پاكستان پسامشرف
روزنامه صداي عدالت امروز در سرمقاله خود درمورد استعفاي ژنرال مشرف مي نويسد:
پس از 9 سال حضور در راس هرم قدرت پاكستان، و درپي افزايش فشار افكار عمومي _و نيروهاي سياسي مخالف_ ژنرال پرويز مشرف كنارهگيري بدون خونريزي را از پست رياستجمهوري به ادامهي قدرت توام با چالشهاي پرهزينه و بيثباتي سياسي و اجتماعي و اقتصادي در اين كشور درحال توسعه، ترجيح داد. پاكستان از اين پس، روزگاري بس متفاوت را تجربه خواهد كرد و به نظاره خواهد نشست. اين "تفاوت" از زواياي گوناگوني قابل اشاره و تحليل است؛ اما بدون شك يكي از مهمترين چالشهاي پيش روي اسلامآباد _و نيز كابل و تهران_ در دوران پسامشرف، مسئله و معضلي بهنام طالبان است.
در برخورد سنگين و سركوب طالبان پس از 11سپتامبر، پرويز مشرف نقشي مهم ايفا كرده بود. ميتوان با اطمينان اظهار داشت كه در چند سال اخير، كابل اگرنه بهقدر كافي، اما بهقدر لازم در مواجههي نظامي_امنيتي با طالبان دركنار واشنگتن بوده است. دولت نظامي _يا شبهنظامي_ مشرف، بهمثابهي متحدي استراتژيك براي جورج بوش و سياستهاي او در اين منطقه از جهان، حداقل تا چند ماه پيش، خطري پيوسته و جدي براي طالبان شمال پاكستان و جنوب افغانستان محسوب ميشد. قابل پيشبيني است كه كنارهگيري خبرساز و مهم مشرف از قدرت، خلاء قابل توجهي را در مديريت كلان و استراتژيك پاكستان در كوتاهمدت و ميانمدت ايجاد ميكند؛ اين خلاء، بيشك زمينه و مجال مناسبي را براي طالبان در شمال پاكستان فراهم ميسازد كه به گسترش و تحكيم و تقويت مواضع و حوزههاي اقتدار خويش اقدام كنند. تركيب اصلي دولت بعدي و چهرهي رييسجمهور آيندهي پاكستان، چه همسو و نزديك به آصف علي زرداري (همسر بينظير بوتو) و حزب مردم پاكستان باشد، و چه همفكر و همراه نواز شريف و حزب مسلم ليگ (شاخهي نواز)، و چه دولتي ائتلافي، نيازمند فرصت است تا سياستهاي خود را در مورد چگونگي و شدت مواجهه با طالبان و روساي قبايل شمال پاكستان، طراحي و تدوين و عملياتي سازد. هرچند دولت بعدي _بهگونهاي قابل حدس_ نميتواند از زير سايهي هژموني واشنگتن خارج باشد و بدون همراهي و مشورت با غرب (به امپراتوري آمريكا) به تعامل با طالبان دست يازد، اما احتمالا رويكردي مداراجويانهتر با طالبان را در پيش خواهد گرفت. علت اصلي اين ادعا را بايد از دريچهي منافع جريانهاي مسلط در ساخت قدرت پاكستان، در دورهي پسامشرف جستوجو كرد؛ پاكستان بهقدر لازم درگير چالشهاي سياسي و مشكلات اقتصادي است، و دولت آتي ترجيح خواهد داد كه توان خود را معطوف به حل و رفع مشكلات مبتلابه اصلي و اولويتهاي اجتماعي كند تا از اين دريچه، مقبوليت و وجههي خود را در افكار عمومي پاكستان تثبيت نمايد و متكي بر هژموني شكلگرفته، اندك اندك بر منازعات داخلي و بحرانهاي متعدد فايق آيد. . از اين زاويه، دوران پسامشرف _دستكم در كوتاهمدت و ميانمدت_ دوران خطرزايي براي همسايههاي غربي و شمالي پاكستان (يعني ايران و افغانستان) خواهد بود. بهگونهاي قابل حدس، مخاطراتي كه متوجه كابل است، بهمراتب بيش از تهديدهايي خواهد بود كه محتمل متوجه تهران خواهد شد. اينچنين، پاكستان پسامشرف، افزون بر تمامي مشكلات پيشين، با معضل "طالبان نوين" روبروست. معضلي كه براي افغانستان نيز بيش از گذشته، مطرح خواهد شد، و براي ايران از زاويهاي ديگر (حضور پررنگتر آمريكا در مرزهاي شرقي) مهم خواهد بود.بهنظر ميرسد كه تحولات پاكستان و منطقه، و تحركات و اقدامات طالبان را از اين پس بايد با دقت بيشتري، نظاره و تحليل كرد، و آن را ذيل وضع "پسامشرف" _و با ويژگيهايش_ مورد تبيين و تفسير قرار داد.
**كيهان :تحولات دروازه شرقي ايران
روزنامه كيهان امروز در يادداشت روز خود مي نويسد:
كناره گيري پرويز مشرف از قدرت و مباحثاتي كه طي يكي-دو هفته اخير در جامعه پاكستان درباره «آينده پاكستان» مطرح گرديد و نيز سيال ماندن شرايط اين كشور پس از كناره گيري رئيس جمهور، ابهامات زيادي را درباره سرنوشت كشوري كه مي توانيم آن را «دروازه شرقي ايران» بدانيم، به وجود آورده است. در اين ميان ترسيم چشم انداز اين تحولات هرچند به غايت دشوار باشد ضروري به نظر مي رسد. اين قلم در نظر دارد با اشاره به عوامل تاثيرگذار در تحولات آتي همسايه شرقي تا حدي به ترسيم چشم انداز پيش رو بپردازد:
1-در طول دوره 61 ساله حيات سياسي پاكستان، نظاميان قدرت اصلي پاكستان بوده اند به گونه اي كه در بيش از 72درصد اين دوران دولت هاي نظامي بر پاكستان حاكم بوده است و دو حزب مردم و مسلم ليگ -شاخه نواز- در كل اين دوران تنها 17 سال- يعني 28درصد زمان- در راس دولت بوده اند كه عمدتاً نيز اين دولت ها ائتلافي بوده اند. عمر اين دولت ها - به جز دولت ذوالفقارعلي بوتو كه 6 سال به درازا كشيد- عموماً 2 تا 3 سال بوده است در حاليكه دولت هاي نظامي بين 3 تا 9 سال دوام آورده اند.
2-«شبه نظاميان مذهبي» يكي از كانون هاي مهم قدرت پاكستان و افغانستان به حساب مي آيد. اين شبه نظاميان كه در حال حاضر بر بيش از نيمي از ايالت هاي پاكستان عملاً تسلط دارند، در تعارض با آمريكا و لائيك ها- بخصوص حزب مردم- قرار دارند. در عين حال شبه نظاميان مذهبي به ISI-سازمان اطلاعاتي ارتش پاكستان- و احزابي نظير مسلم ليگ قرابت فكري دارند. با اين وصف آيا رئيس جمهور، دولت آينده و ارتش پاكستان- آنگونه كه آمريكايي ها طلب مي كنند- به سخت گيري بيشتر عليه «شبه نظاميان مذهبي» روي مي آورند و يا مانند مشرف- به دلخواه يا نه ناچار- از سياست مدارا و يكي به ميخ و يكي به نعل- يا بقول آمريكايي ها وقت گذراني- پيروي خواهند كرد؟
3-آمريكايي ها سياست«كار با دولت هاي ضعيف» را بر كار با دولت هاي قوي بعنوان سياستي ترجيحي مدنظر دارند با اين وصف آيا پاكستان فعلي اقتضاي استقرار دولت قوي دارد يا دولت ضعيف.
4- دو حزب مسلم ليگ شاخه نواز و مردم به رهبري عاصف علي زرداري درباره دو پست مهم رياست جمهوري و نخست وزيري چگونه تصميم خواهند گرفت؟ در شرايط فعلي پست رياست جمهوري به دليل تسلط بر ارتش و داشتن اختيار انحلال مجلس و انتصاب قضات ديوان عالي پاكستان از پست نخست وزير مهم تر است. در حال حاضر دو حزب ياد شده با تشكيل «كميته كارشناسي» درصدد برآمده اند تا قانون اساسي تكميلي سال 1348 را بازنگري كرده و اختيارات رياست جمهوري را بخصوص در موضوع انحلال مجلس و بركناري قضات ديوان عالي محدود نمايند. اما بلافاصله اين سؤال خودنمايي مي كند كه اگر بخشي از قدرت رياست جمهوري به نخست وزير يا رياست مجلس يا اكثريت نمايندگان مجلس ملي منتقل شود در آن صورت آيا حزب مسلم ليگ حاضر است پست رياست جمهوري را در قبال دادن امتيازاتي در دولت قبول كند؟
5- تحولات كنوني پاكستان تا چه اندازه در «مديريت آمريكا» قرار دارد. ترديدي نيست كه در شرايط فعلي آمريكا مهمترين بازيگر خارجي تحولات پاكستان است. نبايد فراموش كرد كه همكاري حزب مسلم ليگ نواز با غلام اسحاق خان رئيس جمهور وقت در 18 مرداد 1369 به بركناري بوتو از قدرت انجاميد، بار ديگر بوتو در 15 آبان 1375 با همكاري حزب مسلم ليگ و ارتش از قدرت كنار گذاشته شد. در سال 1372 با همكاري بوتو و ارتش، نواز شريف به اتهام فساد از قدرت كنار گذاشته شد.
6- پاكستان در نقطه حساسي قرار دارد، هند، چين و روسيه همواره از «ثبات» در پاكستان حمايت و بي ثباتي را در نقطه مقابل منافع ملي خود ارزيابي كرده اند. اين ثبات نوعاً با استقرار دولت هاي زودگذر حزبي ميسر نبوده است، برهمين اساس اين 4 دولت كه چهار قدرت منطقه اي نيز به حساب مي آيند روند تحولات پاكستان را با دقت زير نظر خواهند داشت و طبعاً از اين رابطه براي بهبود وضع امنيتي پاكستان استفاده خواهند كرد. اين موضوع با سياست آمريكايي ها كه انتقال قدرت به احزاب داراي عمق محدود خواهد بود منافات دارد و چالش هايي را پديد مي آورد. در اين بين توازن ميان رابطه پاكستان با آمريكا از يك سو و رابطه پاكستان با اين 4 قدرت منطقه اي از سوي ديگر از اهميت ويژه اي برخوردار است.
7- سرنوشت ناامني هاي كنوني پاكستان كه با كناره گيري مشرف به نحو چشمگيري فزوني گرفته است چه مي شود؟ آيا اين مربوط به دوره گذار- چندماهه- مي شود و يا اينكه نيروهاي محذوف در صحنه سياسي پاكستان با گسترش آن درصدد به لرزش درآوردن پايه هاي سيستم آينده به قصد انهدام آن هستند؟
در يك جمع بندي از اين مسائل، بايد گفت صحنه تحولات پاكستان چند وجهي است و از اين رو مديريت آن كار دشواري است. اختلافات موجود ميان دو حزب حاكم فعلي نيز جدي تر از آن است كه به سادگي رفع و رجوع شود. قدرت هاي منطقه اي همسايه پاكستان نيز منافع خود را در نقطه مقابل طرح يك جانبه گرايانه آمريكا ارزيابي مي كنند.
در پاكستان وقوع كودتاي جديد منتفي نيست. البته «اشراف كياني» فرمانده ارتش كه هنوز هم مورد اعتماد پرويز مشرف مي باشد از پرهيز ارتش از ورود به بازي سياسي خبر داده است ولي اين را نمي توان به يك «سياست» تعبير كرد. اين يك تاكتيك است كه مي تواند تغيير كند و اوضاع را دگرگون نمايد. در عين حال بايد يادآور شد كه پاكستان همواره هزينه هاي گزافي را بابت كودتاهاي نظامي داده و سيستم سياسي پاكستان را تضعيف كرده است.
پاكستان براي آمريكايي ها يك نقطه حساس به حساب مي آيد برهمين اساس از مدت ها قبل زمزمه جابجايي توجه يا توزيع توجه به دو سوي مرز ايران- عراق و پاكستان- در محافل آمريكايي مطرح بوده است. اما ترديدي نيست كه با وجود اقتدار فراوان «شبه نظاميان مذهبي» و ارتباط فعال آنان با ISI پاكستان و ارتش اين كشور، پاكستان نقطه مناسبي براي فعاليت جديد آمريكا نيست.
درباره تفسير تحولات پاكستان نبايد تعجيل كرد چرا كه براي تحليل دقيق اين تحولات يافتن پاسخ روشن سؤالات مطروحه در اين يادداشت ضرورت دارد.
**مردم سالاري: خاتمي به اصلا ح طلبان پاسخ دهد
روزنامه مردم سالاري امروز در سرمقاله خود مي نويسد:
اصلا ح طلبان اگر چه به لحاظ رسانه اي و برگزاري چندين جلسه وارد فاز انتخابات شده اند اما جريان محافظه كار به سرعت در حال سر و شكل دادن به سازماندهي خود براي حضور در انتخابات رياست جمهوري است.
از ميان تمام نام هايي كه براي كانديداتوري انتخابات رياست جمهوري مطرح هستند حضور هيچ كس به اندازه رئيس جمهور فعلي در انتخابات، آتي مسجل نيست.
برخي تحليلگران معتقدند استعفاي داوود احمدي نژاد از سازمان بازرسي رياست جمهوري جنبه انتخاباتي دارد و احمدي نژاد قصد دارد از برادرش در ستاد انتخاباتي خود به نحو احسن استفاده كند. تجربه هاي گذشته در انتخابات شوراي شهر و مجلس باعث شده است كه براي پيش نيامدن مشكل در راه اندازي ستادهاي انتخاباتي حاميان دولت كه منويات رئيس جمهور را دنبال مي كنند و اعتراض مخالفان به دخالت مستقيم دولت در انتخابات احمدي نژاد اين بار پيش دستي كند و ستاد انتخاباتي خود را همراه با استعفاي برادر و حضور وي در راس اين ستاد كليد بزند.
قرائن و شواهد ديگري از جمله اجراي طرح تحول اقتصادي نيز حاكي از آن است كه احمدي نژاد براي انتخابات رياست جمهوري برنامه ريزي مفصلي انجام داده و قصد دارد سنت 8 سال رياست جمهوري پيشينيان را ادامه دهد.
در ميان اصلاح طلبان اما اوضاع كمي متفاوت است. سيد محمد خاتمي به عنوان گزينه مورد اجماع اكثر گروه هاي اصلاح طلب هنوز نظرش را درباره حضور در انتخابات اعلام نكرده است و به تعبيري ديگر اصلاح طلبان هنوز لنگ «بله»، گفتن خاتمي هستند. مراسم درخواست از آقاي خاتمي براي حضور در انتخابات كمي طولاني شده است و خواستگاران سمج نيز كم كم به سردرگمي و گيجي مبتلا شده اند. خاتمي نه حضور و نه عدم حضورش را به طور قاطعانه اعلام نكرده است و اصلاح طلباني كه به محبوبيت و كارداني وي اعتقاد دارند كما بيش منتظر اعلام نظر قاطع از سوي وي هستند. هر چند انتظار براي خاتمي با توجه به سابقه، محبوبيت كم نظير و از همه مهم تر چهره مقبول و جهاني وي به خستگي اش مي ارزد اما بايد به هوش بود كه تطويل بيش از اندازه در شنيدن پاسخ خاتمي مي تواند فرصت گپ و گفت درون گروهي و برنامه ريزي مناسب را از اصلاح طلبان سلب كند.
به جاست كه سيد بزرگ اصلاحات سريع تر تكليف اصلاح طلبان را روشن كند و اگر قصد حضور جدي در انتخابات را دارد با پاسخ آري خود اجازه دهد اصلاح طلبان وارد فاز جديد رقابت انتخابات رياست جمهوري دهم يعني برنامه ريزي و تشكيل ستاد اجرايي شوند و در صورتي كه پاسخش براي حضور منفي است تا فرصت هست دست اصلا ح طلبان را براي انتخاب گزينه جديد باز بگذارد.
ناگفته پيداست كه حضور يا عدم حضور خاتمي از تاثيرگذاري نقش وي در جريان اصلا حات نمي كاهد و آن چنان كه برخي از دوستان اصلا ح طلب مي پندارند خاتمي تنها مردي براي انتخابات نيست. خاتمي مردي براي تمامي فصول است و حضورش در انتخابات تنها يك بعد از گنجينه گرانبهايي به نام خاتمي در جريان اصلا حات است.
تجربه انتخابات گذشته نشان داده است كه جريان محافظه كار اگر در ابعاد گوناگون از جمله دموكراسي خواهي، پايبندي واقعي به جريان و انديشه امام، اخلا ق گرايي در سياست و... دست بالا يي نسبت به اصلا ح طلبان ندارد اما در سازمان دهي گروهي و تشكيل ستادهاي اجرايي و عملياتي به دليل امكانات در اختيارش و ماهيت ذاتا سازمان يافته نسبت به اصلا ح طلبان دست پيش را دارد. انتخابات مجلس هشتم هم نشان داد كه محافظه كاران در سازماندهي نيروهاي اجرايي و سازمان دهي خود توانايي هاي بالا يي دارند. بنابراين اصلا ح طلبان نيز براي عقب نماندن از غافله مي بايست سريع تر اولا در شنيدن پاسخ خاتمي تعجيل كنند و ثانيا بدون فوت وقت در جهت راه اندازي ستادهاي اجرايي خود اقدام كنند. به بياني ديگر پاسخ خاتمي چه مثبت و چه منفي استارت حركت جريان اصلا حات براي انتخابات رياست جمهوري است كه متاسفانه هنوز به طور رسمي چيزي درباره اين پاسخ گفته نشده است./115/110
پنجشنبه 31 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[مشاهده در: www.iscanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]
-
گوناگون
پربازدیدترینها