واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام دوستان
من ساعت كاريم از 5/7 تا 4 عصر هست و يه دختر 4 ساله دارم.تا ميرسم خونه 5 هست و بايد شام و ناهار فردا و مهمونداري و .. رو انجام بدم الان 6 ساله سابقه دارم ديگه كم اوردم دارم ميميرم از خستگي تازه محيط كارم هم خيلي اذيت ميكنن ولي وقتي به شوهرم ميگم خسته شدم ميگه اگه تو نياي ديگه زندگيمون سخت ميشه و نميتونيم به دخترمون خوب برسيم.اخر كه همه اين حرفها رو ميزنه بعد ميگه نيا سركار.
شماها چي؟
من كه شوهرم مي گه نمي خوادبري سركاربراي خودت كلاسهاي متفرقه بروبه خودت و بچه برس ولي كارابدا .............. امازورمن بيشتره البته فعلا
خوش به حالت شوهر من درامدش هم خوبه بد نيست ولي از اينكه تنهايي بره سر كار ميترسه.ميترسه نرسونه.
شوهر شما چه كارست؟
يعني هيچكس كمكه من نميكنه؟
من خودم شخصا اگر مرد بودم. هرگز زن بيكار نمي گرفتم. اما زياد جالب هم نيست كه يك مرد بخواد بگه كه حتما بايد بري سره كار. هر چيزي كه توش اجبار باشه خوب نيست.
اره ولي من ديگه كم اوردم شايد هم چون فكر ميكنم مجبورم انقدر برام سخته
به نظرم نبايد اصلا شغلت رو از دست بدي همسرت از يه ديد ديگه خواستار اينه كه شما شاغل باشيد آينده براي هيچ كس مشخص نيست 6 سال سابقه كار حيفه كه شما بخواين كارتون رو كنار بزاريد به آيندتون نگاه كنيد شايد همسرتون شرايطي داره كه گفتنش شما رو نگران كنه بنابراين غير مستقيم از شما مي خواد كه سر كاربريد خوبه كه زن از لحاظ مالي مستقل باشه و براي سالهاي آتي و دوران بازنشستگي از لحاظ مالي خيالش راحت باشه شما هم بهتره يه مقدار تنوع تو زندگي و محيط كارت بوجود بياري و از همسرت بخواي كه تو كارهاي مربوط به خونه و بچه داري بهتون كمك كنه موقعيت چند مسافرت رو براي خودتون بوجود بياريد تا خستگي ناشي از كار از بين بره اين يه افسردگيه سطحيه كه در بين شاغلين چه خانم و يا آقا هر از گاهي بوجود مي ياد به مزايايه شاغل بودن فكر كنيد به اينكه يواش يواش دخترتون بزرگ مي شه و شما با زمان زيادي از بيكاري وبيهودگي مواجه مي شيد به نظر همسرتون از يه ديد ديگه نگاه كنيد ايشون موقعيت اقتصادي جامعه رو حتما بيشتر درك مي كنند اينطوري بار فكريه كمتري به همسرتون وارده در نتيجه سودش به شما هم مي رسه بهش بگيد كه به كارتون ادامه مي ديد تا ازلحاظ مالي به ايشون زياد فشار نياد در عوض همسرتون هم در امور منزل به شما كمك كنه و به نوعي تقسيم وظايف كنيد به نظرم شما از محل درامدتون زياد براي خودتون استفاده نمي كنيد سعي كنيد هر ماه مبلغ كمي رو فقط و فقط براي خودتون و افراد ي كه دوست داريد خرج كنيد تا احساس رضايتمندي ازكار كردن رو كسب كنيد
موفق باشيد
مرسي ماندگار جون.يك كم ارومتر شدم
من رشته تحصيليم هنره.ولي كارم ارتباطي با رشتم نداره .خودم احساس ميكنم خيلي با اون چيزي كه هميشه فكرشو ميكردم فاصله دارم من عاشق كارهاي هنري بودم ولي الان ذوقم كور شده و اصلا هم فرصت كلاس يا كارهاي هنري رو ندارم
سلام maman narjes جان
ببخشيد اينجا اين موضوع رو مطرح ميكنم ولي چون پيغام خصوصي ارسال نميشه خواستم اينجا مزاحم ماندگار جون بشم
ماندگار جان شما مشاور هستيد؟ اگه بله ميشه يه مركز مشاوره يا يك مشاور كه خودتون قبولش داريد به من معرفي كنيد؟
ممنون ميشم
همه کسانی که شاغلن همینن و ناراضی من خودم صدبار گفتم کارمو ول میکنم و میشینم خونه حالشو می برم یه بار هم همین کار رو کردم دور از جونت عین سگ پشیمون شدم مجبور شدم کلی التماس کنم دوباره همون جا منو بپذیرن .ببین یا خانمها باید از اول سرکار نرن و خونه دارباشن یا رفتن دیگه نمیتونن ولش کنن.از خدات باشه همسریت میگه برو سرکار واسه خستگی هم راه هست میتونی یه کارگر خانم بگیری که مثلا ماهی یه بار بیاد تمیزکاریهای اصلی رو انجام بده.ماشین ظرفشویی بگیر و از کار شستن ظرفها راحت شو .برای پخت خورش و .. از ارام پز استفاده کن. خیلی رو نظافت خونه و .. حساس نباش.درباره دخترت هم شاید الان سخت باشه ولی یاد میگیره رو پای خودش وایسته و در اینده میتونی از نظر مالی کمکش باشی و مطمئن باش ممنون میشه
واي دوستان شماها همتون خيلي بهتر از منيد چرا من انقدر كم اوردم شايد خيلي تنبلم يا چون دورو بريام رو ميبينم كه خيلي خوشن زورم ميگيره
من اوايل كه اومدم سر كار همين حسو داشتم . مخصوصا اينكه محيط كاريم هم برام عجيب و غريب بودو اصلا سر كارم راحت نبودم. همش ميخواستم كارمو ول كنم همسرم ميگفت ميل خودته اما مامانم نميذاشت(آخه خودش اول ازدواجش همچين كاري كرده بود و خيلي خيلي پشيمون بود) تحمل كردم والان خيلي خوشحالم كه تحمل كردم و كاركمو ول نكردم چون همون محيط كاري به رشدم كمك كرد. و شخصيت اجتماعيم شكل گرفت و خيلي خيلي برام موقعيتهاي خوب پيش آورد. الانم قصد دارم كارمو عوض كنم اما اصلا به خونه داري فكر نميكنم. چون با اينكه راحتي دورنماي قشنگي داره اما وحشتناكه. اونم براي كسي كه به پيشرفت اجتماعي و مالي خودش حساس باشه. و عادت كرده تو اجتماع باشه. براي همين من بهت پيشنهاد ميكنم باتوجه به اينكه از نظر مالي هم به درآمد احتياج دارين بيشتر صبر كني و راه خوبي براي تحمل اين سختيها هم اينه كه: درآمد حاصل از كارتو يا حداقل بخشيشو پس انداز كني . براي منكه انگيزه خوبي بود
مرسي دوستان از راهنماييهاتون
مهتا. نوشته است:
سلام maman narjes جان
ببخشيد اينجا اين موضوع رو مطرح ميكنم ولي چون پيغام خصوصي ارسال نميشه خواستم اينجا مزاحم ماندگار جون بشم
lماندگار جان شما مشاور هستيد؟ اگه بله ميشه يه مركز مشاوره يا يك مشاور كه خودتون قبولش داريد به من معرفي كنيد؟
ممنون ميشم
مهتاي عزيزم سلام
عزيزم من مشاور نيستم
اما به يه چيز خيلي اعتقاد دارم و اونم اينكه بزرگترين مشاور هر كسي خودشه اين يه شعار نيست
اين تجربه رو وقتي بدست اوردم كه براي حل مشكلاتي كه داشتم خيلي چيزهارو تجربه كردم از مشاور، نذرو نياز، مشورت كردن اما تغيري تو وضعيت موجود بدست نمي ياوردم
تا اينكه پدرم منو با واقعيتهاي جديدي روبرو كرد و اون خودشناسي و تغيير تو رفتار هاي خودم بود
من متوجه شدم تا وقتي خودم رو تغيير ندم ، تا زمانيكه خودخواهانه فقط به خود فكر ميكنم تا زمانيكه هميشه ديگران رو مقصر مي دونم ،تا وقتي گذشت نكنم ،وقتي در برابر هر كاري كه براي عزيزانم انجام دهم توقعي داشته باشم هيچ كسي نمي تواند براي حل مشكلاتم چاره ساز باشد
از اينكه سالهاي اول ازدواجم به توقعات بچه گانه و رنجشهاي كودكانه گذشت دلخورم اما بلاخره فهميدم واين شعار هميشه سرمشق منه: با هر قدمي كه براي رضايت و خوشبختيه اطرافيانم بر مي دارم در واقع خودم رو به خوشبختي نزديكتر مي كنم
من از بد رفتاريهاي همسران بعضي ها به خوبي هاي همسرم بيشتر فكر ميكنم و بيشتر عاشقش ميشوم و خدا رو شكر مي كنم كه همسرم از ان مبراست
با ديدن معايب مشترك همسرم با همسران ديگران دلگرم ميشوم پس چيز خاصي نيست من تنها نيستم بايد مبارزه كنم و پيروز شوم
از خوبي هاي ديگران ذوق زده مي شوم و دلم براي اطرافيانم مي سوزد كه من اين طور نيستم پس تلاش مي كنم من نيز همانگونه باشم
من عاشقانه دنبال بهترينم قبلا لذت مي بردم كه همسرم بهترين باشد امروز افسوس مي خورم كه چرا خودم نبايد بهترين باشم
من عاشقانه دنبال راهايي براي بهتر ين همسر مهربانترين مادر و دلسوز ترين فرزند بودن هستم و هيچ توقعي ندارم
در كنار اين مطالب ، ودر كنار داشتن پدري بسيار فرهيخته دوستاني دارم كه به من كمك كردن مثل خودشان از منيتم و من بودنم كه بزرگترين آفت زندگيست رها شوم
در ضمن يه شماره برات تو پيغام خصوصي مي ذارم يه شماره ده رقمي اگه مشكل خاصي داري با اون پزشك در ميون بذار
با عرض معذرت از دوست خوبمون كه تو تاپيكش جواب مهتا جون رو دادم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 215]