واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: پرسه در ديروز و امروز سريال سازي ماموريت ناتمام
آرزو شهبازي
در روزهايي كه سريال هاي توليدي مركز سيمافيلم، با آرم اين مركز از شبكه هاي مختلف سيما در حال پخش است، خبر تغيير و تحولات در اين مركز خيلي ها را كنجكاو دانستن بيشتر درباره اين مركز كرده است. آنچه مي خوانيد بخش اول گزارشي است كه كارنامه سيمافيلم را از ابتدا تا به امروز بررسي مي كند.
---
مركز سيمافيلم كه پيش از انقلاب به نام «تل فيلم» فعال بود، پس از انقلاب براي مدتي متوقف و دوباره چند سالي در زمينه فعاليت هاي آموزشي به حيات خود ادامه داد. پس از آن به شبكه يك پيوست كه توليد سريال هاي بزرگي چون «امام علي(ع)» در همين زمان شكل گرفت. سريالي به كارگرداني داوود ميرباقري و بر پايه حساسيت ها و قوت هاي كارگرداني وي كه به عنوان اثري عظيم، نوعي جريان سازي در زمينه آثار تاريخي به شمار مي رفت و هنوز هم با وجود ساخت آثار بسيار در اين زمينه، جزء بهترين ها محسوب مي شود. در دوره حضور دكتر لاريجاني در سازمان صدا و سيما يعني اواخر سال 72 بود كه اين مركز به محلي براي تعامل دست اندركاران سينما و تلويزيون تبديل شد. با اين تعريف، سيمافيلم از سال 73 به شكل فعلي خود فعاليتش را آغاز و از سال 81 نام آن از «تل فيلم» به «سيمافيلم» و ساختارش از شركت به اداره كل تغيير پيدا كرد.
در يك مواجهه كلي با سريال هاي ساخته شده در اين مركز، مي توان آنها را در سه مجموعه كلي دوباره مرور كرد. در اولين بخش اين گزارش به آثاري پرداخته ايم كه به گذشته دورتري برمي گردند و البته تناوب زماني آنها مدنظر نبوده است.
در اين زمينه، يكي از آثاري كه در ژانر دفاع مقدس جاي مي گيرد، «عبور از خط سرخ» نوشته عليرضا سجادپور است كه داستان شهيد عباس دوران و عمل شجاعانه او براي بمباران محل برگزاري كنفرانس غيرمتعهد ها در بغداد در دوران پس از فتح خرمشهر را روايت مي كند. كارگرداني اين مجموعه تلويزيوني برعهده جمال شورجه بود كه آثار بسياري در اين ژانر در كارنامه كاري وي ديده مي شود.
از ديگر سريال هاي دفاع مقدس نيز مي توان به « سفر به چزابه » اشاره كرد كه مرحوم رسول ملاقلي پور در اين اثر به سفر گروهي از نويسندگان به مناطق جنگي جنوب براي ايده يك كار هنري مي پردازد. مسوول اين گروه سعي دارد وحيد را كه در گذشته در زمينه سينماي جنگ فعاليت داشته و مدتي است به مضامين ديگر روي آورده، با خود ببرد.
ملاقلي پور نيز از جمله كارگرداناني بود كه آثارش حول محور دفاع مقدس و بر پايه نگاه ويژه خود او نسبت به اين موضوع مي گشت و آثار ديگري چون فيلم سينمايي « مزرعه پدري » را نيز در مركز سيمافيلم ساخته بود.
سريال «ليلي با من است» اثر موفق كمال تبريزي در زمينه سينماي جنگ نيز از مجموعه هاي ديگر اين مركز بود كه البته نگاهي طنز به مقوله دفاع مقدس داشت و مي توان گفت از اولين آثار ساخته شده با اين رويكرد به حساب مي آمد. «ليلي با من است» نوشته رضا مقصودي، داستان يك فيلمبردار تلويزيوني به نام صادق را روايت مي كرد كه به علت مشكلات مالي نياز به وام دارد. به همين خاطر تصميم مي گيرد در قالب يك ماموريت به سوي جبهه نبرد برود. ترس ها و نگراني هاي او در جبهه و خط مقدم و تلاش هايش براي بازگشتن و در نهايت زخمي شدنش، ماجراي طنزي را رقم مي زند كه اثر متفاوتي در كارنامه سريال هاي سيمافيلم به شمار مي رود. در كنار اينها سريال «عروس حلبچه» به نويسندگي و كارگرداني حسن كاربخش از ديگر آثاري است كه با موضوعيت جنگ، زندگي كالي دختر كاك صديق، يكي از مبارزان بزرگ حلبچه را به تصوير مي كشد. اما همه آثار ساخته شده در زمينه دفاع مقدس تنها جنگ تحميلي ايران را مبناي داستان خود قرار نداده اند. در اين ميان، سريال «هفت سنگ» اثر سيدعبدالرضا نواب صفوي داستان مبارزه مردم فلسطين و دو دانشجو به نام هاي شريف و هانيه را روايت مي كند كه در جريان مبارزه، آرمان مردم فلسطين را به واسطه سازش كاري گروه هاي مسلح، به انحراف كشيده شده مي دانند و سرخورده از مبارزه، به مردم مي پيوندند.
جز آثار ساخته شده در زمينه دفاع مقدس، در سريال هاي قديمي تر سيمافيلم، آثاري چون«ديپلمات» نيز به چشم مي خورد كه فعاليت هاي اعضاي سرخورده سازمان منافقين در ايجاد جو تبليغاتي نامناسب عليه نظام را دستمايه داستان خود قرار مي دهند. داريوش فرهنگ در اين مجموعه كه نويسندگي و كارگرداني آن را برعهده دارد، داستان قتل مرد جواني در رم و مظنون شدن به يكي از ديپلمات هاي عاليرتبه سفارت ايران را مطرح مي كند كه موجب تبليغات سوء عليه ايران مي شود. اما سرانجام پس از تحركات خستگي ناپذير ديپلمات ايراني، قاتل اصلي كه از سران سازمان منافقين است، شناسايي و طي درگيري با پليس ايتاليا كشته مي شود.
«فرار» اثر ديگري است كه داستان آن به دوران انقلاب و فعاليت هاي گروه هاي انقلابي باز مي گشت و رحيم رحيمي پور در اين سريال با دستمايه قرار دادن زندگي جواني به نام فرهاد كه در خانواده يي وابسته به رژيم پهلوي به دنيا آمده و با قرار دادن او در يك موقعيت ناخواسته، گوشه يي از جريانات انقلاب اسلامي و تغيير ديدگاه اين طبقه از مردم را به نمايش مي گذارد.
سريال «سلام به انتظار» كه داستان بازگشت دكتر رضا، موفق ترين پزشك ايراني قاره امريكا در رشته جراحي مغز و اعصاب به ايران را براي ديدار خانواده روايت مي كرد، نيز از ديگر آثار اين مركز بود كه نويسندگي و كارگرداني آن را كريم آتشي برعهده داشت و شايد بتوان آن را در دايره آثاري جاي داد كه بر پايه تاكيد بر هويت ملي ساخته مي شوند.
مجموعه تلويزيوني «روزي عقابي» به نويسندگي و كارگرداني سيدمحمدرضا مفيدي نيز از آثاري است كه با قرار گرفتن در دسته آثار ملي، بحث سرقت آثار باارزش باستاني را پيش مي كشد.
اما در اين ميان سريال هايي كه به مسائل خانوادگي و وقايع زندگي روزمره مي پردازند نيز سهم عمده يي را دارا هستند. از بين اين آثار مي توان به سريال «دزدان مادربزرگ» نوشته اصغر فهيمي اشاره كرد كه با يك داستان ساده و معمولي، مسائل اساسي زندگي جوانان را مطرح مي كند. در اين مجموعه كه كارگرداني آن را مهدي صباغ زاده برعهده داشت، داستان دزديده شدن مادربزرگي طرح مي شود كه در خانه يي قديمي و بزرگ با خاطرات گذشته و دلخوشي هاي گاه و بيگاه ديدار فرزندانش سر مي كند. در اين داستان، مادربزرگ سه جواني را كه طي اتفاقاتي او را دزديده اند، فرزندان خود مي داند و درصدد ايجاد تغيير در رفتار آنهاست.
«بي قرار» نوشته بهروز خلجي و فريبا حسيني و به كارگرداني مجيد قاري زاده سريال ديگري است كه به مسائل تربيتي كودكان طلاق مي پردازد. در همين زمينه، كاظم راست گفتار نيز در سريال« فالگير» به گرايش هاي شديد خرافي خانواده ها مي پردازد كه اين گرايش ها در داستان او، مانعي براي دستيابي سعيد قهرمان داستان به اهدافش مي شود و يك سلسله وقايع طنز به وجود مي آورد.
«بوي ريحون» به كارگرداني فرزين مهدي پور و نويسندگي فرهاد عليزاده آهي نيز، خرابكاري هاي نوجواني به نام قاسم و برادرش جواد را در يكي از محله هاي قديم شهر يزد به تصوير مي كشد.
در كنار اينها سريال«گالري 9» سرقت تابلويي از موزه هنرهاي معاصر توسط يك جوان نقاش را روايت مي كند كه داستاني مشترك از خرقه پوش و قاسم خاني است و البته رمضاني و حقيقي نيز كارگرداني مشترك آن را برعهده داشته اند.
كاظم بلوچي اما در سريال ديگري به نام «عياران»، داستان كشمكش ميان جوانمردي به نام حاج اكبر و شخصيت ديگري كه مدتي است به بيراهه رفته را مطرح مي كند و در نهايت در داستاني كه نگارش آن را محسن دامادي برعهده داشته، جدال دو شخصيت مثبت و منفي شكل مي گيرد.
شايد بتوان سريال « زائر » نوشته و كارگرداني اكبر صادقي را نيز در اين دسته آثار جاي داد. در اين اثر ما با راننده اتوبوسي به نام فيصل همراه مي شويم كه از عاشقان علي بن موسي الرضا (ع) بوده و 40 سال است زائران مرزنشين پاكستان و ايران را به زيارت مشهد مقدس مي برد. اين داستان در واقع سير تحول نديم برادر فيصل را كه با او اختلاف عقيده دارد در يكي از اين سفرها شرح مي دهد. ضمن اينكه اين داستان به نوعي بحث مبارزه با قاچاق مواد مخدر در مرزهاي شرقي را نيز مطرح مي كند. شايد بتوان از سريال «سايه به سايه» به عنوان يكي از آثار پخش شده پليسي سيمافيلم نام برد. ماجراي فيلم از اين قرار است كه در يك صبح ابري، جسد استوار حيدري از آب دريا گرفته مي شود و ماهيگيري به نام گلعلي به جرم قتل مورد اتهام قرار مي گيرد. ستوان پوريا كه تازه ازدواج كرده، مسوول اين پرونده شده و همسرش نيز به او كمك مي كند. در اين جريان، شخصي متمول به نام گلباز كه در كار صدور مركبات و گل هاي كمياب است نيز به ماجراي اين قتل ارتباط مي يابد. «شب روباه» نوشته ابوالفضل آهنچيان و كارگرداني ساموئل خاچكيان نيز با پرداختن به درگيري پليس با روساي يك باند قاچاق بين المللي كه وارد ايران شده و قرار است محموله قاچاقي را از ايران به كشور ديگري ببرند از ديگر آثار پليسي اين مركز در سال هاي گذشته به شمار مي رود. اگرچه اين روند تا به امروز ادامه داشته و آثار موفقي را نيز در خود جاي داده است.
پنجشنبه 31 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 136]