واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: آشنايي با انديشمندان جهان اسلام / ملامهدي نراقياثبات رسالت پيامبر اكرم(ص) از كتب مذهبي يهود، افتخار ملامهدي نراقي است
گروه انديشه: «ملامهدي نراقي» با يادگيري خط و زبان عبري و لاتين، با رهبران مذهبي اقليتها وارد بحث و مناظره ميشود و از متن كتب مذهبي آنان با خط عبري مطالبي را بر حقانيت رسالت پيامبر بزرگ اسلام(ص) نقل و ترجمه ميكند.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، امروز 18 شعبان، برابر است با سالروز درگذشت «ملامهدي نراقي»، در سال 1209 هجري قمري.
شهر زيبا و تاريخي كاشان در طول تاريخ به «دارالمؤمنين» معروف بوده است. همواره عالمان بزرگ و ناميِ فراواني از آن ظهور كردهاند و جهان اسلام از وجود نوراني آنان بهرههاي چشمگيري برده است. دانشمنداني كه هر كدام با تأليفات خود در رشتههاي گوناگون چراغ هدايت شدند و يكي پس از ديگري در عرصههاي علم و حكمت درخشيدند و بر زيباييهاي اين شهر جلوه ديگر بخشيدند.
در اين شهر با افول هر ستاره، ستارهاي ديگر طلوع ميكند. در سال 1091 قمري هنگامي كه دانشمند توانگر ملامحسن فيض كاشاني چشم از دنيا فرو ميبندد از آن پس فروغ و نشاط معنوي شهر كاشان رو به افول و خمودي مينهد. اين شهر حدود چهل سال زانوي غم به بغل ميگيرد و به انتظار طلوع ستاره درخشان ديگر مينشيند.
تا اينكه در سال 1128 قمري در نراق ـ يكي از روستاهاي اطراف كاشان ـ نوزادي از مادر متولد ميشود. پدر وي كه ابوذر نام داشت و از كارگزاران ساده دولتي بود، به اميد اينكه فرزندش از ناشران حقيقي شريعت محمدي(ص) و از منتظران واقعي حضرت مهدي(عج) باشد نام او را «محمدمهدي» ميگذارد.
اين فرزند دوران كودكي و نوجواني را در روستاي نراق سپري ميكند. در همان اوان نوجواني علاقه شديدي نسبت به تحصيل علم و آگاهي از واقعيتهاي هستي در وجود خود احساس ميكند. پس فرصت را از دست نداده، با ذوق و شوق فراوان آماده يادگيري علوم و معارف اسلامي ميشود. بدين سال محمدمهدي آواي هجرت سر ميدهد و براي ثبت نام در مدرسه علوم ديني كاشان به سوي آن ديار روانه ميشود.
حوزههاي علميه آن دوران، از نظر پذيرش، برنامه روشن و ثابتي نداشت. هر علاقهمندي تنها با مراجعه و معرفي آوردن از سوي روحاني محل ميتوانست به آساني وارد مدرسه شود و از همان روز در پاي درس استاد، حق حضور داشته باشد. او نيز اين مرحله را پشت سر ميگذارد و يكي از حجرههاي مدرسه را براي مطالعه و اقامت شبانهروزي خود انتخاب ميكند.
البته سادگي ورود عاشقان حقيقت به حوزههاي علميه بدان معنا هم نبود كه از هيچ نوع نظم و برنامهاي برخوردار نباشد، بلكه طلاب علاوه بر اينكه زير نظر استادان دلسوز و پرتلاش راهنمايي شده، پرورش مييافتند، در طول دوران تحصيل خود، امتحانهاي سخت و گوناگوني از قبيل فقر، بيماري، كمبود استاد و مشكلات خانوادگي و... را يكي پس از ديگري از سر ميگذراندند.
به اين ترتيب تنها افرادي ميتوانستند در اين مرحله حساس قبول شده، نمره عالي به دست آورند كه از روحية قوي، علاقه، پشتكار و انگيزه الهي برخوردار باشند و تنها اين گروه بودند كه تا آخر نيز در اين سنگر پرخطر ميماندند و از كيان اسلام و مسلمانان دفاع ميكردند.
هنور نتيجه اين مرحله از آزمون در مورد محمدمهدي درست روشن نشده بود. معلوم نبود وي در جرگه كدام يك از اين دو گروه قرار خواهد گرفت. آيا به سرنوشت آن كساني دچار خواهد شد كه با اندك گرفتاري و دشواري، درس و بحث و مدرسه را رها كردند و رفتند يا اينكه آستين همت بالا زده، طريق عشق و عرفان در پيش ميگيرد؟
در هر صورت او با توكل به خداوند يكتا و تكيه بر اراده آهنين، تلاش مخلصانه خويش را پي ميگيرد و در حلقه درس انديشمند توانا مرحوم ملا «جعفر بيدگلي» حاضر ميشود. چندين سال از محضر پرفيض اين عالم فرزانه خوشههاي علم و حكمت ميچيند و دوره مقدمات، سطح و مقداري از دروس عالي را در شهر كاشان به پايان ميرساند.
چون درسهاي موجود در كاشان نميتوانست خواستههاي علمي و مشكلات درسي او را پاسخ دهد به ناچار براي تكميل اندوختههاي علمي، راهي حوزه علميه اصفهان ميشود. در آنجا پس از مدتي اقامت و جستجو در بين عالمان تراز اول، حكيم پارسا مرحوم مولي اسماعيل خواجويي را به استادي انتخاب مي كند و در حدود سي سال توقف در آن شهر از كرسي درس وي از جمله: فقه، اصول، كلام، فلسفه، حساب، هندسه و نجوم استفادههاي شايان ميبرد.
همچنين از محضر استاد كل فلسفه مرحوم محمدزمان كاشاني و شيخ محمد مهدي هرندي نيز بهرههاي فراوان كسب ميكند. اين دوره از تحصيل ايشان در اصفهان نقش بسزايي در رشد و نبوغ علمي وي بر جاي مينهد و استعدادهاي نهفتهاش را به خوبي شكوفا كرده، او را به مرحله باروري مينشاند.
ديري نميپايد كه در زمره عالمان و استادان بزرگ حوزه اصفهان قرار گرفته، در ميان آنان همانند ستاره پرنور ميدرخشد. ملا مهدي نراقي در آنجا علاوه بر تحصيل، تدريس و تحقيق، به تبليغ و ارشاد مردم نيز همت ميگمارد و حتي با يادگيري خط و زبان عبري و لاتين نزد عالمان يهودي، با رهبران مذهبي اقليتها وارد بحث و مناظره ميشود و از متن كتب مذهبي آنان با خط عبري مطالبي را بر حقانيت رسالت پيامبر بزرگ اسلام(ص) نقل و ترجمه ميكند.
نراقي پس از سالها تلاش و تحقيق در نجف و كربلا، دوباره به وطن خود كاشان باز ميگردد تا جان در بدن دارد در خدمت مردم قرار گيرد. او در حل مشكلات آنان لحظهاي درنگ نميكند و منزل ساده وي پناهگاه هر دردمند و مظلوم قرار گرفته، گره كور و نزاعهاي ريشهدار در خانه باصفاي وي بازگشته، به صلح و محبت تبديل ميشوند و اين بدان سبب است كه او هميشه در تلخيها و خوشيهاي زندگي در كنار آنان قرار ميگرفت.
از اين عالم توانمند تأليفات گرانبهايي در رشتههاي گوناگون به يادگار مانده كه هر كدام آنها از اهميت ويژهاي برخوردار است. فهرست اجمالي آن به اين شرح است: در فقه لوامع الاحكام، معتمد الشيعه، انيس التجار، انيس الحجاج، المناسك المكيه، صلاة الجمعة، تحفة رضوية؛ در اصول فقه تجريد الاصول، جامعة الاصول، رسالة الاجماع، انيس المجتهدين؛ در فلسفه و حكمت جامع الافكار و فاقد الانظار، اللمعة الالهيه في الحكمة المتعاليه، شرح الالهيات من كتاب الشفاء، قرة العيون في الوجود و الماهيه، لمعات العرشيه، الكلمات الوجيزه، انيس الحكماء، انيس الموحدين؛ رياضيات و هيئت توضيح الاشكال (هندسه اقليدسي)، رسالة تحرير اكرثاذر سينوس، رسالة عقود انامل، المستقصي (هيئت)، المحصل (هيئت)، معراج السماء (هيئت)؛ در اخلاق جامع السعادات، جامع المواعظ.
ديگر آثار وي عبارتاند از: محرق القلوب (مقتل)، مشكلات العلوم (كشكول)، نخبة البيان (تشبيه، استعاره و محسنات بديعه)، طائر قدسي (ديوان اشعار) و حواشي و تعليقات بر آثار علماي پيشين. بيشتر اين كتابهاي گرانسنگ به صورت نسخههاي خطي دركتابخانههاي مختلف نگهداري ميشود و تنها حدود 10 مورد از آن به مرحله چاپ و نشر رسيده و بعضي از آنها نيز مانند «انيس التجار» چندين بار چاپ شده و از سوي مراجع بزرگ همچون آيات عظام سيدمحمد كاظم طباطبائي يزدي، سيداسماعيل صدر و شيخ عبدالكريم حائري يزدي حاشيههايي بر آن زده شده است.
اين عالم خدمتگزار پس از سالها فداكاري و خدمت، روز شنبه 18 شعبان 1209 در هشتاد و يك سالگي در شهر كاشان به ديار ابدي ميشتابد و با پرواز جاوداني خويش ملت مسلمان عصر خود را به عزا و ماتم مينشاند. در آن حال پيكر پاك و مطهر نراقي با شكوه و عظمت فراوان در اين شهر تشييع ميشود و سپس به نجف اشراف منتقل شده، در كنار حرم اميرالمؤمنين علي(ع) سر بر آستان علوي ميگذارد و براي هميشه در آن مكان مقدس آرام ميگيرد.*
*منابع: عبدالرحيم اباذري، مقاله «ملا مهدي نراقي»، برگرفته از مركز جهاني اطلاعرساني آلالبيت؛ پايگاه اطلاعرساني دارالعرفان.
چهارشنبه 30 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 365]