واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: انتخاب متن اجباري بود اما راضي ام
، سما بابايي: «هتل پلازا» نوشته «ماروين نيل سايمون» نمايشنامه نويس و فيلمنامه نويس برجسته آمريكايي است كه «شهرام زرگر» آن را ترجمه كرده است. اين نمايش سه اپيزود است و كوروش نريماني يكي از آن سه اپيزود را كارگرداني كرده است. دختري كه مراسم عروسي اش در يك هتل مجلل به نام «پلازا» در حال برگزاري است، ناگهان به داخل حمام يكي از اتاق هاي هتل مي رود و در را به روي ديگران مي بندد و حاضر نمي شود كار خود را به پدر و مادرش توضيح دهد. پدر و مادر از همه توان خود براي بيرون آوردن عروس از داخل حمام به كار مي بندند اما به هيچ نتيجه اي نمي رسند. با آمدن داماد به داخل اتاق، عروس خانم مجاب مي شود كه از حمام خارج شود و به مجلس عروسي بازگردد. «نريماني» در حالي اين نمايش را به روي صحنه برد كه مدت ها بود قصد اجراي نمايش « شب هاي آوينيون» را داشت كه سرانجام موفق به روي صحنه بردن آن نشد.
+بعد از نمايش «دن كاميلو» كه اتفاقاً اثر بسيار موفقي هم از نگاه منتقدان و هم از نظر جذب مخاطب بود، چطور اين بار «هتل پلازا» را در
حال و هوايي كاملاً متفاوت به روي صحنه برديد؟
من هم با شما موافقم كه اين نمايش در ادامه كارهاي قبلي من قرار نمي گيرد اما بايد اين مساله را مدنظر داشت كه در حال حاضر شرايط به گونه اي آماده نيست كه بتوان نمايش هايي از جنس «دن كاميلو» و «شب هاي آوينيون» را به روي صحنه برد. در حالي كه اين آثار به شدت مخاطب دارند و اميدوارم شرايطي فراهم شود تا دوباره نمايش هايي از اين دست به روي صحنه رود. به خصوص آنكه تاكنون كارگردانان بسياري روي نمايشنامه هايي از اين دست فعاليت كرده و به موفقيت هايي نيز دست يافته اند.
البته اين بدان معنا نيست كه من از اجراي اين نمايشنامه ناراضي هستم. خيلي ها گمان مي كنند بعد از مشكلي كه براي به صحنه بردن آثار قبلي من به وجود آمد، من به ناچار اين نمايش را اجرا كردم، در حالي كه به هيچ وجه اينگونه نيست و اگر هم اجباري وجود داشته در اين مساله بوده است كه من تنها ناگزير به اجراي يكي از نمايشنامه هاي «نيل سايمون» شدم. در واقع شهرام زرگر به من لطف بزرگي كرد و ترجمه چهار نمايشنامه از «نيل سايمون» را بر عهده گرفت و آنها را در اختيار من قرار داد.
+اين نمايشنامه در حالي به روي صحنه رفت كه چندين اثر شما از طرف مركز مورد پذيرش قرار نگرفت به همين خاطر نيست كه خيلي ها فكر مي كنند كه شما هتل پلازا را با اجبار روي صحنه برده ايد؟
در سال گذشته من علاوه بر اين سه نمايش، نمايشنامه هاي «ژاك و اربابش» نوشته ميلان كوندرا و «خشم شديد فيليپ هوتس» نوشته ماكس فريش را به شوراي نظارت و ارزشيابي مركز هنرهاي نمايشي و پس از چند ماه بلاتكليفي به شوراي مجموعه تئاتر شهر ارجاع دادم كه پس از اين انتظار بلندمدت اين نمايش اجازه اجرا گرفت اما همان طور كه گفتم به هيچ عنوان از اجراي اين نمايش ناراضي نيستم.
+حالا چطور نمايشنامه اي از «سايمون» را انتخاب كرديد؟
دليل ساده اي دارد. با توجه به كمبود نمايش هاي كمدي اصيل ايراني و صميميت بافت اين اثر، آن را براي اجرا انتخاب كردم ضمن آنكه اين نمايشنامه سه اپيزود داشت كه از سوي مركز هنرهاي نمايشي يك اپيزود آن براي اجرا پذيرفته شد. اين نمايش درباره زن و مرد ميانسالي است كه تمام پول خود را براي عروسي دخترشان و كرايه يك شب در هتل پلازا صرف مي كنند اما از تمام اينها گذشته، من اين نمايشنامه را دوست داشتم، به خصوص آنكه فضاي نمايش به طور كامل رئاليستي است و داستان نمايش به طور كامل در يك فضاي محدود مي گذرد و همين پيچيدگي هاي كار را افزايش مي دهد و به صحنه بردن آن را وسوسه انگيز مي كند البته توجه «سايمون» به بسياري از جزئيات كمي كار را با دشواري همراه مي كند كه ما در طول تمرينات و اجراي نمايش تمام تلاش خود را كرديم تا چندان خودمان را درگير آنها نكنيم. به خصوص آنكه من با بافت نمايشنامه هاي ايراني بيشتر آشنا هستم و در نمايشنامه هاي خودم فضا را بسيار بازتر و گسترده تر مي بينم تا فضا براي ارائه كارهاي جديد وجود داشته باشد.
+اين روند طنز را همچنان در كارهاي تان ادامه خواهيد داد؟
نمي دانم، شرايط تئاتر ما در حال حاضر به گونه اي نيست كه بشود درباره كار آينده قضاوتي انجام داد. «هتل پلازا» نمايشي متكي بر يك موقعيت طنز و مبتني بر گفتارهاي كميك است كه اين گفتارها همه در ادامه آن موقعيت اوليه قرار مي گيرند. در واقع اين زبان و كلام نمايشي است كه شكلي از موقعيت را به وجود مي آورد و همه رويدادهاي نمايشي تابع پيگيري و گسترش گفتارهاي قبلي هستند.
+نمي شد نمايش را به سمتي برد كه مخاطب آثار شما، همان فضاي كارهاي قبلي را حس كند؟
ما تمام تلاش مان را كرديم تا به لحاظ اجرايي اين نمايشنامه را به اجراهاي قبلي نزديك كنيم و فضايي مانند ساير آثارم ايجاد كنم اما واقعاً اين امر امكان پذير نبود و حتي اگر به آن شكل از اجرا اصرار مي كرديم و فضاي باز و گسترده اي را در نظر مي گرفتيم، ديگر نوعي لجبازي بود.
+شما خودتان تا چه اندازه از روي صحنه بردن اين نمايش راضي هستيد؟
من خودم نمايش هايي چون «دون كاميلو» يا «شوايك» را بيشتر مي پسندم اما به هر حال «هتل پلازا» نيز نمايش مهمي در پرونده كاري من به حساب مي آيد.
چهارشنبه 30 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 183]