واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: در قلب كردستان سبز شلماش نگين سرسبز
كردستان-خبرنگار آفرينش
ار سنندج كه راه مي افتي ،راه مقصد دور مي نمايد. صبح خيلي زود ،هواي تازه ي گرگ وميش شده، جاده ي سقز پر طراوت وسبز ، عبور از سد قشلاق اين آبي خوش رنگ، كه از ديواندره و بعد سقز ،كوها و كوه پايه ها و سبزي دره ها و كشت زار هاي گشاده رو در مقابلت به سلامي گرم به اسقبالت مي آيند و مانند مردم مهربان كردستان نگاهت روبه سوي خويش ميكشند.هوايي بي دود گازوييل و بنزين و بدور از جنجال و غوغاي بوق ماشين ها و صداي دست فروش ها ، دلت مي خواهد گوشه اي توقف كني و نفسي عميق بكشي. سي چهل كيلومتر آنطرفتر از سقز ،بانه به اسقبالت مي آيد. مرز كردستان عراق ،عبور از بازار چه ها ،آدمي را به ياد حقايق فيلم " زماني براي مستي اسب هاي " بهمن قبادي مي اندازد. انگار قبادي دارد با تو دو باره فيلم بر داري مي كند. بازار چه ها و پاسازهايي گو ناگون و اجناسي ارزان تر از جاهاي ديگردر اين منطقه كه بدون واسطه ي حضور دلالان بدستت مي رسد. تفاوت قيمت ها در اينجا با ديگر شهر هاي استان غير مرزي كردستان چقدر چشمگير و محسوس است. انچه كه مي خواهي از شير شتر تا جان آدمي بدستت مي رسد. دلت آرام ندارد. گشتي در شهر و گپي با اهالي با صفاي آنجا. بانه با آرباباي بلند قامت زيبايش بندت نمي كند. شصت و اندي كيلومتر كه از بانه جدا مي شوي و از دره هاي كم درخت و پر درخت جنگل ها و بيشه ها مي گذري ، از دور چشمت به سر دشت مي افتد. شبش همچون ريسماني از ستارگان در بلنداي جاده ها ديده مي شود. بلند و خواستني جاده ها در ميان در ه ها ي سبزمي پيچد همچون ماري به چله نشسته مي نمايد.. سر دشت نشسته در ميان كوه ها در ارتفاع چند هزار پايي بالاتر از سطح در يا. با نشيب و فرازهايي دلنشين و جذاب با رودخانه ي زاب كوچك كه از كنار شهر مي گذرد و بعد به سيروان بزرگ و بعد ها در كردستان عراق به دجله و فرات مي پيوندد
سر دشت شهري مرزيست پلي ميان كردستان و آذربايجان غربي - رشته ي اتصال دو قوم پايا و ماندگاركرد و ترك ايراني كه هر دو از نگاهبانان تمدن ايران زمين بوده اند و تاثير كرد ها در اين راستا به مراتب بيشتر كه اولين حكومت تمدن و شهر نشيني ايرا ن را ( مادها ) كردها پي ريختند.
شلماش به رود خانه ي زاب بزرگ مي ريزد و با پيوندي زيبا به سيروان دل مي بندد . شلماش در كردستان بي همتاست و مانند بسياري از چشم اندازهاي ديگرش ،با كوه آرباباي بانه اش ، با درياچه ي مسحور كننده ي زريبارش ، آبيدر سپيد موي بالا بلندش و اميريه زيباي سنندجش ،با چارچراغ و پل سرخ مهابادش و با غار كرفتو و زيويه ي سقزش و ده ها چشم انداز بكر و تاريخي ديگرپر صلابت ايستاده است.رودخانه با آب زلال و گورايش در خنكاي آبشاري بي نظير ، شادي نا خواسته ي اي را در قلبت مي ريزد، درختاني سر به فلك كشيده، در ميان دره اي سر دشت ، رستوراني كوچك نزديك رودخانه ي بالاي آبشاربا امكانات گردشگري بسيار محدودي مانند چادرها و سكوها يي هر چند كوچك اما جاييست براي خفتن و آراميدن عا شقان طبيعت وحش و بكر كردستان.مويسقي آب و صداي (سيره ها) و پرند ه گان رهاي جنگلي ،كه نخ صدايشان را به آرامش و سكوت كوهستان داده اند . پاكي هواي كوهستان ريه هايت را مي شويد و نفس عميقي جان تازه اي به كالبد خسته ات مي دمد.
كمي دورتر از شلماش در بيست كيلومتري آنجا به مرزكردستان ايران و كردستان عراق مي رسي. دو ايستگاه پيوند هاي تاريخي يك ملت. بازار چايي و بلور و برنج و صداي موسيقي دلنواز كردي مرزداران را به شعف مي اندازد.و به خاطرات دور و نزديكشان چنگ مي زند،تا تو جان تازه اي بگيري و از غوغا و جنجال شهررها شوي. دلت مي خواهد خودتت را در آبشار بريزي و تن به خنكاي آبي بسپاري ، ولي فشار نيرومند آب از كنار آبشار دورت مي كند.اشكوب هاي زير آبشار بقدري عميق است كه كسي را يارآشكار كردن راز دروني ومتراژ واقعي آنها نيست. درخت هاي سر بر كشيده ي انار از نوع پر آب ترين و شيرين ترين آنها ، كوچه باغ هايي از ارغوان بر آمده از دل كوهپايه . دل كندنت را از اين ديار اهورايي سخت دشواركرده است. ديگر نمي خواهي از اين طبيعت جان دار و محسور كننده دل بكني و باز گردي . براي امنيت جان مسافران پله ها و نرده هايي تازه در اطراف پرتگاه مشرف بر بشار جا شازي شده است.تا از صدمات احتمالي عاشقان طبيعت بكاهد. اين نگين آبي ، با آسمان شفاف وفضاي سبزش بخاطر درختان و بوته هاي كهن سالش براستي ديدني ست.كه سر دشت نه در آذر بايجان غربي كه در دل كردستان جاي دارد.
دوشنبه 28 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفرينش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]