تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):انسان، در روز قيامت، قدم از قدم برنمى‏دارد، مگر آن كه از چهار چيز پرسيده مى‏شود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819716990




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقد متون علوم اسلامي/ 56فيرحي:«‌ادراكات ‌اعتباري» علامه طباطبايي تبييني فلسفي از «تنبيه‌الامة» ميرزاي نائيني است


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: نقد متون علوم اسلامي/ 56فيرحي:«‌ادراكات ‌اعتباري» علامه طباطبايي تبييني فلسفي از «تنبيه‌الامة» ميرزاي نائيني است
گروه انديشه: نظريه «‌ادراكات ‌اعتباري» علامه طباطبايي اصالت دارد و در عين حال تبييني فلسفي از «تنبيه‌الامة و تنزيه‌الملة» ميرزا محمدحسين نائيني است.
حجت‌الاسلام و المسلمين دكتر «داوود فيرحي»، عضو هيئت علمي دانشگاه تهران، در نشست «بررسي ميزان تأثيرپذيري فيلسوفان مسلمان از قرآن و سنت» كه به همت گروه انديشه و علم خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا) برگزار شد، با بيان مطلب فوق گفت: نظريه ادراكات اعتباري دنياي جديدي باز مي‌كند؛ يعني اگر اين نظريه وارد اصول فقه و نظام سياسي شود، مي‌تواند نتايج بسيار مهمي را در بر داشته باشد.

وي اظهار كرد: ادراكات اعتباري دو گونه ادراك ايجاد مي‌كند: ادراكات ماقبل اجتماع و ادراكات مابعد اجتماع، آن‌گاه تمام سياست به اعتباريات اجتماعي تبديل مي‌شود. اعتباريات اجتماعي به اعتبار شعوب و قبايل تشقق پيدا مي‌كند. آن‌گاه ما ديگر مثل افلاطون نبايد به فكر يك نظام درست براي همه عالم باشيم. اين‌ها تكثرهاي علامه طباطبايي است كه بيان مي‌كنم.

عضو هيئت علمي دانشگاه تهران در ادامه سخنانش تصريح كرد: قطع نظر از بحث اصول و بحث‌هاي ديگر، بايد بر روي اين ادراكات اعتباري دو اقدام صورت گيرد: يكي اين‌كه از اختفايي كه در اثر درگيري‌هاي جناحي پيدا كرده، نجات يابد. مثلا وقتي من كسي را دوست ندارم، به واسطه آن ادراكات اعتباري را يا مي‌پذيرم و يا رد مي‌كنم كه اين اتفاق در جامعه ما اتفاق افتاده است.

وي افزود: كار ديگر بازخواني فلسفه با تكيه بر ادراكات اعتباري است، چون اين امر با فلسفه سينوي مقابله مي‌كند. نوآوري‌ها در فلسفه به خصوص در فلسفه سياسي به اين شكل نيست كه در همه امور بايد حرف جديد بزند، به تعبير سيدجواد طباطبايي، آن‌هايي كه در هر چيز حرف جديد مي‌زنند، در واقع، در هيچ چيز حرف جديدي نمي‌زنند. در واقع نوآوري مانند سوزن‌بان قطار است كه يك تكه را عوض مي‌كند.

اين محقق و استاد دانشگاه گفت: بايد ببينيد كه نوآوري روي چه چيزهايي تأثير مي‌گذارد. اگر به ادراكات اعتباري نگاه مي‌كنيم، بايد ببينيم كه آيا تفسير علامه طباطبايي و دركي كه او از قرآن دارد، وي را به اين سمت كشانده يا نه اين درك باعث دركي از قرآن شده است.

فيرحي اذعان كرد: در فلسفه ابن‌سينا كمتر از آيات و روايات استفاده شده است، اما در فلسفه فارابي از آيات و روايات خيلي كمتر استفاده شده است. در انديشه ابن‌رشد آيات و روايات فقط در راه اثبات حجيت عقل است و علتش اين است كه ابن‌رشد با غزالي درگير است كه به اين اصطلاحا مي‌گويند جدل. جدل؛ يعني استفاده كردن از حجت كسي عليه كس ديگري.

نويسنده كتاب «روش‌شناسي دانش سياسي در تمدن اسلامي» گفت: ابن‌رشد به غزالي مي‌گويد شما مي‌گوييد كه بايد به قرآن استناد كنيد، اين هم دلايل قرآني. بنابراين اين‌جا بحث، بحث جدل است؛ يعني از قرآن به عنوان برهان فلسفي استفاده نمي‌كنند، چرا؟ رابطه قرآن و برهان را در جاهايي دارند، اما خيلي كم استفاده كردند. برخي از دانش‌ها مانند دانش‌هاي فقهي خيلي مستقيم از قرآن و روايت استفاده مي‌كنند، ولي برخي ديگر از آن‌ها از روح قرآن استفاده مي‌كنند.

وي خاطرنشان كرد: در زمان مسيحيت جمعي ايستاده بودند و به اسبي نگاه مي‌كردند و مي‌گفتند اسب چند تا دندان دارد؟، افراد مختلف نظر مي‌دادند كه فلان قديس گفته است اين قدر دندان دارد و فرد ديگري اظهار مي‌كرد كه نه، فلان قديس گفته اين‌قدر دندان دارد. در اين زمان بچه‌اي در آن‌جا ايستاده بود و گفت اسب اين‌جا ايستاده است، شما دندان‌هايش را بشماريد. اين مسائل از كتاب‌هايي است كه فعلا داريم و موجود هست، اگر بعدا كتاب‌ها و اطلاعات ديگري پيدا شود كه تكميل كننده اين مطالب بود، آن موقع حرف ديگري است.

نويسنده كتاب‌ «قدرت، دانش و مشروعيت در اسلام» اظهار كرد: اظهار نظر ما در مورد مسائلي است كه تا اكنون مي‌دانيم. من احساس مي‌كنم كه ادراكات اعتباري ارزش يك سمينار را دارد. بعضي‌ها به درستي گفته‌اند كه ‌ادراكات ‌اعتباري تبييني فلسفي از «تنبيه‌الامة» نائيني است و اين حرف درستي است.

فيرحي در ادامه سخنانش اذعان كرد: انديشه علامه طباطبايي هم دو سويه است. يك‌بار در برابر ماترياليسم و علم جديد و به تناسب در مقابل غرب موضع مي‌گيرد. برخي از شاگردانش سنت‌گرا و بعضي ديگر از شاگردانش سنتي مي‌شوند. هنوز دركي از كليت فلسفه علامه طباطبايي پيدا نشده و تفسيرهاي موجود از علامه طباطبايي جهت‌دار است.

وي تصريح كرد: اگر بتوانيم كل دستگاه فلسفه علامه طباطبايي را يك‌بار هم مثل يك دستگاه مكانيكي دوباره بازسازي كنيم تا بفهميم كه چگونه اين‌ها مونتاژ مي‌شوند، آن‌گاه شايد بهتر بتوانيم علامه را بفهميم. آن كسي هم كه انديشه علامه را فهميده، بخشي از آن‌را مسكوت گذاشته است؛ يعني بخشي از انديشه علامه را وادار به سكوت كرده تا بخش ديگرش را فعال كند.

اين محقق و استاد دانشگاه در ادامه سخنانش گفت: ما شواهدي نداريم كه علامه طباطبايي با غرب آشنايي دقيق داشته است يا نه؟ به همين دليل هم بايد به ادراكات اعتباري اصالت داد. علامه طباطبايي در دهه 20 در نجف بود، در آن زمان بعد از جريان مشروطه انديشه‌هاي جديد وارد نجف مي‌شد، ولي هيچ نشانه‌اي نداريم كه علامه با غرب آشنايي داشته باشد.

وي تصريح كرد: بعضي‌ها مي‌گويند كه اين از درك علامه طباطبايي از آيات قرآن است و اين‌كه چرا ديگران اين آيات را اين‌گونه درك نمي‌كنند، اين‌ها بحث‌هاي مهمي است. در مجموع بايد بگوييم دانش‌هاي ما دو گونه از نصوص ديني استفاده مي‌‌كنند، بعضي‌ مستقيم و برخي غيرمستقيم استفاده مي‌كنند و از مجموعه فضاي مفهومي كه خلق يا توليد شده نص است، استفاده مي‌كنند.

فيرحي خاطرنشان كرد: تولد فارابي با غيبت صغري هم‌زمان است و در آن زمان خيلي از كتاب‌هاي ما نوشته نشده بود، يك‌سري از اطلاعات به صورت خلاصه در آثار قدماي ما موجود است. بعضي‌ها معتقدند كه مدينه فاضله از ايران باستان به يونان رفته و مسلمانان از دو طريق به آن دسترسي پيدا كردند: يكي از طريق منطق پهلويون و ديگري از طريق يونان، اما در مجموع مدينه فاضله واژه يوناني نيست، اين واژه برخاسته از ادبيات ديني است، چون در ادبيات ديني اموري به نام فضل است. در يونان جمهور است. اصطلاحات يونان با اصطلاحات ما متفاوت است.

وي در تبيين اين اصطلاح گفت: بعضي‌ها در عربستان خواندن بلد بودند، ولي نوشتن بلد نبودند. آن‌هايي كه هم نوشتن و خواندن بلد بودند، به اين افراد كامل و «كُمّلين» مي‌گفتند، به خاطر اين‌كه معناي اين واژه در قبل و بعد از اسلام متفاوت باشد، به جاي كامل گذاشتند فاضل؛ يعني شهري كه اداره‌اش برعهده دانشمندان است. اين‌ها جمع فاضلان را مي‌گويند افاضل؛ يعني يك اصطلاحي دارند كه مي‌گويند اگر خود فيلسوف نبود، افاضل مي‌توانند شهر را اداره كنند.

فيرحي در پايان سخنانش خاطرنشان كرد: اين‌ها به اعتبار نبي، فيلسوف كامل را هم تصور مي‌كنند. هم‌چنان كه فقها نبي دارند، فيلسوفان هم فيلسوف كامل دارند. آن‌‌ها مي‌شوند فاضل و اين‌ها مي‌شوند افاضل و به صورت مفرد كه به كار مي‌برند، احترام بيشتري دارد، هم‌چنان كه در انديشه‌هاي اسلامي نبي اهميت بيشتري دارد تا انبيا. لذا مدينه فاضله اصطلاحي اسلامي نه يوناني.
 دوشنبه 28 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 290]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن