واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: بهرام بهرامیان را با سریال «ساعت شنی» میشناسیم؛ سریالی كه در زمان خودش توانست سریال متفاوت و هنجارشكنی باشد. این هنجارشكنیها در كنار قدمهای اول تلویزیون برای پخش شبانه و یك در میان كارهایش باعث شد كار بهرامیان خیلی بیشتر از سریالهای هفتگی به چشم بیاید، اما همین اتفاق بیشتر از این كه به نفع كارگردانش تمام شود، به ضررش تمام شد و سریالش را با جرح و تعدیلهایی روانه آنتن كرد.
«آل» به عنوان اولین تجربه سینمایی این كارگردان جوان به نوعی استعداد و توانایی او را در زمینه كارگردانی تایید و ثابت میكند كه ساعت شنی یك اتفاق نبوده.
او در اولین تجربه سینمایی سراغ ژانر تریلر رفته كه در سینمای ایران كمتر تجربه شده است.
مهندس جوانی از طرف هیات مدیره محل كارش همراه زن باردارش عازم ایروان كشور ارمنستان میشود، اما در این سفر اتفاقاتی میافتد كه زندگی خوش و خرم آنها را دستخوش تغییر و تحول میكند. عامل اصلی ترس و وحشت در آل هم تقریبا مثل همه فیلمهایی از این دست موجودات ناشناختهای مثل روح و جن هستند كه در یك دستهبندی كلی میتوانیم آنها را موجودات غیرارگانیك بنامیم.
اساسا دلیل اصلی ایجاد ترس، ناشناختگی و ناآگاهی نسبت به یك موضوع است و تقریبا هیچ چیز مثل موجوداتی غیرارگانیك ناشناخته و غیرقابل دسترس نیست. برای همین است كه این موضوع پیش از این كه از منظر علمی یا حتی دینی مذهبی مورد بررسی قرار بگیرد، در جایگاه خرافه و یك سری مسائل عوامانه دستهبندی میشود.
بسیاری از ما كم و بیش تجربههایی در این زمینه داشتهایم یا لااقل تجربههایی از دیگران شنیدهایم، ولی باز هم ترجیح میدهیم به رغم وجود دیدگاههای صریح فقهی و دینی، با خرافه نامیدن آنها خودمان را خلاص كنیم. برای همین است كه در اینجور فیلمها صرفا از آنها به عنوان یك عامل ترسناك استفاده میكنیم، نه بیشتر. بعد هم با پاك كردن اصل صورت مساله خودمان را خلاص میكنیم. این دقیقا همان اتفاقی است كه در «آل» هم افتاده.
اتفاقاتی كه برای مهندس جوان میافتد ربط چندانی به سفرش به ارمنستان ندارد. او پیش از سفر هم درگیر این موضوع است و در فصل آغازین فیلم هم برای همین موضوع به روانپزشك مراجعه كرده. همه اتفاقات هم در مسیری است كه این باور را برایش تایید میكند. نمونهاش داستان زندگی ساموئل (همایون ارشادی) است كه مادر او و همسر ارمنیاش اعتقاد دارند آل بچهشان را به خاطر كوتاهی او با خودش برده، اما او داستانش را تمام و كمال نمیگوید تا وقتی كه مشابه همان اتفاق برای همسر مهندس جوان هم میافتد و ما صدای او را به صورت نریشن روی همان اتفاقات میبینیم. این یعنی به نوعی تایید همان باورها.
آل، فیلم مهم و تاثیرگذاری در ژانر ترسناك سینمای ماست. از نكات برجسته فیلم، كارگردانی بهرامیان است كه باعث شده فیلم متفاوت شود اما با وجود همه اینها پایان فیلم جور دیگری تمام میشود تا همانجور كه گفتم صورت مساله پاك شود. در مدتی كه مهندس جوان مو به مو همه اتفاقات را میبیند و با جناب آل محترم دست و پنجه نرم میكند، همسر مهندس تصادف كرده و به بیمارستان رفته و در كما بوده و برای همین پلیس هم نتوانسته نشانی از او پیدا كند. این اتفاق به نوعی تایید این جمله ساموئل است كه همه آن اطلاعات را درباره آل به مهندس و همینطور بیننده فیلم میدهد و از طرف دیگر میگوید: دنیا همان جوری پیش میرود كه تو بهش نگاه میكنی. جمع این دیدگاهها و رویكردهای ضد و نقیض است كه باعث میشود در پایان احساس فریبخوردگی، شدیدا جای همه احساسات دیگر را در ما بگیرد.
این سردرگمی در روبهرو شدن با موضوع و رد یا تاییدش روی ضعف شخصیتپردازی فیلم هم تاثیر زیادی گذاشته است. تقریبا همه شخصیتها از این آفت دور نماندهاند؛ از زن جوان همكار مهندس جوان (آنا نعمتی) كه بنابر شواهد و قراین عاشق اوست و با زمینهچینی برای انتقالش به ارمنستان میخواهد او را از همسرش دور كند، بگیر تا پیرزن ارمنی كه همسایه مهندس است و مدام با همسرش رفتوآمد میكند و معلوم نیست مهندس جوان با وجود مخالفتش با حضور او در خانهاش چرا رك و راست شرش را كم نمیكند و مدام سر زنش داد میكشد.
حتی ساموئل (همایون ارشادی) هم كه قاعدتا گماشته و بهپای آنا نعمتی است، دقیقا در همین مسیر قدم برنمیدارد و تكلیفش خیلی با خودش معلوم نیست. آدم بدها فقط تا حدی بد هستند كه ما نسبت به آنها مشكوك شویم و ذهنمان مشغول شود و تا آخر فیلم دنبال روابط عللی و معلولی بین آل با آنها بگردیم. در پایان هم همه چیز با یك تصادف ساده و مختصر ختم به خیر میشود و همهشان تبرئه میشوند.
یكی از چیزهایی كه در این فیلم جلب توجه میكند، فرم «كابوس در كابوس» خوابهای مهندس است.
او وقتی از یك كابوس بیدار میشود، دوباره به كابوس دیگری گرفتار میشود و میفهمیم كه بیدار شدن اولیه هم در همان عالم رویا اتفاق افتاده. این ترفند برای ترساندن چندین بار تكرار میشود و انصافا هم ترفند خوب و قشنگی است كه با فضای فیلم همخوانی دارد، ولی تكرار مداومش تاثیرش را از بین میبرد و حتی ملالآور میشود.
با همه این اوصاف، آل، فیلم مهم و تاثیرگذاری در مسیر تجربه ژانر ترسناك در سینمای ماست. از نكات برجسته فیلم، كارگردانی بهرامیان است كه باعث شده فیلم در میان همتایانش خوب به چشم بیاید و ضعفهایش در نگاه اول خیلی آزاردهنده نباشد. فضای خاص معماری ارمنستان هم در رسیدن او و فیلمبردارش به قابهای خوشعكس تاثیر زیادی داشته است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 172]