محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1857261953
شعر و ادب پارسی
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: قدیمی ترین نمونه شعر فارسی
.ریشه ی زبان فارسی .سبکهای شعر فارسی و شعرای معروف هر دوره .قالب های شعر فارسیقدیمی ترین نمونه «شعر» در مملکت ایران، «گاثه» یعنی سرودهای منظومی است که در آنها زرتشت، پیامبر ایرانی، مناجاتها و درودهای خود را در پیشگاه «اهورا- مزدا» یگانه و بزرگترین خدایان و خالق زمین و آسمان عرضه داشته است.این سرودها به قطعه های سه لختی (سه شعری، یا به اصطلاح امروز سه مصراعی) تقسیم شده است، و هر لخت یا شعر، از 16 هجا تشکیل، و در هجای نهم توقف و بعد از هجای چهارم سکوت دارد. و بعضی دارای قطعه های چهار لختی است که یازده سیلاب دارد و سکوت، بعد از سیلاب چهارمی است.به همین تقدیر بعضی چهارده هجایی و بعضی دوازده هجایی و برخی از اشعار بلند نوزده هجایی است.این اشعار بلند دارای سکوت است، یکی بعد از سیلاب هفتم، و یکی بعد از سیلاب چهاردهم.خلاصه در گاثه، قصیده یا غزل طولانی به طرز اشعار عروضی دیده نمی شود، بلکه نوعی از ترکیب بندهای بدون بند است، و از 19- حداعلی- و11- حداقل- سیلاب زیادتر و کمتر ندارد.ما راجع به شعر عروضی و اقسام آن، در جای خود باز به این قسمت اشاره خواهیم کرد.زبان گاثه، زبانی است بسیار قدیم و اخیراً عقاید عموم به این نکته نزدیک می شود که زبان گاثه، زبان مردم قدیم ایران است که در بلخ و بلاد شرقی ایران سکونت داشته اند، و درباره خود زردشت هم تردید است که آیا از مردم سیستان یا بلخ باشد یا آذربایجان. از این رو تعجب نیست که زبان اوستا با زبان سنسکریت و ویدا کتاب مذهبی و ادبی برهمنان، این قدر به هم نزدیک است.در عصر ساسانیان هم، شعر در ایران به طریقه گاثه زردشت رایج بوده است.اشعاری که متعلق به کتب مانی است و از اوراق مکتشفه تورفان به دست می آید که به زبان پهلوی مشرقی گفته شده است، مثل اشعار مذکور در گاتهاست، یعنی در میان آنها قطعات 12 هجایی است که در هجای پنجم سکوت دارد و هر یک دارای شش یا پنج لخت است، و مانند اشعارگاثه بدون قافیه است. آنچه تا به حال از تفحصات به دست آمده است در ایران ساسانی سه قسم شعر را نام برده اند: الف) سرود: که مختص آفرین خدایان و شاهنشاه و مختص مجالس رسمی بوده و با آهنگ موسیقی توام خوانده می شده است.از پلهبد «باربد» خواننده و شاعر معروفی نام می برند و سرودهای خسروانی او در الحان 365 گانه، به عدد ایام سال، و سرودهای سیگانه او به عدد ایام ماه، در کتب ادب و لغت ذکر شده است.ما دو نمونه از سرودهای هجایی که به اغلب احتمالات شباهتی به سرودهای عهد ساسانی داشته در دست داریم، یکی سرود سه لختی است که آن را «خسروانی» نام، شاعر معاصر رودکی، گفته و دیگر «سرو دکر کویه» است که در تاریخ سیستان ذکر شده است. ب) چکامک:که در متون مکرر ذکر آن آمده و معلوم است که همین کلمه بعدها در ادبیات دوره اسلامی به «چکامه» تبدیل گردیده است، یعنی گاف آخر آن، مانند گاف «بندک» و «خستک» و «خانک» به هاء هوز بدل شده و به این صورت در آمده است. بعید نیست که «چامه» نیز مخفف چکامه باشد، هر چند در کتاب لغت گوید: «چامه قصیده را گویند و چکامه غزل را» ولی به نظرمی رسد که این هر دو لغت «چکامه- چامه» مخفف و مصحف همان«چکامک» باشد.چکامک را باید نوعی از اشعار ساسانی شمرد و به دلیل تفاوت اسم بی شک با «سرود» که معنای آن را دانستیم، تفاوت داشته و غیر از سرود بوده است.سرود، ریشه فعل سرودن به معنی به «سخن یاد کردن» و مطابق لغت «ذکر» عربی است، و در زبان پهلوی لغاتی چند از ین اصل مشتق می شود. از قبیل «هوسرود» و «دش سرود» که گاهی حرف آخر آنها به حرف بای ابجد، و گاهی به حرف «ی» بدل می شود مثل هوسروب و هوسروی، که لغت «خسرو» را به وجود آورده است و نام دو تن از شاهنشاهان ساسانی است: هوسروی کواتان (انوشیروان) و «هوسرودی اپرویز» نبیره انوشیروان که هر دو از همین لغت است و معنای آن «نیکنام» و دارای حسن شهرت می باشد، و در عوض آنها «دش سروی» به معنی بد نام و قبیح الذکر است. ازین رو «سرود» یعنی ذکر و یاد کردن که طبعاً مراد ذکر خیر است، و قصاید مدحیه یا ستایش خدایان را سرود گفته اند، و سرود خسروانی نوعی ازین قصاید مدحیه بوده است، که منسوب به «خسرو» است که گویا مراد قصاید مدحیه یا مدایح خسرو پرویز باشد. در اینجا اشاره کنیم که سرود در دوره اسلامی، معنای دیگری پیدا کرد، یعنی به جای تصنیف امروز استعمال شد.اما «چکامک» یا «چامک» علی التحقیق نوعی از سخن سنجی بوده، ولی باید دید کدام نوع بوده است؟گفتیم که چکامه غیر از «سرود» است، پس از شمار قصاید مدحیه خارج خواهد شد.حالا باید دید از اقسام دیگر شعر از قبیل غزل (لیریک) یا اشعار وصفی و حماسی و یا ترانه (اشعار رقص و تصنیف) کدامیک را چکامه می گفته اند؟بعد از اسلام کلمات چامه و چکامه را در مورد قصاید و غزل هر دو بدون تفاوت استعمال می کنند، ولی در اواخر چنانکه گفته شد غزل را «چکامه» و قصیده را «چامه» نامیدند. و ما چندان نمی توانیم به این معنی و اصطلاح که متأخرین وضع کرده اند، اعتماد داشته باشیم.تنها دلیل بالنسبه روشن در باب «چامه» که بدون تردید گوشه ای از پرده استتار را برمی دارد استعمال فردوسی در شاهنامه است. وی چامه را در مورد اشعار غنایی- که شامل مدح پهلوانان و توانگران و تمجید از زیبایی ممدوح باشد، مکرر استعمال کرده است، و از همه جا بیشتر در داستان بهرام گور به کار می برد. شاه در کسوت «اسوار» با لباس شکاری و اسب و ساز و برگ قیمتی و خادم، شبانه وارد خانه دهقان ثروتمند خوشگذرانی می شود و میهمان او می گردد. دهقان از سوار محترم که لابد یکی از مقربان دربار یا یکی از پهلوانان و سرکردگان شاهنشاه مقتدرعصر است پذیرایی گرمی کرده برای او شراب و غذای بسیار لذیذی فراهم می کند. ضمناً دختر دهقان هم در بزم به خدمت پدر و مهمان عزیز و بسیار محترم مشغول است و شاه از او خوشش می آید. دهقان به دختر می گوید: ای آرزو(آرزو نام یکی ازین دختران است) چنگ را بردار و چامه ای بنواز و مهمان ما را وصف کن!آرزو که هم چنگ نواز و هم چامه گو می باشد، و درین دو فن او را تربیت کرده اند، چنگ برداشته چامه ای می گوید و می نوازد، و این چامه در وصف مهمان پدرش و شرح زیبایی و شجاعت و رشادت مهمان است.ازین داستانها تصور می کنم که چامه به اشعار نیمه غنایی و نیمه وصفی و شرح داستان پهلوانان اطلاق می گردد ؛ بالجمله ویس و رامین و خسرو و شیرین در عداد «چکامه» یا «چامه» محسوب می شود، و شاید غزل و اشعار وصفی غیر حماسی یعنی وصفی بزمی را بتوان چکامه یا چامه گفت. همچنین قصاید اسلامی فارسی دارای تغزل و وصف هنرهای شاه از شکار، زور ِ بازو، جود، دانش و سایر هنرهای او را هم چامه یا چکامه می توان نام داد. پس ضرر ندارد که چکامه را به غزل صرف و چامه را به غزلی که دنباله اش وصف و مدح باشد لقب داد، همان طور که این کار را کرده اند. نمونه «چکامک» اشعار کتاب درخت آسوریک است که به زبان پهلوی در مناظره و مفاخره بین نخل و بز، در عهد ساسانی یا قدیمتر، گفته شده است. ج) ترانک، یا ترانه:هر چند هنوز در مأخذ پهلوی و اوستایی به این کلمه بر نخورده ایم، به خلاف سرود و چکامک که از هر دو نام برده شده است، اما در مآخذ قدیم ادبیات اسلامی فارسی این لغت به شکل مخفف آن "تران" بسیار دیده می شود.ترانه در ادبیات فارسی به دو بیتی ها و رباعیات غنایی (لیریک) نام داده شده است، و آنرا از ماده "تر" به معنی تازه و جوان گرفته اند.ما تصور می کنیم که ترانه هم نوعی دیگر از اشعار عهد ساسانی بوده است، چه در عهد ساسانی ما از اسم «سرود» (مدایح عالی) و «چکامک» (اشعار وصفی و عشقی) خبر داشتیم، اما از اسم اشعار هشت هجایی که شامل هجو یا انتقاد یا عشق بوده و قافیه هم داشته و بسیار رواج داشته است، و به تصنیفات عوام امروز شبیه بوده است بیخبریم، و چنین گمان داریم که «ترانک» نام این نوع شعر بوده است، و نامیدن رباعی و دوبیتی در عهد اسلامی به این نام حدس ما را کاملاً تأیید می کند. نمونه قدیم ترین این نوع شعر که هنوز از لباس اشعار هشت هجایی قدیم خارج نشده، سه لخت شعر هجویه «یزید بن مفرغ» شاعر عرب است که به فارسی در اواسط قرن اول اسلامی (اوایل قرن هفتم میلادی) گفته، و در کتب ادب و تاریخ عرب ضبط شده، و ترانه ای که در هجو اسد بن مسلم گفته شده و طبری هر دو را ضبط کرده است- می باشد. و در اشعار کردی قوچان که آقای ایوانوف به دست آورده و به طبع رسیده، چند قطعه از این ترانه های هشت هجایی قافیه دار و سه لختی کاملاً یادگار عهد ساسانی دیده می شود. سوای این اسامی باز هم شاید نامها و اسمهای دیگری به دست آوریم و این بسته به کشفیات تازه تر و مطالعات زیادتری است، مثلاً ببینیم برای اشعار رزمی یا اشعار مضحک (کمدی) یا اشعار «هجویه» چه اسامی مستعمل بوده است. شعر عروضی در دوره اسلامی:اسنادی در دست داریم که شعرهای بعد از اسلام، دنباله و تتمه ی اشعار قبل از اسلام است، و تا مدتی این نوع اشعار در هجاهای هشتگانه به زبان محلی که آنرا «فهلوی» و جمع آن را «فهلویات» می گفتند، در ایران رواج داشته و مکرر به آن برمی خوریم.اما اینکه قصاید و غزلیات به زبان «دری» از کجا آمد و آیا اعراب این قصاید خود را از کجا آوردند، و اینکه ایرانیان تا چه حد از اعراب تقلید کردند، محتاج به فصول مبسوط و مشروحی است که از عهده این مقاله خارج است و ما مختصراً بدان اشاره کرده و از تحقیقات فنی صرف نظر می نماییم.من به خلاف آنچه شهرت دارد، معتقدم و موافقم با کسانی که می گویند شعر عرب تکمیل شده اشعار هشت هجایی و باقافیه ی اواخرعهد ساسانی است، و معنی ندارد عرب بیابانی که به تصدیق خود او تا اوایل اسلام موزیک نداشته، و این فن را از اسیران و غلامان ایرانی و رومی آموخته، یا از بنایان ایرانی که مشغول ترمیم خرابی های خانه کعبه (در زمان عبدالملک مروان) بوده اند فرا گرفته است، شعر موزون عروضی- که خود نوعی از موسیقی است آن هم با آن کمال و نظم داشته باشد، مگر اینکه مدعی شویم در عهد ساسانی این نوع شعر (شعر عروضی و قافیه دار) در ایران موجود بوده و اعراب از آن رو شعرهای خود را به وجود آورده اند، و نتیجه فنی این می شود که شعر هجایی ایران در مدت چهار صد پانصد سال تکمیل شده و در اواخر ساسانی به حد کمال شعر عروضی رسیده، و اعراب آن قسمت مکمل را از ایرانیان قبل از اسلام یا بعد از آن آموخته اند. اما این عقیده و بدون دلیل است.پس باید بگوییم اعراب قبل از اسلام شعر عروضی نداشته اند، و این اشعار بعد از اسلام ساخته شده و به قبل از اسلام منسوب شده است، و در تایید این دعوی خود ادبای قدیم و جدید عرب هم چیزهایی گفته اند.هر چه هست ایرانیان از دو مبدا، شعر عروضی خود را به دست آورده اند: اول از طریقه تکامل قطعه های هشت هجایی قافیه دار و تفنن در پیدا کردن وزنهای مشابه، توانسته اند دوبیتی و قطعه و مثنوی و غزلهای موزون خود را بسازند. دوم از راه تقلید اشعار عرب را در قصاید زیادتر از باقی اقسام شعر از غزل و دوبیتی و رباعی و قطعه و مثنوی فارسی می بینیم، و هر چه دوره شعر فارسی از لحاظ تاریخ وسعت پیدا می کند، اثر تقلید شعر عرب هم در اشعار فارسی وسیعتر می شود و از قصیده به سایر اقسام سرایت می نماید.اوزان گوناگون در زمان صفاریان و سامانیان به قدری وسعت دارد و به حدی از وزنهای متداول عربی دور است، که انسان را به یاد شعرهای هجایی قدیم می اندازد ولی هر چه پایین می آییم از گوناگونی اوزان عروضی کاسته و بحور به بحور عربی نزدیک می شود و تنوع قدیم به یکدستی و جمود تبدیل می گردد، یعنی آن اختلاف فاحش که بین اوزان شعر و بحور عربی و فارسی است کمتر می شود. و این نکته بسیار دقیق، دلیل دیگری است که شعر عروضی فارسی در اصل زاییده اشعار هجایی محلی بوده و بتدریج، تقلید از عربی آنرا به صورت کاملاً عروضی درآورده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 608]
صفحات پیشنهادی
گزارش تصویری ویژه روز شعر و ادب پارسی
گزارش تصویری ویژه روز شعر و ادب پارسی سید محـمد حسین شهـریار در 27 شهـریـور 1367 خورشیـدی در بـیـمارستان مهـر تهـران بدرود حیات گـفت و بـنا به وصیـتـش در ...
گزارش تصویری ویژه روز شعر و ادب پارسی سید محـمد حسین شهـریار در 27 شهـریـور 1367 خورشیـدی در بـیـمارستان مهـر تهـران بدرود حیات گـفت و بـنا به وصیـتـش در ...
شعر و ادب پارسی - پایگاه جامع ایرانیان
شعر و ادب پارسی. قطعاتی از اشعار علی باباچاهی مسابقه داستان نویسی و شعر با گل نارنجبرگی از ارغوان مگر...با گل نارنجنافه رها می شودبه سحر و جادومی تابد از پس ...
شعر و ادب پارسی. قطعاتی از اشعار علی باباچاهی مسابقه داستان نویسی و شعر با گل نارنجبرگی از ارغوان مگر...با گل نارنجنافه رها می شودبه سحر و جادومی تابد از پس ...
شعر و ادب پارسی - اضافه به علاقمنديها
شعر و ادب پارسی. زندگی نامه یدالله اشکوری مفتون امینی در سال 1304 در شهرک شاهین دژ از توابع تبریز به دنیا آمد. او فارغ التحصیل رشته حقوق قضایی از دانشگاه ...
شعر و ادب پارسی. زندگی نامه یدالله اشکوری مفتون امینی در سال 1304 در شهرک شاهین دژ از توابع تبریز به دنیا آمد. او فارغ التحصیل رشته حقوق قضایی از دانشگاه ...
شعر و ادب پارسی - پایگاه جامع ایرانیان
شعر و ادب پارسی. زندگی نامه عماد خراسانی قطعاتی از اشعارعماد خراسانی در سال 1300 در مشهد به دنیا آمد و از دوازده سالگی به سرودن شعر پرداخت. دیوان اشعار او چندین بار ...
شعر و ادب پارسی. زندگی نامه عماد خراسانی قطعاتی از اشعارعماد خراسانی در سال 1300 در مشهد به دنیا آمد و از دوازده سالگی به سرودن شعر پرداخت. دیوان اشعار او چندین بار ...
شعر و ادب پارسی - اضافه به علاقمنديها
ریشه ی زبان فارسی .قدیمی ترین نمونه شعر فارسی .سبکهای شعر فارسی وشاعران معروف هر دورهدر ادبیات فارسی، اشعار به سبب نبودن فن تئاتر و نمایش مطابق شعر ...
ریشه ی زبان فارسی .قدیمی ترین نمونه شعر فارسی .سبکهای شعر فارسی وشاعران معروف هر دورهدر ادبیات فارسی، اشعار به سبب نبودن فن تئاتر و نمایش مطابق شعر ...
شعر و ادب پارسی - اضافه به علاقمنديها
به گزارش خبرگزاری كتاب ایران(ایبنا)، برگزار كننده مراسم روز بزرگداشت شعر و ادب فارسی موسسه خانه كتاب است. در این مراسم، جمعی از استادان و شاعران زبان و . ...
به گزارش خبرگزاری كتاب ایران(ایبنا)، برگزار كننده مراسم روز بزرگداشت شعر و ادب فارسی موسسه خانه كتاب است. در این مراسم، جمعی از استادان و شاعران زبان و . ...
شعر و ادب پارسی - اضافه به علاقمنديها
گزارش تصویری ویژه روز شعر و ادب پارسی سید محـمد حسین شهـریار در 27 شهـریـور 1367 خورشیـدی در بـیـمارستان مهـر تهـران بدرود حیات گـفت و بـنا به وصیـتـش در . ...
گزارش تصویری ویژه روز شعر و ادب پارسی سید محـمد حسین شهـریار در 27 شهـریـور 1367 خورشیـدی در بـیـمارستان مهـر تهـران بدرود حیات گـفت و بـنا به وصیـتـش در . ...
شعر و ادب پارسی - پایگاه جامع ایرانیان
شعر و ادب پارسی. ... 1336، «كولاك» 1344، «انارستان» 1346، «نهنگ یا موج» 1357 و« فصل پنهان» (گزینه اشعار) و همچنین یك مجموعه شعر تركی از وی منتشر شده است . ...
شعر و ادب پارسی. ... 1336، «كولاك» 1344، «انارستان» 1346، «نهنگ یا موج» 1357 و« فصل پنهان» (گزینه اشعار) و همچنین یك مجموعه شعر تركی از وی منتشر شده است . ...
شعر و ادب پارسی - پایگاه جامع ایرانیان
شعر و ادب پارسی. ... همچنین چند كتاب نقد و بررسی شعر معاصر و ترجمه از وی منتشر شده است. قطعاتی از اشعار وی زندگینامه شما هم رأی بدید. [ارسال شده از: تبیان] ...
شعر و ادب پارسی. ... همچنین چند كتاب نقد و بررسی شعر معاصر و ترجمه از وی منتشر شده است. قطعاتی از اشعار وی زندگینامه شما هم رأی بدید. [ارسال شده از: تبیان] ...
شعر و ادب پارسی - پایگاه جامع ایرانیان
شعر و ادب پارسی. شعر خوب . تحلیل هویت شعرشعر خوب، یعنی احساسات موزونی كه از اندیشه ای پرهیجان و از روی اخلاقی عالی برخاسته باشد.چه تصور می كنید، وقتی كه از ...
شعر و ادب پارسی. شعر خوب . تحلیل هویت شعرشعر خوب، یعنی احساسات موزونی كه از اندیشه ای پرهیجان و از روی اخلاقی عالی برخاسته باشد.چه تصور می كنید، وقتی كه از ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها