محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845563389
از كارم دفاع میكنم
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گفتوگو با مهدی شمسایی؛ نویسنده و كارگردان"سلامان و ابسال"
نمایش"سلامان و ابسال" نوشته و كار مهدی شمسایی، برگرفته از اثر عبدالرحمان جامی است. شمسایی یكی از كارگردانهایی است كه علاقهمند به كار روی متنهای عارفانه است و چند سال پیشتر نمایش"شیخ صنعان" را در تالار وحدت روی صحنه برد."سلامان و ابسال" در تالار اصلی تئاترشهر روی صحنه میرود.از چه زمانی علاقهمند به متون عرفانی برای اجرا روی صحنه شدید؟بحث متون عرفانی، بحث شخصی نیست كه بگویم من چه زمانی به آن علاقهمند شدم. به نظرم هر مقولهای در زمینه عشق و عرفان به شكلی به فطرت انسان برمیگردد. همواره كششی هست بین درون و بیرونمان. هر وقت انسان موفق شد كه عقلش را تحت الشعاع حس درونی و قلبیاش قرار دهد خود به خود وارد دنیای معنویت شده، حالا اگر اهل ادب و هنر هم باشد به طور طبیعی به سمت عرفان كشش پیدا میكند. هنر اصولاً پدیدهای است كه تلاش میكند درونیات هنرمند را به درونیات تماشاگرش پیوند دهد. اساس ادبیات عرفانی و رمزی نیز چنین هدفی را دنبال میكند، طبیعتاً از این طریق پیوندی میان تئاتر، ادبیات و عرفان ایجاد میشود. انسان در برهههای از زندگیش میتواند به سمت عرفان كشیده شود. من تاریخچه خاصی ندارم كه بگویم مثلاً از این زمان به بعد به سمت عرفان كشیده شدم ولی تا آن جائی كه یادم میآید تا زمان دانشجوییام بیشتر نگاهم به زندگی مادیتر بود اما به تدریج به طور ناخودآگاه به سمت معنویت كشیده شدم. خود به خود روابط معنایی در تمام آثارم دیده میشود. در ده سال اخیر هم بیشتر به سمت متون عرفانی تمایل پیدا كردم كه در واقع ادامه روابط معنایی گذشتهام است خلاصه نمیتوانم تاریخچه خاصی را دربارهاش ارائه بدهم، هیچ كس نمیتواند.شما در یكی از خبرهای قبل از اجرایتان اعلام كرده بودید كه نمایشتان با نگاه و شیوهی مدرن از"سلامان و ابسال" روی صحنه میرود اما شما چه تفكر و شیوه مدرنی را وارد صحنه كردید؟به نظر من وقتی وارد حوزهای شویم كه به نقد مدرنیته منجر شود در واقع وارد بازی مدرن شدهایم. اگر چه ما بیشتر كلمهی مدرن را استفاده میكنیم اما ناخودآگاه منظورمان فراتر از مدرن است كه امروز به آن میگویند پسا مدرن. در جامعه شناسی هنر از پسا مدرن تعریف خاصی ارائه نشده است ولی خود من این طور فكر میكنم كه در دوره مدرن شرایطی به وجود میآید كه از هویت و گذشته خود دور میشویم یعنی ظاهر زندگی مدرن است اما معنای مدرن را فراموش میكنیم. هر وقت ما شكل را از گذشته بگیریم و معنای امروزی به آن بدهیم در واقع نگاه مدرن و چه بسا پسا مدرن كردیم. من وقتی كلمهی مدرن را استفاده میكنم منظورم این است كه در كارهایم تاریخ و جغرافیای قصه را در حوزه شكل حفظ میكنم اما معنای قصه را امروزی میكنم. بنابراین شخصیتی مثل سلامان ممكن است در تاریخ یا افسانهها وجود داشته باشد اما باید ابعاد درونی این شخصیت را برای مخاطب امروزی به روز كرد. یعنی من به هیچ وجه نمیتوانم قبول كنم كه"سلامان و ابسال" و"لیلی و مجنون" باید نعل به نعل طبق اثر اولیه تبدیل به نمایشی برای مخاطب امروز شود. در این صورت كاری انجام ندادهایم، چون ما معضلات، نیازها، باورها و موقعیتهایمان جور دیگری است.منظورتان از مدرن یا پست مدرن كردن"سلامان و ابسال" چیست؟من با توجه به فرهنگ، آموزش، تربیت و باطن امروزی خودم یك متن را میخوانم، مانند سلامان و ابسال، بیشتر از یك بار هم نمیخوانم، بعد اگر با آن ارتباط برقرار كردم، كار تحقیق و پژوهش روی این متن را شروع میكنم. با توجه به تفكر و بضاعتم و با حفظ استخوان بندی اثر خود را در آن رها میكنم به عبارتی من دیگر نیستم كه متن را مینویسم به اصلاح ناخودآگاهم مینویسد و در نهایت عقل من با توجه به اصول درام متن را تنظیم میكند. پس مطمئناً اگر امروز بخواهم سلامان و ابسال را بنویسم با متن سه سال پیش خیلی تفاوت پیدا میكند و یا اگر فردا بخواهم بنویسم باز هم متن فرقهایی با متن امروز خواهد داشت. اساساً متنهای عرفانی و رمزی با حس نویسنده خیلی درگیر است و حس در نوشتن این متنها نقش مهمی را ایفا میكند. در تاریخ ادبیات ما 14، 15 ورسیون از سلامان و ابسال نوشته شده و یا به همین اندازه از شیخ صنعان نوشته شده است ولی از"لیلی و مجنون" یك ورسیون بیشتر نیست. یعنی اگر نگاه كنید جغرافیا و زمان و مكان لیلی و مجنون نظامی و جامی یكسان است و فقط تفاوت در زبان رمزی جامی است كه نظامی فاقد آن زبان است ولی وقتی تاریخچه شیخ صنعان را بررسی میكنید چون یك اثر كاملاً رمزی است هر كس به زعم اندیشهاش چیزی از آن برداشت میكند و به این شكل میبینید كه شیخ صنعان هر نویسندهای فرق میكند. در سلامان و ابسال هم این اتفاق افتاده است. ابن سینا و ابن طفیل و دیگران هر كدام سلامان و ابسال را نوشتند، اصل متن هم كه یونانی است وقتی قصهها را نگاه میكنیم، هر كدام تفاوتهای زیادی دارند فقط استخوانبندی متن یكسان است، علت آن این است كه زبان متن، زبان رمز است. زبان رمز هم زبانی است كه اصلاً وابسته به تاریخ و جغرافیا نیست و به حال و لحظه نویسنده مربوط میشود. به همین دلیل است كه وقتی من میگویم اگر امروز بخواهم سلامان و ابسال را بنویسم یا شیخ صنعان را، مطمئناً بسته به حالم متن متفاوتی خواهم نوشت. به هر حال این گونه آثار به این شكل نوشته میشوند.گفتید كه موقع نوشتن خودتان را در متن رها میكنید و دیگر خودتان نیستید كه مینویسید و ناخودآگاهتان مینویسید، این جمله چه معنی میدهد! و باز گفتید كه طبق زمان و شرایط حالتان مینویسید، طبیعتاً نوشتن هر متنی به این شیوه است و مسلماً هر نویسندهای بخواهد بعد از مدتی، متناش را دوباره بنویسد براساس حال و هوایش متن نیز تغییراتی میكند!دقیقاً همین طور است. ما دو من داریم. یك من، من معنوی است و دوم من عقلانی. جمعبندی این دو من هست كه متن را به غایت میرساند. در آثار رمزی، بیشتر من معنوی فعال است و من عقلانی در نهایت متن را دراماتیزه میكند، یعنی با قوانین ادبیات نمایشی و موسیقی كلام و با خیلی چیزهای دیگر متن را تنظیم میكند. در نهایت منظورم این است كه وقتی میگویم ضمیر ناخودآگاه این نوع آثار را مینویسد به این معنا است كه ضمیر خودآگاه فعال نیست، ضمیر خودآگاه اتفاقاً در نهایت وظیفه خود را انجام میدهد، چون ضمیر خودآگاه عامل اصلی ارتباط میان نویسنده و تماشاگر است. سالكی را تصور كنید كه بخواهد نمایشنامهای بنویسند، حتماً نمایشنامه حاصل ضمیر ناخودآگاه مغشوش و به هم ریختهاش خواهد شد. اتفاقاً ممكن است پر از كلمات زیبا باشد ولی برای تماشاگری كه با او ارتباط رسانهای تعریف شدهای دارد، اصلاً قابل درك و جذاب نیست. پس وقتی میگویم، من ناخودآگاه و رهایم نمایشنامهای را مینویسد بدین معنا نیست كه من خودآگاهم وارد حوزه نوشتن نمیشود.پس شما در پروسه هر نوشتنی قائل به حضور دو من هستید؟آثار رمزیفقط آثار رمزی؟همه آثار شاعرانه كه آثار رمزی یكی از زیر مجموعههای آن میتواند باشد.شما خودتان هم عارف هستید؟خب دیگر این یك موضوع شخصی است. من اگر بخواهم یك عارف باشم آن وقت تئاتری نمیتوانم باشم اما میتوانم خاطرهای را در جواب شما تعریف كنم. در زمان نوشتن نمایشنامه شیخ صنعان، یك سریال تلویزیونی هم به نام"راه سوم" مینوشتم، این سریال داستان روابط انسانها از دیدگاه منطقی بود. در واقع داستان با این محوریت نوشته میشد كه چگونه انسانها باید گفتوگوی مسالمتآمیز برای تفاهم پایدار داشته باشند، در حالی كه داستان شیخ صنعان فضای كاملاً متفاوت داشت. من خودم را در داستان رها كردم تا هر جا كه داستان خوش دارد من را همراه خودش ببرد. به تدریج وارد دنیای وحشتناكی شدم كه احساس میكردم به جایی پرتاب میشوم كه نباید پرتاب شوم وقتی با دوستانم در این باره حرف زدم بهم گفتند كه اگر از این دنیا عبور كنی دیگر نمیتوانی هیچ گاه بنویسی. بنابراین خودم را كنترل كردم چون میخواستم تئاتر كار كنم و میخواستم رابطهای میان درام و عرفان برقرار كنم. شما میدانید كه تئاتر و عرفان دو مقوله ناسازگار با هم هستند چون در عرفان راه و هدف مشخص نیست، میگویند كه هدف در رفتن مشخص میشود در حالی كه درام تعریف و اصول دارد و رابطه با تماشاگرش قراردادی تعریف شده است و اگر طبق قرارداد عمل نشود، مسلماً رابطهای هم با تماشاگر ایجاد نمیشود. خلاصه كلام این كه من نه كفایت عارف شدن را دارم و نه لیاقتش را و نه تلاشی برای ورود به این عرصه كردم. من با بضاعت خودم سعی كردم فقط بین درام و عرفان ارتباطی برقرار كنم. چیزی كه خودم نامش را درام عارفانه گذاشتم.گفتید كه نگاهتان به متن و شیوه اجرایی نو است. اما من مخالفم، محتوای داستان تكراری و كلیشهای است، همان داستانی كه ذهن ما انباشته از آن است: برخورد نیروهای خیر و شر و نیروی عشق كه همیشه نجات دهنده است. در شیوه اجرایی نیز با حركات رزمی، موزون، حضور نقال و گروه موسیقی با كلاسیكترین شكل اجرا مواجهایم.نه، ما درباره اجرا صحبت نكردیم ما درباره متن تا به حال داشتیم صحبت میكردیم.من درباره اجرا اصلاً حرفی ندارم چون هیچ كدام از طراحهای من به اجرا درنیامد.چطور؟بحث مفصلی دارد، شاید داستانش را بدانید، این كار سه سال متوقف ماند و الان هم كه روی صحنه آمده، بدون به اجرا درآمدن حتی یك اندیشه و طرح من بوده است. بنابراین من درباره اجرا هیچ حرفی ندارم البته به این معنا نیست كه از آن دفاع نمیكنم اما ما تا به حالا داشتیم درباره متن صحبت میكردیم و بحث اجرا با متن متفاوت است. شما میتوانید درباره اجرا جداگانه صحبت كنید.شما متنی را نوشتید و روی صحنه آوردهاید چیزی كه ما در صحنه میبینیم چكیده و ماحصلی از طرحهایتان است، یعنی نمیخواهید از آن چه ما به عنوان كار شمسایی میبینیم، دفاع كنید؟نه، من دفاع میكنم اما در چارچوب نگاههای رمزی و عرفانی نمیتوانم از كارم دفاع كنم، چون این امكانات در اختیار من قرار نگرفت و اینها بحثهایی است كه بهتر است دربارهاش حرفی زده نشود. وگرنه اجرای من هم اصولی دارد، یك جاهایی به دنیای مدرن نزدیك شده و یك جاهای دیگر به دنیای كلاسیك نزدیك است در كل هدفم این بود كه بتوانم ارتباط با تماشاگر برقرار كنم. این كه موفق شدم یا نه، بحث دیگری است شما یا تماشاگر میتوانید بگوئید كه موفق نبودهام، نمیدانم. ولی چارچوبی كه به دنبالش بودم و به راحتی در شیخ صنعان توانستم از آن استفاده كنم در این نمایش از آن به اجبار دور افتادم. شما فقط یك لحظه تصور كنید كه 103 نفر عوامل نمایش"سلامان و ابسال" مجبور بودند ظرف دو ماه نمایش را اجرا كنند! آخر چطور چنین چیزی ممكن است؟!میتوانم بپرسم كه طرحهایتان برای اجرا به چه صورت بوده؟ چه كارهایی میخواستید در صحنه انجام دهید كه امكانش صورت نگرفت؟حالا اینها چیزهایی است كه میتوان بعداً راجع به آنها صحبت كرد. درد دل زیاد هست. اما بگویم كه حتی یك مورد از طرحهای من اجرا نشد.یعنی این اجرایی كه ما میبینیم، اجرای دلخواه شما نیست؟قطعاً نیست.ولی شما كارگردان این نمایش بودید و حتماً چكیدهای از ایدههایتان در اجرا پیاده شده است و چطور وقتی كاری مورد دلخواهتان نیست، رضایت به اجرایش میدهید، آیا فقط میخواستید كاری انجام داده باشید؟خیر، من نویسنده كار هم بودم. نویسنده وقتی كارش را شروع میكند یك سری تصورات خیالی بالطبع در ذهنش شكل میگیرد و براساس همان تصورات كارش را شروع میكند در ابتدای كار نیز به او میگویند كه این تصورات عملی خواهد شد، اما وقتی در نهایت عملی نشود، مجبور به گذشتن از آنها میشود. البته ناگفته نماند تم اصلی نمایش همان است فقط حاشیههایی كه تم اصلی را محكم میكند، وجود ندارد. تم اصلی داستان یك موجود دست ساز است كه به ادعای عرفای ما شرایط ظهور ویژگیهای انسانی در این موجود وجود ندارد الا به مدد عشق. این دیدگاه از عرفان افلاطون وارد ادبیات ایران شده است و كسی كه بیشتر روی این حیطه كار كرده، امام محمد غزالی است و فرد دیگری كه بیشتر در حد تحلیلگر این حوزه نمود پیدا كرده، محلالدین ابن عربی است و بعد عبدالرحمان جامی. نمایش ما دنباله روی این تم اصلی است، حالا بماند كه چقدر موفق شدهایم و چقدر ناموفق. مثلاً تولد سلامان اصلاًبه شكلی كه شما میبینید، نبود. قرار بود طور دیگری متولد شود كه متاسفانه با كمبود امكانات نشد.كمی درباره ایدهتان در طراحی صحنه و لباس بگوئید؟بیشتر باید در این حیطه با طراح صحنه و لباس صحبت كنید.اما شما به عنوان كارگردان حتماً نظراتی در این حوزه داشتید.اگر چه من موافق هستم كه طراحی صحنه و لباس به شدت میتواند معناهایی را القا كند، اما طراح صحنه نمایش من هم گرفتار مسائل حاشیهای شد و مجبور شد طوری كار كند كه یك جاهایی خودش هم به آنها نقد داشت.پس اجرای شما همه جاهایش دچار مشكل است؟خیلی، هیچ كس را هم نمیخواهم متهم كنم. شاید متهم اصلی خود ما باشیم كه حاضر شدیم ظرف دو ماه این نمایش را روی صحنه ببریم.در یكی از خبرها گفته بودید كه حدود 1 سال و نیم صرف تحقیق و پژوهش در حیطه نمایشنامهتان كردید، تحقیق و پژوهشهای شما به چه صورت بود؟آثار رمزی و تمثیلی را وقتی میخواهید برای صحنه امروز آماده كنید نمیتوان صرفاً با عقل و منطق وارد این بازی شوید چون فاقد روح و جوهره عرفان خواهد شد. شیوه كار من این است كه پس از مطالعههای زیاد وقتی با قصه مورد علاقهام مانند سلامان و ابسال برخورد میكنم، به گمان این كه شاید بتوانم روی صحنه بیاورمش، شروع به تحقیق و پژوهش دربارهی اثر و اندیشههای صاحب اثر میكنم. بیشترین بخش پژوهش درباره"سلامان و ابسال" منوط به خواندن متون عبدالرحمان جامی و محیالدین ابن عربی شد و بعد گفتوگو با اندیشمندان حاضر. این را هم بگویم كه در حدود 6 ، 7 ماهی كه تحقیق میكردم دستم به نوشتن نمیرفت تا این كه پس از یك سال و اندی یك شب نوشتن خود به خود شكل گرفت و در نهایت یك هفته بیشتر طول نكشید تا نمایشنامهام را تمام كردم. سلامان و ابسال دو بخش دارد، بخشی از آن به نقد قدرت میپردازد و بخش دیگر مضمون عارفانه دارد. درباره بخش نوشتن قدرت من مشكلی نداشتم چون نوشتنی براساس عقل و منطق بود. بیشتر بخش عارفانهاش بود كه وقت گیر بود و حتماً باید یك شرایط روحانی خاص كه میتوانست انگیزه نوشتن باشد به وجود میآمد.نیلوفر رستمیلینک : گزارش تصویری از تئاتر سلامان و ابسال
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 638]
صفحات پیشنهادی
منصوریان: از قطبی دفاع می کنم چون برای من سیاه بازی نکرد ...
منصوریان: از قطبی دفاع می کنم چون برای من سیاه بازی نکرد / رفتنم به استقلال ... صالح نیا تمرین می کردم ، بعد از ظهر ها با بقیه تمرین می کردم و مدام کارم تمرین بود. ...
منصوریان: از قطبی دفاع می کنم چون برای من سیاه بازی نکرد / رفتنم به استقلال ... صالح نیا تمرین می کردم ، بعد از ظهر ها با بقیه تمرین می کردم و مدام کارم تمرین بود. ...
نیکی کریمی از خودش دفاع میکند!
نیکی کریمی از خودش دفاع میکند! ... چون آن سبک فیلمسازی را نمیپسندیدم. من این جا بازیگرم و فکرم این است که بهترین کارم را ارائه بدهم. شما هم رأی بدید. [ارسال شده ...
نیکی کریمی از خودش دفاع میکند! ... چون آن سبک فیلمسازی را نمیپسندیدم. من این جا بازیگرم و فکرم این است که بهترین کارم را ارائه بدهم. شما هم رأی بدید. [ارسال شده ...
ادعا می کنم در آزمون استخدامی از هیچ قدرتی توصیه نپذیرفتم
محوریت کارم را هم برروی رسیدگی به چگونگی تدریس و استخدام معلمان و نیز رفاه حال ... من با قدرت از این آزمون دفاع می کنم و تنها وزیری بوده ام که بعد از انقلاب آزمونی با ...
محوریت کارم را هم برروی رسیدگی به چگونگی تدریس و استخدام معلمان و نیز رفاه حال ... من با قدرت از این آزمون دفاع می کنم و تنها وزیری بوده ام که بعد از انقلاب آزمونی با ...
هفته ی جهانی نجوم -
... می داشت (یه طراح باید از کارش دفاع کنه من یکم رو انتقادات حساسم چون رو کارم وقت ... از چند گاهی من از استادم خواهش می کنم بیاد و ایراد کارهامو بهم نمی دونم می شناسیدش ...
... می داشت (یه طراح باید از کارش دفاع کنه من یکم رو انتقادات حساسم چون رو کارم وقت ... از چند گاهی من از استادم خواهش می کنم بیاد و ایراد کارهامو بهم نمی دونم می شناسیدش ...
مادر لیندسی لوهان در دفاع از دخترش بر خاست
مادر لیندسی لوهان در دفاع از دخترش بر خاست. ... درج شده از او سئوال شد پاسخ داد:" لیندسی در گرمای 105 درجه مشغول انجام کارش بود که به من زنگ زد و گفت که دارد از گرما بی هوش می شود . ... او افزود :" من یک مادر هستم و به هر قیمتی از فرزندم حمایت می کنم !" ...
مادر لیندسی لوهان در دفاع از دخترش بر خاست. ... درج شده از او سئوال شد پاسخ داد:" لیندسی در گرمای 105 درجه مشغول انجام کارش بود که به من زنگ زد و گفت که دارد از گرما بی هوش می شود . ... او افزود :" من یک مادر هستم و به هر قیمتی از فرزندم حمایت می کنم !" ...
امین حیایی: بازیگری هدفم نیست!
هم نقش کمدی در فیلم دفاع مقدس بازی میکند و هم نقش جدی در فیلم دفاع مقدس. او از ابتدای سال. ... قصه کامل باشد من هم راحت تر میتوانم کارم را انجام دهم. بستر اولیه فراهم ...
هم نقش کمدی در فیلم دفاع مقدس بازی میکند و هم نقش جدی در فیلم دفاع مقدس. او از ابتدای سال. ... قصه کامل باشد من هم راحت تر میتوانم کارم را انجام دهم. بستر اولیه فراهم ...
رهبری از مشایی و احمدینژاد دفاع کردند
جوانفکر از جهتگیری رئیسجمهوری در مورد افرادی مانند مشایی به شدت دفاع میکند و معتقد است که ..... مدیرعامل آنجا حدود یک سال است به ایرنا رفته و تازه اول کارش است. ...
جوانفکر از جهتگیری رئیسجمهوری در مورد افرادی مانند مشایی به شدت دفاع میکند و معتقد است که ..... مدیرعامل آنجا حدود یک سال است به ایرنا رفته و تازه اول کارش است. ...
خاتمی: افتخار میکنم بعد ۸ سال يک دفتر هم ندارم
خاتمی: افتخار میکنم بعد ۸ سال يک دفتر هم ندارم. ... ايران در انتخابها به نحوی که به انتخاب افرادی که از عظمت اين ملت دفاع کرده و آن را ارتقاء دهند را مورد تاکيد قرار داد. ... که بعد از هشت سال حضور در جايگاه رياست جمهوری حتی يک دفتر برای کارم ندارم. ...
خاتمی: افتخار میکنم بعد ۸ سال يک دفتر هم ندارم. ... ايران در انتخابها به نحوی که به انتخاب افرادی که از عظمت اين ملت دفاع کرده و آن را ارتقاء دهند را مورد تاکيد قرار داد. ... که بعد از هشت سال حضور در جايگاه رياست جمهوری حتی يک دفتر برای کارم ندارم. ...
فیلمی کارگردانی میکنم که در آن در نقش سه پیرزن ظاهر میشوم!
فیلمی کارگردانی میکنم که در آن در نقش سه پیرزن ظاهر میشوم! ... بازیگر دعوت به همکاری کردم آنقدر کارم را بلد باشم که آن هنرمند به من اعتماد کامل داشته باشد و به نوعی جلوی او کم نیاورم. ... «ابوالفضل جليلي» و ساخت يك فيلم براي جشنواره دفاع مقدس ...
فیلمی کارگردانی میکنم که در آن در نقش سه پیرزن ظاهر میشوم! ... بازیگر دعوت به همکاری کردم آنقدر کارم را بلد باشم که آن هنرمند به من اعتماد کامل داشته باشد و به نوعی جلوی او کم نیاورم. ... «ابوالفضل جليلي» و ساخت يك فيلم براي جشنواره دفاع مقدس ...
شهلا : ناگفتههاى پرونده را فاش میکنم
در این جلسه چگونه از خود دفاع خواهید کرد قبل از هر چیز از رئیس قوه قضائیه سپاسگزارم که این فرصت استثنایى را در اختیارم قرار داد .... Nemo، Cisco را پیدا میکند! ...
در این جلسه چگونه از خود دفاع خواهید کرد قبل از هر چیز از رئیس قوه قضائیه سپاسگزارم که این فرصت استثنایى را در اختیارم قرار داد .... Nemo، Cisco را پیدا میکند! ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها