واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: در حال حاضر "اسرائيل" و در راس آن شهر تلآويو به محلي امن براي فعاليت خانههاي فساد تبديل شده كه عمدتا زنان حاضر در آن را زنان كشورهاي ديگر و در راس آن كشورهاي اروپاي شرقي و كشورهاي تازه استقلال يافته تشكيل مي دهد. به گزارش شيعه آنلاين، آنچه در پي ميآيد تصويري شوم از وضعيت اين تجارت كثيف در جامعه "اسرائيل" مي باشد، جامعهاي كه حرف از حقوق بشرمي زند و شعار سردمداران خود انگليس و آمريكا را مي گويد: "حقوق بشر را نقص نكنيد"، اماخودشان كوچكترين ارزشي براي انسانها قائل نيستند. خانم "نوي لونكسرن"، به عنوان مدير حقوقي سازمان "مايگرنت" كه در راستاي مبارزه با تجارت زنان به فعاليت مشغول است، روز كاري خود را معمولا از پنج صبح آغاز مي كند. همواره دو گوشي موبايل همراه خود دارد و به سرعت صحبت مي كند. لهجه فصيح انگليسياش، حتي ازبسياري از انگليسي زبانان هم بهتر است و هنگامي كه به زبان عبري صحبت مي كند، به قدري تند صحبت مي كند كه گويا، فراموش كرده كه بايد نفس بكشد، او تنها به دنبال پروندههاي زنان رنج كشيده است، اما دست تنهاست و خيلي ها در"اسرائيل" به دنبال جان او هستند. امروزه چهره خانههاي فساد "اسرائيل"، شكل خاصي به خيابانهاي شهرهاي اين كشور و به ويژه تلآويو داده است. عمده خيابانهايي كه اين خانهها در آن قرا دارد، خيابانهايي كثيف و ساختمانهاي آن مخروبه و قديمي است. فلشهاي قرمز رنگ بر روي ديوارهاي اين مناطق مشتريان را به اين مكانها كه با نام "باشگاه سلامت"! يا "سالن ماساژ" خوانده مي شوند، هدايت مي كند. تصاوير زنان برهنه در كنار علامت دلار در جاي جاي اين خيابانها به چشم مي خورد، اما درداخل اين خانه ها، زنان چندان هم مايل و راغب به نظر نمي رسند. يا كنار درهاي باز خانهها كه مي گذريم، مي توانيم اكراه را در نحوه آرايش صورت و موهايشان ببينيم. از كنار پنجرهها كه مي گذريم، شاهد صحبت كردن آنها وسيگاركشيدن شان با يكديگر در داخل خانه هاييم. عمده زناني كه به "اسرائيل" قاچاق مي شوند، از روماني و يا كشورهاي تازه استقلال يافته به اين كشور آمدهاند. اين زنان كه توسط عاملين جرمهاي سازمان يافته، اغوا مي شوند، عمدتا به اميد رسيدن به پولهاي هنگفت قاچاق مي شوند. عمدهي اين افراد را دختران جواني همچون آنا 23 ساله يعني دختر رومانيايي كه در سال 2002میلادی پايش به يكي از دادگاههاي "اسرائيل" باز شد،تشكيل مي دهد. آنا در اين باره در دادگاه گفت: در سال 2001 میلادی در زادگاهش با دختري "اسرائيلي" به نام "شولا" آشنا شد. شولا به وي قول داد كه در تلآويو با نگهداري از افراد مسن و از كارافتاده، پول خوبي به دست آورد. شولا وي را با هواپيمايي ازبخارست از كشور خارج نمود و اين در حالي بود كه آنا واقعا نمي دانست كه در كجا فرود خواهد آمد. زماني كه هواپيما در قاهره به زمين نشست، آنا تصور مي كرد كه در "اسراييل" است. پس از آن بود، كه به همراه گروهي از ديگر دختران، با ماشيني روباز خود را در بيابانهاي مصر يافت واين در حالي بود كه افرادي با چهرهاي پوشيده ومسلح به سلاحهاي خودكار، آنها را همراهي كردند. ساعت دو نيمه شب بود كه آنها ماشين راترك كرده و پس از چند ساعت پياده روي، سينه خيز از حصارهاي سيم خاردار، عبور كردند. معمولا همين افراد هستند كه براي نخستين بار، به آنها مي گويند كه قرباني قاچاق انساني شدهاند و بايد از اين به بعد به عنوان يك زن فاسد به كاربپردازند. يكي ديگر از اين قربانيان گفت :درابتداي ورود به مصر، تصور كردم كه بايد در همين كشور به اعمال غير اخلاقي بپردازم و از همين رو تلاش كردم تا از آن معركه بگريزم. اما توسط يكي از همان افراد دستگير شدم و در غروب آن روز بود كه چهار نفر، يكي پس ازديگري به نحوي وحشيانه به من تجاوز كردند و در اين رفتار وحشيانه بود كه خود را در آستانه مرگ ديدم. اگر چه آنا اين شانس را داشت كه در حين انتقال به تلآويو، مورد تجاوز جنسي قرار نگيرد اما آن زمان نمي دانست كه چه در انتظارش است. پس از عبور از مرز بود كه توسط مردي به نام "جرج بن آبراهام"، به تل آويو برده شد. در هتلي در تلآويو بود كه آبراهام به او دستور داد تا یك اتاق پر از مرد، برهنه شود. اين عذاب چيزي جز يك "حراج" خوانده نمي شود، همانند خريداران بازار احشام، اين قاچاقچيان مشتري خود را ورانداز نموده وقيمتي برايش پيشنهاد مي كنند. "ماريو" كه ازجمله قاچاقچيان زن اين عرصه است، مي گويد: زنان بايد برهنه برهنه وسط اتاق بايستند تا قاچاقچيان براي آنان قيمتي تعيين كنند .مصيبت آن دختر مولداويايي كه به شش قاچاقچي فروخته شده بود، به نقطه عطفي در تلاشهاي نومي وكيل حقوقي تبديل شد. دختر كه خواست عليه قاچاقچيان شهادت دهد و پليسهيچ توجهي به وي نكرد. حتي در آن زمان چنين افرادي به عنوان قرباني شناخته نمي شدند و به قول "ميركوهن"، بازجوي پليس "اسرائيلي"، اين زنان به عنوان شريك جرم شناخته مي شدند. به جاي آن كه اين افراد شهادت دهند، صرفا دستگير و از "اسرائيل" خارج مي شدند. همچنين به پليس گفته شده بود كه به هيچ وجه در كار اين خانهها دخالت نكنند و حتي مقامات ترجيح دادند تا از اين دلالان به عنوان منابع اطلاعاتي هم استفاده كنند. پليس "بئرشبا" به نومي گفت كه موكل مولداويايي دورغ مي گويد و مساله هرگز اين گونه نيست و اصلا موضوع مهمي نيست. از اين رو بود كه نومي از قاچاقچيان به دادگاه مدني شكايت كرد و بعد از آن هم از پليس به خاطر عدم بررسي موضوع به دادگاه شكايت كرد. حتي وي از وزيركشور به خاطر عدم صدور ويزا براي اين زن شكايت نمود. ناگهان پليس به خود آمد، چرا كه پنجاه نفر در اين ماجرا دستگير شدن. نومي گفت: جالب بود، ديگر تقريبا مردي در اين شهر نبود كه دستگير نشده باشد. در ماه مي سال 2000، سازمان عفو بينالملل، گزارش تكاندهندهاي منتشر نمود كه در آن "اسرائيل" را به خاطر نگاه بي توجهانه اش به موضوع بردگي "جنس" محكوم نمود. در نتيجه هياهوهاي شكل گرفته در جامعه "اسرائيل" بود كه موجب شد مجلس اين كشورقاچاق زنان را يك جرم آشكار بداند و براي آن حداكثر شانزده سال حبس در نظر بگيرد، اما ماجراي اين قانون هم خود به موضوعي جديد تبديل شد. "اسرائيل" امروز با چالشي جدي روبرو شد. در كشوري كه تقاضا براي خانههاي فساد سرسامآور است، يعني در هر ماه يك ميليون مراجعه ثبت مي شود، هرگونه واكنشي سخت مي نمود. سازمانهاي حقوق بشر هم برآوردشان بر آن است كه همه ساله حداقل سه هزار زن براي تجارت "جنسی" به اين كشور قاچاق مي شوند. جداي از روماني، اين زنان از روسيه، مولداوي و اوكراين يعني كشورهايي كه سقوط نظام تامين اجتماعي ناشي از اقتصادهاي پس از كمونيسم را تجربه كردهاند، به اين كشور قاچاق مي شوند. در بررسي صورت گرفته توسط سازمان "هاتلاين" كه در زندان زنان "نواترزا" انجام گرفت، مشخص شد كه يك سوم زنان همانند آنا هنگام ورودشان به "اسرائيل" از حرفه آيندهشان اطلاعي نداشتند. بقيه هم از ماجرا اطلاع داشتند، از قاچاقچيان خود قول گرفته بودن كه در "اسرائيل" وضعيت خوبي داشته باشند. قاچاقچيان هم به آنها گفته بودند كه هر روز مشتريان آنها محدود بوده و ماهانه چند هزار دلار درآمد خواهند داشت كه اين رقم در كشورهاي اروپاي شرقي ميزان قابل توجهي است. نهايتا هم قاچاقچيان به آنها گفته بودند كه در صورت نارضايتي مي توانند خانهها را ترك كنند، فارغ از آن كه حتي در خانهها خنديدن هم براي زنان و دختران ممنوع است و تنها بايد در جلوي مشتريان خود صاف بنشينند و لبخند بزنند. آنا در دادگاه توضيح داد كه چگونه همانند يك حيوان فروخته شد. پس از آن كه درهتل به فروش رفت، لباسهاي تنگ و بدن نما به تن كرد و به اتاقي برده شد كه مردي در آن به انتظار وي نشسته بود و بقيه مردان هم بيرون اتاقايستاده بودند و نعره مي زدند. در آنجا بود كه وي براي نخستين بار وحشيانه مورد تجاوز قرارگرفت. منبع: ماهنامه سياحت غرب، شماره 29 به قلم مداي وست بروك و ويكتوريا بلينت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 383]