محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845560455
نقش امام رضا (ع) در رشد و شكوفايي تمدن اسلامي
واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: در گفتوگوي تفصيلي با فارس با حجتالاسلام رضاييمهر مطرح شد:
نقش امام رضا (ع) در رشد و شكوفايي تمدن اسلامي
خبرگزاري فارس: يك استاد حوزه دوران حيات امام رضا (ع) را نقطه اوج نهضت ترجمه معرفي كرد و گفت: در اين دوران، گروهي سعي داشتند از بازار داغ انتقال علوم بيگانه به اسلام براي نشر عقايد فاسد خود بهره ببرند و همين امر وظيفه روشنگري امام رضا (ع) را سنگينتر ميكرد.
به گزارش خبرنگار آيين و انديشه فارس، حجتالاسلام حسن رضاييمهر، استاد، محقق و پژوهشگر حوزه علميه قم است. وي صاحب تأاليفات گوناگوني از جمله «مظلوميت علي (ع) بازتاب انحراف خواص»، «نقش خواص و عوام در شكلگيري حادثه عاشورا»، «امام خميني و احياي تفكر اسلامي» و «نهضت توليد علم، ضرورتها و آسيبها» است.
به مناسبت فرا رسيدن سالروز شهادت امام علي بن موسيالرضا (ع) گفتوگوي مشروحي با حجتالاسلام رضاييمهر صورت گرفته است كه در پي ميآيد.
* وضعيت علمي مسلمانان در عصر امام رضا (ع) چگونه بود؟
ـ پس از رحلت پيامبر اكرم (ص)، اسلام به جهت استواري معارف، آموزهها و آدابش در مدت كوتاهي سراسر جهان را فرا گرفت. طبيعت علم خواهي اسلام باعث شد تا در كنار پيشرفتهاي سياسي و عقيدتي فراورده هاي علمي كشورهاي جهان به محيط جامعه اسلامي راه پيدا كند و كتب علمي ديگران از يونان، هند، مصر، ايران و روم به زبان اسلامي ترجمه شد.
در عصر عباسيان فرصتي براي علماي اسلام پديد آمد تا كتب ترجمهاي را مورد بررسي و نقد قرار دهند و همين امر باعث نوآوريهاي زيادي در عرصه علم و تأليف كتب مختلف در حوزههاي متعدد علمي از سوي مسلمانان شد.
نهضت ترجمه تقريباً از اواخر دوره امويان (كه خود بهرهاي از علم نداشتند) شروع شد و در دوره عباسيان خصوصاً در زمان هارون و مأمون عباسي به اوج خود رسيد.
در دوره مأمون، جامعه اسلامي تقريباً به اوج علم رسيد و دانشمندان از نقاط مختلف جهان به خراسان ميآمدند و جلسات بحث و گفتوگو داير بود، كتب مختلف در موضوعات متعدد علمي از جمله طبيعيات، رياضيات، هيئت، طب و... ترجمه و بحث ميشد.
* آيا اين شرايط به وسيله حاكمان وقت فراهم شد؟
ـ خير، شرايط خاص فرهنگي حاكم بر محيط جامعه اسلامي در زمان عباسيان، چيزي نبود كه به وسيله امويان يا عباسيان پايه گذاري شده باشد بلكه نتيجه مستقيم تعاليم آسماني اسلام بود كه به تحصيل و توسعه علم تأكيد فراوان داشت و در مرحله اول علماي ديني پرچمدار اين دگرگوني علمي بودند. البته خود مأمون هم به هر نيتي در ترجمه كتب يوناني كوشش زيادي كرد و از معاشرت با حكما اظهار لذت ميكرد.
* آيا نهضت ترجمه، آسيبهايي به همراه خود داشت؟
ـ بله، نهضت ترجمه هر چند تأثير به سزايي در ايجاد حركت علمي در جامعه مسلمين داشت اما خالي از موارد نگران كننده نيز نبود، زيرا مترجمان متعصب كه متعلق به مذاهب غير اسلامي بودند مانند زرتشتيان، صابئان، نسطوريان و برهمنها. يقيناً همه آنها به واسطه تعصبي كه داشتند در كار خود حسن نيت نداشتند و گروهي هم سعي داشتند كه از بازار داغ انتقال علوم بيگانه به محيط اسلام براي نشر عقايد فاسد خود فرصتي پيدا كنند و به همين علت است كه ميبينيم در لابلاي كتب ترجمهاي كه وارد جامعه اسلامي شد، آثاري از عقايد خرافي و انحرافي و غير اسلامي وجود داشت و قهراً چنين امري از تأثيرگذاري بر افكار عمومي و انحراف آنها خالي نبود.
يك هيئت علمي هم كه بتواند آثار علمي بيگانگان را مورد ارزيابي قرار دهد در عباسيان وجود نداشت. و اين وضعيت، مسئوليت را بر دوش حضرت امام رضا (ع) چندين برابر ميكرد.
وجود فرقههاي منحرف وضعيت علمي و فرهنگي جامعه را متلاطم كرده بود. عقلگرايي محض كه از كتب عقلي يوناني و سرياني و غير آنها به وجود آمده بود، افراد بسياري را به مذهب اعتزال (معتزله) سوق داد، به گونهاي كه گمان كردند تنها عقل است كه سرچشمه معرفت است و تدريجاً خود را بينياز از وحي دانستند.
آن وضعيت موجود، طبيعتاً وظيفهاي خطير را براي امام رقم ميزد و از اين روست كه ميبينيم امام رضا (ع) در راستاي روشن ساختن افكار عمومي مسلمين و شيعيان به تنقيح و تبيين معارف ديني و يا تشكيل جلسات مناظره و... پرداخته و راه و رسم تحقيق و تحصيل علم را به مردم و اهل علم معرفي ميكند و آنها را از خطر انحراف نجات ميدهد.
پس وضعيت علم در عصر امام رضا (ع) به نحو مطلوبي از توسعه رسيده بود البته آشفتگيهاي فكري و عقيدتي موجود چندان اندك هم نبود.
* علت رويكرد جامعه عصر امام رضا (ع) به تحصيل و توليد علم چه بود؟
ـ به نظر ميرسد اموري چند در روي آوري مردم به تحصيل و توليد علم دخالت داشته است.
دوران امام رضا (ع) را نقطه اوج نهضت ترجمه ميدانند. قهراً وقتي ترجمه كتب بيگانه با دامنه وسيعي در محيط جامعه اسلامي رواج پيدا كند و با توجه به اينكه كتب ترجمهاي وارداتي هم ميتوانست مشتمل بر فوايد علمي باشد و هم مشتمل بر مطالب غير مفيد و بلكه انحرافي، طبيعتاً توجه به اين كتب با رويكرد استفاده علمي از آنها و نيز ارزيابي و نقد و بررسي مطالب غير صواب، امري طبيعي خواهد بود و همين نكته باعث شد كه محافل علمي حول بررسي كتب ترجمهاي پديد آيد و در ضمن اين بررسيها فرآوردههاي علمي كلاني كه اثري از آنها در كتب ترجمهاي نبود، به دست آيد.
نكته ديگر اينكه ورود دانشمندان در رشتههاي مختلف علمي از ساير بلاد به محيط جامعه اسلامي نيز در رويكرد جامعه عصر امام رضا (ع) به توسعه علمي كمك كرد. محافل علمي كه توسط اين دانشمندان برگزار ميشد و اصل حضور آنها در محيط جامعه اسلامي، خود موجب تشويق و ترغيب اهل علم به روي آوري جديتر به علوم و توليد علم شد.
همچنين عملكرد مأمون سواي اغراضي كه داشته است به نحوي ميتواند در اين قضيه مؤثر باشد. مأمون از دانشمندان بلاد مختلف دعوت كرد تا به خراسان بيايند. وي از مجالست با آنان ابراز خرسندي ميكرد، محافل علمي و جلسات مناظره تشكيل ميداد و از اين قبيل جلسات استقبال ميكرد. در باب ترجمه كتب هزينههاي زيادي صرف كرد و همين امر به نحوي در شكلدهي وضعيت علمي جامعه تأثيرگذار بود.
* آيا مأمون واقعاً ميخواست جامعه اسلامي از لحاظ علمي به رشد و بالندگي برسد؟
ـ در خصوص صدور اين امور از مأمون عباسي، با توجه به دشمني وي با امام رضا (ع) به عنوان امام مسلمين و كسي كه در علوم مختلف منحصر به فرد است، شايد نتوان مصرانه به علم دوستي مأمون رأي داد و حتي به شهادت تاريخ تشكيل جلسات مناظره براي امام رضا (ع) توسط مأمون فقط به انگيزه مغلوب كردن آن حضرت بوده است نه چيز ديگر.
توجه داشته باشيد كه پس از شهادت امام رضا (ع) ديده نشد كه مأمون جلسه علمي و يا مناظره علمي برگزار كند. علت چنين امري هم روشن است زيرا تا امام رضا (ع) به عنوان امام مسلمين و عالم اهل بيت در قيد حيات بودند، به جهت سيطره ابهت علمي ايشان كه بر جهان علم سايه افكنده بود از يك طرف و نگراني مأمون از روي آوردن جامعه علمي اسلامي و غير اسلامي به آن حضرت، از سوي ديگر، آن خليفه عباسي بر آن شد تا براي رهايي از اين مخمصه و اينكه نشان بدهد كه او هم اهل علم است و از طرفي جامعه جهاني او را به سبب دشمني با امام (ع) مخالف علم و دانش نخواند و بدين وسيله پايههاي حكومت خود را محكم كند، به برگزاري اين قبيل امور ارزشي اقدام كند. اما در هر صورت و بدون توجه به هر نيتي كه داشته است، اين گونه اقدامات او در روي آوردن جامعه اسلامي به توسعه علمي بيتأثير نبوده است.
* نقش حضرت امام رضا (ع) در اين رشد چگونه بود؟
ـ گزينه اصلي و مهم در اين راستا، وجود مقدس امام رضا (ع) بود. وجود امام به عنوان عالم اهل بيت (ع) كه از قدرت تكلم در حوزه هاي مختلف علمي به عنوان شخصيت منحصر به فرد، برخوردار است به گونهاي كه هر حركت او در راستاي مسائل علمي منشأ اثر و تحولي در آن حوزه ميشد، در باب توليد و توسعه علم توسط مسلمين امري غير قابل انكار است. طرح مباحث علمي كه تا آن زمان از جانب كسي ديگر مطرح نشده بود، ارايه نظرات جديد و راهكارهاي عملي در رشتههاي مختلف طبيعي و نيز در مباحث نظري، انگيزه ورود اهل نظر به حوزه تتبع و تحقيق را شدت بخشيد كه در جاي خود قابل توجه است.
* چگونه امام رضا (ع) به نگرش علمي مسلمانان جهت داد؟
ـ در اين خصوص اشارهاي به گروهها و فرقههاي مختلف مذهبي و علمي موجود در آن عصر با عقايد و آراي مختلف صحيح و غير صحيح لازم به نظر ميرسد تا از اين رهگذر نقش امام در هدايت فكري جامعه و نگرش صحيح مسلمين به علم روشنتر شود. آنچه غيرقابل ترديد است آشفتگي فكري و عقيدتي موجود در جامعه عصر امام بود كه مسافرت هاي امام رضا (ع) به بصره و كوفه نيز در راستاي همين مطلب قابل توجيه است. اشاره به دو نمونه از اين آشفتگيها خالي از لطف نيست.
وقتي امام صادق (ع) به شهادت رسيد، پيروان او به گروههايي با عقايد خاصي تقسيم شدند؛ «ناووسيه» كه معتقد بودند امام صادق (ع) نمرده است و نميميرد و او همان «مهدي موعود» است. «اسماعيليه» كه اسماعيل فرزند امام صادق را بعد از او امام دانستند، با اينكه اسماعيل قبل از امام صادق (ع) از دنيا رفته بود ولي اينها معتقد بودند كه اسماعيل نمرده بلكه امام براي حفظ جان او، او را مخفي كرده است. فرقه «مباركه» قائل شدند به اينكه چون اسماعيل قبل از امام صادق (ع) از دنيا رفته، بعد از امام صادق بايد امامت به پسر اسماعيل يعني محمد بن اسماعيل برسد. «سمطيه» كه امامت بعد از امام صادق را به فرزندش محمد و بعد از او براي فرزند محمد قائل بودند كه رئيس اينها «يحيي بن ابي اسميط» است. «فطحيه» كه اين گروه معتقد بودند «عبدالله افطح» فرزند امام صادق (ع) امام بعد از ايشان است به اين دليل كه در بين فرزندان امام، از همه بزرگتر بود و بعد از پدر هم ادعاي امامت كرد و عده زيادي هم به او گرويدند.
قابل توجه است كه اين فرقهها در زمان امام رضا (ع) نيز بودند و خطوط فكري خود را دنبال ميكردند.
آشفتگي دوم در جامعه مسلمين پس از شهادت امام كاظم (ع) بود كه پس از زنداني شدن امام كه منتهي به شهادت او نيز شد، پيروانش به عقايد مختلفي متغير شدند، از جمله: «واقفيه» كه معتقد بودند امام موسي بن جعفر (ع) زنده است و او همان مهدي موعود است. اينها دشمن ترين افراد نسبت به امام رضا (ع) بودند. «بشريّه» كه معتقد بودند موسي بن جعفر نه مرده است و نه زنداني شده است بلكه غايب شده و او مهدي موعود است، با اين تفاوت كه ميگفتند پس از غيبت، محمد بن بشير را به عنوان جانشيني خود انتخاب كرده و او بعد از موسي بن جعفر، امام است.
بديهي بود كه با اين وضعيت، انحراف فكري به اوج خود برسد، سواي آنكه انحرافات ناشي از ترجمه كتب بيگانه نيز اعتقادات اصيل ديني را هدف قرار داده بود. بهينهترين اقدام در اين وضعيت ترويج فرهنگ ديني و عقايد اصيل اسلامي با ارايه طرق شناخت حق از باطل و در واقع يك كار معرفت شناختي در خصوص عقايد رايج در راستاي تثبيت عقايد حقه بود كه امام رضا (ع) با انجام مسافرتهايي به مراكز پخش اين انديشههاي انحرافي از قبيل بصره و كوفه و انجام مناظره با آنها، تأثيري مهم در نگرش صحيح مسلمين به مسائل ديني و علمي گذاشت.
از ديگر عواملي كه در هدايت فكري مسلمين مؤثر بود و توسط امام رضا (ع) صورت پذيرفت، ايجاد فضاي علمي مناسب جهت طرح نظرات و انديشههاي مخالف بود. از آنجا كه محيط جامعه اسلامي مملو از نظرات و انديشههاي صحيح و سقيم بود و اهل انديشه بلكه جامعه به طور روزمره با اين انديشهها درگير بودند، طبيعتاً درصد تأثيرپذيري از انديشههاي انحرافي در صورتي كه بطلان آنها ثابت و محرز نشود، بالا ميرود. براي رهايي از چنين ورطهاي لازم بود انديشههاي مخالف به خوبي مطرح شود و پس از آن مورد نقد و بررسي قرار بگيرد. بديهي است رسيدن به چنين هدفي مستلزم ايجاد فضاي مناسب علمي جهت طرح انديشههاست تا در سايه آزادي بيان مطالب طرح شود و سپس مورد نقد و بررسي منطقي و عقلاني قرار گيرد. دقيقاً چنين رويهاي از سوي امام رضا (ع) پيگيري ميشد و ايشان با ايجاد فضاي مناسب، در بيان آزادانه انديشه هاي مخالف و سپس نقد عقلاني آنها، در نگرش صحيح و منطقي مسلمين در خصوص تحقيق در گزاره هاي ديني و علمي و يا فرضيه هاي ارايه شده قابل بحث و نظر، تأثير شگرفي ايجاد كردند.
يكي ديگر از موارد تأثيرگذاري امام رضا (ع) بر نوع تفكر جامعه متحول آن زمان، القاي اين نكته بود كه دفاع از هر قضيه اي، بايد بر اسلوب منطقي و متد عقلاني منطبق باشد. دفاع عقلاني از يك اعتقاد، امري بود كه امام در مواضع متعدد آن را به عنوان روش منطقي و عقلاني مورد توجه قرار ميدادند، با اين رويكرد، صاحب هر عقيدهاي اول كاري كه بايستي انجام ميداد منطبق كردن مدعاي خود با اسلوب منطقي و عقلاني بود و همه طرفهاي گفت و گو در اين امر مشترك بودند. هر كس كه مدعايش منطبق با اصول عقلاني بود به مرحله بعد كه اثبات ادعا باشد ميرسيد و الا در همان مرحله ابتدايي قابليت بحث و بررسي را از دست ميداد. با ترويج و تأكيد بر اين مهم توسط امام (ع) راه هرگونه مغالطه و سفسطه و مجادلههاي غير منطقي بسته شد. نتيجه چنين رويكردي آن شد كه جامعه علمي در راستاي شناخت و پذيرش انظار و انديشههاي مختلف، به ارزيابي عقلاني و منطقي آنها بپردازد و همين مسئله باعث شد كه بطلان بسياري از فرقهها، مذاهب و انديشههاي رايج، روشن شده از موجوديت ساقط شوند. و اين خود از بزرگترين تأثيرهايي بود كه امام (ع) به نگرش فكري جامعه اسلامي گذاشتند.
تأثيرگذاري ديگر امام (ع) مربوط به حوزة عمل است كه خود حضرت با شركت در جلسات مناظرهاي كه يا خودشان قبل از ولايتعهدي و يا مأمون بعد از ولايتعهدي تشكيل ميدادند، عملاً روش منطقي و عقلاني بحث و مناظره و تحقيق و تتبع را به مردم القاء ميكردند. ايجاد زمينه ارايه آزادانه انديشههاي مخالف توسط صاحبان اديان و مذاهب مختلف و پاسخگويي عقلاني و منطقي به آنها با استفاده از مقبولاتشان و در نتيجه مغلوب شدن آنها، امري بود كه در نگرش اهل نظر نقش بسزايي را ايفا كرد.
* نقش امام رضا در شكوفايي و رشد تمدن اسلامي چگونه بود؟
ـ نقش امام رضا (ع) در ايجاد شكوفايي و بالندگي علمي مسلمين از جهاتي قابل توجه است. يك جهت مربوط به آثار علمي ايشان است كه ميتوان گفت جهش عمدهاي در حوزههاي مختلف علمي ايفا كردند. گفتار آن حضرت درباره امور خداشناسي، پزشكي، مناظرات آن حضرت از جمله با «صباح بن نصر هندي» و «عمران صابي» درباره خدا، پيدايش زمين، تغيير اشياء و مسائل علمي ديگر، كلمات آن حضرت درباره مسائل فقهي و بيان فلسفه احكام، و نيز مباحث اخلاق همه و همه حاكي از گستردگي معلومات آن حضرت است و مسلماً كسي كه از چنين موقعيت علمي برخوردار باشد خود وجود او اصلاً در ايجاد نهضت علمي مؤثر است. «رساله ذهبيه» درباره امور پزشكي توسط خود ايشان تدوين گرديد كه جزئيات احكام دربارةه بهداشت صحيح، خوراكيها و آشاميدنيهاي لازم و زمان خوردن و آشاميدن و آنچه مربوط به تقويت قواي جسماني و خلاصي از امراض و بيماريهاست همه در آن آمده است كه مأمون كه درخواست كننده تدوين چنين كتابي از سوي امام بود، سخت تحت تأثير علم امام قرار گرفت.
مسافرتهاي علمي امام نيز در تحقق نهضت علمي تأُثير بسزايي داشته است. كه در جاي خود قابل توجه است فعاليّتهاي امام در موقع ولايتعهدي در راستاي تبليغ دين و مسائل علمي نيز يكي از نقشهاي عمده را در تحقق و كمال نهضت علمي ايفا كرد.
* مؤلفههاي مورد نظر امام رضا (ع) در ايجاد حركت علمي مسلمين چه بود؟
ـ عمدهترين مؤلفه و پيش زمينه حركت امام در راستاي نهضت علمي مسلمين آموزههاي ديني مربوط به كتاب و سنت بوده است. عقلانيت تحصيل علم نيز ميتواند يكي از اين پيش زمينهها بوده باشد.
از ديگر پيش زمينه ها در واقع توجه به اصول علم و معارف كليدي در جريان توليد علم است كه امام با تكيه بر اصول علمي و معارف كليدي نهضت علمي را به اوج خود رساندند.
اعتقاد شديد آن حضرت به لزوم ارتقاي علمي مسلمين در سطح بينالمللي نيز يكي از مؤلفههاي مورد نظر امام (ع) بود كه اگر مسلمين بخواهند در جامعه علمي جهان منشأ اثر باشند و جايگاه مناسب شأن خود را پيدا كنند، لازم است جنبه علمي خود را ارتقا دهند و اين همان نكتهاي است كه امام رضا (ع) در سيره علمي و عملي خويش در خصوص توليد و گسترش علم، دنبال ميكردند.
* ضروريات جامعه علمي ما را در چه مواردي ميدانيد؟
ـ براي جامعه اسلامي خصوصاً فرهيختگان ضروري است به حضرات ائمه (ع) تأسي كنند يعني پيروي از سيره و سنت و روش و منش آنها در جنبههاي مختلف دنيوي و اخروي. به مقتضاي همين امر، توجه به سيره علمي ائمه (ع) و شخص امام رضا (ع) كه عالم آل محمد است، براي پيروان آن حضرت امري لازم است. نتيجه اين التزام نظري و عملي به سيره علمي آن امام، چيزي جز قدم گذاشتن در مسيري كه او اتخاذ كرده است، نخواهد بود. قدم گذاشتن در مسير او هم يعني تمام آنچه را كه درباره سيره علمي و راهكارهاي عملي ايشان براي توليد علم بيان كرديم، عمل كنند و در مسير توليد علم آنها را سرمشق و الگوي تحقيقات خود قرار دهند بديهي است حركت در سايه چنين سيره علمي مقدسي، نتيجهاش موفقيت در نهضت توليد علم و جنبش نرمافزاري است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]
-
گوناگون
پربازدیدترینها