واضح آرشیو وب فارسی:مهر: واكاوي نتايج جنگ تموز /ناكامي استراتژيك تل آويو و واشنگتن / تغيير معادلات به نفع مقاومت
دو سال از پيروزي قاطع مقاومت لبنان در برابر تجاوز رژيم صهيونيستي و شكست و ناكامي دستگاه نظامي و سياسي اين رژيم گذشت كه به اذعان خود صهيونيست ها تبعات و عواقب وخيمي براي آنها و دستاوردهاي بزرگي براي مقاومت به همراه داشته است.
به گزارش خبرگزاري مهر، ارتش رژيم صهيونيستي روز 12 جولاي 2006 به بهانه اسارت دو نظامي خود توسط مبارزان لبناني، از زمين و هوا و دريا، مناطق مسكوني و تاسيسات زيربنايي لبنان را آماج حملات خود قرار داد.
جنگ نابرابر و ظالمانه رژيم صهيونيستي بر ضد لبنان با حمايت و چراغ سبز آمريكا و سكوت مفتضحانه جامعه بين المللي صورت گرفت، اما ايستادگي جانانه رزمندگان حزب الله در نهايت به ناكامي طراحان اين ماجراجويي منجر شد و حاميان رژيم اسرائيل در نهايت پس از 33 روز با استفاده از شوراي امنيت و با تصويب قطعنامه 1701 به نجات اين رژيم شتافتند.
هرچند رژيم صهيونيستي جنگ را به بهانه آزاد كردن دو نظامي اسير خود به راه انداخت اما اين رژيم و آمريكا از وراي اين جنگ به دنبال تغيير گسترده معادلات و موازنه قوا در منطقه به نفع خود و از بين بردن مقاومت لبنان به عنوان زمينه اي براي از بين بردن ايده مقاومت در منطقه بودند و حتي در آن زمان "كاندوليزا رايس" وزير امور خارجه آمريكا صراحتا گفت كه طرح خاورميانه بزرگ آمريكا از لبنان آغاز مي شود اما حزب الله لبنان نه تنها در برابر حملات رژيم اسرائيل شكست نخورد بلكه توانست شكست مفتصحانه اي را بر اين رژيم تحميل كند و روياي تل آويو واشنگتن براي توليد خاورميانه خود را نقش برآب كند.
از نتايج اين جنگ، شكست اسطوره شكست ناپذيري ارتشي بود كه طعم پيروزي آسان را بر ارتش هاي عربي چشيده بود؛ اين امر تحسين محافل رسانه اي، سياسي و مردمي را در ميان مسلمانان و آزاديخواهان جهان به دنبال داشت.
بهترين گواه اين مدعا، گزارش كميته وينوگراد رژيم صهيونيستي بود كه گزارش نهايي خود درباره علل ناكامي رژيم اسرائيل در تجاوز به لبنان در تابستان سال 2006 ميلادي اعلام كرد و گفت كه رژيم اسرائيل در جنگ 33 روزه با حزب الله لبنان در دستيابي به اهداف نظامي و سياسي خود شكست خورد و اين جنگ يك ناكامي بزرگ بود.
اين كميته اعلام كرد كه "ايهود اولمرت" نخست وزير رژيم اسرائيل مسئول شكست مفتضحانه در مديريت جنگ عليه لبنان است.
وينوگراد همچنين به ناكامي هاي رژيم اسرائيل در حفاظت از جبهه داخلي اين رژيم اشاره كرد و افزود: ناكامي ها، كوتاهي و نبود تفكر استراتژيك در جنگ وجود داشت و در سطح سياسي و نظامي ناكامي هاي خطرناكي بود و در طول جنگ نيز سردرگمي در دستگاههاي سياسي و نظامي بود كه اين سردرگمي به اسرائيل زيان رساند.
اين درحالي است كه علاوه بر اذعان مقامات سياسي و نظامي رژيم صهيونيستي درخصوص شكست در جنگ، نتايج يك بررسي در داخل ارتش رژيم صهيونيستي نيز شكست اين رژيم را در جنگ 33 روزه عليه لبنان در سال 2006 به سبب ايستادگي قاطعانه رزمندگان حزب الله تاييد كرد.
اين تحقيق خاطرنشان كرد:"دان حالوتس" رئيس ستاد وقت اسرائيل به قدر كافي براي شنيدن ديدگاههاي مخالف فرماندهان ارشد گوش شنوا نداشت و ارتش شكست خورد و به شكل مناسبي عمل نكرد.
ايهود باراك وزير جنگ كنوني رژيم صهيونيستي نيز اخيرا اذعان كرد كه اين رژيم در جنگ 33 روزه لبنان، بهايي سنگيني را به سبب بي تجربگي پرداخت كرد و چالش هاي اسرائيل در حوزه هاي سياسي و امنيتي عظيم است.
"آريل كوهن" يكي از مشاوران كاخ سفيد نيز، شكست مفتضحانه رژيم اشغالگر قدس در برابر حزب الله در جنگ را بدترين ميراث دوران اولمرت قلمداد كرد و افزود: تمام دوران نخست وزيري اولمرت، با شكست همراه بوده است و اولمرت بدترين نخست وزير اسرائيل از نظر استراتژي ها و نماد كامل فساد گسترده است.
نتايج گزارش كميته وينوگراد باعث شد تا "دان حالوتس" رئيس ستاد ارتش و "عمير پرتز" وزير جنگ رژيم صهيونيستي همانگونه كه سيد حسن نصرالله دبيركل حزب الله لبنان پيش بيني كرده بود زير فشار داخلي و شكست رژيم اسرائيل درجنگ استعفا دهند.
اين درحالي بود كه ايهود اولمرت نخست وزير رژيم اسرائيل به عنوان مسئول اول شكست با وجود همه فشارها
توانست از استعفا بگريزد اما با اين امر، مرحله دوم شكست اولمرت و ضعف سياسي كابينه اين رژيم پس از جنگ آغاز شد و وي از پس لرزه هاي اين جنگ درامان نماند و شكاف و اختلاف داخلي در اين رژيم شدت گرفت كه درچند ماه اخير افشاي رسوايي مالي و رشوه خواري اولمرت آخرين ضربه را بر پيكره اولمرت و كابينه وي وارد كرد به گونه اي كه درنهايت مجبور شد تا تصميم خود براي كناره گيري در سپتامبر آينده را اعلام كند.
رژيم صهيونيستي با اين جنگ از رژيمي شكست ناپذير به رژيمي شكست خورده تبديل شد كه همه از نقاط ضعف آن به خوبي آگاه هستند و از دو جبهه شمال و نوار غزه در معرض خطر ناامني شديد گرفته است.
اين رژيم كه بهانه خود براي به راه انداختن جنگ را آزاد كردن دو نظامي اسير خويش اعلام كرده بود، در نهايت همانطور كه سيد حسن نصرالله دبيركل حزب الله لبنان گفته بود كه آنها فقط از طريق مبادله اسيران آزاد خواهند شد، مجبور شد تا به اين امر تن دهد و وارد مذاكره براي مبادله اسيران شد و با پذيرش آزادي اسيران و بازگرداندن اجساد شهيدان مقاومت لبنان متحمل شكست خفت بار ديگري در برابر حزب الله شد.
اين جنگ بار ديگر حقانيت مقاومت و مبارزه براي بازپس گيري حقوق مشروع و آزاد سازي اراضي اشغالي از چنگال رژيم صهيونيستي را به اثبات رساند و موضع نيروهاي مقاومت در لبنان، فلسطين و ساير نيروهاي آزاديبخش را تقويت و جايگاه آنها را در معادلات منطقه اي تحكيم بخشيد.
در مجموع مي توان گفت كه جنگ تابستان سال 2006 ميلادي كابوسي براي رژيم صهيونيستي و آمريكا در منطقه بود كه به شكل گسترده اي توازن قوا و معادله درمنطقه را به نفع نيروها و كشورهاي مقاوم و مبارز با استكبار و به زيان تل آويو و واشنگتن تغيير داد.
نتايج اين جنگ باعث شد تا طرح آمريكا در منطقه پس رفت كند و درمقابل بر نفوذ و قدرت مقاومت در منطقه افزوده شود كه در آينده نيز ما شاهد تبعات ديگر اين شكست استراتژيك آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه خواهيم بود.
سه شنبه 22 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]