واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: پيامبر اكرم(ص) در برخورد با مخالفان، روش طرد و خشونت را نيازمودند
خبرگزاري فارس: آيتالله صافي گلپايگاني گفت: پيامبر در برخورد با مخالفان، روش طرد و خشونت را مورد آزمايش قرار نداد زيرا ميدانست راهي است كه موفقيت آن، بسيار ضعيف است.
به گزارش خبرگزاري فارس، پايگاه اطلاعرساني آيتالله لطفالله صافي گلپايگاني از مراجع تقليد در آستانه سالروز رحلت نبي اكرم(ص) مطالبي از ايشان در مورد روش پيامبر گرامي اسلام(ص) در هدايت افراد منتشر كرده كه تقديم خوانندگان ميشود.
پيامبر بزرگ اسلام براي هدايت جامعه از بهترين روشهاي دعوت و هدايت استفاده كرد و آن روش جذب دلهاي افراد بود.
امام امير المؤمنين عليه السلام درباره حضرت ختمي مرتبت و نحوه هدايتگري او ميفرمايد: طبيب دوّار بطبّه قد احكم مراهمه و احمي مراسمه يضع ذلك حيث الحاجة اليه من قلوب عُميٍ و آذان صمّ و السنة بكم متتبع بدوائه مواضعَ الغفلة و مواطِنَ الحيرة، آري! روش طرد و خشونت و مقابله به مثل، نوعاً راه موفقي نيست، بلكه عكس العمل و آثارسويي به همراه خواهد داشت.
مورخان و سيرهنويسان نقل كردهاند كه عربي باديهنشين نزد پيامبر(ص) آمد و از آن حضرت درخواست چيزي كرد و كمك مالي طلبيد.
رسول خدا صلي الله عليه و آله او را اجابت كرده و چيزي به او دادند، سپس فرمودند:« آيا من به تو احسان كردم؟» گفت: «خير، نه احساني كردي و نه كار نيكي انجام دادي!»
مسلمانان، خشمناك شده و به عزم مجازات و كيفر او برخاستند. پيامبر اشاره فرمود كه او را رها كنيد و دنبال ننماييد. آنگاه برخاسته و به خانه رفتند و كسي را از پي آن عرب بياباني فرستادند. هنگامي كه آمد عطاي ديگري به او كردند. سپس فرمودند: «آيا من به تو احسانكردم؟»گفت: «آري! خداوند جزاي خير به تو بدهد.»
پيامبر فرمود: «تو قبلاً آن سخنان زننده را در برابر اصحابم به من گفتي و آنان از تو آزرده خاطر و خشمگين شدند. اكنون اگر دوست داري بيا و همين سخني را كه اكنون به من گفتي پيش روي آنان بگو تا ناراحتي آنها برطرف شود.»
عرض كرد: «چنين خواهم كرد.» بعد پيامبر(ص) به اصحاب فرمود: «اين اعرابي آن كلمات را گفت و من بر عطا و بخشش خود نسبت به او افزودم و اكنون از من راضي و خشنود است.» سپس رو به آن مرد كرده و فرمود: «چنين نيست؟» عرض كرد: «آري! خداوند، به تو جزاي خير دهد.»
آنگاه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «مَثَل من با اين مرد، مَثَل مردي است كه شترش رميده بود و مردم آن شتر را دنبال ميكردند، تا او را بگيرند، ولي هر چه بيشتر دنبال ميكردند، آن شتر بيشتر فرار ميكرد. صاحب شتر فرياد ميكرد كه شما كنار رويد و من و شترم را به حال خود بگذاريد؛ زيرا من از شما به او مهربانتر و به حال و وضع او آگاهترم. مردم شتر را رها كردند. مرد آمد و مقداري از گياههاي زمين را به دستگرفته و آنها را به شتر داد و بدين وسيله آن شتر رام شد. مرد بار خود را بر او بست و سوار شد و من اگر در آن هنگام كه اين عرب، تندي كرد و آن كلمات را گفت شما را رهاكرده بودم [چه بسا] او را ميكشتيد و او داخل آتش دوزخ ميشد.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]