واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: راه طولاني تا دماوند جهاني
جام جم آنلاين: اوايل سال 87 بود. دماوند هنوز قرار نبود ملي شود، اما يكباره جهاني شد. تمام خبرگزاريها خبر دادند كه بلندكوه ايرانيان در فهرست آثار ميراث جهاني يونسكو به ثبت رسيده است و اين خود، آغاز ماجرا بود؛ زيرا تا آن روز هيچكس به اين فكر نيفتاده بود وقتي دماوند هنوز ملي نشده است چگونه ميخواهد جهاني شود؟
در آن زمان حتي تكذيب معاون ميراث فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور بر اين ادعا كه دماوند جهاني شده است نيز آنقدر جان نداشت تا اذهان همه از اين موضوع پاك شود كه براستي چرا دماوند را تاكنون ملي نكردهايم كه يكباره جهاني شدن آن تكذيب شود!
ثبت آثار طبيعي كشورهاي مختلف جهان در فهرست آثار جهاني، بحث جديدي نيست؛ اما در كشورمان موضوع تازهاي به شمار ميرود كه ميتواند با توجه به پتانسيل بالاي كشورمان درخصوص داشتن جاذبههاي مختلف طبيعي، ما را در اين مساله پيشتاز كند.
دماوند نيز از آنجا كه از هر نظر منحصر به فرد به شمار ميرود، يكي از معدود پديدههاي طبيعي در ايران است كه بايد ملي ميشد. اين از آنجا نشات ميگيرد كه پديدههاي طبيعي در كشورهايي مثل ايران براي آن كه هميشه منحصر به فرد باقي بمانند نيازمند صيانت و حفاظت بيشتري هستند كه تنها با برچسب آثار ملي اين مساله محقق ميشود، اما بيان اين پرسش كه آيا با ملي كردن اين پديدهها صيانت از آنها بيشتر ميشود يا خير؟ كماكان پرسشي است كه پاسخ خود را ميطلبد و تاكنون بيپاسخ مانده است.
اين يك واقعيت است كه دماوند براي آن كه ملي شود، راه طولاني را طي نكرد. همه دست به دست هم دادند و حتي بعضي موارد هم چشمهايشان را بر كوتاهيها بستند تا دماوند به هر شكل ممكن در مدت زمان كوتاهي عنوان ملي را برخود گيرد، اما اين كه دماوند براي جهاني شدن چه مسيري را پيش رو دارد، بحث ديگري است كه در جاي خود تامل بيشتري را نيز ميطلبد.
شايد ديگر پرسشي كه پس از ثبت ملي دماوند بر اذهان همه نقش بست، اين بود كه ما چطور ميتوانيم دماوند را جهاني كنيم؟ وقتي دماوند هنوز براي بسياري بومي نشده است؟
همه براي دماوند
يك مقام مسوول در سازمان ميراث فرهنگي در جايي گفته است با توجه به وضعيت اقليمي، 500 اثر طبيعي ايران ميتواند در فهرست آثار ملي به ثبت برسد، اما اين آثار چه اولويتهايي دارند و با چه ويژگيهايي در اين فهرست قرار ميگيرند شايد مهمترين بحث در اين حوزه به شمار رود.
آرش كوشا، رئيس كميته ملي طبيعتگردي سازمان ميراث فرهنگي در اين باره ميگويد: اكنون با توجه به ظرفيت بسيار زيادي كه در حوزه ميراث طبيعي در ايران وجود دارد و در راستاي سند ملي طبيعتگردي، حدود 4هزار منطقه و جاذبه طبيعي شناسايي شده است كه ثبت اين مناطق در فهرست آثار ملي يكي از ضروريتهاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به شمار ميرود.
به گفته وي، از اين فهرست 4 هزارتايي اكنون در ايران تنها اطلاعات 500 پرونده براي ثبت در فهرست آثار ملي كامل شده است و ثبت دماوند به عنوان يكي از برجستهترين پديدهاي طبيعي ايران، شايد بهترين بهانه براي آغاز روند ثبت ملي اين آثار و زمينههايي براي ثبت جهاني آنها به شمار رود.
از سويي ديگر عباسنژاد، رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان مازندران در اين خصوص ميگويد: در بخش آثار طبيعي در استان 200 اثر شناسايي شده است كه پرونده 8 اثر آن تكميل شده و ثبت ملي كوه دماوند به عنوان نخستين اثر طبيعي ازجمله اين موارد است.
او حتي پا را فراتر از اين موضوع ميگذارد و از دماوند به عنوان منطقه نمونه گردشگري بينالمللي ياد ميكند و ميافزايد: مطالعات امكانسنجي انجام شده، قابليتهاي سرمايهگذاري در اين منطقه را بررسي ميكند و سعي ما بر اين است تا با اعتبارات استاني اختصاص يافته، شبكه راههاي قابل دسترسي دماوند را گسترش دهيم.
شايد ثبت دماوند آغاز خوبي براي اين حركت به شمار رود، اما بسياري از مناطق مورد بحث نيز مانند دماوند مشكلات زيادي در تهيه پروندهشان دارند. ساخت و سازهاي غيرمجاز، از بين رفتن حريمهاي منظري و چراي بيرويه دام و طيور در اين مناطق منحصر به فرد باعث ميشود اين روند با مشكلاتي روبهرو شود.
ملي شدن به چه قيمت؟
كارشناسان عقيده دارند اگر مكاني را ثبت ملي يا جهاني كنيم هجوم علاقهمندان و گردشگران به آنجا براي بازديد ميتواند از كيفيت اين مناطق منحصر به فرد بكاهد، يعني آن كه بسياري با توجه به وجهه جهاني اين آثار علاقهمند بازديد و حضور در آن مناطق ميشوند، اما هيچ زيرساخت حمايتي از اثر مورد نظر در آن مناطق پس از ثبت ملي و جهاني وجود ندارد و اين عامل باعث تخريب آن خواهد شد.
كوشا در اين مورد ميگويد: وقتي يك اثر ثبت ميشود توجه و اراده جمعي و تمامي دستگاهها براي حفاظت و صيانت بيشتر از آن اثر به وجود ميآيد. ثبت الزامات خاص خودش را دارد. نبايد در آنجا هر اتفاقي و هر گونه بهرهبرداري و توسعهاي كه مصاديق توسعه ناپايدار است، اتفاق بيفتد.
او ميافزايد: اكنون كه دماوند ثبت ملي شده است در حال برنامهريزي هستيم كه اين شرايط را فراهم بياوريم. محدوديتها همگي مشخص شده، آسيبهاي احتمالي پس از ثبت به اين ميراث طبيعي ايرانيان نيز تبيين شده و با همه دستگاهها ازجمله محيط زيست، منابع طبيعي، فدراسيونهاي ورزشي همچون كوهنوردي مكاتبه شده است تا ببينيم چطور از دماوند، هم بهرهبرداري دقيقتر، هم از اين پديده كمنظير طبيعي حفاظت كنيم.
كوشا در عين حال عقيده دارد طبيعتگردي و اكوتوريسم يك مديريت پايدار و علمي طلب ميكند كه اين وضعيت در برخي مناطق ايران مديريت نشده پيش ميرود.
او عقيده دارد: آنچه ما به عنوان طبيعتگردي امروز مطرح ميكنيم، مديريت درست و اصولي و خردمندانه گردشگران و طبيعتگردان است كه در اين حوزه بايد برخي مسائل لحاظ شود، ازجمله اين كه ظرفيت برد عرصهها را بايد كاملا بررسي كنيم، يعني اين كه چه تعداد گردشگر در چه بازه زماني براساس فرمولهايي كه دارد بايد در اين عرصه و با چنين تنوعي در اين اكوسيستم حضور يابند.
صحبتهاي كوشا در حالي است كه اكنون اگر كسي بخواهد براي صعود از اثري جهاني همچون كوه كليمانجارو يا كوههاي ديگري همطراز با دماوند اقدام كند بايد مدت طولاني را پشتسر بگذارد تا مسوولان مربوط كشورهاي مورد نظر با بررسيهاي فرسايشي مشخص كنند كه آيا حضور آن گردشگر در كوه آسيبي به آن منطقه ثبت شده ميرساند يا خير.
از موضوع فرسايش محيطي كه بگذريم، ميرسيم به آسيبي جديتر كه هر روز اين اثر ثبتشده در فهرست آثار مليمان با آن دست به گريبان است. جالب است بدانيد كارشناسان معتقدند روزانه پيش از 100 كاميون از معادن موجود در حاشيه كوه، خاك دماوند را تخليه ميكنند كه اين موضوع دغدغهاي جدي در اين زمينه به شمار ميرود. 3 معدن پوكه وسون، ملار و ملكآباد كه هم اكنون در اين منطقه فعال هستند باعث ميشود اين كوه كه در فهرست آثار ملي ميراث طبيعي ايران نيز به ثبت رسيده است با مشكلات زيادي از جمله فرسايش مستقيم روبهرو شود.
طبيعت جهاني در ايران
جالب است بر اساس آن خبر كذايي، دماوند پيش از آن كه ملي شود، جهاني شد اما آثار طبيعي ايران كه ميخواهند در فهرست آثار جهاني جاي گيرند، به واقع كدام گوشه از ايران را شامل ميشوند؟
وقتي از كوشا درباره ثبت جهاني اين آثار ميپرسيم، ميگويد: در حوزه ثبت جهاني نيز چند حوزه به طور جدي در حال پيگيري است كه از آن جمله ميتوان به پرونده جنگلهاي هيركاني يا همان جنگلهاي خضري اشاره كرد كه يكي از زيباترين و پر رمز و رازترين و حتي مهمترين جنگلهاي دنيا به شمار ميرود.
اين جنگل كه كارهاي مقدماتي براي ثبتش در فهرست بينالمللي با همكاري مشترك ارمنستان صورت پذيرفته، در واقع اولين اثر ايران در فهرست جهاني ميراث طبيعي به شمار ميرود. به گفته وي، سازمان ميراث فرهنگي با استفاده از آييننامهاي كه به همين منظور بر اساس قالبهاي جهاني تهيه شده، اطلاعات لازم را استخراج كرد.
اما آن كه دماوند كي جهاني خواهد شد بحث ديگري است، زيرا ثبت ميراث طبيعي در فهرست جهاني يونسكو خود مستلزم تهيه پروندهاي جهاني در اين خصوص است كه تصور ميشود با توجه به حاشيههاي پر رنگتر از متن اين كوه براي تهيه پرونده جهانياش كه منحصر به فرد بودن اين منطقه را تهديد ميكند باعث ميشود تصور همگاني بر اين باشد كه دماوند راه طولاني را براي جهاني شدن در پيشرو دارد.
آييننامهاي براي طبيعت
تبصره ماده 2 قانون تشكيل سازمان ميراث فرهنگي، مسوولان اين سازمان را مكلف كرده تا با هدف بهرهبرداري از ميراث طبيعي نسبت به تدوين آييننامه مشترك ميان سازمان محيط زيست و ميراث فرهنگي و گردشگري اقدام كنند، اما اين آخر ماجرا نيست زيرا در اين آييننامه، ثبت ميراث طبيعي شامل بقاياي زمينشناسي و محوطههاي برآمده از آن و آنچه از تبادل انسان با طبيعت بهوجود آمده، مناطق جغرافيايي حفاظتشده، آثار زيستي، جانوري نيز تعيين شده است.
فريبرز دولتآبادي، معاون ميراث فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در اين خصوص ميگويد: اكنون كار گروهي از متخصصان و كارشناسان فن، آييننامه و چارچوب اين فرآيند را مورد بررسي قرار ميدهند.
به گفته وي پس از مطالعات و كارشناسيهاي بسيار، سال گذشته آييننامه ثبت ميراث طبيعي در شوراي عالي ثبت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ثبت شد كه براي ثبت دماوند بهعنوان نخستين اثر در ميراث طبيعي به اجرا درآمد.
اما اين قانون براي اجرايي شدن در برخي موارد دچار خلا است، زيرا در خصوص ثبت ميراث طبيعي در فهرست آثار ملي تنها سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري نميتواند اثرگذار باشد و دستگاههاي ديگري همچون سازمان محيط زيست و سازمان جنگلها و مراتع و حتي بسياري از دستگاهها و نهادهاي غير مرتبط با اين موضوع اثرگذار هستند و تهيه پرونده اين مناطق را براي ثبت با مشكل روبهرو ميكنند.
دماوند براي هميشه
اما بلند كوه ايرانيان پيش از آن كه با جان و تن ساكنان اين سرزمين آشنا باشد، ريشه در ذهن و روح آنان دارد. از اين روست كه همواره وقتي از دماوند در ميان مردمان پارسي سخني به ميان ميآيد همگان از اسطورههايي ياد ميكنند كه مانند رودهاي حاشيه دماوند جاري و ساري در ذهن تمامي ايرانيان است.
ضحاك ماردوش، يكي ديگر از همين اسطورههاست كه داستانش در شاهنامه، داستان پليديهاست. او كه با بوسه ابليس بر دوشهايش 2 مار ميرويد مجبور است براي دور ماندن از گزند مارها هر روز 2 مغز جوان را بخورد و اين مساله باعث ميشود او ساليان سال به سلطنت بپردازد تا آن كه ضحاك به درفش كاوياني كاوه سر تعظيم فرود ميآورد و به وسيله فريدون در دماوند يا همان البرز كوه به بند كشيده ميشود.
جالب آن است كه مردمان روستانشين اطراف دماوند كماكان عقيده دارند صداهايي كه گاه از دل اين كوه بر ميآيد، نالههاي ضحاك است كه بر آسمان بر ميخيزد.
يا آن كه آرش از فراز دماوند براي تعيين حد ايرانيان و تورانيان تيري انداخته است يا حتي در تاريخ بلعمي محل زيست كيومرث كوه دماوند دانسته شده و گور فرزند وي هم آنجاست اما همه اينها اسطوره و افسانه است كه بخشي از زندگي مردمان اين سرزمين شده و با كمي بالا و پايين، مردمان ايران دماوند را جزيي از هويت و اقتدار خويش ميدانند، حال آن كه ملي باشد، جهاني باشد يا حتي كوهي ساكت كه سالها حتي كسي به فكر پيرامونش نبوده است.
مهدي نورعليشاهي
دوشنبه 21 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]