واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: كارنامه و خاطرات هاشمي رفسنجاني ، سال 1364 اميد و دلواپسي
ممنوعيت حضور ائمه جمعه در حزب جمهوري اسلامي
پنجشنبه 27 تير-تا ساعت ده صبح در جلسه علني ماندم. براي شركت در كنگره حزب جمهوري اسلامي به مدرسه شهيد مطهري رفتم. آيت الله خامنه اي صحبت كردند و گزارش دادند و از ضررهاي اختلاف دو جريان در حزب كه منجر به خاموشي چراغ حزب شد، انتقاد كردند. ظهر به مجلس رفتم. ساعت سه و نيم به كنگره برگشتيم. تحليلي از تاريخچه حزب و نشيب و فرازها و اختلافات ارائه دادم و علل مخالفت امام را گفتم و تاكيد بر ضرورت جامعيت حزب به همه جريان هاي خط امامي و لزوم اجتناب از تفرقه و تعدد احزاب در خط امام نمودم و گفتم اگر اين طور شود، مصلحت نيست كه شخصيت هاي روحاني كه محور وحدت امت هستند در احزاب باشند و شايد علت تصميم امام در مورد ممنوعيت ائمه جمعه از عضويت در حزب اين باشد.براي جلوگيري از يك بعدي شدن حزب پيشنهاد كردم كه همان شوراي مركزي سابق بماند. اگر انتخابات مي شد يك جريان راي مي آورد، چون آقاي مهندس موسوي و همفكرانش در كنگره شركت نكرده بودند. شب با رئيس جمهور و صياد در دفترم جلسه داشتيم. گزارش عمليات قادر در منطقه سيدكان را دادند و قرار شد از سپاه براي تداوم عمليات كمك بگيرند.
مخالفت رضائي با عمليات قادر در سيدكان
جمعه 28 تير-در منزل ماندم و بيشتر وقتم به مطالعه و استراحت گذشت. هفته گذشته به خاطر دو مجلس خبرگان و شوراي اسلامي خيلي خسته شده بودم. كمي هم ورزش شنا نمودم. آقاي محسن رضايي آمد و گزارش جبهه ها را داد و از كمبود بودجه و ضعف شورا و دخالت هاي نماينده امام گله داشت و مخالف ادامه عمليات قادر در سيدكان توسط ارتش بود و با دادن نيروي جديد به آنها موافق نبود. گفتم دستور است. قرار شد با صياد بحث كنند.مشكل اصلي در نظرات دو گانه سپاه و ارتش در نحوه جنگ است هر دو طرف حسن نيت دارند و آماده جهاد و شهادت اند، اما آموزش ها و تجربه ها تفاوت دارد و طبعا به تشخيص خود پاي بند هستند نمي توانند برخلاف تشخيص خود اقدام كنند. عصر احمدآقا آمد و در مورد اصلاح قانون اساسي، دولت آينده، جنگ و ...مذاكره كرديم. او طرفدار ختم جنگ است.
تقاضاي شريعمتداري براي رفت و آمد به منزل جمعي از افراد
شنبه 29 تير-در منزل بودم. شوراي سرپرستي صدا و سيما جلسه داشت. آقاي محسن دعاگو عضو شورا كسالت دارد و بستري است. مقداري درباره عدم اجراي مصوبات شورا توسط سازمان صدا و سيما بحث شد. براي تبليغات انتخابات رياست جمهوري، قرار شد هدف تشويق مردم به شركت در انتخابات باشد.عصر آقاي سيد محمد هاشمي آمد و از ضعف هاي اجرائي صدا و سيما گفت و سپس آقاي عبدالمجيد معاديخواه آمد و در مورد برنامه و مخارج بنياد تاريخ مذاكره كرد. آقاي رفيق دوست هم درباره بودجه سپاه براي جنگ و خريدهاي نظامي مراجعه كرد و آقاي امير عراقي در خصوص برخورد ضعيف متصديان بانك و بازرگاني و وزارت نفت در فروش نفت به ژاپن گفت.آقاي ري شهري وزير اطلاعات مي گويد تسلط كامل به فعاليت هاي مخرب منافقين دارند و گفت اين روزها مواد منفجره زيادي كشف كرده اند كه بيشتر آن از سلطنت طلب ها بوده است. او اطلاع داد كه آقاي شريعتمداري تقاضا دارد كه اجازه رفت و آمد به منزل عده اي از افرادي كه اسامي آنها را داده بدهند.شب گزارش ها را خواندم كه مطلب مهمي ندارد. به نظر مي رسد دشمنان ما روي حامي تروريست معرفي كردن ايران در منطقه كار مي كنند و مي خواهند اغتشاشات كويت، پاكستان و انفجارهاي پاكستان و كويت را به ايران نسبت بدهند.
ترديد سعودي ها در پذيرفتن 150 هزار حاجي
يكشنبه 30 تير-بعد از نماز صبح به مجلس رفتم. در جلسه علني، لايحه اخذ عوارض بيشتر از گذرنامه تصويب شد. بعد از تنفس به دفترم برگشتم. آقايان انواري و احمد ناطق نوري آمدند. آنها معتقدند به صحت ادعاي شناخت گنج ها از طرف افرادي هستند. به مهندس حجت معاون وزارت فرهنگ گفتم براي كشف صحت ادعا با سير ضوابط پيگيري نمايد. گفت قبلا در قم اين كار را كرده ايم اما به نتيجه نرسيده ولي آقاي ناطق نوري قبول ندارد.عده اي از فرماندهان سپاه قرارگاه حمزه سيد شهدا آمدند و مدعي بودند كه عملكرد آقاي صياد در عمليات قادر خوب نبوده وعمليات را ضعيف اداره كرده است. به طرح آينده هم ايراداتي داشتند. بالاخره قرار شد همكاري كنند.عصر آقاي امام جماراني و محمدحسين رضايي و رضوي از سازمان حج آمدند و گفتند سعودي ها در مورد پذيرفتن 150 هزار نفر حاجي ترديد دارند. قرار شد خبر ملاقات را به نحوي پخش كنند كه آنها را متوجه ضرر ترديد نمايد.آقاي ناخداملك زاده فرمانده نيروي دريايي با سرهنگ ترابي آمدند و گزارشي از وضع نيرو و بي فايده ماندن هلي كوپترهاي نيروي دريايي و موشك هاي آنها دادند. درباره اعزام افراد براي آموزش سلاح هاي جديد به چين مذاكره شد. كارشكني مي شود.آقاي فومني حائري، سفيرمان در امارات آمد و گزارشي مبني بر احترام و همراه با نگراني آنها داد. آقاي آقازداه آمد و خبر خريد گلوله هاي 175 و 203 اسپانيا را داد كه اگر به نتيجه برسد، خوب است. از اين مهمات استراتژيك كم داريم. شب به خانه آمدم. هوا خيلي گرم است.
يکشنبه 20 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]