واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: هاليوود و تشيع- 2 فيلم هاي تاريخي جنگ هايي براي امروز
بي شك يكي از محورهاي اصلي استفاده راهبردي از سينما موقعيت هايي است كه بسياري از دولت ها براي رسيدن به اهداف خود به وجود مي آورند و از هيچ سوء استفاده اي از اين رسانه دريغ نمي كنند. در دنياي امروز شاهد اين هستيم كه هزينه هاي هنگفتي براي تهيه و توليد فيلم هايي صرف مي شود كه تنها قصد تخريب دولت ها، ملل، مذاهب و فرهنگ هاي مختلف را دارند. به اين بهانه نشستي توسط انجمن فرهنگي- مذهبي «كادح» با عنوان «هاليوود عليه تشيع» برگزار شد كه طي آن منوچهر اكبرلو (استاد دانشگاه و منتقد سينما ) و ذبيح الله رحماني (كارشناس تاريخ و منتقد سينما) صحبت كردند.
اين جلسه به نقد و بررسي فيلم «ملكوت آسمان ها» اختصاص داشت.
اين فيلم ساخته «ريدلي اسكات» كارگردان انگليسي است. «ملكوت آسمان ها» كه محصول مشترك كشورهاي انگلستان، آمريكا، آلمان و اسپانيا است در سال 2005 توسط شركت «فاكس قرن بيستم» توليد شده است. خلاصه فيلم به اين شرح است كه باليان پس از خودكشي همسرش، به تحريك يكي از فرماندهان سپاه مسيحيان به نام «گادفري» (كه ادعا مي كند پدر باليان است) و نيز تحريك يك كشيش، براي آمرزش گناهان همسرش به اورشليم مي رود تا از مسيحيت در برابر مسلمانان دفاع كند. در آنجا به جانشيني پدر و فرماندهي سپاه برگزيده مي شود. در پي پيمان شكني هاي مكرر مسيحيان (كه با مسلمانان با سركردگي صلاح الدين ايوبي پيمان صلح بسته بودند) ميان اين دو گروه جنگ در گرفته و سپاه مسيحيان به شدت شكست مي خورد. باليان كه از ابتدا مخالف پيمان شكني و جنگ با مسلمانان بود، خود را ناچار به دفاع از شهر اورشليم ديد. صلاح الدين و باليان تمام توان جنگيشان را به كار مي گيرند نهايتا سپاه مسلمانان بخشي از ديوار شهر را تخريب كرده و وارد شهر مي شوند. باليان براي گفتگو با صلاح الدين به اردوي آنها مي رود. صلاح الدين مي پذيرد، در صورتي كه مسيحيان، شهر را تسليم نمايند، تمام آنها آزاد خواهند بود تا از شهر خارج شده و به اروپا بازگردند. باليان در پايان فيلم زندگي ساده اي را آغاز كرده و به شغل آهنگري بازگشته و پيشنهاد ريچارد شيردل، پادشاه انگلستان، مبني بر حضور در جنگ با مسلمانان را نمي پذيرد.
در ادامه كارشناسان به نقد اين فيلم پرداختند .
اكبر لو : تاريخ بهانه است
ويژگي هاي بارزي كه در اين فيلم مشخص مي توان به آن اشاره كرد ارزش زيادي است كه به خانواده و براي طبيعت قائل است. مي بينيم كه شخصيت اصلي كه در ابتدا در دل طبيعت زندگي مي كند دوست دارد كه پس از آن همه جنگ و دعوا باز هم به دل طبيعت بازگردد. نكته قابل تأمل در اين فيلم تقويت ترس از بيگانه است. اين كه هشدار مي دهد كه هيولاها و بيگانه هايي هستند كه هميشه مي خواهند به شما حمله كنند و مثال بارز آن نقل قولي است از كارگردان فيلم كه گفته پس از حادثه 11 سپتامبر تصميم به ساخت اين فيلم گرفتم. تقريبا مي توان گفت كه تقويت اين ترس در تمام فيلم هاي هاليوودي ديده مي شود. من معتقدم كه اين فيلم يك فيلم تاريخي نيست و فقط يك بهانه است، همان طور كه يك فيلمنامه نويس در صفحه حوادث مي گردد و سوژه اي را مايه فيلمنامه خود قرار مي دهد و اين ترسي كه گفته شد بن مايه اين فيلم قرار گرفته است. اين فيلم و هيچ فيلم ديگري نمي تواند تاريخ ياد بدهد و فقط بهانه اي است براي اينكه قصه اي گفته شود. نكته ديگر اين است كه ما اگر بدون هيچ تعصب خاصي به اين فيلم نگاه كنيم مطمئنا شخصيت «باليان» كه آهنگري مسيحي است، جذابيت بيشتري دارد، او قهرمان فيلم است، مردم را دوست دارد و به فكر نجات مردم است و برخلاف ميل خود دست به جنگ افزار مي برد و ذاتا اهل جنگ نيست.
رحماني :هراس از قدرت مسلمانان
ما بايد به اين باور برسيم كه اگر غرب همه جانبه فكر مي كند، قطعا همه جانبه هم حمله خواهد كرد و تمام نقاط ضعف و قوت هاي ما را هم بررسي خواهد كرد. نكته ديگري كه بايد گفت اين است كه غرب بيشتر به دنبال اين است كه مخاطبان داخلي خود را ارضاء كند و فيلمي را براي ما نمي سازد. ضمن اينكه در تاريخ هميشه بوده كه آنهايي كه منطقه اي با هم مي جنگند، هميشه سعي مي كنند نقاط ضعف يكديگر را مطرح كنند. مثلا ما در جنگ چالدران در زمان عثماني شكست خورديم و آنها هم اين را بهانه كردند و هميشه مي گويند شما در چالدران شكست خورديد، در صورتي كه هيچ يك از پيروزي هاي ما را نمي بينند. اما در يك جامع نگري كلام وقتي به موضوع نگاه كنيم و فرازماني و فرامتني هم بنگريم بايد گفت كه آنها به نقاط قوت ما هم مي پردازند و اخيرا هم قرار است جنگ هاي اندلس را بسازند كه مسلمانان تا فتح قلب اروپا پيش رفتند و اين هم به نوعي هشدار است كه اگر به اينها مهلت و فرصتي داده شود بلايي بر سر ما مي آورند كه در طول تاريخ آورده اند. از جمله ملكوت آسمان ها كه به همين نحو است و به نظر من قدرت و قوي بودن جهان اسلام براي آنها هراس است و آنها مي خواهند بگويند كه اگر اينها قدرتمند بشوند، همان بلايي را سر ما مي آورند كه صلاح الدين بر سر ما آورد. به خاطر همين است كه هجمه عظيم فشار رواني و تبليغاتي را مضاعف كرده و به سوي ما روانه داشته اند. و به نظر مي رسد كه نبايد نه به معناي افراطي ترفندهاي آن ها را رد كرد و نه مي توانيم كاملا تأييد بكنيم، اما به مرور زمان مي توانيم نقاط ضعف و قوت را تشخيص بدهيم.
يکشنبه 20 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]