واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: دانش - خور و بيابانك در انتظار فاجعه
دانش - خور و بيابانك در انتظار فاجعه
مژگان جمشيدي:خور و بيابانك، قلب تپنده كوير مركزي ايران كه نخلستانهايش همچون نگيني بر انگشتري شوره زار ميدرخشد امروز در ميانه آتش و دخالتهاي نارواي انساني ميسوزد و ريشهكن ميشود. خور و بيابانك تنها نقطه كوير مركزي ايران است كه همچون لكهاي سبز روي نقشه جغرافيايي جهان ميدرخشد؛ منطقهاي كه از آن به عنوان شماليترين رويشگاه درخت خرما در كره زمين ياد ميشود و ميبايست به عنوان يك اكوسيستم بيهمتا با قدرت و توان بالاي برقراري تعادل اكولوژيك، تعديل آب و هوا، بارور كردن زمين براي كشاورزي و استقرار سكونتگاههاي انساني در دل كوير مورد توجه و مطالعات بيشتر بومشناختي قرار ميگرفت. اما اين منطقه كه به واسطه سه رشته قنات و نخلستانهاي هميشه آبادش و به پشتوانه تاريخ و تمدن 3200 سالهاش روح حيات را در دل كوير و كويرنشينان دميده امروز در نتيجه فقدان نگاه بومشناسي و علمي در بدنه سازمان جهاد كشاورزي استان اصفهان در زير بلدوزرهاي ستاد حوادث غير مترقبه و جهاد كشاورزي در حال تخريب است، چراكه به ظن مسوولان تنها راه چاره براي جلوگيري از وقوع آتشسوزيهاي وسيع در نخلستان، حذف مابقي نخلهاي نسوخته ( يعني حذف صورتمسئله) است!
مسئله اصلي چيست؟ دكتر مرتضي هنري، اكولوژيست انساني و يكي از برجستهترين فعالان محيط زيست ايران، دراينباره به كارگزاران گفت: در پي بارش برف و برودت شديد هوا در زمستان سال گذشته بخش قابل توجهي از درختان نخل در نخلستان خور و بيابانك خشك شد. اين پديده نادر موجب نگراني شديد مردم منطقه در قلب كوير شد اما چيزي نگذشت كه درختان نخل بار ديگر از ناحيه انتهايي درختان شروع به جوانه زدن كردند. در همين زمان بارها هشدار داديم كه به منظور جلوگيري از وقوع حريق در نخلستان بهتر آن است كه برگهاي خشكيده از تنه درختان جدا شوند، چراكه اين برگها حكم انبار باروت را در نخلستان داشتند كه با كوچكترين جرقهاي، ميتوانستند 50 كيلومتر مربع نخلستان را به آتش بكشند. اما اين اتفاق نيفتاد تا اينكه از اواخر خردادماه چندين بار حريق گسترده نخلستان را فرا گرفت. با اين همه از دوشنبه هفته گذشته لودرها و بلدوزرها به جان نخلستان افتادند تا باقيمانده درختان را از ميانبردارند تا ديگر حريقي در منطقه اتفاق نيفتد و اين يعني پاك كردن صورت مسئله.
وي افزود: نابودي اين نخلستان تعادل اكولوژيك را در اين نقطه از كوير ايران، كاملا به هم ميريزد و پيامدهاي آن تنها به از بين رفتن دهها هزار نخل بارده ختم نميشود بلكه زمينهساز بسياري از معضلات زيستمحيطي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي ميشود و اين همان چيزي است كه متاسفانه مديران ما متوجه آن نيستند. در حالي كه هنوز هم دير نشده و ميتوان برگهاي خشك را با همكاري جهاد كشاورزي استان از درختان جدا كرد نه اينكه كل نخلستان را ريشهكن كنند!
گزارشهاي رسيده از فعالان محيط زيست در خور و بيابانك حاكي از اين است كه تاكنون بيش از 25هزار نخل در آتش سوخته و آنها هم كه باقيماندهاند زير بلدوزرها كمر خم كرده و در حال ريشهكن شدن هستند. در عين حال اين اقدام مسوولان محلي با اعتراض برخي از كشاورزان هم همراه بوده اما تاكنون نتيجهاي دربر نداشته است. از سوي ديگر تصاوير تهيه شده از اين واقعه به خوبي نشان ميدهد كه درختاني كه در حال ريشهكن شدن هستند نهتنها درختان خشكيده نيستند بلكه درختان زندهاي هستند كه تنها بخشي از برگهاي پاييني آنها خشك شده و دوباره از ناحيه انتهايي جوانه زده و سبز شدهاند اما بيتوجه به اين نكته پنج روز است كه هزاران درخت ريشهكن شده و به زمين ميريزند در حالي كه بخش ديگر نخلستان هم در آتش سوخته و خاكستر شده است. آنچه امروز در خور و بيابانك در حال وقوع است يك تراژدي بزرگ زيستمحيطي است كه پيامدهاي آن ميتواند بنيانهاي اكولوژيكي اين منطقه را متزلزل كرده و از بين ببرد. دكتر هنري دراينباره ميگويد: شماليترين نقطه كره زمين كه نخل در آن رويش دارد اينجاست. بيش از 300 هزار درخت دراين منطقه صدها سال است كه كوير را زنده كرده و حيات را در آن دميده است.
وي تاكيد كرد: اين نخلستان از پنج نظر حائز اهميت است. نخست اينكه برگهاي آن همچون يك چتر سبز هواي داغ كوير را براي كويرنشينان به هواي خنك تبديل ميكند. دوم اينكه خرما ميدهد تا براي تغذيه مردم و تهيه انواع مواد غذايي به كار گرفته شود. سومين نكته، محصولات فرعي درخت خرماست كه مردم از برگهاي آن فرش و موكت، صندل و كلاه، حصير، بادبزن، كيسه، طناب و... ميسازند و حتي به عنوان مهمترين ماده اوليه در كارخانجات پاركتسازي كاربرد دارد. نكته چهارم اين است كه نخلستان، امكان كشاورزي را در زمينهاي شور كوير براي مردم فراهم كرده، چراكه ريشههاي آن زير زمين گسترده شده و امكان نفوذ نمك از اعماق به سطح زمين را سلب ميكند در نتيجه با آبياري زمين سطح رويي مناسب كشت و كار ميشود و مردم زير اين نخلها كشاورزي ميكنند. پنجمين مسئله اين است كه به شعاع 300 كيلومتري از خور و بيابانك هيچ سبزياي به جز نخلستان خور روي نقشه جغرافيايي نميبينيد و اين تنها لكه سبز در كوير ايران است كه تمدنهاي زيادي را بهوجود آورده و فرهنگ و اقتصاد و معيشت بسياري از مردم به آن بستگي دارد بنابراين حذف ناشيانه درختان نابودي كل اين اكوسيستم را رقم ميزند.
دكتر هنري كه خود متولد خور و بيابانك است در سال 1349 مقالهاي به زبان فرانسه از كاركردهاي اكولوژيك نخلستان خور و بيابانك به رشته تحرير در آورده كه در آن سال به عنوان برترين مقاله علمي دنيا شناخته شد. وي در ادامه به كارگزاران ميگويد: به نظر من اگر كسي به جاي كاشتن يك درخت، درختي را قطع كند مستحق اعدام است و اين مسئله در كوير ايران حساسيت بيشتري دارد چون اقليم و آب و هوا به گونهاي است كه امكان رويش گياه را تا حدي با مشكل مواجه ساخته است. يك نخل 37 سال طول ميكشد تا به سن باروري و ميوه دادن برسد، يعني يك دوره هفتساله و يك دوره 30 ساله بايد سپري شود. پس حاصل عمر كشاورز در اين درختان خلاصه شده كه نبايد به راحتي آنها را از بين برد. ببينيد در قرآن، بهشت اينچنين توصيف شده: «جايي كه آيات خداوند به رنگ طلايي بر مخمل سبز نوشته شده» او سپس با نشان دادن عكس روي جلد يكي از كتابهايش ميگويد: اين عكس را من در خور و بيابانك گرفتم، شما اينجا رنگي به جز سبز و طلايي ميبينيد؟
دكتر مرتضي هنري خاطرنشان ساخت: سالهاست چيزي به مساحت اين نخلستان اضافه نشده و تنها از درختانش كم شده است. 10 سال پيش شهرداري خور تصميم گرفت راهي را روي يك تپه باز كند و به خاطر آن چندين هزار درخت را قطع كرد تا راهي به طول 500 متر باز شود كه ماشينها از آن تردد كنند.
درخت افكن بود كم زندگاني
اين بومشناس در ادامه ميافزايد: در فرهنگ ما كه متاسفانه اين روزها به دست فراموشي سپرده شده آمده، «درخت افكن بود كم زندگاني / به درويشي كند نخجير باني». آدمي كه درخت را مياندازد انشاءالله عمرش كوتاه ميشود حالا فرقي نميكند كسي كه دستور قطع ميدهد و كسي كه اجرا ميكند. در حالي كه هزاران راه ديگر براي جلوگيري از بروز آتش در اينجا بود. اگر همين امروز هم برگهاي خشك را ببرند، خوراك دو سال كارخانه پاركتسازي رفسنجان تامين شده است كه اگر زودتر اين اقدام شده بود امروز اين همه آتشسوزي نداشتيم ضمن اينكه همين حرارت ناشي از آتش، درختان سبز را هم ميخشكاند و بيانديشگي و بيفرزانگي تصميمگيران اين مسئله را به وجود آورد. از سوي ديگر مسئله تخريب نخلستان از بعد مالكيت فردي قابليت تعقيب قانوني دارد. حتي اگر رضايت يك نفر از مالكان كسب نشده باشد آن فرد ميتواند شكايت كند. حتي اگر هم رضايت كشاورزان كسب شده باشد باز هم از ناآگاهي مردم سوء استفاده شده است. در حالي كه اين درختان هرگز به طور كامل خشك نشده بودند و قابليت خشك شدن نداشتند، چراكه به گواه مستندات «سونهدين» در كتاب كويرهاي ايران كه توسط پرويز رجبي به فارسي ترجمه شده، در سال 1908 كه وي به اين منطقه آمده بود سرماي زمستاني درختان نخل را خشك كرد ولي دوباره در بهار درختان سبز شدند اما متاسفانه امروز چنين آگاهي در جهاد كشاورزي استان اصفهان سراغ ندارم و يك عده مهندس كشاورزي كمسواد در حال تخريب نخلستان هستند كه در نتيجه آن، جامعيت نظام اكولوژيك كه از همه نشانههاي حيات در كوير نگهداري ميكرد، از هم ميپاشد.
يکشنبه 20 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]