محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846515635
مروري بر نقش رسانه ملي در ارتقا معنوي جامعه
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مروري بر نقش رسانه ملي در ارتقا معنوي جامعه
جاي خالي معنويت در سريال هاي مناسبتي
رامين شريف زاده قسمت اول
هر ساله با آغاز ماه مبارك رمضان و گسترش رقابت تنگاتنگ شبكه هاي تلويزيوني جهت پخش سريال هاي مختلف داخلي و خارجي مردم با چنان تراكمي از برنامه هاي متنوع رو به رو هستند كه گاه براي تماشاي همه آنها دچار مشكل كمبود وقت مي شوند. به عبارتي اگر پيش از اين اوج شكوفايي برنامه هاي صدا و سيما منحصر به فصل پائيز و ايام عيد نوروز بود در سال هاي اخير به همت مسئولان سازمان صدا و سيما مردم متنوع ترين و مفرح ترين برنامه هاي تلويزيوني را در ماه مبارك رمضان به تماشا مي نشينند. مسئولان محترم صدا و سيما در مقام توجيه چنين سياست گذاري هايي كه انصافا توانسته توجه بسياري از مردم را به خود جلب كرده و برخي از آن با عنوان سياست « ميخكوب كردن مخاطبان بر سر سفره افطار » ياد مي كنند از ايجاد فضا و شرايط مناسب معنوي در اين ماه به عنوان مهمترين عامل رقابت شبكه هاي مختلف سيما سخن به ميان مي آورند. آنان معتقدند كه شرايط بوجود آمده موقعيت مناسبي را براي سيما فراهم آورده تا با پخش سريال هاي متنوع و پر محتوا زمينه هاي آشنايي و آشتي هر چه بيشتر مردم با شعائر ديني را فراهم آورند.
از آنجا كه وظيفه ذاتي سازمان صدا و سيما ارتقا و تعالي فرهنگ جامعه است شكي نيست كه براي دستيابي به يك نتيجه بهتر و البته منطبق بر واقعيت اين ادعا نيازمند بررسي موشكافانه و دقيقي است كه به يقين تحليل سريال هاي به نمايش درآمده به عنوان مهم ترين محور بحث از اهميت بسيار زيادي برخوردار است .
اما نخستين پرسش جدي كه در اين ميان مطرح مي شود آن است كه آيا تمامي سريال هاي پخش شده در ماه مبارك رمضان جهت نيل به هدف مورد ادعاي مسئولان به تصوير درآمده اند و اساسا از قدرت تاثير گذاري مورد ادعاي آنان بر روي مخاطبان خود برخوردار هستند ! يا اينكه در بسياري از آنها جنبه هاي سرگرمي و تفنن كه البته در جاي خود ارزشمند است بسيار پررنگ تر به تصوير درآمده است پيش از ورود به اين بحث توجه به چند نكته خالي از لطف نيست .
نخست ) چندي پيش آقاي حسين مظفر رئيس شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما در مجلس با اشاره به اين مطلب كه هنوز نظارت بر برنامه هاي تلويزيوني قبل از پخش عملي نشده و نظارت ها تنها به بعد از پخش برنامه ها اختصاص دارد تاكيد كرد كه اين موضوع يكي از نارسايي ها بوده و اگر قرار باشد نظارت درستي انجام شود بايد در مراحل و فرايند توليد تا پخش صورت گيرد كه ما متاسفانه در آنجا حضور نداريم .
وي در ادامه به اين موضوع نيز اشاره كرد كه چنانچه اين نظارت ها قبل از توليد باشد نكات و مسائلي را كه با ضوابط انطباق نداشته باشد تذكر داده و توليدات طبعا بهتر خواهد شد چرا كه رسانه ما رسانه ملي است و كارش بايد انتقال مفاهيم و ارزش هاي ديني و اسلامي متناسب با ذائقه ديني مردم باشد و طبيعي است كه اين نوع نظارت بايد از سوي سازمان صدا و سيما و شوراي نظارت يك اصل قرار داده شود.
دوم ) اين روزها بحث بر سر مشكلات محتوايي و ساختاري سريال « يوسف پيامبر(ع ) » ساخته فرج الله سلحشور بسيار بالا گرفته است . حسين رحيم زاده مدير گروه معارف شبكه يك تلويزيون با اشاره به ضعف هاي عمده مجموعه تلويزيوني « يوسف پيامبر » اعلام كرده كه بسياري از ايرادها پيش از توليد به سازندگان گفته شده بود و بارها معاون سيما جلسه هايي با مراجع و بزرگان همراه با سازندگان اثر داشته و سلحشور مي بايست از فرصت ها استفاده مي كرد. وي همچنين خاطر نشان كرد : صدا و سيما به لحاظ تحقيقات زمان و بودجه براي « يوسف پيامبر » كم نگذاشت و چهار سال براي نگارش صبر كرد.
سوم ) سال گذشته مرتضي ميرباقري معاون سيما در جلسه نقدي كه در انجمن روزنامه نگاران مسلمان برگزار شد اعلام كرد كه صدا و سيما براي ساخت سريال هاي سال آينده ماه رمضان و حتي پنج سال آينده از هم اكنون آمادگي هر گونه همكاري با توليدكنندگان را دارد. ميرباقري بارها در مصاحبه هاي خود اعلام كرده بود كه امسال وضعيت توليد با سال هاي گذشته متفاوت است و مخاطبان ديگر شاهد آشفتگي ها و شتابزدگي هاي پيش از اين نخواهند شد. اين ادعاها در حالي عنوان شد كه برخي از سريال هاي امسال با توجه به فرصت يك ماهه اي كه تا پخش دارند هنوز نتوانسته اند توليد را به نصف برسانند.
آنچه كه از برآورد سه موضوع مطرح شده حاصل مي شود آن است كه بر خلاف ادعاي مسئولان صدا و سيما نظارت دقيق و جامعي به توليدات سيما به خصوص در بخش فيلم و سريال قبل از زمان پخش از شبكه هاي تلويزيوني وجود نداشته و مسئولان اين سازمان گاه تلاش مي كنند تا مشكلات احتمالي سريال ها را متوجه كارگردانان كنند. اگر چه وجود مشكلات مستقيما به كارگردان نيز باز مي گردد اما پرسش اينجاست كه چرا سيما مجوز پخش فيلم هايي را صادر مي كند كه پيش از پخش وظيفه نظارتي بر آنها به درستي انجام نگرفته است ! آيا اين بزرگواران مي توانند وظيفه نظارتي خود را بر سريال هايي كه هنوز در نيمه راه توليد هستند به خوبي انجام دهند آيا اساسا نيازي هست كه مردم در ايام ماه مبارك رمضان در محاصره سريال هايي قرار گيرند كه به ادعاي آقاي ميرباقري دچار آشفتگي و شتابزدگي هستند
شايد در چنين شرايطي ضروري به نظر برسد كه صدا و سيما بايد گوشه نظر و عنايتي به خواست آن دسته از متدينين نيز داشته باشد كه بارها اعلام كرده اند كه پخش اين حجم از سريال ها در ماه ضيافت خدا ميزان رفت و آمدهاي فاميلي و حضور در مساجد را به حداقل خود رسانده است !
اما صرف نظر از معضلات اجرايي قضيه كه به نوبه خود نيازمند تدبر و دقت نظر بسيار فراتري از شرايط كنوني است آنچه كه اهميت بيشتري داشته و محور اصلي بحث را به خود اختصاص مي دهد به محتواي آثار ارائه شده در اين ماه باز مي گردد كه در واقع مهمترين دستاويز برنامه ريزان سيما براي طرح و دفاع از عملكرد خود است .
معنويت گرايي در سريال ها
توجه به مباحث ماورائي و متافيزيكي امروزه به يكي از اجزاي ثابت سريال هاي ماه رمضان تبديل شده كه به نوبه خود نيازمند دقت نظر ويژه اي است . قبل از ورود به اين بحث لازم است تا نگاهي به وضعيت معنويت خواهي در جهان معاصر داشته باشيم .
جهان غرب پس از چند صد سال گريز از معنا و معنويت و شتاب در سير عقلانيت ابزاري در قالب مدرنيسم و تجربت گرايي پوزيتيويسم روبه گرايش هاي دروني و تجربه هاي باطني آورد وموج معنا طلبي در آن سخت بالا گرفت . اينك فراخوان اين گرايش نه فقط به مقتضاي عصر ارتباطات كه به علل گوناگون اجتماعي سياسي و حتي اقتصادي به همه اكناف دنيا و به گوش همگان رسيده است . هم اكنون باطن گرايي جديد غرب به شكل فرقه هاي گوناگون فكري در قالب هاي مختلفي همچون فيلم تئاتر كتاب هاي رمان مجلات كلاس ها و جلسات به سراسر دنيا عرضه مي شود و جهان اسلام نيز از اين عرضه بي نصيب نمانده است . ورود اين افكار به ايران به تلاقي و درآميختگي آن با عنوان عرفان انجاميد و سرانجام از آن با نام عرفان هاي گوناگون غربي و شرقي ياد شد. اما از آنجا كه امروزه به دليل گستردگي عناصر ارتباط جمعي چون رسانه هاي نوشتاري و تصويري نمي توان تحولات يك جامعه را بي نسبت با تحولات جهاني ارزيابي كرد لذا براي دستيابي به يك تحليل دقيق تر و جامع تر از روند فيلم سازي در ايران بايد رشد توليد فيلم ها و سريال هايي كه در آن ها به نحوي بر مباحث معنويت گرايي تاكيد شده است را در فضاي وام گرفته از جهان نيز ارزيابي كرد.
بي شك در توليد فيلم هايي كه پسوند معناگرايي به آنان افزوده شده است توجه به چند نكته بسيار ضروري و اجتناب ناپذير است . هدف فيلمساز از خلق يك اثر به يقين نخستين و مهم ترين بخش توليد فيلم است به اين معنا كه خالق اثر در پي القاي چه مفهوم و باوري به مخاطب خود حاضر به توليد آن فيلم شده است . در اين مرحله كه مهم ترين بخش از توليد مي باشد چنانچه هر گونه انحراف و كژانديشي در انديشه خالق باشد آن كژانديشي مستقيما در معرض ديد و قضاوت مخاطب قرار مي گيرد.
اما مرحله دوم مربوط به مكانيسمي است كه خالق براي رسيدن به مفهوم مورد نظرش از آن بهره مي گيرد. متاسفانه بايد اذعان داشت كه بخش اعظم مشكلات فيلم هاي ايران در باب توليد فيلم هاي معناگرا مربوط به اين مرحله است . به عبارتي چه بسا انديشه و پشتوانه فكري توليد فيلمي متعالي بوده اما استفاده از مكانيسم هاي ناصحيح در ساخت فيلم باعث شده تا نه تنها خواسته كارگردان برآورده نشود بلكه ماحصل كار تاييد و ترويج خرافه گرايي باشد. اما مرحله سوم نيز مربوط به جزئياتي است كه در خدمت مفهوم كلي اثر و مكانيسم ساخت آن قرار مي گيرد. استعاراتي كه كارگردان جهت افزودن جذابيت و يا بالا بردن بار دراماتيك اثر خود از آن استفاده مي كند در واقع به اين مرحله بازمي گردد.
روند ساخت سريال هاي به اصطلاح معناگرايانه يا به قولي ماورائي با پخش سريال « كمكم كن » ساخته قاسم جعفري در ماه رمضان سال 1384 آغاز شد . جعفري با دستمايه قرار دادن يك مبحث معرفتي در باب سفر به عالم برزخ البته در حالت كما مردم را به پرهيز از گناه و جبران اشتباهات گذشته خود دعوت مي كرد. آمار نسبتا بالاي رضايت مخاطبان از اين سريال مسئولان سيما را در جريان توليد آثار ماورائي قرار داد به نحوي كه در سال هاي بعد سريال هاي « مرده متحرك » « او يك فرشته بود » « آخرين گناه » « صاحبدلان » و « اغما » توليد و پخش شود. اما مهمترين تفاوتي كه ميان سريال « كمكم كن » با ساير توليدات به اصطلاح معنوي وجود دارد آنكه كارگردان در سريال « كمكم كن » عمده نگاه خود را به يك واقعيت ملموس كه همانا دوري از گناه و پشيماني از اشتباه است معطوف داشته و سپس با استفاده از برخي موضوعات فرا مادي مثل نمايش عالم برزخ جذابيت لازم را براي سريالش ايجاد كرده بود اما در سريال هاي بعدي به خصوص در « اغما » « او يك فرشته بود » و « آخرين گناه » كارگردان محور اصلي داستان خود را بر نمايش ديو و دد و عالم ماورا بنا ساخته و ترغيب به خوبي و پرهيز از گناه را كه در واقع بايد هدف اصلي يك سريال موفق باشد را به عنوان داستانك هاي جلو برنده قصه اصلي قرار داده بود.
در واقع اين اشتباه استراتژيك باعث شده تا سريال هاي بعدي بيش از آنكه پندآموز بوده و ارتقا معنوي ايجاد كنند همچون فيلم هاي هاليوودي تنها با استفاده از جادوي تصوير و جذابيت هاي بصري مخاطبان را به خود جلب مي كنند.
بدون شك به تصوير كشيدن زندگي انساني كه از « چشم برزخي » برخوردار است قابليت اين را داشت كه به يك پديده در سريال هاي تلويزيوني تبديل شود اما همانگونه كه شاهد بوديم اشكالات و ايرادات فراوان شكلي و محتوايي موجود در اين سريال بر خلاف انتظار دست اندركاران ساخت آن تاثيراتي نامطلوب بر مخاطبان گذاشت . در سريال « آخرين گناه » ساخته حسين سهيلي زاده بايد گفت كه مفاهيم ديني بيش از آنكه كنجكاوي و عبرت و اعجاب مخاطب را برآورند موجبات وهن خود را فراهم آورده بودند. پيوند قرنيه چشم يك انسان (آن سو بين ) به چشم يك آدم معمولي باعث مي شود كه اين آدم معمولي نيز (آن سو بين ) شود. مثل اينكه يكي برود عصاي حضرت موسي (ع ) را بردارد و با آن دريا بشكافد و يا ماران شعبده ببلعد. مخاطب فهيم ما به يك چنين سوژه اي نه از منظر تنبه كه از زاويه طنز مي نگرد.
سريال مورد نظر با دستمالي كردن يك گستره معرفتي در بستري رشد نايافته علنا همان معرفت را به زير كشيده و مضحكه پرداخته است . بر اساس تعليمات ديني و مذهبي ما شيعيان انسان ها با مراقبه تزكيه و رعايت فرامين پروردگار در جز جز زندگاني مي توانند به مقاماتي دست يابند كه لياقت دريافت لطف و عنايت پروردگار متعال را داشته باشند نه اينكه بر اثر اشتباه و خود خواهي هاي انساني لطف ويژه خداوند شامل حال بنده اي شود كه هنوز لياقت و توان پذيرش در او ايجاد نشده است . لزومي به توضيح واضحات نيست كه انسان بايد ابتدا ظرف را در خود ايجاد كند تا توان پذيرش لطف و عنايت هاي بيكران خداوند متعال را داشته باشد. اين در حالي است كه برخلاف تصريح موجود در فيلم شاهد آن بوديم كه انساني نالايق به شكلي كاملا تصادفي و بر اثر يك اتفاق آن از هم نوع كاملا مادي ( پيوند قرنيه چشم ) به مقاماتي معنوي دست مي يابد و پس از گذراندن مراحلي كه از قضا همواره با خطا و اشتباهات فاحش همراه است محرم شده و به جمع اولياالله مي پيوندد!!! (آن سو بين ) سهيلي زاده به دانش آموزي مي ماند كه پيش از ورود به جلسه امتحان تمامي پاسخ هاي صحيح را به دست آورده باشد و در جلسه امتحان نيز هر لحظه توسط ناظر جلسه پاسخ ها به وي يادآوري شود و پس از آنكه نمره قبولي دريافت كرد مورد تشويق مسئولان مدرسه قرار گيرد!
يك صحاف پير كه عمر خود را به عبادت گذرانده بود تحت تاثير يك روياي صادقه به قيام عليه برادر خود كه ظلم بسياري بر مردم روا داشته است برمي خيزد. اين مطلب دستمايه محمدحسين لطيفي قرار گرفت تا سريال « صاحبدلان » را به تصوير كشد. كارگردان در اين سريال تلاش كرده تا به مخاطبان خود گوشزد كند كه داستان هاي قرآن افسانه هايي نيست كه روزگاري دور حادث شده و ديگر قابل تكرار نباشند بلكه واقعياتي است كه هر لحظه در اطراف انسان ها به شكل هاي مختلف اتفاق مي افتد و اين مشكل انسانها است كه از آن غافلند.
بحث تخصيص دادن معجزه و كرامت به يك قرآن بزرگترين بي انصافي و كم لطفي اي بود كه يك شخص مي توانست نسبت به ذات قرآن انجام دهد. در حاليكه در سراسر سريال بحث ميان دينا ـ نماينده نسل سوم انقلاب ـ و پدر بزرگ بر سر اين موضوع بود كه اين ذات و مفهوم قرآن است كه بايد مورد توجه ويژه قرار گيرد والا تفاوتي ميان يك قرآن در ابعاد كوچك و قرآني بزرگ با صفحات طلا كاري شده وجود ندارد معجزات قرآن خليل به گونه اي مورد تاكيد قرار مي گيرد كه گويا شكل و شمايل ظاهري آن قرآن است كه با اسرار نهفته اش توان خرق عادات را دارد!!
موضوعي كه در اين رابطه نبايد از آن غافل شد بحث ايجاد زمينه ها و تسهيل گسترش خرافات در جامعه است . گذري بر ادعاهاي پوچ و انحرافي مدعيان ملاقات با امام زمان (ع ) كه متاسفانه امروزه از گستره وسيعي در جامعه برخوردار شده است نشان مي دهد كه يكي از مهمترين دستاويزهاي آنان در اثبات ادعاهاي كاذب خود حجت قرار دادن خواب ها و روياهايشان مي باشد. آنان با استفاده از اين حربه كه در روياهاي صادقه خود امام را ملاقات كرده و پيام رسان فرامين آن بزرگوار هستند به فريب مردمي مي پردازند كه با نيات پاك خود حاضر به هر گونه فداكاري در راه امام خود هستند. نشان دادن معجزه ـ بخوانيد شيادي ـ و پيشگويي حوادث نيز از ديگر لوازم به اثبات رساندن ادعاهاي سراسر كذب آن شيادان است . با توجه به چنين نشانه هايي كه مصاديق آن در سال هاي اخير نيز رو به فزوني است نمايش پيرمرد ساده دلي كه توان ديدن روياي صادقه نشان دادن معجزه و قدرت پيشگويي دارد به يقين راه گسترش و بسط ادعاهاي ناصواب در جامعه را فراهم تر خواهد ساخت .
اما در باب سريال هاي « او يك فرشته بود » و « اغما » بايد گفت كه شكي نيست كه شيطان قدرت فراواني داشته و از شيوه هاي متعددي در فريب انسان بهره مي گيرد اما آنچه مسلم است آنكه شيطان علي رغم تمامي توان و نيرويش قدرت تصرف در افعال انسان را ندارد. اينكه در فيلمي چون « او يك فرشته بود » شيطاني را به تصوير درآوريم كه مي تواند در افعال انسان تصرف كند (گرفتن دست كودك و كشاندنش وسط خيابان براي كشتن او) بي شك يكي از آشكارترين نمونه هاي بحث شبهه زايي در رسانه ملي محسوب مي شود.
همچنين است بحث پيشگويي شيطان نسبت به وقايعي كه در آينده رخ خواهد داد. آنچه در مجموع آيات و احاديث راجع به شيطان به آن اشاره شده نشان دهنده آن است كه شيطان با فريب انسان و بيان يكسري دروغ ها كه ظاهر حقيقي دارند او را به ارتكاب جرم تشويق مي كند نه آنكه با افشاي حقايق و حوادثي كه در آينده رخ خواهد داد انسان را به سخنان خود مطمئن ساخته و سپس او را بفريبد كه اگر اينگونه باشد كمتر انساني است كه در برابر شيطان تاب مقاومت داشته باشد. مضاف بر آنكه اطلاع جز به جز داشتن از وقايعي كه در آينده اتفاق خواهد افتاد خلاف آن چيزي است كه در آيات الهي به آن اشاره شده است مبني بر آنكه هيچكس جز خداوند متعال و جز به اذن او از آينده خبر ندارد.
الياس در سريال « اغما » بر خلاف تاكيدي كه در آخرين قسمت سريال به آن شد از تمامي وقايع آينده حتي در كوچكترين و جزئي ترين امور با اطلاع است و در واقع با استفاده از اين حربه است كه مي تواند دكتر پژوهان را به گفته هاي خودش مطمئن سازد. از ديگر سو قدرت الياس آنچنان است كه حتي از مرگ و زندگي انسان ها نيز اطلاع داشته و مي داند كه چنانچه بيماري توسط دكتر پژوهان درمان شود حتما نجات يافته (رز قدياني ) و در غير اين صورت چيزي جز مرگ در انتظار او نيست . (جواني كه كودكي را ربوده بود و توسط دكتر جودت عمل شد) در اين جا اشاره به قدرت بي مثال الياس در هنگام جراحي رز نيز خالي از لطف نيست كه با راهنمايي استادانه وي رز از مرگ محتوم خلاصي مي يابد. قدرت نمايي شيطان در بحث عملي كردن تهديدش راجع به لطمه زدن به خانواده دكتر پژوهان نيز بسيار قابل تامل بود.
خوب است كه مسئولان صدا و سيما به اين موضوع نيز توجه داشته باشند كه بر اساس عرفان يهوديت و جرياني كه به شدت در سينماي هاليوود بر آن تاكيد مي شود شيطان موجودي بسيار قوي و گاه شكست ناپذير معرفي مي شود كه نتيجه آن گرويدن خيل كثيري از غربيان به آداب شيطان پرستي است . بي شك نمايش چنين قدرت هاي خارج از باوري كه به خصوص در سريال « اغما » براي شيطان متصور شده است مي تواند ناخواسته شائبه بازي در ميدان رقيب را ايجاد كند. از اين موضوع نيز نبايد غافل بود كه نمايش ترس شيطان از ابزاري چون تسبيح و سجاده (او يك فرشته بود) و در عوض وارد شدن او به مسجد و يا خواندن نماز جماعت (اغما) نه تنها مخاطبان ميليوني را كاملا سرگردان و مشوش مي سازد بلكه يادآور فيلم هاي هاليوودي چون « جن گير » و « ابليس » است كه در آن كشيش براي مقابله با شيطان از صليب و آب مقدس استفاده مي كند.
آنچه در مجموع بايد به آن اشاره كرد آنكه مطرح كردن چنين شبهاتي مخاطبان ميليوني رسانه ملي را با يك پارادوكس غير قابل حل مواجه مي سازد كه نتيجه آن بي اعتمادي نسبت به دين و يا باور تقابل سيما با مذهب است . همچنين پرسشي در اين ميان مطرح است مبني بر آنكه آيا مسئولان متدين سازي در جامعه حق آزمون و خطا و كسب تجربه در آموزه هاي ديني را دارند كه گاه در مقام پاسخگويي به انتقادات اظهار مي دارند كه آرام آرام و با كسب تجربه بيشتر اشتباهات را كمتر مي كنيم !
ادامه دارد
شنبه 19 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]
-
گوناگون
پربازدیدترینها