واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: عبدالرحيم پدرام آينده پژوهي: حوزهاي نو براي كندوكاو
خبرگزاري فارس: آينده پژوهي دانش و معرفتي است كه چشم خرد مردم را به سوي رويدادها، فرصتها و مخاطرات احتمالي آينده باز نگه مي دارد. ابهامها، ترديدها و دغدغههاي فرسايندهي ملتها را ميكاهد؛ توانايي انتخابهاي هوشمندانهي جامعه و مردم را افزايش ميدهد.
بشر از ديرباز، آرزوي تصرف در طبيعت و تغيير آن بر پايه ي خواسته ي خود را در سر مي پروراند و در طي ساليان دراز، همواره در پي نوآوري و بهره گيري از ابزارهاي گوناگون، براي رسيدن اين آرمان بود. شايد بتوان عصر كشاورزي را سرآغاز نمايان شدن اين رويا در بستر طبيعت دانست كه محصول آن پيدايش پياپي تغييرات و در اختيار گرفتن مهار طبيعت و ظهور مصنوع گرايي در جامعه ي بشري بود. انسان در عصر كشاورزي ابزارهاي ساده اي را به خدمت گرفته بود. و با توسعه ي اين ابزارها قدرت خود براي چيرگي بر طبيعت را فزوني بخشيده بود، به گونه اي كه در عصر صنعتي و همزمان با ظهور ابزارهاي دقيق و پيچيده و ايجاد كارخانهها و واحدهاي صنعتي، رشد تغييرات در قرن بيستم ميلادي از شتاب فزايندهاي برخوردار شد، به شكلي كه اگر انساني قرن نوزدهمي به خوابي عميق فرو مي رفت و در پايان قرن بيستم بيدار مي شد، بدون ترديد تاب و توان درك تغييرات پديد آمده را نداشت.
برق، تلفن، تلويزيون، ماهواره، رايانه، تلفن همراه و ديگر فناوريها، همگي در زمرهي پيشرفتهاي قرن بيستم به شمار مي آيند. اما اين پايان عطش سيري ناپذير انسان براي حكمراني بر طبيعت نبود، زيرا رقابتهاي غافلگيركننده و پيشرفتهاي سرسام آور علم و فناوري، بشر را به تكاپوي بيشتر در اين مسير و توجه به ابزارهاي نوين وادار ساخته است. ابزارهايي كه برخلاف ابزارهاي سخت عصر كشاورزي و صنعتي، از ويژگي نرم برخوردار بوده و همگي دانشبنيان هستند. اين ابزارهاي نوين بشر را وادار به گذار از عصر صنعتي ساخته و امروز شاهد ظهور عصر فراصنعتي يا عصر اطلاعات و دانايي هستيم. اين گذار از موج دوم به موج سوم تمدن، پارادايم ها و پيامدهاي ويژهاي را به همراه دارد كه بي توجهي به آنها تهديد و غفلت زدگي راهبردي را به دنبال خواهد داشت.
در موج سوم تمدن، صنعت، توليد و ابزارهاي پيچيده ي توليد، جاي خود را با اطلاعات، دانايي و ابزارهاي دانشبنيان نرم عوض كرده اند و براي كساني كه مي خواهند در اين برهه، غافلگير نشده و از مواهب آن به عنوان فرصتي درخشان بهره مند شود، لازم است از هم اكنون خود را به ملزومات اين عصر مجهز ساخته و در رقابتهاي فزاينده ي آن پيشتازي كنند.
يكي از اين ابزارها، آيندهپژوهي[1] است كه در ميانه ي قرن بيستم كه پيشرفتهاي علمي و فناورانه از رشد شتاباني برخوردار شده بود و مفهوم علم بزرگ[2] به معناي علم ساماندهي شده ي هدفمند، سنگ بناي توسعه شناخته مي شد، در انديشكده ي رند،[3] در نيروي هوايي امريكا، پاي به عرصه ي وجود نهاد. بي ترديد اين دانش از كليديترين و اساسي ترين ابزارهاي عصر اطلاعات و دانايي به شمار مي آيد. آينده پژوهي در زمره ي دانش و فناوري هاي نرم است و حتا مي توان آن را به عنوان پيشران و محور فعاليت ديگر افزارهاي نرم قلمداد كرد.
انديشكده رند توانست با ساماندهي مستندات موجود و كسب جايگاه ويژه در فرايندهاي تصميم سازي و سياست سازي، آينده پژوهي را به عنوان رشتهاي علمي و راهبردي به جهانيان معرفي كند.
آينده پژوهي دانش و معرفتي است كه چشم خرد مردم را به سوي رويدادها، فرصتها و مخاطرات احتمالي آينده باز نگه مي دارد. ابهام ها، ترديدها و دغدغه هاي فرساينده ي ملتها را مي كاهد؛ توانايي انتخابهاي هوشمندانه ي جامعه و مردم را افزايش مي دهد؛ به همگان اجازه ميدهد كه بدانند به كجاها مي توانند بروند و به كجاها بايد بروند و از چه مسيرهايي مي توانند با سهولت بيشتري به آينده ي مطلوب خود برسند. آينده پژوهي در حقيقت دانش و معرفت شكل بخشيدن به آينده، به شيوه اي آگاهانه، فعال و پيشدستانه است؛ دانشي كه مي تواند روياها، آرزوها و آرمانهاي يك فرد، سازمان و يا يك ملت را برآورده سازد.
حتي امروزه از آينده پژوهي انتظار مي رود پا را از كشف و پيشبيني آينده فراتر نهاده و به مهندسي هوشمندانه ي آينده همت گمارد. اين دانش معتقد است با همراهي و همدلي آحاد مردم يك جامعه ميتوان آينده را هوشمندانه و تا به روشي دلخواه ترسيم و تقرير كرد.
آينده پژوهي كاركردهاي ضمني بي نظيري نيز دارد. اين دانش براي برخورد كنشگرانه با آينده و ايجاد باور جمعي به تحقق آينده ي مطلوب در سطح جامعه نيازمند مشاركت و تعامل گستره ي وسيعي از سازمانها و افراد مختلف در يك گفتمان اجتماعي معطوف به آينده است. اين امر موجب شده است، افزون بر اين كه آينده از جنبه هاي گوناگون اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و .... مورد بررسي قرار گيرد، وفاقي ملي در جهت تحقق آرمانهاي اجتماعي ايجاد شود. اهميت اين رويكرد به اندازه اي است كه برخي فلسفه ي كليدي آينده پژوهي را جريانسازي اجتماعي و ترويج فرهنگ اميد مي دانند.
...........................................................................
منبع: انديشكده روابط بينالملل
يکشنبه 13 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1126]