واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: تشويق براي تربيت
4 علت تشويق بايستي معين شود، تا كودك بفهمد كه به چه منظور مورد تشويق قرار گرفته است تا از اين مورد براي ساير موارد نتيجهگيري كند.
تشويقاتي كه به صورت كلي انجام گيرند سود چنداني نخواهند داشت. مثلاً اگر كودكي را به عنوان اين كه كودك خوبي است تشويق و تحسين كنند نتيجهي كامل نخواهد داد.
5 در مورد تحسين نبايد كودك را با كودكان ديگر مقايسه كرد. مثلاً اين خوب نيست كه پدر به پسرش بگويد: آفرين بر تو كه پسر راستگوئي هستي و مانند حسن دروغ نميگوئي. زيرا در اين صورت كودك ديگري را تحقير نموده است و اين عمل نوعي بدآموزي براي اطفال به همراه دارد.
6 تحسين و تشويق بايد گاه بگاه و در برابر كارهاي ممتاز باشد به صورت دائم و براي هر كار. زيرا در اين صورت تشويق تأثير خود را از دست ميدهد.
7 تشويق و تحسين در حضور جمع اثر بيشتري را داراست. به هنگامي كه عمل خوب كودك را در حضو جمع ميستائيم به حقيقت باب ملاحظهاي را فيمابين كودك و آن جمع ميگشائيم و اين خود كودك را واميدارد كه به خاطر رعايت آن ملاحظات هم كه شده، دست از انحرافات بردارد و متعهد و مسئول گردد.
8 براي اين كه كودك از عهدهي انجام كارهاي دشوار برآيد، گاهي لازم است او را به كارهاي سادهاي كه قادر به انجام آن ميباشد، موظف سازيم و پس از موفقيت، او را تشويق كنيم تا بدين وسيله در او شوقي نسبت به كارهاي سختتر بوجود آيد.
9 تشويق و تحسين نبايد از حد تجاوز كند زيرا ممكن است كودك را به غرور و خودبيني مبتلا سازد.
اميرالمؤمنين علي (عليهالسلام) فرمود: چه بسا افرادي كه به واسطهي تعريف و تمجيدي كه دربارهشان ميشود مغرور ميشوند.
همچنين فرمود:
10 تجارت علمي، اين ضربالمثل معروف را كه تأييد ميكند، بشر آنگاه در عمل و رفتار خويش كوشش نشان ميدهد كه در آن عمل، احساس موفقيّت و كاميابي نمايد. اگر معلمي بخواهد شوق و علاقهي خداوحي در شاگردانش به وجود آيد بايد گام به گام، موفقيتي را كه احراز كردهاند به آنان ابراز كند.
منظور از موفقيت اين نيست كه آناً و در يك زمان، شاگردان به هدف نهائي خود دست يابند، بلكه منظور از آن، عبارت از پيشرفت تدريجي به سوي هدف مطلوب ميباشد.
لذا در مدارس پيشرفته، شناسنامهي خاصي تهيه ميشود كه هفته به هفته يا ماه به ماه كَمُّ و كيف پيشرفت و فعاليت شاگردان را در آن ثبت و ضبط ميكنند.
11 تشويق وسيله است و نبايد به صورت غايت و هدف درآيد. اگر عامل تشويق از لحاظ شدت تأثير در شاگردان در سطحي قرار گيرد كه مشاعر شاگردان را تسخير كند، اين عاملِ ابزارگونه به صورت هدف در ميآيد و از صورت آلي و ابزاري خارج ميشود.
در نتيجه، اثر مطلوب آن از ميان ميرود. ديده شده است كه برخي از شاگردان باهوش نتوانستهاند آن طور كه شايد و بايد در امتحانات، موفقيتي كسب كنند. زيرا حس برتريجوئي بر ديگران كه با وضع مبالغهآميز در آنها ريشه دوانده و نيز شدت و هيجان آنها براي جلو افتادن از ديگران به گونهاي بر قلوب و افكار آنها چيره گشته كه نتوانستهاند درست بينديشند و معلومات و اندوختههاي علمي خود را به هنگام امتحان به طور طبيعي پياده كنند. هيجان بيش از حَدِّ آنها براي اخذ پاداش و يا جلوافتادن از ديگران، چنان افكار آنها را پريشان ساخته كه به جاي تفكر صحيح كه هدف و منظور نهائي تشويق را تشكيل ميدهد به تفكر در عامل تشويق پرداخته، از حالت اعتدال در انديشه منحرف گشتهاند، انحرافي كه محروميت و ناكامي را عائد آنها ساخته است.
12كودك با درك طبيعي و فطري خويش، لزوم وفاي به عهد را ميفهمد. وقتي اوليا و مربيان جهت تشويق، به او وعدهاي دادند، از آنان توقع دارد كه به وعدهي خود عمل كنند. در صورتي كه ايشان به وعدهي خود وفا كنند مورد اعتماد كودك واقع شده و تشويق ميتواند در مواقع ديگري نيز نتيجه داشته باشد. در غير اين صورت اگر كودك با تشويق كاذب روبرو شود، اعتمادش از اوليا و مربيان خود سلب شده و تشويق، ديگر نميتواند نيروي محركهاي براي او محسوب شود.
همچنين در محيطي كه اوليا و مربيان به وعدههاي خود وفا كنند، طبعاً كودكان در آن محيط با سجيهي وفاي به عهد تربيت شده و در آينده به پيمانهاي خود پايبند خواهند بود.
بديهي است كه اين نوع برخوردهاي غيرمعقول، اثرات نامطلوبي بر روي شخصيت كودكان خواهند داشت.
فاطمه ميرزائي و نرگس السادات حسيني فرهنگي از منطقه3 آموزش و پرورش
منابع
1 - مباني تعليم و تربيت اسلامي، تدوين، محسن شكوهي يكتا كد 1000
2 - سيري در تربيت اسلامي، مصطفي دلشاد تهراني، ناشر: مؤسسه نشر و تحقيقات ذكر
3 - نشريهي اشاره شمارهي 58 حسن زارعيان
يکشنبه 13 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]