واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: افول قهرمان هاي ورزشي در سينما
سيدرضا صائمي
بي شك يكي از كاركردها و تكنيك هاي سينما، قهرمان سازي است و با توجه به بسط هژمونيك سينما در مناسبات و ساختار فرهنگي جهان مدرن، اقتدار و وجوه كاريزماتيك اين قهرمان هاي مجازي افزايش يافته و چه بسا تصوير يك قهرمان از واقعيت بيروني وي قدرتمند تر و موثر تر باشد. قهرمان ها در سينما دو گونه اند؛ يكي قهرمان هاي مجازي و سينمايي كه محصول فرآيند فيلمسازي بوده و به وسيله فيلمنامه نويس، كارگردان و بازيگر خلق مي شوند. قهرمان هايي كه تنها روي پرده سينما موجوديت مي يابند و هويتي مجازي و رسانه يي دارند و البته ممكن است تا سال ها به عمر مجازي خويش در ذهن مخاطب تداوم بخشند. دوم قهرمان هاي تاريخي، ورزشي، علمي، ادبي و... هستند كه هويتي واقعي دارند و روي پرده سينما بازنمايي مي شوند. قهرمان هايي كه در زيست - جهان واقعي تربيت شده اند و مستقل از ماهيت سينمايي خود هستند. به تصوير كشيدن اين اسطوره ها در قالب فيلم هاي سينمايي و سريال هاي تلويزيوني بسيار دشوارتر از خلق يك قهرمان مجازي است. قهرمان هاي داستاني و سينمايي بدون پيشينه تاريخي و ارجاع به واقعيت موجود، توليد مي شوند و ذهني هستند اما قهرمان هاي واقعي، حقيقت و هويتي مستقل از سينما دارند و عيني هستند.
فيلم هاي بيوگرافيك به دليل به تصوير كشيدن يك قهرمان واقعي به ظرافت و دقت بيشتري محتاجند. يكي به اين دليل كه واقعيت خارجي دارند و محصول خيال پردازي و قصه گويي نيستند دوم اينكه مخاطبان سينما به ويژه علاقه مندان و شيفتگان آن قهرمان از قبل نسبت به وي شناخت و اطلاعات دارند. اين امر به ويژه درباره قهرمان هاي ورزشي، مصداق بيشتري دارد. اگرچه آثار تاريخي نيز مشمول اين قاعده مي شوند اما دوري زماني و آگاهي كمتر مخاطبان نسبت به آنها در مقايسه با مشاهير معاصر واكنش كمتر مخاطبان را در پي دارد يا دست كم ميزان آن نسبت به قهرمان هاي ورزشي كه طيف گسترده تري از طرفداران خود را پشت سر دارند كمتر است. همين سريال شهريار كه اخيراً پخش شد واكنش هاي زيادي را در پي داشت هرچند او يك قهرمان ورزشي نبود.
نقطه عطف آسيب شناسي آثار سينمايي كه زندگي يك قهرمان را به تصوير مي كشند در همين تفاوت روايت فيلم و مخاطبان فيلم درباره آن قهرمان است. بسياري از مواقع تصوير ذهني كه مخاطبان از قهرمان هاي مورد علاقه خود دارند يا ساخته اند با آنچه كه بر پرده سينما مي بينند متفاوت و گاه متضاد است. بر همين اساس اين ژانر سينمايي گاهي به آشنايي زدايي از يك چهره مشهور دست مي زند و وجوه اسطوره يي او را مي شكند. اين اتفاق به ويژه در ارتباط با قهرمان هاي ورزشي به دليل موقعيت كاريزماتيكي كه دارند بيشتر رخ مي دهد. قهرمان هاي ورزشي همواره به واسطه هويت حرفه يي شان شناخته مي شوند. هويتي كه به دليل توانايي هاي آنان در ورزشي خاص، قدرتمند و كاريزماتيك است اما در سينما جنبه هاي ديگري از زندگي و شخصيت آنان بازنمايي مي شود و مخاطبان قهرمان خود را در موقعيت هاي ديگري غير از ميدان بازي مي بينند يا اينكه سينما برخي از خصلت هاي منفي آن قهرمان را كه گاهي با زردنويسي مطبوعات به حاشيه هاي جنجالي بدل مي شوند به تصوير مي كشد كه در عين واقعي بودن به مذاق مخاطبان خوش نمي آيد و آن را پس مي زنند لذا مقاومت مخاطبان آشنا در برابر تصويري كه سينما از قهرمان هاي ورزشي ارائه مي دهد سخت تر است. اساساً همين كه زندگي يك قهرمان ورزشي به تصوير كشيده مي شود و كنشمندي هاي انساني و روزمره او به نمايش درمي آيد، صورت اسطوره يي وي مخدوش مي شود و به سطح عرفي تنزل مي يابد. البته بخشي از اين مساله به واقعيت تصوير برمي گردد. سينما و تلويزيون به اندازه راديو از قدرت پروپاگاندايي برخوردار نيستند و به شكل ذاتي داراي خاصيت تقدس زدايي هستند. هرچند شيوه روايت و كارگرداني را نبايد در تصويري كه از يك قهرمان ارائه مي دهد ناديده گرفت.
نسبت ميان سينما و قهرمان هاي واقعي داراي يك ويژگي پارادوكسيكال است يعني سينما با خاصيت سكولاريك تصوير مي تواند به عرفي شدن و اسطوره زدايي از يك قهرمان دست بزند اما از سويي ديگر با قدرت رسانه يي خود مي تواند او را به اسطوره يي مجازي بدل كند. بسياري از قهرمان ها و پهلوان هاي ورزشي امروز بيش از آنكه واقعي باشند رسانه يي هستند؛ يعني به واسطه قدرت تصوير از طريق سينما، تلويزيون و تبليغات هويتي مجازي يافته اند و بيش از آني كه هستند بازنمايي شده اند، سينماي ورزشي در موقعيت دوگانه رمانتيك - دراماتيك از قهرمان هاي خود به سر مي برد يعني ضعف درام در فيلم هاي ورزشي موجب مي شود اكثر اين آثار، خوب از آب درنيايد. از سوي ديگر مي توانند به دليل اغراق هاي سينمايي به روايتي رمانتيك و غيررئاليستي از واقعيت اسطوره ها دامن بزنند.
در واقع در سينماي ورزشي، قهرمان داستان كه همان قهرمان واقعي است از قبل داراي موقعيت رمانتيكي در عالم واقعي است كه اكنون در يك وضعيت دراماتيك داستاني قرار گرفته است كه ممكن است صورت رمانتيستي وي را كاهش دهد و با روايتي رئاليستي از وي اسطوره زدايي كند. تجربه نشان داده است تصوير قهرمان هاي ورزشي در ميدان بازي، اسطوره يي و جذاب تر از چهره آنان در قاب تصوير است. گويي چهره اسطوره يي آنان در قاب دوربين شكسته مي شود و هويت مجازي آنها بر ماهيت واقعي و ورزشي سلطه مي يابد. قدرت قهرمان هاي ورزشي ريشه در هويت حرفه يي و طرفداران آنها دارد. وقتي قهرمان هاي ورزشي به قهرمان هاي سينمايي بدل مي شوند اقتدار حرفه يي شان به هويتي مجازي استحاله مي يابد، اسطوره زدايي مي شود و افول مي كند.
يکشنبه 13 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]