واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: بهداشت رواني كودكان استثنايي
يافته هاي آزمايشگاهي :
براي ارزيابي باليني اختلال كاستي توجه بيش فعالي آزمون هاي آزمايشگاهي , سنجشهاي پي شناختي , يا سنجش هاي مربوط به توجه كه تاييد شده باشند وجود ندارد آزمونهايي كه به پردازش ذهني پرتلاش نياز دارد در گروههاي افرادي كه به اختلال كاستي توجه بيش فعالي دچار هستند در مقايسه با همسالان آنان نابهنجاري نشان مي دهند اما در مواردي كه مي خواهيم تعيين نماييم كه فرد خاصي دچار اين اختلال است يا نه سودمندي اثبات شده اي ندارند. تاكنون مشخص نشده است كه چه نوع نارساييهاي شناختي اساسي در اين گونه تفاوتهاي گروهي دخالت دارند.
يافته هاي معاينات بدني و بيماريهاي جسماني وابسته : ويژگي بدني خاصي كه با اختلال كاستي توجه بيش فعالي ارتباط داشته باشد وجود ندارد هر چند ممكن است در اين افراد درمقايسه با جمعيت معمولي نابهنجاريهاي جزيي بدني ( مانند هيپرتلوريسم فرورفتگي زياد كام , ناهماهنگي گوشها) به نسبت بيشتري و جود داشته باشد. همچنين امكاه دارد ميزان آسيب ديدگي بدني بيشتري در اين افراد ديده شود.
اختلال : ADHD فرهنگ سن و جنسيت
اختلال كاستي توجه بيش فعالي در فرهنگهاي مختلف ديده مي شود و تفاوتهايي كه در مورد ميزان شيوع آن در كشورهاي غربي گزارش شده است احتمالا به دليل روشهاي مختلف تشخيص است نه تفاوت جلوه ها يا علابم باليني اين اختلال.
مطرح كردن تشخيص اين اختلال در كودكان پايينتر از سنين 4 يا 5 ساله بسيار مشكل است زيرا رفتار ويژه آنان بسيار تغيير پذيرتر از كودكان بزرگتر است و امكان دارد ويژگيهاي داشته باشند كه مشابه اختلال كاستي توجه بيش فعالي است . علاوه بر اين نشانه هاي فقدان توجه در كودكان نوپا يا پيش دبستاني اغلب به آساني قابل مشاهده نيست زيرا كودكان خردسال نياز چنداني به توجه مستمر ندارند. در هر حال حتي توجه كودكان نوپا را مي توان به موقعيتهاي گوناگون جلب كرد ( براي مثال 2 يا 3 ساله عادي در كنار يك بزرگسال مي نشيند و كتاب مصور كودكان را تماشا مي كند) ولي برعكس كودكان خردسالي كه اختلال كاستي توجه بيش فعالي دارند بيش از حد حركت مي كنند و مهار كردن آنان مشكل است بررسي گسترده تر انواع رفتارهاي كودكان خردسال براي اطمينان از اينكه تصوير باليني كاملي در دست است مي تواند مفيد واقع شود. در كودكان پيش دبستاني دچار اختلال كاستي توجه بيش فعالي وجود اختلالهاي قابل توجه را نشان داده اند. در كودكان دبستاني نشانه هاي فقدان توجه بر عملكرد كلاسي و تحصيلي تاثير مي گذارد همچنين نشانه هاي تكانشي ممكن است به زير پا گذاشتن قوانين و مقررات خانوادگي ميان فردي , و آموزشي منجر شوند. نشانه هاي اختلال كاستي توجه بيش فعالي معمولا در كلاسهاي ابتدايي برجسته تر هستند. با بزرگتر شدن كودكان معمولا از برجستگي نشانه ها كاسته مي شود . در اواخر كودكي و اوايل نوجواني علائم فعاليت حركتي درشت ( مانند دويدن و بالا و پائين رفتن بيش از اندازه و ناتواني در حفظ حالت نشسته ) كمتر ديده مي شود و نشانه هاي بيش فعالي امكان دارد محدود به ناآرامي و وول خوردن يا احساس دروني دلواپسي و بيقراري باشد در بزرگسالي امكان دارد بيقراري موجب دشواريهايي در زمينه شركت كردن در فعاليتهاي گروهي نشسته و اجتناب از سرگرميها و مشاغلي شود كه فرصت محدودي براي حركات خود انگيخته ( مانند كار پشت ميز ) ايجاد مي كنند. گژكاريهااجتماعي در بزرگسالان به ويژه در كساني ممكن است رخ دهد كه تشخيص هاي همزمان و اضافي در كودكي داشته اند. در مورد تشخيص گذاري اختلال كاستي توجه بيش فعالي در بزرگسالان صرفا براساس يادآوري آنان مبتني براينكه در كودكي بي توجه و بيش از اندازه فعال بوده اند مي بايست احتياط شود زيرا اعتبار اين گونه اطلاعات گذشته نگر اغلب نامعلوم است گرچه همواره اطلاعات تاييد كننده در دسترس نيست اما داده هاي مورد تاييد از سوي ساير افراد آگاه ( و همچنين سوابق تحصيلي ) براي افزايش دقت تشخيص سودمند است.
فراواني اين اختلال در پسران بيش از دختران است و دامنه نسبت پسر به دختر از 2 به 1 تا 9 به , 1 بسته به نوع آن ( براي مثال در نوع عمدتا بي توجه ممكن است نسبت جنسي چندان چشمگير نباشد) و همچنين زمينه مورد نظر متغير است ( براي مثال كودكاني كه به كلينيكها ارجاع مي شوند به احتمال زياد پسر هستند)
شيوع
ميزان شيوع اختلال كاستي توجه بيش فعالي در كودكان دبستاني 3 تا 5 درصد برآورد شده است. اين نسبت هاي گزارش شده بسته به ماهيت جمعيت نمونه گيري و روش بررسي متغير است. داده هاي مربوط به شيوع اين اختلال در نوجواني و بزرگسالي محدود است. شواهد نشان مي دهد كه شيوع اين اختلال براساس تعريف IV-DSM ممكن است با اندازه اي بيشتر از شيوع آن براساس ملاك هاي R-III-DSM باشد زيرا در IV-DSM انواع عمدتا بيش فعال تكانشي و عمدتا بي توجه اضافه شده است( درحالي كه در R-III -DSM به عنوان اختلال كاستي توجه بيش فعالي كه به گونه اي ديگر مشخص نشده است تشخيص مي شد ).
شرح و سير رشدي
بيشتر والدين براي اولين بار فعاليت حركتي بيش از حد را زماني كه كودك نوپا است مشاهده مي كنند كه اغلب با رشد حركت مستقل كودك همزمان است اما چون در بسياري از كودكان نوپاي بيش فعال بعدها اختلال كاستي توجه بيش فعالي ظاهر نمي شود بنابراين پيش از گذاشتن اين تشخيص در سنين اوليه بايد در متمايز كردن فعاليت افراطي معمولي از بيش فعالي خاص اختلال كاستي توجه بيش فعالي دقت شود. معمولا اين اختلال براي نخستين بار دردبستان تشخيص داده مي شود يعني زماني كه سازگاري با مدرسه دچار اختلال شده است.
برخي از كودكان دچار اختلال نوع عمدتا بي توجه ممكن است تا اواخر كودكي از نظر باليني مورد توجه قرار نگيرند . اين اختلال در بيشتر مواردي كه درموقعيتهاي باليني مشاهده شده است تا اوايل نوجواني نسبتا پايدار باقي مي ماند . در بيشتر افراد نشانه هاي اين اختلال ( به ويژه بيش فعالي حركتي ) طي اواخر نوجواني و بزرگسالي رو به كاهش مي گذارد ولي در موارد اندكي نشانه هاي كامل اختلال كاستي توجه بيش فعالي تا اواسط بزرگسالي هم دوام مي يابند . در بعضي ازبزرگسالان تنها برخي از نشانه هاي اختلال باقي مي مانند كه در چنين مواردي تشخيص اختلال كاستي توجه بيش فعالي از نوع در حال بهبود نسبي را بايد مطرح كرد اين تشخيص در مورد افرادي داده مي شود كه ديگر اختلال كامل را ندارند ولي هنوز هم برخي از نشانه هايي كه موجب اختلال كاركردي است درآنان ديده مي شوند.
ثبات رفتارهاي اضافي كودك ADHD از سالهاي پيش دبستاني تا سال اول دبستان به اثبات رسيده است. در حقيقت در اولين سال تحصيلي ( مثلا در 6 سالگي ) بيش از 90 درصد كودكان مبتلا به ADHD به وسيله والدين يا معلمانشان مشكل دار تشخيص داده مي شوند مهمترين مشكلات قابل ملاحظه در اواسط تا اواخر كودكي ( 6 تا 11 سالگي ) شامل فراخناي كوتاه توجه نافرماني در برابر مقررات خانه و مدرسه و فعاليتهاي حركتي زياد خصوصا در موقعيتهاي ساخت دار ( مثلا موقعيتهاي كاري مستقل و در حال نشسته ) است.
مشكلات مرتبط ديگري هم ممكن است ظاهر شود از جمله روابط ضعيف با همسالان , عقب افتادگيهاي تحصيلي مزمن , ناتواني هاي خاص يادگيري , مشكلات رفتاري ( مثل دروغگويي و دزدي ) رفتار مختل در موفقيتهاي گروهي و در سالهاي بعدي عزت نفس پايين .
در خانه كودكان ADHD اغلب قادر به تكميل كردن فعاليتهاي معمولي ( مثلا آماده شدن براي رفتن به مدرسه تكاليف خانه , تميز كردن ) نيستند. در حقيقت اين بي مسئووليتي ممكن است باعث شود كه والدين زمان قابل توجهي را صرف نظارت بر فعاليتهاي كودكشان كنند . دراين زمان ممكن است فشار بيشتري بر ولي وارد شود و مادر در معرض افسردگي قرار گيرد.
ادامه دارد
شنبه 12 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفرينش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 397]