واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: اشكانیان نخستین مجلس ایران را با تاثیر از فرهنگ یونانی بنا نهادند. هرچند این تاثیر یكسویه نبود و ایرانیان نیز در مقابل، روش حكومت خودكامه پادشاهی شرقی خود را به سلوكیان(سلسله پادشاهی قبل از اشكانیان)و از آن طریق به یونانیان و سپس رومیها منتقل كردند. حكومت اشكانیان به نوعی حكومت فدرالی بود. برخی از شهرهای سلوكی دارای حكومت خودمختاری بودند و در نهایت به حكومت مركزی باج میدادند.
در مركز نیز یك مجلس مشورتی داشتند كه امور مهم در آنجا حلوفصل میشد و این مجلس نخستین مجلس ایرانیان بود. این مجلس از شاهزادگان اشكانی و از روسای خانوادههای درجه اول تشكیل میشد كه مهستان نام داشت. مورخان رومی از این مجلس با نام <سنا> یاد كردهاند.
اشكانیان مجلس دیگری نیز داشتند كه مركب از اعضای مجلس مهستان و روحانیون درجه اول بود كه مجلس مغستان نام داشت. این مجلس اختیار چندانی نداشت. در مقابل، قدرت در دست مجلس مهستان بود.
گرچه در ابتدا سلطنت اشكانیان حكومت مطلقه و نوعی دیكتاتوری محض بود ولی بعدها به واسطه نفوذی كه مجلس مهستان در امور دولتی یافت تا حدودی جلوی دیكتاتوری اشكانیان گرفته شد.
رویكرد اشكانیان به حكومت شورایی در میان ایرانیان سابقه نداشته است و پس از حكومت اشكانیان نیز این شیوه از میان حكومتگران ایرانی رخت بربست تا در زمان ناصرالدین شاه قاجار كه مجلس تنظیمات پایهگذاری شد و بار دیگر در حكومت ایران شورایی به وجود آمد تا آنكه عاقبت در دوره مشروطه كار حكومت در ایران به عهده شورای ملی گذاشته شد.
شاهان اشكانی كه به حكومت شورایی تن دادند نیز به خاطر تاثیری بود كه از شیوه حكومت رومیان و یونانیان كه توسط پادشاهان سلوكی به اشكانیان منتقل شده بود، گرفتند.
حكومت مبتنی بر نظر شورا، سوغات مقدونیان برای ایرانیان بود و در مقابل پادشاهان سلوكی نیز در حكومت از ایرانیان اثر پذیرفتند. حكومت سلطنتی سلوكیها كه از مشرقزمین سرچشمه میگرفت، استبداد مطلق بود و هیچ مجلس یا شورایی اختیارات آن را محدود نمیساخت. دربار بر مبنای دربارهای شرقی ساخته شده بود. این ساخت حكومت سلطنتی از هخامنشیها به سلوكیان و ساسانیان و از آنها به روم زمان دیوكلسی و بیزانس زمان قسطنطین رسید. در دوران سلوكی به تدریج قدرت شاهان سلوكی افزایش یافت و شاهان به مقام الهی دست یافتند و پرستش پادشاه به صورت رسمی درآمد. نوع حكومت اشكانیان نیز ملوكالطوایفی بود و هرچند آنها نیز در ابتدا مانند دولت سلوكی، حكومت مطلقه داشتند ولی بعدها بر اثر نفوذ فرهنگ و تمدن هلنی(آداب و رسوم یونانی)، مقداری از این استبداد كاسته شد و پادشاهان این دوره نیز ناگزیر باید در امور مهم مجلس مشورت میكردند.
در دوره اشكانیان، افكار آزادیخواهانهای در اثر هلینسم در روم و ایران توسعه یافته بود. در روم غلامان آزادشده بهترین مصنوعات فلزی را میساختند و آنهایی كه ثروتی داشتند در خدمات دولتی به درجات عالی حتی اشغال تخت و تاج قیصرها میرسیدند. در ایران نیز مشاهده میشود كنیزی كه دولت روم به فرهاد چهارم پادشاه اشكانی اهدا كرده بود ملكه ایران شد.(این كنیز موزا زن فرهاد چهارم و در واقع مادر و زن فرهادك یعنی فرهاد پنجم است. )
در مورد اندیشههای اعتقادی و سیاسی نیز به اشكانیان نسبت دادهاند كه آنها به تقلید از یونانیان و سلوكیان خودشان را <خداوند، خداوندگار> خواندهاند ولی سندی از قبیل سكه یا چیز دیگری كه این ادعا را ثابت كند به دست نیامده است. روایات و حتی سكههایی در دست است كه بر آن عنوان <پسر خدا> نقش شده نه <خدا> و این تقلیدی است از اسكندر زیرا اشكانیان خودشان را جانشین هخامنشیان و اسكندر میدانستند. ساسانیان هم بر این اساس پا را از این فراتر نهاده و در میان <ایزدان> جا میگرفتند.
ذكر این نكته ضروری است كه هلنیسم به معنای مجموع تمدن و فرهنگ یونان است كه در ایران توسط اسكندر مقدونی گسترش یافت و در جنبههای مختلف تاثیر خود را گذاشت. از جمله تاثیرات هلنیسم در مذهب، سیاست، معماری، شهرسازی و... بود. البته فرهنگ و تمدن هلنی بیشتر در طبقات بالای جامعه تاثیر خود را گذاشت و مردم عادی كمتر تحت تاثیر این فرهنگ قرار گرفتند. در این اصل كه این عنوان از اثرات سلطه سلوكیان بر ایران بود جای تردید نیست زیرا در دولت ماد و هخامنشی چنین عنوانی را نمییابیم و در مورد عناوین در آن زمان به <شاه شاهان> یا <شاه این كشور بزرگ> و... بسنده میشد.
به طور كلی سلطنت استبدادی شرقی نشان داد كه از دموكراسی یونانی نیرومندتر است و بالاخره شكل خود را به دنیای مغربزمین نیز تحمیل كرد. شاهان یونانی و امپراتوران رومی به روش سلاطین شرقی تبدیل به خدایان روی زمین شدند و فرضیه حقوق آسمانی شاهان از طریق روم و قسطنطنیه به اروپای جدید منتقل شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 346]