محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845292034
ازدواج و موانع آن
واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: ازدواج و موانع آن
تحقیق میدانی؛ بررسی تأثیر ازدواج درست بر سلامت و دوام و نقش آن بر زندگی زوجین
تحقیق میدانی؛ بررسی تأثیر ازدواج درست بر سلامت و دوام و نقش آن بر زندگی زوجین –ازدواج براي جوانان مشكل شده است-
مقدمه
هدف از انتخاب اين موضوع و طرح آن به علت مطرح نمودن مشكلاتي كه از طرف دوستان و آشنايان ميشنيدم كه ازدواج براي جوانان مشكل شده است يا اينكه آمادگي ازدواج ندارم در صورتي كه اين امر نياز همه آنها بوده اما چه ميخواستم بدانم، علت چيست؟ با اينكه همه آنها تمايل به اين امر را دارند. چرا آن را سركوب ميكنند، هم دختران و هم پسران از طرف هر دو قشر اين امر كنار زده ميشود و به تاخير ميافتد و موجب ازدواجها در سنين بالا ميشود و سنين بالا موجب افزايش توقعات همين طور تاخير. اين تاخير تا كجا ادامه خواهد يافت؟
پس از بررسي و تحقيق مهمترين عاملي كه باعث بالا رفتن سن ازدواج ميشود موانع اقتصادي است كه در متن اصلي تحقيق به بررسي و طبقه بندي و اهداف ازدواج و ارائه راهكارها خواهيم پرداخت تا شايد تاثير گذار باشد.
بيان مسئله:
زمان با رشد فيزيكى جسم, نيرومندتر مى شود و سرانجام به صورت ميل و غريزه جنسى, ظهور و بروز پيدا مى كند. به همراه بلوغ جنسى, ساير غرايز خفته نيز در وجود جوان بيدار مى شود. بلوغ, عواطف و احساسات جوان را شكوفا مى كند, او را با دنياى جديدى آشنا مى سازد و جوان در خود احساس تازه اى را مى بيند.
غريزه جنسى, يك خواسته طبيعى است كه بايد به درستى و به طور صحيح به آن پاسخ داده شود, زيرا در غير اين صورت, اثرات نامطلوبى را در پى خواهد داشت. همان طور كه نمى توان اين خواسته طبيعى و خدادادى را ناديده انگاشت و يا آن را سركوب كرد, چرا كه باعث بروز بحران هاى روحى و اخلاقى در فرد مى شود, همان گونه نيز نمى توان آن را بى قيد و شرط و آزاد گذاشت, زيرا آدمى را به منجلاب فساد اخلاقى مى كشاند و از راه صحيح زندگى خارج مى كند.منطقى نيست كه بگوييم اين ميل, تنها براى لذت جويى و هوس رانى است, چرا كه غرض خداوند از ايجاد اين كشش و جاذبه جنسى, علاوه بر لذت جويى زن و مرد از يك ديگر, توليد و بقاى نسل, ايجاد مهر و محبت و آرامش و سكون روح و روان هريك از آنان است كه با ازدواج ميسر است.
حال باتوجه به سئوالات زيربه روشن شدن مسئله كمك مي نماييم.
1-آياازدواج راهي براي گريزازمشكلات جواني وتكامل شدن است؟
2-آيااگرازدواج بافكروانديشه همراه باشد،دوام زندگي مشترك تامين خواهدكرد؟
3-آيااگردرانتخاب همسرمعيارهاي اجتماعي طرفين رعايت شود،نتيجه قابل قبول بدنبال خواهدداشت؟
اهميت موضوع:
سلامت جامعه در سلامت خانواده،كه كوچكترين جزهمان جامعه است بايدجستجونمود.اگرجامعه اي ازآسيب هاي اجتماعي رنج مي برد،هنوزنتوانسته سلامت خانواده راتامين نمايد.
تامين سلامت خانواده،بستگي به معيارهاي درست درانتخاب وتشكيل اوليه هسته آن يعني معيارهاي صحيح انتخاب همسرميباشد. به همين دليل برايانتخاب همسراين قدرسفارش شده است.
فرضيات تحقيق:
1-ازدواج سلامت جسم وروان جوانان راتضمين مي كند.
2-سلامت جامعه متكي به داشتن خانواده سالم است.
3-ازدواج راهي براي گريزازمشكلات روحي وجسمي وتكامل شخصيت است.
4-دوام زندگي مشترك بستگي به انتخاب صحيح همسردارد.
اهداف تحقيق
الف: هدف كلي
بررسی تاثيرازدواج درست برسلامت ودوام ونقش آن بر زندگي مشترك زوجين
ب: اهداف جزئي
1-بررسي ميزان تاثيرازدواج برسلامت جامعه
2-بررسي تاثير ازدواج بررفع مشكلات جسمي وروحي جوانان
3-بررسي نقش انتخاب صحيح همسردردوام زندگي مشترك
4-تاثيرازدواج برآرامش روحي جوانان
فصل دوم
ادبيات تحقيق:
مفهوم ازدواج
ازدواج اساس و بنيان وجود موجود است و ادامه سلسله نسل انسان، امر مقدسي است كه مورد تاكيد و توجه اسلام و بزرگان مكتب و پيشينيان سرزمين مان بوده و هست. در دين مبين اسلام تا آن جا توصيه شده كه ازدواج را عامل حفظ نيمي از ايمان ميداند و معتقد است فردي كه ازدواج ميكند بايد براي تحصيل نيم ديگر ايمانش بكوشد. رسم ديرين ازدواج از ديرباز در سرزمين كهن ايران وجود داشته و در ميان قبايل و طوايف گوناگون، اشكال مختلفي به خود گرفته است و تغيير و دگرگوني آداب و رسوم ازدواج در طول زمان و ميان افراد و جوامع مختلف به صورت عرفهاي اين مرز و بوم درآمده است كه بايد با ديد احترام و منطقي و جامع به آنها نگريست و از آن ها درس گرفت. اين عرفها وقتي كه با رهنمودهاي الهام بخش دين اسلام، عجين شد صورتي معنوي به خود گرفت و زينتش بسي فزوني يافت و تقدس بيش تري پيدا كرد. اما امروزه اين رسم ديرپا و مقدس، با تحول اوضاع جهان، از جمله ماشيني شدن زندگي انسانها و صنعتي شدن كشورها، از جمله كشور ما، دستخوش دگرگونيهايي شده است. عواملي كه بررسي و شناخت همه آنها به پژوهشي عميق نياز دارد، باعث شده است كه اين پديده براي جوانان كه سخن گفتن از ازدواج، بالطبع حضور آنان را ميطلبد به صورت امري كه دست يافتن به آن چندان آسان نيست، در آيد. رسم و رسوم ساده و بي پيرايه روزگاران پيشين و انجام مراسم به دور از هر گونه ظاهرسازي و تجملات و فخر فروشي و در عين حال توام با عشق و محبت، به مراسمي پر خرج و صحنه نمايش قدرت و توان مادي خانوادهها در آمده است.
اين امر هشدارها و نگرانيهاي برخي از صاحب نظران عرصه دين و فرهنگ را نيز سبب شده است كه مبادا اين جريانيان خداي نكرده به خروج آيين و سيره اسلام و پيشوايان ديني بينجامد. از طرف ديگر مشكلات عديده اجتماعي را براي جامعه، به وجود آورده است.
بي شك يكي از دل مشغوليهاي مهم جوانان جامعه ما و خانوادههاي آنها ازدواج و تشكيل زندگي مستقل است كه براي رسيدن به آن با مشكلات و موانعي روبه رويند كه هم صحبت شدن با آنها و گوش فرا دادن به حديث دلشان تنها كاري است كه از دست ما بر ميآيد.
وقتي تاريخ گذشته جامعهمان را مطالعه ميكنيم يا در فيلمها و سريالها و يا به روشي ديگر مشاهده ميكنيم در مييابيم كه در گذشتهاي نه چندان دور ازدواج روند طبيعي و عادي خود را داشت و تنها شرط اصلي ازدواج رسيدن زوجين به سن بلوغ بود و در اين زمان ازدواج با كمال صفا و صميميت و سادگي انجام ميگرفت. اتفاقا چون زندگي زوج جوان با محبت و صفا و حيا از اطرافيان و احترام به بزرگان شروع ميشد و از يك سري آلايشها و ظاهرسازيهاي امروزي مبرا بود. با ثبات و مستحكمتر بود.
اما امروزه بالا رفتن توقعات خانوادهها و جوانان، محدوديت امكانات رفاهي و مادي و ساير مشكلات اقتصادي و اجتماعي سبب شده است سن ازدواج بالا برود. به نظر ميرسد كه تفاوتهاي اصلي ازدواجهاي قديم و جديد در اين است كه الان همگان انتظار دارند كه جوانان بايد زندگاني خود را با وجود تمام امكانات شروع كنند. در حالي كه در گذشته چنين انتظاري كه تا حدود زيادي غير ممكن نيز هست، وجود نداشت.
جوانان تمايل دارند امكانات زندگي را خودشان داشته باشند و از اين لحاظ نيازمند ديگران از جمله خانوادههاي خود نباشند چرا كه در حال حاضر در جامعه ما ديگر كمتر جواني است كه بعد از ازدواج در كنار خانواده خود زندگي كند، بلكه براي يافتن شغل و غيره مجبور است خانواده خود را ترك كند در حالي كه در گذشته، پسر خانواده وقتي كه ازدواج ميكرد در كنار پدر و مادر و ديگر اعضاي خانواده باقي ميماند و به كار قبلي خود و خانوادهاش ادامه ميداد. بنابراين نيازي بر اين كه همه امكانات و اسباب زندگي را به تنهايي داشته باشد، احساس نميشد.
اكثر جوانان جامعه مان براي ازدواج با مشكلات اقتصادي و اجتماعي زيادي مواجهند كه ازدحام جمعيت، كمبود امكانات و منابع، مسكن و غيره از دلايل اين مشكلات است كه اين موانع بايد با گذشت زمان و از طريق برنامهريزيهاي ميان مدتو بلند مدت برطرف شود. ولي سري ديگر از مشكلات، مشكلاتياند كه متاسفانه پندارهاي غلط و اغراق آميز، عادات و رسوم عادي از واقعيت موجود در جامعه، آنها را به جوانان و خانوادههاي آنها تحميل كرده است و نمونههاي آن در جامعه ما كم نيست. مثلا اعتقاد داشتن به اين كه جواني كه به خواستگاري ميآيد بايد شغل مناسب و پر درآمد، ماشين، مسكن، تحصيلات بالا داشته باشد و پول زيادي نيز در مراسم عروسي خرج شود. اينها مشكلاتي است كه ميتوان با همت و اراده جمعي و واقعنگري از ميان برداشت و نويد زندگي با دغدغه فكري كمتر و انتظارات واقع بينانهتر همراه با محبت و صفاي بيشتر را به جوانان داد.
در اين زمينه رسانههاي ارتباط جمعي و ريش سفيدان و افراد متشخص اجتماعي ميتوانند نقش به سزائي را ايفا كنند و همواره خانوادهها را به ساده زيستي و عدم تجملات و تشريفات و الگو گرفتن از زندگي بزرگان دين اسلام دعوت كنند تا خانوادهها بر اين باور برسند كه خوشبختي در زندگي به خرج كردن پول زياد، يا ميريه و شيربهاي بسيار بالا و مهمانيهاي پر هزينه و ... نيست و بايد پذيرفت كه بالا بودن ميزان مهريه زنان، تداوم و خوشبختي زندگي را به همراه ندارد.
تعريف ازدواج
ازدواج قراردادي است رسمي براي پذيرش يك تعهد متقابل به منظور تشكيل زندگي خانوادگي، تا طرفين ازدواج در سايه آن، در خط مسير معين و شناخته شدهاي از زندگي قرار گيرند. اين قرارداد با رضايت و خواسته زن و شوهر و بر مبناي آزادي كامل دو طرف منعقد ميگردد و در پرتو آن روابطي بس نزديك بين آن دو پديد ميآيد. اين قرارداد ارتباط و پيوند دو طرفه به وسيله الفاظ و عباراتي معين انجام ميگيرد كه آن را (عقد) يا (پيمان ازدواج) ميناميم. (اكبري، 1379، 15)
ضرورت ازدواج
به طور كلي ضرورتهاي ازدواج عبارت است از: الف ـ ضرورت فردي. ب ـ ضرورت اجتماعي. ج ـ ضرورت مذهبي
الف ـ ضرورتهاي فردي:
1 ـ پاسخ مثبت به فطرت: انسان به حكم فطرت، داراي غريزه جنسي است و طبيعت و فطرتش ايجاب ميكند كه ازدواج كند.
2 ـ عامل بروز استعدادها: استعدادها براي بروز و تكامل خود نيازمند محيطي امن و آرامند. ازدواج براي جوان آرامش و آسايش ايجاد ميكند. استعدادهاي او را به حركت در ميآورد و به او امكان ميدهد كه از آن به نيكي بهرهوري كند.
3 ـ عامل امنيت و آسايش: اصولا ((بلوغ)) يعني شكوفايي غريزه، چه براي پسر و چه براي دختر كه همراه بحران است. ازدواج اين بحران را تسكين ميدهد، براي جوان محيط امن و آرام ايجاد مينمايد و در سايه وجود عواطف خانوادگي، روح سركش او مهار ميشود.
4 ـ عامل نجات از تنهايي: به عقيده دانشمندان و فلاسفه، انسان موجودي مدني الطبع و بالفطره اجتماعي است. از اين رو محتاج پناه و ياور و ياري دلدار است. ازدواج اين فايده را دارد كه آدمي را از تنهايي و اعتزال نجات دهد و همدلي را در كنار او در بستر او و در آغوش او قرار دهد تا وجودش را عين وجود خود بداند و در غم و شادي و دردش شريك باشد.
ب ـ ضرورت اجتماعي
ازدواج هر چه از يك نظر، مسالهاي شخصي و خصوصي است، ولي از نگاهي ديگر داراي جنبه اجتماعي ميباشد. بر اين اساس، ازدواج از اركان مدنيت راهي مطمئن براي تامين آسايش جامعه و رفاه بشريت است. سود و زيان ازدواج تنها متوجه زوجين نيست بلكه افراد اجتماع نيز به گونهاي از آن برخوردار ميشوند.
بي ترديد، ازدواج رابطهاي است كه زوجين را تا حد زيادي از بي بند و باري و روابط نامشروع و انحرافات اخلاقي و جنسي نگاه ميدارد اين سنت مقدس واجب مصونيت انسان از گناهان و معاصي ميشود لذا در بعضي از روايات ازدواج وسيله حفظ نيمي از دين و در برخي از روايات، دو سوم دين بيان شده است.
ج ـ ضرورت مذهبي
ضرورت مذهبي ازدواج از دو جنبه قابل بررسي است: الف ـ قرآن. ب ـ سخن معصومين.
الف ـ قرآن: ازدواج يكي از مهمترين و مقدسترين سنتهاي اجتماعي است كه در اسلام بسيار مورد توجه قرار گرفته است. قرآن كريم ميفرمايد: از نشانهها و آيات خداوندي است كه براي شما از خودتان جفتي بيافريد تا در كنار او آرامش يافته و با هم انس بگيريد و ميان شماست و مهرباني برقرار نموده است در اين نشانههايي است براي گروهي كه متفكرند. (روم)
ب ـ ازدواج در سخنان معصومين: تشكيل خانواده در اسلام بسيار محبوب است، تا آن جا كه هيچ سازمان و بنايي نزد خدا محبوب تر از آن نيست. لذا، پيامبر گرامي اسلام (ص) ميفرمود:
نزد خداوند هيچ بنايي محبوبتر از خانهاي نيست كه از طريق ازدواج آباد گردد. زيرا منافع و بركات فراواني دارد. در اينجا به چند نمونه از آنها اشاره ميشود.
1 ـ عامل حفظ پاكدامني و كسب اخلاق نيك: ازدواج از نظر اسلام وسيلهاي براي پاكدامني است. رسول خدا (ص) به زيد بن حارثه فرمودند: ازدواج كن تا پاكدامن باشي.
2 ـ عامل تكميل دين: ازدواج غير از ايجاد نظم در زندگي، وسيلهاي براي حفظ و تكميل دين است و بسياري از گناهان از وجود آدمي ريشه كن ميشود و راه براي سعادتمندي او از هر سو فراهم ميگردد. لذا رسول اكرم (ص) فرمودند:
هر كس ازدواج كند نيمي از دينش را باز يافته است.
در جاي ديگر فرمودند: هر كس در ابتداي جواني ازدواج كند شيطان فرياد ميكند: اي واي دو سوم دين خود را از شر من حفظ كرد.
3 ـ موجب ازدياد نسل: پيامبر (ص) فرمودند:
ازدواج كنيد زيرا من به زيادتي شما نسبت به امتهاي ديگر در قيامت مباهات ميكنم.
4 ـ موجب ازدياد مسلمانان: پيامبر (ص) فرمودند:
چه مانعي دارد كه مومن زني بگيرد تا خداوند فرزندي نصيبش كند كه با كلمه لا اله الا الله زمين را گرانبار كند؟ و تعداد موحدين و يگانه پرستان بيشتر شود.
5 ـ موجب ازدياد روزي: پيامبر (ص) فرمودند:
روزي را به وسيله زن گرفتن زياد كنيد.
پيامبر (ص) فرمود: هر كس ازدواج را از ترس فقر و تنگدستي ترك كند به خدا سوء ظن برده است زيرا خداوند ميفرمايد: اگر آنها (زن و شوهر) فقير باشند خداوند آنها را از كرم خود بينياز ميكند.
6 ـ نشانه پيروي از سنت پيامبر اكرم (ص): حضرت علي (ع) فرمودند: ازدواج كنيد، ازدواج سنت پيامبر (ص) لسا آن جناب ميفرمودند: هر كه ميخواهد از سنت من پيروي كند، بداند كه ازدواج سنت من است.
7 ـ موجب جلب رضايت الهي: پيامبر (ص) فرمودند:
هيچ چيز نزد خداوند محبوبتر از اين نيست كه خانهاي در اسلام به وسيله ازدواج آباد گردد.
8 ـ موجب كسب طهارت معنوي: پيامبر (ص) فرمودند:
هر كس ميخواهد خدا را پاك و پاكيزه ملاقات كند بايد متاهل باشد.
9 ـ ارزشدهي به عبادات:
ده ركعت نماز متاهل بهتر از هفتاد نمازي است كه مجرد ميخواند.
(اكبري، 1376، 16)
ازدواج يك پيمان مقدس است كه در ميان تمام اقوام و ملل در تمام زمانها و مكانها وجود داشته است. ازدواج يك نياز و خواسته طبيعي زن و مرد است و همه مكاتب سالم در جوامع بشري به ويژه مكاتب آسماني و خاصه دين مبين اسلام بر آن صحه نهاده و پيروان خود را به ازدواج دعوت و ترغيب كرده است.
پيامبر گرامي اسلام (ص) ميفرمايد هيچ بنايي در اسلام بنيانگذاري نشده است كه نزد خداوند محبوبتر از ازدواج باشد بنابراين فوايد بسياري بر ازدواج مترتب است، زيرا ازدواج از فطرت آفرينش ويژه انسانها مايه ميگيرد. و از شروريات زندگي هر انساني به شمار ميآيد. (تاليف استادان طرح آموزش خانواده، 1377، 128)
اهداف ازدواج
ازدواج از ضروريات زندگي انسان به شمار ميآيد و هدفها و نيازهاي بي شماري را تامين ميكندو از جمله مهمترين هدفهاي ازدواج ميتوان نيل به آرامش و سكون، تامين نيازهاي جنسي، بقاي نسل، تكميل و تكامل، سلامت و امنيت اجتماعي و سرانجام تامين نيازهاي رواني ـ اجتماعي فرد را نام برد.
1 ـ نيل به آرامش و سكون
مهمترين نيازي كه بر اثر ازدواج تامين ميشود نياز به آرامش و امنيت و آسودگي است. قرار دادن زوج (همسر) براي هر فرد موجب آرامش و امنيت خاطر است و ايجاد محبت و الفت بين زن و مرد در زندگي خانوادگي نيز از نشانههاي حكمت و رحمت پروردگار است و علي الاصول محيط خانه وسيلهآرامش روحي زن و مرد قرار داده شده است.
2 ـ تكميل و تكامل
هيچ انساني به تنهايي كامل نيست، به همين جهت پيوسته در جهت جبران نقص و كمبود خويش تلاش ميكند. هنگامي كه فرد در كانون زندگي مشترك قرار ميگيرد، در سايه انس و الفت و روابط نزديك بيشتر احساس مسئوليت ميكند، استقلال مييابد. زندگي خويش را هدفدار ميكند و در برخورد با مشكلات و مسائل زندگي از تعاون و كمكهاي همديگر بهره ميگيرند.
3 ـ تامين نيازهاي رواني ـ اجتماعي
ازدواج از نظر طبيعي براي انسان نوعي كمال محسوب ميشود و انسان بر اساس قانون آفرينش و حكم فطرت براي تامين نيازهاي مختلف رواني ـ اجتماعي خود و نيز براي بقاي نسل، آرامش جسم و روان و حل مشكلات گوناگون زندگي به ازدواج نيازمند است.
4 ـ تامين نيازهاي جنسي
يكي از نيرومندترين غرايز انسان غريزه جنسي است كه بر اثر ازدواج تامين اين نياز در مسير طبيعي و سالم قرار ميگيرد و زن و مرد را از انحراف و گناه مصون ميدارد بنابراين تنها وسيله طبيعي و مشروع ارضاي اين غريزه ازدواج و تشكيل خانواده است.
(از استادان طرح جامع آموزش خانواده، 1377، 129)
نظريههايي در مورد ازدواج
الف) جامعه شناسان بعد از تحقيقات دامنهداري در علل پيدايش خانواده به اين نتيجه رسيدهاند كه عوامل متعددي در اين پديده اصلي (ازدواج) ـ اجتماعي دخالت دارد ((برخي از جامعه شناسان از جمله برينو معتقد هستند كه عوامل اقتصادي مهمترين نقش را در پيدايش و ادامه خانواده بازي كرده است و دستهاي ديگر عوامل جنسي و روان شناسي را در اين امر دخيل ميدانند. يك نظريه جالب درباره علل زناشويي از طرف جامعه شناسان آلماني به نام ((مولرلير)) در كتاب ((تحول ازدواج)) اظهار شده است. سه عامل افراد را به طرف ازدواج كشانيده است كه عبارت است از نياز اقتصادي، ميل به داشتن فرزند و عشق است. در جوامع اوليه علل اقتصادي اهميت بيشتري داشته است. و حال آنكه در مدنيتهاي باستاني (زاد و ولد) و در مدنيت امروزي عشق مقام مهمتر را دارا بوده است.
ب) برتراند راسل فيلسوف معروف انگليسي رسما در كتاب خود فصلي تحت عنوان ازدواج تجربي (يا رفاقتي) باز كرده است. وي در اين كتاب آورده است ((پيشنهاد ازدواج رفاقتي را يك محافظه كار خردمند كرده است و منظور از آن ايجاد ثباتي در روابط جنسي است وي متوجه شده كه اشكال اساسي در ازدواج فقدان پول است. ضرورت پول از لحاظ اطفال احتمالي نيست بلكه از اين لحاظ است كه تامين معيشت از جانب زن برازنده نيست. و به اين ترتيب نتيجه ميگيرد كه جوانان بايد مبادرت به ازدواج رفاقتي كنند كه از سه لحاظ با ازدواج عادي متفاوت است: اولا منظور از ازدواج توليد نسل نخواهد بود. ثانيا مادام كه زن جوان فرزندي نياورده و حامله نشده طلاق با رضايت طرفين ميسر خواهد بود. ثالثا زن در صورت طلاق نستحق كمك خرجي براي خوراك خواهد بود. من هيچ ترديدي در موثر بودن پيشنهادات وي ندارم و اگر قانون آن را ميپذيرفت تاثير زيادي در بهبود اخلاق ميكرد (مرتضي مطهري، 1380، 52)
ج) كلود لوي ـ اشتراوس در كتاب خود ((ساختارهاي ابتدايي خويشاوندي)) در مورد ازدواج چنين مينويسد: ((رابطه جنسي مرد و زن جنبهاي از يك نياز كلي است كه نهاد ازدواج نمونه و موردي بارز از آن به نمايش ميگذارد. ملاحظه كرديم كه اين نيازهاي كلي با تمتع عادي، ارزشهاي اجتماعي چون حيثيت فرد و حقوق و وظايف و زنان ارتباط مييابند. كليت رابطه مبادله، كه ازدواج را پديد ميآورد، در واقع بين يك مرد و يك زن به اين صورت كه هر كدام چيزي از خود مايه بگذارد و چيزي را نيز كسب كند، قانون نميپذيرد. اين رابطه بين دو گروه از مردان شكل ميگيرد و زن صرفا به شكل يكي از اقلام مورد مبادله نمود نميكند.
(مارتين سگالن، 1370، 70)
د) بورس كوئن در كتاب مباني جامعه شناسي خود ميآورد ((همسر گزيني و ازدواج با دو روش انجام ميگيرد. روش اول انتخاب معمولا بر اساس عشق و علاقه استوار است و روش دوم انتخاب در اختيار خانواده هاست. براي بسياري از جوامع ازدواج مبتني بر عشق يك پيش نياز طبيعي و ضروري و اجتناب ناپذير به نظر ميرسد، كارآيي زناشويي مبتني بر عشق و علاقه اين است كه به جوانان كمك ميكند كه عواطف و محبتي را كه خانواده به آنان مبذول ميكرد به زندگي تازه منتقل كنند. خصوصياتي را كه فرد در همسر آينده خود به طور طبيعي جستجو ميكند شامل جاذبههايي مانند مشابهت سني، مذهبي و نژادي، پايگاههاي اقتصادي ـ اجتماعي، سطح تعليم و تربيت، كششها، زيباييها و قيافه اوست.
(بروس كوئن، 1379، 178)
چ) هانري مندارس در رابطه با نظريه خود مبتني بر ازدواج مبادلهاي چنين اعتقاد دارد ((كار اساسي ازدواج آن است كه دو طايفه يا دو خانواده را كه با هم رابطهاي ندارند به يكديگر مربوط كند و در اغلب جوامع تامين اين بستگي دو دودمان به عهده زنان است، زن همچون پيوندي اجتماعي است كه طايفههاي متفاوت را در جامعهاي واحد گرد ميآورد و از اين لحاظ در روابط اقتصادي، حتي در موارد اضطراري نيز مبادله زنان به صورت ازدواج، تنها راه حل در راه حراست از روابط اجتماعي يا التيام بخشيدن به آفات آن به شمار ميرفته است. در صورتي كه در طايفهاي فردي كشته ميشود طايفه قاتل با ارائه زني خون بها ميداد. (ساروخاني 1381، 87)
نظريه اسلام درباره ازدواج
پيامبر گرامي (ص) در امر ازدواج فرمود: ((هر كه ازدواج كند نيمي يا دو سوم دين خود را به چنگ آورده است پس در بقيه پرهيز گار پيشه سازد)) و باز فرمودند: ((هيچ بنا و خانه در نزد خدا از ازدواج كردن محبوبتر نيست)) همه اين تاكيدات و سفارشها براي اين است كه ازدواج يك واقعيت طبيعي و فطري انسان است. هر انساني اگر همه نيازمنديهاي خود را برطرف كرده باشد ولي ازدواج نكرده باشد چنين انساني بدون ترديد احساس كمبود خواهد كرد و تجربه نشان داده است افرادي كه ازدواج ننمودهاند دچار ضعف اعصاب و ناتواني و پژمردگي شدهاند و در پرتو ازدواج سكون و آرامش و تعادل واقعي و روحي به دست ميآيد. خداوند در قرآن فرمودند: از نشانههاي خدا اين است كه از جنس خودتان براي شما زنان و همسراني آفريد تا در كنار آنان سكون و آرامش درآيند از اين آيه استفاده ميشود كه تنها در پرتو ازدواج سكون و آرامش واقعي به دست ميآيد. پس زير بناي ازدواج بر اساس يك عطش و خواست فطري انجام ميگيرد كه اگر بر خلاف آن عمل شود مشكلات و دشواريهاي فراواني به وجود ميآيد. پس تمايلات فطري به طور طبيعي بايد ارضاء شود و بهترين پاسخ براي اين تمايلات همان پاسخگويي به طور طبيعي است و در امر مسائل جنسي جز ازدواج كردن راهي به طور طبيعي وجود ندارد.(مجيد رشيدپور، 1364، 7)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 448]
-
گوناگون
پربازدیدترینها