واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش روز يكشنبه خبرنگار فرهنگي ايرنا، استفاده يك تبهكار از زنان اغواگر براي دستيابي و نيل به اهداف مورد نظر كه تا به حال بارها در سينماي جهان مورد استفاده قرار گرفته، براي نخستين بار در سينماي پس از انقلاب مطرح مي شود. آن هم در شرايطي كه ضدقهرمان قصه از اين حربه براي به دام انداختن قهرمان ماجرا كه يك افسر پليس است، استفاده مي كند. صادقي با استفاده از اين قصه، اگر چه بسختي از خط قرمزها عبور كرده، اما كاملا واضح است كه فيلمش در مميزي با مشكلاتي روبه رو شده و حذفياتي در آن صورت گرفته است. فيلم مقلد شيطان آنچنان كه عنوانش نيز پيداست به زندگي مرد شيطان صفتي به نام جمشيد سيف مي پردازد كه قبل از انقلاب به سبب اعمال خلاف قانون، شغل خود را به عنوان پليس از دست داده و مي كوشد با تجربياتي كه به دست آورده، در جهت خلاف قانون از آنها استفاده كند. نقشه هاي او هر بار طبق خواسته اش پيش مي روند تا اينكه مدير بازرگاني يك شركت طعمه اش شده و يك افسر جوان پليس نسبت به اعمال وي مشكوك مي شود. وقوع سلسله ماجراهايي سيف و افسر پليس را به مصاف هم كشانده و جان افسر پليس و دخترش در معرض خطر قرار مي گيرد تا اينكه عاقبت پرده ها كنار مي روند و رازهاي پنهان افشا مي شوند. مهمترين ويژگي فيلم مقلد شيطان تركيب عجيب و غريب بازيگراني است كه عهده دار نقش هاي اصلي و فرعي فيلم هستند. بازيگراني كه حضورشان در كنار يكديگر غيرقابل باور و ناهمگون است. كامبيز ديرباز كه هنگام بازي در اين فيلم هنوز چهره شناخته شده اي در سينماي ايران نبود با صورتي سنگي و بدون انعطاف در نقش پليسي با هوش ظاهر شده كه به هيچوجه به باور تماشاگر نمي نشيند يا شقايق فراهاني در نقش زني اغواگر، هم براي دخترش مادري مي كند و هم از انجام خواسته جمشيد سيف سرباز مي زند تا بعد از سال ها معلوم شود او تنها طعمه هايي را فريب داده كه واقعا گناهكار بوده اند و كسي بايد حقشان را كف دستشان مي گذاشته، اما چهره فراهاني آنقدر مثبت است كه ذره اي ترديد در مورد فقر مالي او در دل مخاطب ايجاد نمي شود. شايد بهترين گزينه بازيگري در بين بازيگران فيلم اصغر همت باشد. چرا كه او بخوبي توانسته هم وجوه شيطاني كاراكتر سيف را با بازي خوبش به تصوير بكشد و هم در نقش چنان خود را حل كرده كه كاراكترش براي تماشاگر باور پذير جلوه مي كند. فيلمنامه مقلد شيطان به دليل حساسيت مضمون، لحن جسورانه اي دارد، اما همچون اغلب توليدات سينماي ايران فاقد انسجام لازم و تعليق مناسب است. با اين حال، همان چند موقعيت پرتنشي كه در فيلم ديده مي شود قابليت آن را دارد كه مخاطب مشتاقانه تا پايان ماجرا پيگير سرنوشت شخصيت هاي قصه شود. اگر چه مخاطب انتظار فيلمي معمايي - پليسي و جنايي را مي كشد اما با تماشاي مقلد شيطان درمي يابد كه تنها با شبحي از آثار پليسي روبه رو است و انتظار داشتن نوعي ويژگي يا جاذبه خاص را نمي توان از آن متصور شد. فيلمساز با چشمداشتي به نمونه هاي موفق ژانر و تشديد خشونت هاي سيف به سبكي تارانتينو وار كوشيده گام هايي در اين راه بردارد، اما فقدان امكانات، فيلمنامه ضعيف و دست آخر مميزي سبب شده تا كارش چندان به مذاق تماشاچيان خوش نيايد. محدوديت هاي اكران (تعداد اندك سالن هاي نمايش و محدوديت سني مخاطبان) و عدم پخش تيزرهاي تبليغاتي و اكران در ماه رمضان نيز عامل ديگري است براي اين كه فيلم به نسبت ساير آثار كمتر ديده شود. مقلد شيطان به عنوان تجربه اول يك فيلمساز به رغم ضعفهاي بي شمارش اثري معقول و قابل دفاع به نظر مي رسد و نشان مي دهد، افشين صادقي به سينماي پليسي تعلق خاطر دارد و ساخت دومين فيلمش با عنوان فرود در غربت كه داراي مضموني پليسي - معمايي است اين ادعا را به اثبات مي رساند. در مجموع فيلم مقلد شيطان به سبب حضور جمعي از عوامل حرفه اي سينما و قصه نو و تاحدودي گيرايش مي تواند مخاطبان را كه از تماشاي فيلم هاي سطحي و ضعيف كمدي دلزده شده، كم و بيش راضي كند كه همين نكته مي تواند در سينماي كم تماشاگر اين روزها اميدواركننده باشد. از: محمد جليلوند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 311]