واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: كارنامه و خاطرات هاشمي رفسنجاني ، سال 1364 اميد و دلواپسي
اظهار شرمندگي جنبش امل از جريان جنگ با فلسطيني ها
دوشنبه 3تير-ساعت شش بامداد به سفارتمان در دمشق رفتم. با شوراي لبنان و حزب الله ملاقات كردم. درباره مسائل لبنان و هواپيماي آمريكايي ربوده شده مذاكره كرديم. از من براي كارهاي جاري نظر خواستند. گفتم هواپيما ربائي و گروگان گيري به ضرر لبنان تمام مي شود، بنابراين تلاش نمايند تا سرنخي از آنها پيدا كنند و سعي شود ك مساله به خوبي حل شود. جنبه انساني مساله هم مهم است، چون انسان هاي بي گناه و خانواده هايشان از اين مساله رنج مي برند.گروهي از مسئولان سازمان امل آمدند. از كم لطفي جمهوري اسلامي به آنها گله داشتند و از جريان جنگ با فلسطيني ها به نوعي اظهار شرمندگي مي كردند، ولي مسئوليت امر را متوجه فلسطيني ها مي دانستند. آنها را نصيحت كردم و گفتم از جريان آقاي موسي صدر در راه تفرقه بين مسلمين و اعراب و مسايل گروهي استفاده نكنند.علماي لبنان اعم از شيعه و سني آمدند. مذاكرات طولاني درباره اوضاع لبنان شد. آنها را توصيه به وحدت شيعه و سني و تحذير از اختلاف كردم. نوعا آگاه و روشن هستند. آقايان سيد فضل الله، شيخ شمس الدين، شيخ سعيد شعبان، ماهرحمود و ... صحبت كردند. رهبران فلسطيني «جبهه نجات فلسطين» از مخالفان ياسر عرفات هم آمدند و اعلام وفاداري به جمهوري اسلامي و جهاد مسلحانه با اسرائيل كردند. با آقاي عبدالحليم خدام معاون رئيس جمهور سوريه ملاقات كرديم و او درباره مسائل لبنان مطالبي گفت. بيشتر مي خواست توجيه كند كه سوريه در به كار گرفتن شيعيان در جنگ عليه اردوگاه هاي فلسطيني در بيروت مقصر نيست، ولي نتوانست ما را قانع كند. به مجلس شعبي سوريه رفتيم و با رئيس مجلس و جمعي از نمايندگان سوريه مذاكره كرديم. حرف زيادي براي مذاكره نداشتيم. مجلس سوريه قدرت كمي دارد و همه قدرت ها در دست رئيس جمهور است. آقاي خدام آمد و جواب حافظ اسد را درباره درخواست موشك هاي سام و اسكاد از طرف ما آورد. مشكلات سوريه را گفت و وابستگي شديد سوريه به شوروي را توضيح داد و گفت مي ترسد شوروي ها امكانات را قطع كنند. قانع نشديم و قرار شد با خود حافظ اسد حرف بزنيم.
موافقت سوريه با تحويل موشك اسكاد و سام
براي انجام مصاحبه مطبوعاتي به سفارت ايران در دمشق رفتم و با خبرنگاران صحبت كردم و به سوالات پاسخ دادم. نزديك غروب براي بار دوم با حافظ اسد ملاقات كرديم. بيشتر بحث ما درباره گرفتن موشك هاي سام و اسكاد بود. از شوروي ها مي ترسند كه به ماموشك بدهند. ما هم دست از اصرار و مطالبه برنداشتيم و گفتيم شركت با ما در جنگ نياز به اين مقدار مخاطره دارد; قرار شد بيشتر رسيدگي كنند، ولي درباره لبنان و آينده عراق و كميته سه جانبه همكاري با سوريه و ليبي و موارد سياسي ديگر، پيشنهادهاي ما را پذيرفتند.براي زيارت مرقد مطهر حضرت زينب(س) به زينبيه رفتيم اما به خاطر ازدحام و تظاهرات مردم و اظهار حمايت از جمهوري اسلامي، نتوانستيم درست زيارت كنيم و به محل اقامت برگشتيم.عبدالحليم خدام آمد و اعلام كرد كه آقاي حافظ اسد خواسته ما را درخصوص تحويل موشك هاي سام و اسكاد پذيرفته است. او همچنين درباره روابط ما با شوروي صحبت كرد و گفت تبليغات شما عليه شوروي و مساله اشغال افغانستان توسط شوروي مانع گرمي روابط است. گفتيم تبليغات را ممكن است كم كنيم ولي در مورد افغانستان نمي توانيم كوتاه بياييم. اشغال يك كشور اسلامي توسط روس ها قابل تحمل نيست و مثل اشغال فلسطين است. سپس ايشان و رئيس مجلس و چند وزير، ما را تا فروردگاه بدرقه كردند.او در بين راه گفت كه آمريكا به حافظ اسد اطلاع داده اگر گروگان هاي هواپيما ربايي در بيروت آزاد شوند، زنداني هاي لبناني در اسرائيل آزاد مي شوند. به مسئولان حزب الله لبنان اطلاع دادم و از آنها خواستم براي پيدا كردن ريشه هواپيما ربايان و راهكار براي قانع كردن آنها و تكيه بر مسائل انساني و نيز مخالفت اسلام با ترور و ... تلاش كنند.
خوشحالي امام از دستاوردهاي سفرم
سه شنبه 4 تير-حدود ساعت چهار صبح به وقت تهران، هواپيما به فضاي تهران رسيد و بيدارم كردند. نماز صبح را در فرودگاه مهرآباد خوانديم. گفتند به تهران گفته شده ديشب ساعت يازده وارد تهران مي شويم و مستقبلان ساعت ها انتظار كشيده اند. اين بي نظمي هنگام ورود به ليبي و سوريه هم وجود داشت و ظاهرا مسئول آن وزارت خارجه است.به منزل آمديم و تا ساعت هشت صبح خوابيديم. براي گزارش نتايج سفر به زيارت امام رفتم. امام اظهار خوشحالي كردند و فرمودند سفرهاي شما خوب است ولي تا هواپيما در تهران ننشسته از نظر امنيت اضطراب دارند. به شوراي عالي دفاع رفتيم. نيروي هوايي گزارشي از امكانات براي دفاع داد و مطابق معمول بيشتر روي كمبودها تكيه كردند.ساعت آخر وقت كار مجلس رسيدم. خانواده هاي شهداي هفتم تير مهمان مجلس بودند. بعد از دستور براي آنها صحبت كردم و نماز جماعت را با آنها در كتابخانه مجلس خوانديم و براي آنها دوباره صحبت كردم. آنها ناهار مهمان مجلس بودند.آقايان ولايتي و غلامرضا آقازاده آمدند و براي برنامه سفر چين و ژاپن و همراهان سفر مذاكره كرديم. ميزبانان گفته اند كه به سفر جنبه نظامي ندهيم و سياسي - اقتصاد باشد. آنها نگران تاثير منفي اين مساله روي كشورهاي حامي عراق هستند.عصر مصاحبه مطبوعاتي و راديو تلويزيوني داشتم و درباره نتايج سفر و جلسه شوراي عالي دفاع صحبت كردم. در جلسه سه شنبه نمايندگان نتايج سفر را توضيح دادم. آقاي محسن رضايي آمد و وضع جبهه ها و نيازهاي سپاه را گفت.در گزارش ها خواندم كه سازمان امل در بيروت از زبان من درباره سرنوشت آقاي موسي صدر مطالبي به هدف اخلال در روابط ما با ليبي نقل كرده است. گفتم سفارت تكذيب نمايد. به آقاي رفيق دوست گفتم براي گرفتن موشك هاي سام و اسكاد از سوريه و ليبي پيگيري نمايد. شب در دفتر رئيس جمهور با حضور نخست وزير و رئيس ديوان عالي كشور نتايج سفر را گفتم. دير وقت به خانه رسيدم. هوا خيلي گرم است.
جمعه 11 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]