محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829146182
هنرمندان درباره خسرو شكيبايي چه مي گويند؛ تراژدي سينما-تاتر ايران؛ بنويسيد حيف شد!
واضح آرشیو وب فارسی:انتخاب: هنرمندان درباره خسرو شكيبايي چه مي گويند؛ تراژدي سينما-تاتر ايران؛ بنويسيد حيف شد!
------------
در پي درگذشت هنرمند بزرگ سينما تاتر كشورمان بسياري از اهالي سينما ضمن ابراز تاسف به بيان نظرات شان در خصوص خسرو شكيبايي پرداختند.
بر اساس اين گزارش به نقل از خبرگزاري دانشجويان ايران "ايسنا"، بيژن بيرنگ گفت: خسرو شكيبايي يكي از موفقترين، قويترين و دوستداشتنيترين بازيگراني بود كه در عمرم ديدم.
كارگردان سريال «خانه سبز» و «سرزمين سبز» كه از حضورهاي ماندگار خسرو شكيبايي در عرصهي تلويزيون است، يادآور شد: هيچگاه يادم نميرود وقتي براي بازي در سريال «خانه سبز» از ايشان دعوت كردم، خسرو شكيبايي در اوج موفقيت بود؛ اما ساخت سريال «خانه سبز» و در پي آن «سرزمين سبز» دو سال همكاري در شرايط دوستانه را براي ما رقم زد.
او همكاري با اين هنرمند را براي خود افتخار دانست و افزود: حضور خسرو شكيبايي در يك فيلم يا سريال، بيش از من براي بازيگراني كه مقابل ايشان قرار ميگرفتند، افتخار بود؛ چراكه يكي از خصوصيات خوب ايشان اين بود كه اعتقاد داشتند اگر بازيگر نقش مقابلش به خوبي ايفاي نقش كند، او هم ميتواند به خوبي بازي كند؛ از اين رو همواره به بازيگر نقش مقابل خود ياري ميداد تا نقشش را به خوبي ايفا كند.
بيژن بيرنگ متذكر شد: او از جمله هنرمنداني بود كه راه سختي را براي رسيدن به موفقيت طي كرد و سرانجام به موفقيتهاي دست يافت كه حقش بود و شايد هم بيشتر از اينها حق داشت.
اين كارگردان با اشاره به مشكلات مالي هنرمندان در زمان حيات و از جمله اين هنرمند، به طرح اين پرسش پرداخت كه مگر ما چند بازيگر همانند خسرو شكيبايي داريم؟! آيا تعداد آنان به انگشتهاي دست ميرسد؟!
وي سپس ادامه داد: اين در حالي است كه ماحصل مالي و هنري ايشان به هيچ وجه با هم قابل مقايسه نيست. خسرو شكيبايي شايد پس از حضور در تلويزيون بود كه تازه موفق شد خانهاي صد متري آنهم با تخفيفهاي بسيار، به دليل معروفيتي كه كسب كرده بود تهيه كند؛ در غير اينصورت پيش از آن او و خانوادهاش در گوشهاي از تهران زندگي ميكردند و خسرو شكيبايي هر گاه كه ميخواست خود را سر صحنه برساند، با مشكل مواجه بود.
وي ادامه داد: خسرو شكيبايي امروز حتما دين بزرگي بر مردم و فرهنگ و انديشههاي اين ملت دارد. خوب است جامعه و مسوولان در قبال خدمات ايشان احساس مسئوليت كنند؛ چرا كه امروز مسووليت خانواده و زندگي آنان بر گردن همهي ما است.
مسعود رسام نيز گفت: طي ساليان ساخت سريالهاي «سرزمين سبز» و «خانه سبز» با زندهياد خسرو شكيبايي زندگي كردم و خيلي ويژگيها از او ياد گرفتم.
اين كارگردان سينما و تلويزيون در پي درگذشت خسرو شكيبايي خاطرنشان كرد: طي سه سال همكاري با زندهياد خسرو شكيبايي در وهله نخست، بازيگري و در وهله دوم، فروتن، مهرباني و مردمدوستي را از او ياد گرفتم.
او با اظهار تاسف از جاي خالي شكيبايي از اين پس در عرصهي هنر گفت: ميگويند هركه را ميخواهي بشناسي در سفر بشناس.
ما در سريال «سرزمين سبز» مجبور شديم به شهرهاي آبادان، خرمشهر و حتي چابهار سفر كنيم و تمامي ارزشهايي كه در بالا از آنها يادكردم در طول همين سفرها از او يادگرفتم.
مسعود رسام درباره شيوهي بازي زندهياد خسرو شكيبايي در فيلمها و سريالها خاطرنشان كرد: او نقشها را بازي نميكرد، بلكه آنها را زندگي ميكرد. خسرو شكيبايي، مثل يك كودك ابتدا قصه را باور ميكرد، و پس از اين كه باورش ميشد درآن فضا و مكان است، جملات و كلمات را بيان ميكرد. هيچ نقشي براي او بازي نبود و همانطور كه خودش اعتقاد داشت تمامي نقشها را زندگي ميكرد.
اين كارگردان تلويزيون دربارهي حضور خسرو شكيبايي در تلويزيون پس از رسيدن به شهرت يادآور شد: او خودش بازي در تلويزيون را دوست داشت و ارتباط انبوه را ميپسنديد. روزي كه ميخواستيم او را براي بازي به خانه سبز دعوت كنيم، فكر نميكرديم قبول كند، اما زندهياد خسرو شكيبايي يك ساعت پس از تلفن ما به دفتر آمد، قراردادش را امضاء كرد و گفت: دلم ميخواهد با شما كار كنم.
مهرانه مهينترابي هم كه در سريال «خانهي سبز»، يكي از همكاريهاي طولانيمدت خود را با خسرو شكيبايي تجربه كرده است، با صداي بغضآلود از شنيدن خبر درگذشت اين هنرمند ميگويد: آسمان هنر ايران يكي از بزرگترين ستارههاي خود را از دست داد.
اين بازيگر عنوان كرد: شكيبايي هنرمند خلاقي بود كه مشخصترين ويژگياش، حساسيت فوقالعادهاش بود؛ حساسيتي كه گاهي او را غيرقابل دسترس مي كرد.
مهينترابي افزود: او را از سال 1360 ميشناسم. در نمايش «الموت» به كارگرداني مجيد جعفري نقش كوتاهي را بازي ميكردم و او نقش ملكشاه سلجوقي را بازي ميكرد. هميشه تحسينش ميكردم كه روي صحنه فوقالعاده بود و من كه دختر جواني بودم، مفتون بازي بينظير او مي شدم. خلاقيتهايش و اصرارش براي خواندن هزاربارهي متن براي پيدا كردن يك چيز تازه هميشه برايم جالب بود.
وي همچنين گفت: با هم گريهها كرديم و خنديديم. شكيبايي آدمي بود كه براي ستاره شدن آفريده شده بود. لحظاتي را كه در «خانهي سبز» خلق كرديم، هميشه برايم عزيزم و بهيادماندني است.
جمشيد مشايخي نيز گفت: جاي خسرو شكيبايي همچون پرويز فنيزاده در سينماي ايران خالي خواهد ماند.
اين بازيگر پيشكسوت سينماي ايران درحالي كه به شدت از خبر درگذشت خسرو شكيبايي متاثر بود با اشاره به روزهاي آشنايياش با اين هنرمند، گفت: در سالهاي قبل از انقلاب محمود استاد محمد سريالي را به نام «خليل ده مرده» كارگرداني ميكرد كه بنده به همراه زندهياد اكبر مشكين از بازيگران آن بوديم و خسرو هم نقش آدم چرب زباني را در اين سريال داشت كه موتوري را ميدزديد و به قدري زيبا و شيرين بازي كرد كه شيفتهاش شدم.
او ادامه داد: خسرو شكيبايي در تئاتر و سينماي ايران آنقدر درخشيد كه ستاره شد.
او با يادآوري همكارياش در سريال «بوي گلهاي وحشي» با زندهياد شكيبايي گفت: با اصرار او، بنده در اين مجموعه حضور پيدا كردم.
او بسيار هنرمند پاك و شريف و دوست داشتني بود كه تسلط زيادي روي كارش داشت و قطعاً فقدان او بسيار سخت خواهد بود.
مشايخي درگذشت اين هنرمند را به خانوادهاش و همه هنردوستان تسليت گفت.
فريدون جيراني هم اظهار تأسف كرد از اينكه سينماي ايران يكي از بهترين بازيگرهاي خود را از دست داد.
اين كارگردان سينماي ايران كه «سالاد فصل»اش، سيمرغ بلورين بهترين بازيگري را براي شكيبايي به همراه آورده است، در پي درگذشت اين هنرمند بزرگ، در جملات كوتاهي گفت: هيچ حرفي نميتوان زد؛ واقعا حيف شد.
سينماي ايران بازيگر باشخصيت، خوب و توانايي را از دست داد كه جايگزين كردن آن غيرممكن است.
مهدي صباغزاده هم كه كارگرداني فيلمهاي «صبحانهاي براي دو نفر» و «جستوجو در جزيره» با بازي خسرو شكيبايي را بر عهده داشته است، گفت: خسرو شكيبايي هنرمندي بسيار عزيز و دوستداشتني براي همهي ما بود.
اين كارگردان سينما خاطرنشان كرد: ارتباطم با خسرو بسيار نزديك بود و از سالهاي دور با او همكاري داشتم؛ در اين مدت، لحظات بسيار خوبي با هم داشتيم و به واقع، فوت او براي جامعه هنري ايران ضايعهي بزرگي است.
او با يادآوري خاطرات همكاري با خسرو شكيبايي كه به اواخر دههي 60 و اوايل دههي 70 برميگردد، گفت: در طي ماههاي ساخت فيلم «جستوجو در جزيره»، شبها و روزهاي بسيار خوبي را با هم داشتيم. اميدوارم خدا به تمام فيلمسازاني كه با وي همكاري داشتند، صبر دهد.
مهدي صباغزاده دربارهي شيوهي بازي خسرو شكيبايي گفت: خسرو آنچه را در فيلمنامه بود، از درون درك ميكرد و سعي ميكرد آن را با حس و حال خودش ايفا كند؛ البته من هم با اعتمادي كه به او داشتم، دستش را باز ميگذاشتيم تا خلاقيت و اقتدار خود را بروز دهد.
اين كارگردان در پايان گفت: در يك كلام، خسرو شكيبايي يكي از بهترين بازيگران سينماي ما بود كه خلاقيت و توانمندي بسياري داشت. او همچنين با تمام كارگرداناني كه با آنها همكاري ميكرد، رفيق و دوست بود.
امين تارخ هم گفت: خسرو شكيبايي بازيگري تكرار نشدني است و امروز نبايد به عزاي از دست رفتن اين هنرمند نشست؛ بلكه سالها بايد به عزاي از دست دادن او بنشينيم.
اين بازيگر سينما و تئاتر ايران در پي درگذشت خسرو شكيبايي گفت: او بازيگري بسيار خلاق بود و درعين معروفيت، بسيار محبوب بود. بعد از انقلاب، هيچكس محبوبيت او را تجربه نكرد؛ بهطوري كه چندين دهه در قلهي رفيعي از محبوبيت ايستاد.
امين تارخ كه از دورهي جواني با شكيبايي آشنايي و دوستي داشته است، ادامه داد: مرگ نميگذارد كه انسان از دوستانش به قدر نياز لذت ببرد؛ هم زمان كم است و هم فاصلهها دور و دوستان به سختي ميتوانند يكديگر را ببينند؛ اما حالا ياد روزهايي ميافتم كه در شيراز و اصفهان در جشنوارههاي گوناگون با هم بوديم و تجربيات بسيار خوبي را بهدست آورديم.
تارخ در پايان گفت: اميدوارم روحش از ما آزرده نباشد؛ روحش از ما شاد باشد و براي ما دعا كند كه زندگي سخت اينجهاني را با خواب آهستهي مرگ و با عاقبت بهخيري پشت سر بگذاريم.
محمدرضا هنرمند نيز با ابراز تأسف نسبت به درگذشت خسرو شكيبايي، ابراز اميدواري كرد كه جامعهي سينمايي ايران از اين پس كمتر شاهد بروز تراژديهايي از اين دست باشد.
اين كارگردان سينما و تلويزيون دربارهي دلايل خود از ذكر عنوان تراژدي براي درگذشت اين هنرمند، خاطرنشان كرد: از مرگ او به عنوان تراژدي ياد ميكنم؛ چراكه بازيگراني مثل خسرو شكيبايي به اين زوديها در سينماي ايران پديد نخواهند آمد و اين مشكل بزرگي است.
او كه كارگرداني سريال «كاكتوس» را از دههي 70 با بازي خسرو شكيبايي برعهده داشت، يادآور شد: در دورهي همكاري با خسرو شكيبايي، خاطرات بسيار خوبي با هم داشتيم و از لحظهاي كه خبر فوت او را شنيدم، تا به اين لحظه، اين خاطرات مدام برايم مرور ميشود.
محمدرضا هنرمند دربارهي شيوهي بازي شكيبايي اظهار كرد: قدرت بازي و شيوهي كاري او مشخص است. خسرو شكيبايي در حدي از توانمندي در ايفاي نقشها بود كه نيازي به تأييد من ندارد.
اين كارگردان سپس از خسرو شكيبايي به عنوان يكي از پديدههاي عالم بازيگري ياد كرد كه بسياري از نقشهاي سينما و تلويزيون را تنها او ميتوانست زنده كند.
وي دربارهي دوران همكاري با شكيبايي در سريال «كاكتوس» و دليل حضور او در يك سريال تلويزيوني، يادآور شد: ايشان در اوج محبوبيت و شهرت حاضر به ايفاي نقش در سريال «كاكتوس» شد. اي كاش خود او زنده بود و از او ميپرسيديد كه چرا در اوج شهرت به تلويزيون آمد؛ اما آنچه مسلم است همان دليلي كه هماينك بسياري از بازيگر سرشناس ما را به سمت تلويزيون كشانده است، دليل حضور خسرو شكيبايي در سريال «كاكتوس» هم محسوب ميشود.
نيكي كريمي هم گفت: خيلي متأسفام كه يك انسان خوب و يك بازيگر فوقالعاده كه جزو استثناييترين بازيگران بود، از ميان ما رفت.
اين بازيگر سينماي ايران در پي درگذشت خسرو شكيبايي، گفت: به نظرم، خسرو شكيبايي يك پديدهي عجيب و غريب بود و هر نقش سينمايي را كه بازي ميكرد، طعم و بوي خود را در آن نقش به جا ميگذاشت. او آدم آگاه و جذابي بود و هر نقشي كه بازي ميكرد، جذابيت او بود كه ميديديم.
كريمي كه در فيلم «سارا» و «پري» داريوش مهرجويي با شكيبايي همبازي بود، در پايان متذكر شد: به نظرم، هيچوقت نشد كه استعداد شكيبايي در سينماي ايران كشف شود و از 50درصد از استعداد او استفاده شد.
از سوي ديگر، داريوش مهرجويي كه در حال حاضر در ارمنستان بهسر ميبرد، با ارسال پيامكي نوشت: درد بزرگي بر ما نازل شد. تسليت بر همهي خانوادهي سينما!
سيروس الوند هم گفت: خسرو شكيبايي در ابتداي دههي 60 آغازگر شيوهي نويني در بازيگري سينماي ما شد؛ شيوهاي كه بعدها توسط بسياري پيگيري شد يا مورد تقليد قرار گرفت.
اين كارگردان سينما كه در فيلمهاي «يك بار براي هميشه» و «مزاحم» با خسرو شكيبايي همكاري داشته است، ادامه داد: خسرو شكيبايي در همان نقش كوتاه فيلم «خط قرمز» شيوهاي را اعمال كرد كه دور از قواعد كلاسيك بازيگري بود؛ شيوهاي كه باعث ميشد نقش در باور تماشاگر بگنجد و او رفته رفته نقش را به عنوان يك شخصيت واقعي بپذيرد كه اوج موفق اين حضور، با فيلم «هامون» بود.
الوند خاطرنشان كرد: او در فيلم «يك بار براي هميشه» 20 روز براي تمرين وقت گذاشت و يكي از بهترين بازيهاي خود را ارائه داد و اصولا در هر فيلمي صرف نظر از خوب، متوسط يا بد؛ هميشه حضور معتبري داشت و اين به جذابيت وجودي او برميگشت كه باعث ميشد، حتي در يك فيلم بد هم خوب بازي كند؛ چرا كه شكيبايي،لطافت، گرمي و حس و حال ويژهي خود را داشت.
سيروس الوند با اظهار تاسف از درگذشت شكيبايي يادآور شد: جا داشت سينماي ما سالهاي سال از حضور خسرو شكيبايي استفاده كند جاي او خالي است؛ زيرا گرچه بازيگران بسيار خوبي داريم اما نوع كار او منحصر بهفرد بود و تصور نميكنم به اين زودي كسي بتواند جاي خالي او را پر كند؛ او از تئاتر و دوبله كارش را شروع كرده بود و از دههي 50 و در طي بيش از 35 سال سابقه حرفهاي در تمام عرصههاي رسانهاي هنر اعم از تئاتر ،راديو، تلويزيون، و حتي ضبط نوار و سي دي و خواندن اشعار شاعران شهير ما حضوري جدي و موفق داشت.
حميد فرخنژاد هم گفت: حضور خسرو شكيبايي آدم را به ياد چيزهاي خوب ميانداخت.
اين بازيگر سينما در پي درگذشت خسرو شكيبايي، گفت: خبر مرگ شكيبايي را كه شنيدم، شوكه شدم. يك چيزهايي و يك كساني آدم را به ياد گذشتههاي خوب مياندازند و اسم آنها مساوي است با يك حس خيلي خوب؛ مثل حس روزهاي ابري خوب، كه شكيبايي هم اينطور بود.
او در ادامه تأكيد كرد: خيلي حيف شد كه شكيبايي رفت. همه چيز ميآيد و همه چيز ميرود؛ ولي حيف شد. بنويسيد حيف شد!
مجيد جعفري هم گفت: خسرو شكيبايي تنها هنرپيشهاي بود كه در خواب و بيداري كارش را دنبال ميكرد؛ بنابراين همواره آمادگي كافي داشت.
اين كارگردان تئاتر كه در 8 نمايش با خسرو شكيبايي همكاري داشته است، در پي درگذشت اين هنرمند، عنوان كرد: با شكيبايي در سال 53 آشنا شدم. همهي زندگياش در آن روزها تئاتر بود. هيچ دوستي غير از دوستان تئاتري نداشت. هيچگاه كاري جز تئاتر نداشت. هيچ خانوادهاي غير تئاتر نداشت. اگر از او ميپرسيدند زندگي يعني چه، قطعا جواب ميداد، زندگي يعني هنر نمايش. از نادر كساني بود كه تمام لحظات زندگي را صرف هنرش ميكرد؛ يا در حال كار بود يا براي كارش ميآموخت.
وي در ادامه افزود: اگر قدري انصاف داشته باشيم، بايد بگوييم در هيچ لحظهاي از زندگياش با كارش فاصله نداشت. اولين كاري كه با من داشت، نمايش «بكت» اثر ژان آنوي بود، كه نقش پاپ را بازي ميكرد؛ نقش كوتاهي بود و از چهار ساعت نمايش، فقط پانزده دقيقه بازي داشت؛ اما براي بازي كردن اين نقش كوتاه، تمام شبانهروز خود را صرف ميكرد. يكي از روزهاي تمرين به محض ورود به سالن، قبل از سلام، گفت، «اين پاپ توي خواب هم ما رو ول نميكنه. توي خواب با كاردينال دعوام شد؛ اما يكهو غيب شد. جيغ كشيدم و بيدار شدم توي بيداري، توي اتاقهاي خانه داشتم دنبالش ميگشتم... .»
جعفري همچنين يادآور شد: اگر نقشي را 10 مدل بازي ميكرد و اگر مورد نظر كارگردان واقع نميشد، بيترديد مدل يازدهم را پيشنهاد ميداد. او كه در نمايش «بكت»، نقش كوتاهي بازي ميكرد، در نمايش تراژدي «كسرا» نقش اصلي را بازي ميكرد و به همين سرعت جاي خود را در گروه گشود و در گروهي كه من كارگردان آن بودم، هشت نمايش بازي كرد و وارد سينما شد؛ به طور جدي كار كرد و به بالاترين قلهي افتخار رسيد. از آن پس براي رفع دلتنگي به تئاتر بازميگشت و هربار كه ميآمد، نقشي شگرف ميآفريد. روحش شاد، يادش گرامي و در محضر حضرت دوست آمرزيده باد!
سعيد عالمزاده نيز گفت: خسرو شكيبايي به واقع انسان شريفي بود و من شيفتهي اخلاق اين هنرمند بودم.
اين كارگردان سينما و تلويزيون كه تلهفيلم «پيوند» به كارگرداني او، آخرين ايفاي نقش زندهياد خسرو شكيبايي در يك فيلم محسوب ميشود، در پي درگذشت اين هنرمند، گفت: «پيوند» اولين و آخرين همكاري من با خسرو شكيبايي بود و پس از همكاري در اين فيلم تلويزيوني، افسوس خوردم كه چرا پيش از اين، با ايشان همكاري نداشتم.
وي ادامه داد: خسرو شكيبايي علاوه بر اينكه بازيگر بسيار توانايي بود، يك انسان شريف هم بود. من شيفتهي اخلاق او شدم و پس از همكاري در تلهفيلم «پيوند»، دلم ميخواست هر چه سريعتر مجددا با او همكاري كنم.
عالمزاده همچنين گفت: وقتي ميخواستم از شكيبايي براي بازي در تلهفيلم «پيوند» دعوت كنم، يكسري از افراد به من گفتند كه به دليل سن او، تايم كاري كمي را در اختيار خواهي داشت؛ اما پس از كار با خسرو شكيبايي متوجه شدم كه به هيچ وجه اينگونه نيست.
كارگردان تلهفيلم «پيوند» با يادآوري خاطرهي همكاري با اين هنرمند، ادامه داد: هنگام تصويربرداري برخي صحنههاي فيلم، يك روز كه در بيمارستان شريعتي كار داشتيم، خسرو شكيبايي از ساعت 8 صبح در صحنه حاضر بود و اولين پلاني كه موفق به گرفتن آن شديم، ساعت 4 بعدازظهر بود. او آن روز تا 2 نصف شب پا به پاي ما آمد و به تمام اعضاي گروه نيز روحيه داد.
عالمزاده دربارهي آخرين نقشي كه خسرو شكيبايي در آن ايفاي نقش كرده است، گفت: طي صحبتي كه با خسرو شكيبايي داشتيم، به اين نتيجه رسيديم كه شخصيت او در فيلم «پيوند» بايد انساني واله و شيفته باشد. اشعاري كه او در سكانس خانهي اين فيلم انتخاب كرد و خواند، به هيچ وجه در فيلمنامه نوشته نشده بود؛ اما زندهياد شكيبايي به حدي با صداي گرم و شيرينش اين اشعار را زيبا خواند كه اين تصاوير هفتدقيقهيي را تنها پلان بندي كرديم و هيچ بخشي از آن حذف نشد. به اعتقاد من، اين پلان، پلان خود خسرو شكيبايي بود.
دوشنبه 7 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: انتخاب]
[مشاهده در: www.entekhab.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 236]
-
گوناگون
پربازدیدترینها