محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830428148
فرصت ده روزه صدام به منافقين براي حمله به ايران؛ ناگفتههاي سردار ويسي از قطعنامه 598 و عمليات مرصاد
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: فرصت ده روزه صدام به منافقين براي حمله به ايران؛ ناگفتههاي سردار ويسي از قطعنامه 598 و عمليات مرصاد
خبرگزاري دانشجويان ايران - كرمانشاه
سرويس: فرهنگ و حماسه
مديركل بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس استان كرمانشاه در گفتوگويي با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه كرمانشاه، به تشريح شرايط پذيرش قطعنامه 598 از سوي جمهوري اسلامي ايران و آغاز عمليات مرصاد در مرداد ماه 1367 پرداخت.
دفاعمقدس جزيي از هويت تك تك ماست كه بايد در پاسداري از آن كوشا باشيم
سردار عبداله ويسي كه از فرماندهان و يادگاران دوران دفاع مقدس است در اين گفتوگو با گراميداشت ياد و خاطره ايثار، ازخودگذشتگي و فداكاري رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس بر لزوم حفظ و پاسداشت ارزشهاي اين دوران تاكيد كرد و گفت: دفاع مقدس جزيي از هويت تك تك ماست كه بايد در پاسداري از آن كوشا باشيم.
پذيرش قطعنامه از سوي امام راحل تمام معادلات سياسي و نظامي جهان استكبار را برهم زد
وي در خصوص پذيرش قطعنامه 598 از سوي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در سال 1367 گفت: پذيرش قطعنامه از سوي ايران نه به لحاظ ناتواني و يا نگراني، بلكه سياستي معقولانه از سوي امام راحل بود كه در آن مقطع باعث برهم خوردن تمام معادلات سياسي و نظامي و تدابير جهان استكبار در برابر ايران شد.
وي با بيان اينكه پذيرش قطعنامه از سوي ايران حيرت جهان آن روز را به دنبال داشت، گفت: پذيرش قطعنامه را ميتوان تير خلاصي به استراتژي صدام، منافقين و استكبار جهاني دانست، چرا كه بنا به اسناد موجود و اعترافات اسراي عراقي و منافقين دنياي كفر بنا داشت در عملياتي گستردهاي با مشاركت اكثر كشورهاي دنيا در 31 شهريور سال 67 نقشه شوم خود را در مقابله با نظام جمهوري اسلامي عملي سازد، اما عمق ديد و غناي فكري بنيانگذار جمهوري اسلامي در پذيرش قطعنامه مانع از تحقق اين هدف شوم شد.
اين فرمانده دوران دفاع مقدس گفت: نظام جمهوري اسلامي در آن مقطع در اوج فشارهاي اقتصادي به لحاظ تحريمهاي صورت گرفته و مشكلات ناشي از جنگ هشت ساله قرار داشت و اين در حالي بود كه دنياي كفر و استكبار هر لحظه بر حمايت مالي و تسحلياتي خود از رژيم بعث عراق ميافزود.
وي در اختيار گذاشتن سلاحهاي كشتار جمعي، تقويت موشكهاي دوربرد و سلاحهاي مدرن را از نمونههاي تقويت ارتش عراق توسط دنياي غرب ذكر و خاطرنشان كرد: خود آمريكا نيز در آن مقطع با هدف قراردادن هواپيماي مسافربري ايران، حمله به سكوهاي نفتي، كشتي و زيردرياييهاي جمهوري اسلامي عملا وارد عرصه كارزار با ما شده بود كه جداي همه اين مسائل ميتوان به تحت فشار بودن مسلمانان جهان در اقصي نقاط گيتي نيز اشاره كرد.
وي افزود: با در نظر گرفتن تمام اين مسائل ميتوان استنباط كرد كه پذيرش قطعنامه تصميمي عاقلانه و منطقي بود و بعد از همين پذيرش قطعنامه بود كه صدام خود را شكست خورده مطلق عرصه جنگ ديد، زيرا انتظار پذيرش قطعنامه از سوي ايران را نداشت و لذا به طور سراسيمه و با هدف تسخير بخشهاي جديدي از ميهن اسلامي حمله سراسري و گستردهاي را در 31 تير ماه 1367 بر عليه جمهوري اسلامي آغاز كرد كه در اين بين بمباران خوشهاي شهرهاي مرزي را نيز در دستور كار خود قرار داد.
وي گفت: در طول همين زمان بود كه صدام جنايات جديد بر عليه ملت ايران را آغاز كرد و با بمباران شيميايي مناطق غير نظامي پرونده خود را در اين مورد سنگين تر ساخت كه نمونه عيني اين جنايات را در روستاهاي زرده و نسار ديره كرمانشاه شاهد بوديم.
ويسي افزود: صدام چاره اي جز اين نداشت، چرا كه در عمل انجام شدهاي قرار گرفته بود كه علاوه بر متجاوز معرفي كردن وي، اجراي تنبيه و غرامت نيز در قطعنامه گنجانده شده بود كه به منزله تير خلاصي به صدام بود.
مديركل حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس كرمانشاه وارد آمدن اين فشار رواني به رژيم بعث را دليلي براي حمايت و تحريك منافقين براي حمله به ايران اسلامي برشمرد و گفت: در همين مقطع بود كه منافقين از اين فرصت استفاده كرده و تدارك حمله به ميهن عزيز اسلامي را عملي ساختند و هدف نهايي خود را نيز تصرف تهران و ساير نقاط حساس كشور ترسيم كردند.
شناخت مرصاد نيازمند شناخت بهتر منافقين است
سردار ويسي شناخت مرصاد را نيازمند شناخت بهتر منافقين دانست و در تشريح فعاليت اين گروهك ضدانقلاب گفت: منافقين بعد از پيروزي انقلاب به دنبال دستيابي به رأس هرم قدرت بودند و در بررسي عملكرد اين گروهك در روزهاي ابتدايي انقلاب ميتوان نشانههاي زيادي از مفسده و دورويي را مشخص كرد.
وي زندگي منافقين را دائما همراه با توهم توصيف كرد و گفت: منافقين در طول فعاليت خود تا مرصاد سه راهكار متفاوت را در دستور كار خود داشتند كه طرح "ضربه شتابان" كه به وسيله آن سران نظام و ياران امام را هدف قرار مي دادند، اولين مسير آنان بود كه در اين راه با به راه انداختن انفجارهاي مكرر در كشور شهيدان بهشتي، رجايي و باهنر را از انقلاب گرفتند.
وي "ضربه به تنه" را از ديگر استراتژي هاي منافقين ذكر و تصريح كرد: منافقين در اين مرحله به فكر ترور امام بودند كه با هوشياري شخص امام و نيروهاي انقلاب اين توطئه آنها نيز نتوانست انقلاب را از مسير اصلي خود منحرف كند و لذا راهكار سوم را در ترور شخصيت هاي بلند پايه نظام در پيش گرفتند كه در اين بين هدف قراردادن مثلث قدرت شامل شهيد بهشتي، شهيد رجايي و آيت اله هاشمي از جمله اهداف آنها بود.
وي گفت: آنها ميخواستند ضمن تشديد فشارهاي اقتصادي بر كشور بر بحران هاي داخلي افزوده و با ترغيب عراق در تجاوز به ايران نظام نوپاي جمهوري اسلامي را از پاي در آورند، اما هرگز در پيگيري اين اهداف شوم موفق نشدند.
ويسي يادآو شد: رويكرد ايستادگي در مقابل نظام در سالهاي نخست پيروزي انقلاب به طور مشهودي در عملكرد منافقين خود نمايي ميكرد كه ميتوان تدارك برگزاري تظاهرات مسلحانه، فعاليت خانههاي تيمي، ترور و خشونت را از مصاديق آن دانست.
همپيمان شدن منافقين با صدام در ايجاد ضربه به نظام اسلامي
وي گفت: بعد از فرار بنيصدر و رجوي در هفتم مرداد سال 1360 از كشور، با همراهي جمعي از سران معاند نظام و ضد انقلابيون اقدام به تشكيل شوراي ملي مقاومت در كشور فرانسه كردند كه در ادامه آن شاهد ديدار طارق عزيز با رجوي در 17 خرداد سال 65 هستيم كه رجوي با سفر به عراق ضمن ديدار مجدد با طه ياسين رمضان در يك سال بعد با صدام ديدار كرده و در ديدار اين دو كه در 17 تير 1366 برگزار شد، شخص صدام تشكيل ارتش آزاديبخش را به رجوي تبريك گفته و منافقين با رژيم بعث بر سر وارد كردن ضربه به ايران اسلامي هم پيمان ميشوند. تلاش مسعود رجوي در اين مقطع قبولاندن اين موضوع به سران عراق است كه منافقين توان وارد آوردن ضربه به رزمندگان اسلام را دارند و مي توانند در راستاي اهداف مشترك با رژيم بعث حركت كنند.
اين فرمانده دوران دفاع مقدس، انجام دو عمليات "آفتاب" و "چلچراغ" در سالهاي 65 و 67 را در اين راستا ارزيابي كرد و گفت: منافقين در هفتم اسفند ماه سال 65 با انجام عمليات آفتاب در فكه توانستند ضمن گرفتن تعدادي اسير از نيروهاي ايراني نظر استكبار جهاني و صدام را به خود جلب كنند و در ادامه نيز در 28 خرداد سال 67 و حدود يك ماه پيش از انجام عمليات مرصاد در مهران عمليات چلچراغ را با شعار " امروز مهران، فردا تهران" انجام دادند كه اين عمليات نيز براي آنها نتايج مختصري به همراه داشت.
فرصت ده روزه صدام به منافقين براي حمله به ايران
سردار ويسي در ادامه گفتوگوي خود با ايسنا بار ديگر به اهميت پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران اشاره كرد و گفت: منافقين قصد داشتند در يك پروسه بلندمدت و راهاندازي جنگ داخلي در ايران اهداف صدام در ضربه زدن به نظام جمهوري اسلامي را آسانتر كنند، اما پذيرش قطعنامه، تمام برنامهريزي آنها را به هم زد به طوريكه بر اساس اسناد موجود، بعد از پذيرش قطعنامه، در تماسي كه رجوي با شخص صدام داشت از او درخواست كرد كه 10 روز به وي فرصت دهد تا مقدمات حمله به ايران را فراهم سازد.
وي حمله سراسري ارتش عراق به مرزهاي ايران در 31 خرداد 67 را در اين راستا مورد ارزيابي قرار داد و تصريح كرد: در حالي كه صدام با اين كار فرصت مناسب را به منافقين براي تجهيز و آماده سازي داد، به طور گستردهاي در سراسر نوار مرزي اقدام به پيشروي كرد كه در آن مقطع با پيام تاريخي امام راحل بار ديگر رزمندگان اسلام در مقابل بعثيون ايستادگي كردند و اجازه ورود آنها به خاك ميهن اسلامي را ندادند.
توان نيروي انساني عراق در حمله سراسري به ايران در 31 تير 67 هشت برابر بيشتر از ابتداي جنگ بود
وي گفت: صدام در اين حمله به قصد بالا بردن تعداد اسرا از نيروهاي ايراني با قريب 80 لشكر و تجهيزات كامل به مرزهاي ايران حملهور شد در حاليكه در شروع جنگ حجم نيروهاي عمل كننده عراق هشت برابر كمتر از اين رقم بود و اين در حالي است كه تمام اين هجمه در سه روز خنثي شد و رزمندگان اسلام توانستند در اين مدت متجاوزين را به عقب بازرانند و همين موضوع به اثبات مي رساند كه پذيرش قطعنامه از سوي ما از موضع ضعف نبود.
حمايت و تجهيز كامل منافقين
ويسي گفت: در حاليكه صدام به وظيفه خود در دادن فرصت به منافقين در حال انجام ماموريت بود، استكبار جهاني تمام امكانات لازم براي هجوم منافقين به ميهن اسلامي را در اختيار آنها قرار داد كه در اين بين حمايت و پشتيباني نيروهاي زميني، لجستيكي و هوايي عراق را نيز به همراه داشت. منافقين با فراخوان نيروهاي خود از اقصي نقاط جهان و با ارائه آموزشهاي كوتاه مدت و توجيهات سياسي ساده لوحانه و در يك اقدام احمقانه در روز سوم مرداد 67 با نيرويي متشكل از پنج هزار نفر در قالب 25 تيپ از مرز خانقين وارد ايران شدند و بعد از عبور از شهرهاي قصرشيرين، سرپل ذهاب، كرند غرب و اسلام آباد غرب به سمت كرمانشاه به حركت درآمدند.
آنها به صدام هم اعتماد نداشتند
وي افزود: تحليل داخلي خود منافقين در حمله به ايران اين بود كه با وجود پذيرش قطعنامه از سوي ايران اين امكان وجود داشت كه در توافقي بين دو كشور ايران و عراق اين گروهك وجه المصالحه قرار گرفته و صدام به جاي پرداخت غرامت آنها را به ايرانيان تحويل دهد و لذا سراسيمه و با اين توجيحات كه مردم از روحانيت خسته شدهاند، ارتش ايران مستأصل شده و توان دفاعي در آن وجود ندارد و در نهايت اينكه مردم منتظر ورود آنها هستند، به ايران حمله كردند.
وي اولين مقاومت هاي صورت گرفته در برابر منافقين را در تنگه چهارزبر و ارتفاعات حسن آباد از سوي تعدادي از نيروهاي بومي منطقه و افراد اعزامي از كرمانشاه دانست و گفت: در اين محل بود كه اصليترين مقاومت در برابر منافقين شكل گرفت كه نقش هوانيروز در اين مقطع بسيار حائز اهميت بود، چرا كه با انهدام چندين تانك و ادوات نظامي آنها در عرض جاده باعث مسدود شدن جاده اصلي اسلام آباد به كرمانشاه شد و عمليات تأخيري را انجام داد.
نقش كم نظير تيزپروازان هوانيروز كرمانشاه و نوژه همدان در مرصاد
مديركل بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس كرمانشاه از مردم ايران به عنوان امتي بزرگ و ايثارگر ياد كرد و گفت: با فراخواني كه انجام گرفت شاهد ورود حجم عظيمي از نيروهاي مردمي به منطقه بوديم به نحوي كه ديگر قدرت سازماندهي آنها وجود نداشت و همه اينها عواملي شدند كه بزرگترين ضربه بر پيكره منافقين وارد شود.
وي با بيان اينكه اصليترين هدف منافقين سرنگوني نظام و تصرف تهران بود، گفت: بر اساس اسناد به دست آمده از منافقين آنها قصد داشتند بعد از تصرف كرمانشاه و عبور از همدان و قزوين به تهران رسيده و مقر خود را در مركز كشور مستقر سازند، اما بيخبر از اينكه شيران خفته در بيشه هاي ايران هرگز اجازه چنين جسارتي را به آنها نخواهند داد و همه شاهد بوديم كه سرنوشت منافقين به كجا انجاميد.
ويسي با اشاره به حضور آيتالله هاشمي رفسنجاني در اين عمليات گفت: ايشان در آن زمان جانشين فرمانده كل قوا بودند كه در هدايت نيروها نقش به سزا و مهمي را ايفا كردند.
وي با گراميداشت ياد و خاطره شهيد صياد شيرازي و ديگر شهداي هشت سال دفاع مقدس گفت: شايد اصليترين فاتحان مرصاد را بتوان تيزپروازان هوانيروز كرمانشاه و پايگاه نوژه همدان توصيف كرد، چرا كه به واقع دشمن را زمينگير كردند.
اوج شقاوت منافقين در بيمارستان امام (ره) اسلامآباد غرب
وي گفت: منافقين در مسير حركت خود از انجام هر اقدام جنايت كارانهاي خودداري نكردند و با شعار دفاع از مردم بيشتر ساكنين شهرهايي كه از آنها گذر كردند را به خاك و خون كشيدند كه اوج شقاوت و سنگدلي آنها را تاريخ در بيمارستان امام خميني (ره) اسلام آباد غرب به ثبت رسانده است كه شاهد بوديم در اين بيمارستان بسياري از بيماران و حتي زنان و كودكان را به طرز فجيعي به شهادت رساندند.
وي در پايان اين گفتوگو، بيداري امام (ره) و مقاومت مردم را اصليترين عامل پيروزي در عمليات مرصاد عنوان كرد.
انتهاي پيام
دوشنبه 7 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]
-
گوناگون
پربازدیدترینها